صراط: صادق زیباکلام گفت:
*احمدینژاد زمانی که دولت را در سال گذشته تحویل داد همچنان از یک محبوبیت زیاد در میان بسیاری از روستاییان و در شهرستانهای کوچک و مذهبی درمیان اقشار کمدرآمد و برخی نیروها در شهرها برخوردار بود. من در دوران ریاستجمهوریشان حتی بعد از اردیبهشت 90 که سر جریان حیدر مصلحی وزیر اطلاعات وقت 11 روز بهاصطلاح قهر کردند، معتقد بودم ایشان همچنان حول و حوش 10 میلیون رای دارد هنوز هم فکر نمیکنم خیلی در میان آن 10 میلیون تغییر و تحولی صورت گرفته باشد که آنها دیگر از احمدینژاد حمایت نکنند و دیگر علاقهای به او نداشته باشند.
*احمدینژاد برای یکسری از اقشار و لایههایی از جامعه ما از یک کاریزما یا محبوبیت برخوردار بوده و هست. برای یک فرد تحصیلکرده که در تهران، اصفهان، شیراز یا رشت زندگی میکند تصور اینکه از احمدینژاد خوشش بیاید خیلی کم است. اما افراد کمدرآمدتر و کمتر تحصیلکرده در همان تهران، اصفهان، شیراز یا رشت در احمدینژاد یک چهره و شخصیت کاریزماتیک میبینند. آنها احساس نزدیکی میکنند با احمدینژاد و او را هم مثل خودشان و از خودشان میبینند و احمدینژاد برایشان یک شخصیت ملموس، دمدستی و از جنس خودشان و مثل خودشان است. تنها چیزی که برای این اقشار مهم نیست این است که عملکرد احمدینژاد از نظر اقتصادی چگونه بوده است؛ چه رسد به اینکه احمدینژاد در عرصه بینالملل، سیاسی یا اجتماعی چگونه بوده است.
*اگر بدنه اصلاحطلبان یا درستتر گفته باشیم رهبری اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت نمیکردند یقینا ایشان ربع آن رای را هم نمیآوردند. ایضا اگر اصولگرایی یا بخشی از آن از آقای سعید جلیلی حمایت نمیکردند یقینا ایشان آن 4 میلیون رای را هم به دست نمیآوردند.
*اگر آقای احمدینژاد بدون تعامل و نیز عدم تمکین به قانون خواسته باشد وارد عرصه انتخابات بشود، یقین بدانید که رد صلاحیت خواهد شد و اصولگرایان شوخی و تعارف اصلا با ایشان ندارند.
*اصولگرایان به هیچ روی به احمدینژاد اطمینان ندارند. احمدینژاد چاقوی دو دم است از یک لبه آن میتوان بهعنوان یک چهره بهاصطلاح ضداشرافیگری، ضدثروتمندان و این دست تبلیغات استفاده کرد همچنان که علیه هاشمیرفسنجانی یا اصلاحطلبان اینچنین از احمدینژاد بهرهبرداری شد اما لبه دیگر آن ممکن است به سمت خود اصولگرایان نشانه برود. همچنان که در دور دوم ریاستجمهوری احمدینژاد بعد از سال 88 این اتفاق افتاد. یقینا اصولگرایان نمیخواهند آن کابوس رفتارهای غیر قابل پیشبینی و خطرناک احمدینژاد را دوباره تجربه کنند.
* اگر عملکرد اقتصادي دولت روحاني تا حدودی مثبت باشد، شانس روحانی همچنان برای دور دوم بالا خواهد بود اما اگر روحانی نتواند در عرصه اقتصادی پیشرفتی داشته باشد در آن صورت شانس اصولگرایان بدون احمدینژاد هم بالاست.
* شانس موفقیت اقتصادی روحانی در صورت عدم موفقیت در مذاکرات هستهای صفر و زیر صفر است.
* اگر مذاکرات هستهای منجر به توافق نشود، مخالفین ایران در آمریکا دست بالا را پیدا میکنند، نهتنها تحریمهای فعلی کاهش نمییابد بلکه تحریمهای جدیدی هم اضافه خواهند شد.
