پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۶ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۱

واردات خودرو در انحصار چه کسانی است؟

نه اینکه تجارت اصلی همه این نام‌ها، «خودرو» باشد، اما گزاف نیست اگر بگوییم بیشترشان به‌واسطه «واردات خودرو» شناخته می‌شوند و این بخش از تجارت آنها است که به‌نوعی برایشان «پرستیژ» و کلاس کاری به ارمغان آورده است.
کد خبر : ۱۹۵۱۸۷
صراط: این روزها «گرامی‌ها» را بیشتر با واردات خودرو می‌شناسند و هر جا صحبت از «هیوندایی موتورز» و «کیاموتورز کره» به میان می‌آید، نام این خاندان است که می‌درخشد!
 
نه اینکه تجارت اصلی همه این نام‌ها، «خودرو» باشد، اما گزاف نیست اگر بگوییم بیشترشان به‌واسطه «واردات خودرو» شناخته می‌شوند و این بخش از تجارت آنها است که به‌نوعی برایشان «پرستیژ» و کلاس کاری به ارمغان آورده است. نگاهی به گذشته این نام‌ها، نشان می‌دهد خانوادگی «تاجر» بوده و حتی از سال‌ها قبل از انقلاب به کار تجارت می‌پرداخته‌اند و اگرچه حالا بیشتر به واسطه «واردات خودرو» نامشان بر سر زبان‌ها است، اما منابع اصلی درآمد آنها «خودرو» نیست، البته به جز «حدادزاده‌ها».
 
سلطانی که دیگر سلطان نیست
 
هرچند کارشناسان معتقدند با توجه به حضور برندهای مختلف در بازار خودروهای خارجی ایران، نمی‌توان سلطان و برندی شماره یک را برای این «بازار» معرفی کرد، اما به هر حال نام‌هایی که به آنها اشاره شد، هم‌‌اکنون اصلی‌ترین تاجران خودرو در ایران به شمار می‌روند. در این بین، شاید بتوان از «حدادزاده‌ها» به‌عنوان خاندانی که تجارت اصلی‌شان در واردات خودرو است، نام برد.
پیشینه تجارت در خانواده حدادزاده، به «ناصر حدادزاده» برمی‌گردد که شرکت ایرتویا را در دست داشت و در واقع نمایندگی رسمی واردات محصولات تویوتا به ایران بود.
تا همین چند سال پیش و قبل از حضور پررنگ خودروهای کره‌ای در ایران، تویوتا اصلی‌ترین برند در بازار خودروهای خارجی کشور و به اصطلاح «سلطان» آن بود؛ اما حالا دیگر خبری از ابهت گذشته نیست و این موضوع البته با اعمال تحریم‌ها علیه ایران، ‌ارتباط دارد.
 
«حدادزاده‌ها» البته پس از افول حضور تویوتا در ایران، بیکار ننشستند و این بار به سراغ رنو رفتند تا واردات محصولات این خودروساز فرانسوی را در اختیار بگیرند. آنها با تاسیس شرکتی به نام «نگین خودرو» به نماینده خودروهای وارداتی رنو در ایران تبدیل شدند تا به‌نوعی افول ایرتویا را جبران کنند، هرچند چندان موفقیتی در این راه کسب نکردند و خودروهای وارداتی رنو هنوز آن طور که باید و شاید، در بازار ایران جا نیفتاده‌اند. هرچه هست، «حدادزاده‌ها» که جدای از واردات خودرو، به ساختمان سازی نیز مشغول هستند، کم یا زیاد، هنوز هم نماینده رسمی واردات خودروهای تویوتا و رنو به ایران محسوب می‌شوند و شاید اگر مذاکرات هسته‌ای به نتیجه برسد و تحریم‌ها لغو شوند، ایرتویا باز هم بتواند به دوران اوج خود برگردد.
 
