صراط: مرد جنايتكاري كه متهم است همسرش را از طبقه چهارم به پايين پرت كرده و مرگ او را رقم زده، پس از دو سال زندگي مخفيانه دستگير شد.
15 بهمن ماه سال 91 ماموران پليس آگاهي غرب استان تهران در جريان سقوط مرگبار زني از طبقه چهارم يك واحد مسكوني قرار گرفتند.
در ادامه تيمي از كارآگاهان با حضور در محل حادثه متوجه شدند زن 34 ساله‌يي به نام ياسمن از بالكن طبقه چهارم به پايين سقوط كرده و پس از انتقال به بيمارستان بر اثر شدت جراحات جان باخته است.
همسر ياسمن در جريان تحقيقات گفت: ياسمن در حال پهن كردن لباس بود كه ناگهان تعادلش را از دست داد و به پايين سقوط كرد. با توجه به مشكوك بودن مرگ زن جوان پرونده در اختيار كارآگاهان مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي قرار گرفت.
ماموران در نخستين گام با مراجعه به بيمارستان به بررسي جسد پرداختند كه آثار درگيري روي صورت و دستان ياسمن ديده مي‌شد. همچنين زن جوان لباس بيرون از خانه به تن داشت كه اين موضوع شك پليس به ماجرا را بيشتر كرد.
تيم جنايي در ادامه به بررسي خانه ياسمن پرداخته و متوجه شكسته شدن شيشه ويترين و واژگون شدن بخاري شدند. ساكنان ساختمان نيز در جريان تحقيقات مدعي شدند ياسمن و همسرش از چهار ماه قبل به اين ساختمان آمده بودند و هميشه صداي درگيري آنها به گوش مي‌رسيد.
روز حادثه نيز دوباره آنها با هم درگير شده و صداي شكسته شدن شيشه و سقوط زن جوان به پايين را شنيدند.
كارآگاهان در ادامه به تحقيق از دختر ياسمن پرداختند كه وي در ابتدا ادعاهاي ناپدري خود را تاييد كرد اما در ادامه درباره جزييات حادثه گفت: مادرم سه بار ازدواج كرده بود كه من حاصل ازدواج اول او هستم. ناپدري‌ام مشكل اخلاقي داشت و همين موضوع باعث درگيري آنها بود.
روز حادثه مادر و ناپدري‌ام دوباره با هم درگير شده كه ناگهان مادرم به پايين سقوط كرد. ناپدري‌ام مرا تهديد كرد اگر واقعيت را به پليس بگويم مرا نيز خواهد كشت.
با كشف اين سرنخ‌ها كارآگاهان سراغ همسر ياسمن به نام كامران رفته و متوجه شدند او همزمان با اين جنايت متواري شده است. با گذشت دو سال از اين جنايت رد پاي كامران در شهرستان قائمشهر شناسايي و ماموران او را در عملياتي ضربتي و غافلگيرانه دستگير كردند.
كامران پس از انتقال به اداره آگاهي در بازجويي‌ها گفت: ياسمن تصور مي‌كرد من با دخترش رابطه دارم كه اين موضوع باعث درگيري ما بود. روز حادثه دوباره با هم درگير شديم كه در يك لحظه كنترلم را از دست داده و او را به سمت ويترين پرت كردم. ياسمن خيلي ترسيده بود و قصد داشت فرار كند كه از بالكن سقوط كرد. پس از اعترافات متهم، بازپرس جنايي او را با قرار قانوني روانه زندان كرد.
15 بهمن ماه سال 91 ماموران پليس آگاهي غرب استان تهران در جريان سقوط مرگبار زني از طبقه چهارم يك واحد مسكوني قرار گرفتند.
در ادامه تيمي از كارآگاهان با حضور در محل حادثه متوجه شدند زن 34 ساله‌يي به نام ياسمن از بالكن طبقه چهارم به پايين سقوط كرده و پس از انتقال به بيمارستان بر اثر شدت جراحات جان باخته است.
همسر ياسمن در جريان تحقيقات گفت: ياسمن در حال پهن كردن لباس بود كه ناگهان تعادلش را از دست داد و به پايين سقوط كرد. با توجه به مشكوك بودن مرگ زن جوان پرونده در اختيار كارآگاهان مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي قرار گرفت.
ماموران در نخستين گام با مراجعه به بيمارستان به بررسي جسد پرداختند كه آثار درگيري روي صورت و دستان ياسمن ديده مي‌شد. همچنين زن جوان لباس بيرون از خانه به تن داشت كه اين موضوع شك پليس به ماجرا را بيشتر كرد.
تيم جنايي در ادامه به بررسي خانه ياسمن پرداخته و متوجه شكسته شدن شيشه ويترين و واژگون شدن بخاري شدند. ساكنان ساختمان نيز در جريان تحقيقات مدعي شدند ياسمن و همسرش از چهار ماه قبل به اين ساختمان آمده بودند و هميشه صداي درگيري آنها به گوش مي‌رسيد.
روز حادثه نيز دوباره آنها با هم درگير شده و صداي شكسته شدن شيشه و سقوط زن جوان به پايين را شنيدند.
كارآگاهان در ادامه به تحقيق از دختر ياسمن پرداختند كه وي در ابتدا ادعاهاي ناپدري خود را تاييد كرد اما در ادامه درباره جزييات حادثه گفت: مادرم سه بار ازدواج كرده بود كه من حاصل ازدواج اول او هستم. ناپدري‌ام مشكل اخلاقي داشت و همين موضوع باعث درگيري آنها بود.
روز حادثه مادر و ناپدري‌ام دوباره با هم درگير شده كه ناگهان مادرم به پايين سقوط كرد. ناپدري‌ام مرا تهديد كرد اگر واقعيت را به پليس بگويم مرا نيز خواهد كشت.
با كشف اين سرنخ‌ها كارآگاهان سراغ همسر ياسمن به نام كامران رفته و متوجه شدند او همزمان با اين جنايت متواري شده است. با گذشت دو سال از اين جنايت رد پاي كامران در شهرستان قائمشهر شناسايي و ماموران او را در عملياتي ضربتي و غافلگيرانه دستگير كردند.
كامران پس از انتقال به اداره آگاهي در بازجويي‌ها گفت: ياسمن تصور مي‌كرد من با دخترش رابطه دارم كه اين موضوع باعث درگيري ما بود. روز حادثه دوباره با هم درگير شديم كه در يك لحظه كنترلم را از دست داده و او را به سمت ويترين پرت كردم. ياسمن خيلي ترسيده بود و قصد داشت فرار كند كه از بالكن سقوط كرد. پس از اعترافات متهم، بازپرس جنايي او را با قرار قانوني روانه زندان كرد.