*احتمال مشارکت اصولگرایان با احمدینژاد صفر است. البته بخشی از اصولگرایان تندرو یعنی جبهه پایداری آنها همچنان به دنبال محبوب خود یعنی احمدینژاد هستند اما اینها یک اقلیتی بیشتر نیستند. اکثریت اصولگرایان حاضر به تجربه تلخ سالهای 88 تا 92 با احمدینژاد دیگر نیستند. میماند اینکه اصولگرایان بدون احمدینژاد به میدان بیایند. شانس موفقیتشان زیاد نیست چراکه مشکل اصلی اصولگرایان آن است که متاسفانه محبوبیت ندارند اما اگر روحانی خیلی بد عمل کند در آن صورت ممکن است دکتر ولایتی یا دکتر علی لاریجانی پا به میدان بگذارند و چیزی حدود 10 میلیون رای کمتر و یا بیشتر به دست بیاورند و در نتیجه پیروز انتخابات 96 بشوند منتها عرض کردم این در صورتی است که مذاکرات شکست بخورد و کشور در وضعیت اقتصادی فعلی باقی بماند.
* مشکل محسن رضایی و قالی باف این است که از نظر اصولگرایان هیچ کدام صددرصد به شیوهای که آنها دوست دارند عمل نمیکنند و برای خودشان گفتمان خاصی دارند.
*من خیلی بعید به نظرم میرسد که 19 میلیون رایی که در 24 خرداد 92 با آقای روحانی رای دادند در صورت عدم موفقیت دولت روحانی در خرداد 96 بگویند خب اشکالی ندارد، روحانی نتوانست و ما به عارف رای میدهیم و انشاا... عارف خواهد توانست.
بسیاری از آنها، در صورت عدم موفقیت روحانی، در انتخابات 96 شرکت نخواهند کرد. یادتان باشد خیلی از آنها به روحانی با زور رای دادند، به عبارت مناسبتر با ناامیدی به او رای دادند و خیلی امیدوار نبودند که روحانی واقعا بتواند تغییری ایجاد کند. خب وقتی در عمل روحانی نتوانسته تغییری ایجاد کند، آیا شما فکر میکنید حال آنها که ناامیدانه در انتخابات 92 شرکت کردند، باز هم بیایند در انتخابات 96 شرکت کنند؟ نه من فکر میکنم دلسردخواهند شد. بنابراین عرصه انتخابات از آن اصولگرایان خواهد بود و هیچ نیازی هم ندارند با احمدینژاد شریک شوند
*اگر توافق هسته اي صورت بگیرد، مطمئن باشید در نتیجه تغییر و تحولات اقتصادی که ظرف سه سال آینده پیش خواهد آمد، روحانی با یک رای سنگین که شاید بیشتر از سال 92 هم باشد در انتخابات 96 پیروز خواهد شد.
*احمدینژاد زمانی که دولت را در سال گذشته تحویل داد همچنان از یک محبوبیت زیاد در میان بسیاری از روستاییان و در شهرستانهای کوچک و مذهبی درمیان اقشار کمدرآمد و برخی نیروها در شهرها برخوردار بود. من در دوران ریاستجمهوریشان حتی بعد از اردیبهشت 90 که سر جریان حیدر مصلحی وزیر اطلاعات وقت 11 روز بهاصطلاح قهر کردند، معتقد بودم ایشان همچنان حول و حوش 10 میلیون رای دارد هنوز هم فکر نمیکنم خیلی در میان آن 10 میلیون تغییر و تحولی صورت گرفته باشد که آنها دیگر از احمدینژاد حمایت نکنند و دیگر علاقهای به او نداشته باشند.