چای و برنج و خودرو
 
شاید گزاف نباشد اگر «خانواده گرامی» را مشهورترین نام در واردات خودرو به ایران بدانیم، خانواده‌ای که البته بخش عمده تجارتش به مواد غذایی از جمله چای و برنج مربوط می‌شود.  با این حال، این روزها «گرامی‌ها» را بیشتر با واردات خودرو می‌شناسند و هر جا صحبت از «هیوندایی موتورز» و «کیاموتورز کره» به میان می‌آید، نام این خاندان است که می‌درخشد! روزگاری میتسوبیشی، دورانی کوماتسو و حالا نیز هیوندایی و کیا و البته جیلی! این کارنامه کاری «گرامی‌ها» در حوزه واردات خودرو است که شروع آن به حول و حوش سال 1990 میلادی برمی‌گردد. «گرامی بزرگ» که از وی به‌عنوان یکی از تاجران بنام کشور در پیش از انقلاب یاد می‌شود، اکنون در قید حیات نیست و در حال حاضر پسر وی –احمد گرامی- است که تجارت خودرو در خاندان گرامی را مدیریت می‌کند.
 
«آسان موتور» و «اطلس خودرو» دو شرکت بزرگی به شمار می‌روند که تحت مدیریت خاندان «گرامی» به واردات خودرو مشغولند و اولی محصولات هیوندایی را وارد کشور می‌کند و دومی نیز خودروهای کیا را. «گرامی‌ها» البته به جز این دو، شرکتی دیگر را نیز به نام «جیلیران» (آسان خودرو سابق) تشکیل دادند که نماینده رسمی «جیلی موتورز» چین محسوب می‌شود و دو-‌سه سالی است که محصولات این خودروساز را به ایران وارد می‌کند. تا یکی دو سال پیش، آمار واردات خودرو نشان می‌داد بیشتر خودروهای خارجی توسط همین سه شرکت (اطلس خودرو، آسان موتور و جیلیران) به ایران وارد می‌شدند و با این حساب، «گرامی‌ها» سلطان واردات خودرو بودند، اما حالا «بازار» اصلا دیگر سلطانی ندارد.
 
صنعتگران وارد کننده
 
اگرچه «گرامی‌ها» با وجود سابقه کمتر از «حداد زاده‌ها»، توانستند این خانواده را در عرصه واردات خودرو جا بگذارند و از همین رو این روزها هیوندایی و کیا بیش از امثال تویوتا در خیابان های کشور به چشم می‌آیند، اما «گرامی‌ها» هنوز هم به لحاظ «بزرگی» و «گستردگی کار» به پای خاندان «فردوس» نرسیده‌اند.
 
«خانوده فردوس» را همه با نام «صنایع ماموت» می‌شناسند و البته اسکانیا. شاید فرق بزرگ «خاندان فردوس» با دیگر خانواده‌های درگیر با واردات خودرو این باشد که آنها (فردوس‌ها) بیش از آنکه واردکننده باشند، صنعتگر به شمار می‌روند و حتی خیلی از همین اسکانیاهایی که در جاده‌های ایران تردد می‌کنند نیز در داخل کشور و توسط آنها مونتاژ می‌شوند.
 
  از ساعت فروشی تا واردات خودرو
 
نسل اول، ساعت فروش؛ نسل دوم، تجارت لوازم خانگی و نسل سوم، واردات خودرو؛ این کارنامه کاری خانواده «دیلمی‌ها» به شمار می‌رود، خاندانی که اگرچه هنوز هم عمده فعالیتش در حوزه لوازم خانگی است، اما خودروهای «ام‌جی» و «آلفارومئو» نیز توسط آنها راهی خیابان‌های ایران شدند.
 
بدون‌شک شرکت گلدیران (نماینده انحصاری واردات لوازم خانگی ال جی به ایران) را خیلی از خانواده‌های ایرانی می‌شناسند، شرکتی که یکی از «دیلمی‌ها» مدیریت آن را بر عهده دارد و در حال حاضر بخش قابل‌توجهی از بازار لوازم خانگی در اختیار شرکت موردنظر است. هرچند شروع تجارت «دیلمی‌ها» به دهه 30 برمی‌گردد، اما اوجگیری فعالیت‌های اقتصادی این خانواده، از دهه 60 آغاز شد، چه آنکه در آن دهه، کالاهای کره‌ای کم‌‌کم در حال جا افتادن در ایران بودند و با رشد کره‌ای‌ها، «دیلمی‌ها» هم خود را بالا کشاندند. ارتباط خوب «دیلمی‌ها» با کره‌ای‌ها، اما سبب نشد که این خانواده به سراغ خودروهای کره‌ای بروند و ناگهان سر از چین و ایتالیا درآوردند تا از اولی، ام‌جی را وارد کنند و از دومی آلفارومئو را.
 
نور کم بی‌ام و
 
در جامعه ایران، برخی خودروهای وارداتی به نماد مرفه بودن تبدیل شده‌اند و در کنار آن، نماینده تکنولوژی و کیفیت برتر نیز به حساب می‌آیند و در این بین، «بی‌ام‌و» جایگاه خاص خود را دارد؛ خودرویی که نامش با خاندان «نوریانی» گره خورده است. البته اگر ریشه «بی‌ام‌و» را جست‌وجو کنیم، باید از «وهاب زادگان» تاجر بزرگ کشور در قبل از انقلاب نام ببریم، کسی که در آن دوران شریک تجاری آلمان و ژاپن با ایران به شمار می‌رفت و بعد از انقلاب، خانواده نوریانی که موتورسیکلت‌های بی‌ام و را وارد می‌کردند، امتیاز واردات خودروهای بی‌ام و را نیز از دولت (این امتیاز در دوران انقلاب از وهاب زادگان گرفته شد)، خرید. حدود 14 سال پیش، خانواده نوریانی موسسه‌ای را با نام خود تاسیس کردند و «پرشیا خودرو» که زیرمجموعه این موسسه بود، واردات بی‌ام و را بر عهده گرفت. این در حالی بود که بعدها به دلیل مشکلات اقتصادی، امتیاز موسسه نوریانی به فرد دیگری واگذار شد و در حال حاضر نیز بی‌ام و حضور چندان پررنگی در بازار ایران ندارد.
 
...اما پورشه و مازراتی
 
اما سری هم به خاندان «بهبهانی» بزنیم که اگرچه واردات خودرو بخش بسیار کوچکی از بیزینس این خانواده است، اما واردات خودروی لوکسی به نام «پورشه» به‌نوعی «پرستیژ» تجارت «بهبهانی‌ها» را بالا برده است. خاندان بهبهانی، عمده فعالیت خود را در صنعت نساجی متمرکز کرده و به واردات لوازم بهداشتی و آرایشی نیز مشغول است و در کنار آنها، به سراغ واردات خودرو هم رفته تا نمایندگی انحصاری یکی از گران‌ترین و لوکس‌ترین خودروهای دنیا در ایران را نیز داشته باشد. با این حال، قوانینی که وزارت «صنعت، معدن و تجارت» برای واردات خودرو گذاشته و طبق آن ورود محصولات دارای حجم موتور بالای 2500 سی‌سی را ممنوع کرده است، سبب شده تا تجارت خودرویی بهبهانی‌ها با چالش مواجه شود. در کنار پورشه، اما دیگر خودرو لوکس و بسیار گران قیمت وارداتی به کشور، «مازراتی» نام دارد که خانواده‌ای از اردبیل به نام «فتحی بی‌طرف» پشت واردات آن است. «بی‌طرف‌ها» نیز مانند «بهبهانی‌ها» تجارت اصلی‌شان خارج از نمایشگاه‌های خودرو است و از آنها به‌عنوان یکی از بزرگان حوزه ام‌دی‌اف (MDF)، یاد می‌شود، اما به هر حال واردات خودرو‌هایی با شهرت مازراتی نیز در کارنامه تجارت آنها جای گرفته است. این در حالی است که داستان پورشه، دامان مازراتی را هم گرفته و واردات این خودرو به کشور در مقطع فعلی، تقریبا متوقف است.