*احمدینژاد برای یکسری از اقشار و لایههایی از جامعه ما از یک کاریزما یا محبوبیت برخوردار بوده و هست. برای یک فرد تحصیلکرده که در تهران، اصفهان، شیراز یا رشت زندگی میکند تصور اینکه از احمدینژاد خوشش بیاید خیلی کم است. اما افراد کمدرآمدتر و کمتر تحصیلکرده در همان تهران، اصفهان، شیراز یا رشت در احمدینژاد یک چهره و شخصیت کاریزماتیک میبینند. آنها احساس نزدیکی میکنند با احمدینژاد و او را هم مثل خودشان و از خودشان میبینند و احمدینژاد برایشان یک شخصیت ملموس، دمدستی و از جنس خودشان و مثل خودشان است. تنها چیزی که برای این اقشار مهم نیست این است که عملکرد احمدینژاد از نظر اقتصادی چگونه بوده است؛ چه رسد به اینکه احمدینژاد در عرصه بینالملل، سیاسی یا اجتماعی چگونه بوده است.
*اگر بدنه اصلاحطلبان یا درستتر گفته باشیم رهبری اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت نمیکردند یقینا ایشان ربع آن رای را هم نمیآوردند. ایضا اگر اصولگرایی یا بخشی از آن از آقای سعید جلیلی حمایت نمیکردند یقینا ایشان آن 4 میلیون رای را هم به دست نمیآوردند.
*اگر آقای احمدینژاد بدون تعامل و نیز عدم تمکین به قانون خواسته باشد وارد عرصه انتخابات بشود، یقین بدانید که رد صلاحیت خواهد شد و اصولگرایان شوخی و تعارف اصلا با ایشان ندارند.
*اصولگرایان به هیچ روی به احمدینژاد اطمینان ندارند. احمدینژاد چاقوی دو دم است از یک لبه آن میتوان بهعنوان یک چهره بهاصطلاح ضداشرافیگری، ضدثروتمندان و این دست تبلیغات استفاده کرد همچنان که علیه هاشمیرفسنجانی یا اصلاحطلبان اینچنین از احمدینژاد بهرهبرداری شد اما لبه دیگر آن ممکن است به سمت خود اصولگرایان نشانه برود. همچنان که در دور دوم ریاستجمهوری احمدینژاد بعد از سال 88 این اتفاق افتاد. یقینا اصولگرایان نمیخواهند آن کابوس رفتارهای غیر قابل پیشبینی و خطرناک احمدینژاد را دوباره تجربه کنند.
* اگر عملکرد اقتصادي دولت روحاني تا حدودی مثبت باشد، شانس روحانی همچنان برای دور دوم بالا خواهد بود اما اگر روحانی نتواند در عرصه اقتصادی پیشرفتی داشته باشد در آن صورت شانس اصولگرایان بدون احمدینژاد هم بالاست.
* شانس موفقیت اقتصادی روحانی در صورت عدم موفقیت در مذاکرات هستهای صفر و زیر صفر است.
* اگر مذاکرات هستهای منجر به توافق نشود، مخالفین ایران در آمریکا دست بالا را پیدا میکنند، نهتنها تحریمهای فعلی کاهش نمییابد بلکه تحریمهای جدیدی هم اضافه خواهند شد.
*احتمال مشارکت اصولگرایان با احمدینژاد صفر است. البته بخشی از اصولگرایان تندرو یعنی جبهه پایداری آنها همچنان به دنبال محبوب خود یعنی احمدینژاد هستند اما اینها یک اقلیتی بیشتر نیستند. اکثریت اصولگرایان حاضر به تجربه تلخ سالهای 88 تا 92 با احمدینژاد دیگر نیستند. میماند اینکه اصولگرایان بدون احمدینژاد به میدان بیایند. شانس موفقیتشان زیاد نیست چراکه مشکل اصلی اصولگرایان آن است که متاسفانه محبوبیت ندارند اما اگر روحانی خیلی بد عمل کند در آن صورت ممکن است دکتر ولایتی یا دکتر علی لاریجانی پا به میدان بگذارند و چیزی حدود 10 میلیون رای کمتر و یا بیشتر به دست بیاورند و در نتیجه پیروز انتخابات 96 بشوند منتها عرض کردم این در صورتی است که مذاکرات شکست بخورد و کشور در وضعیت اقتصادی فعلی باقی بماند.
* مشکل محسن رضایی و قالی باف این است که از نظر اصولگرایان هیچ کدام صددرصد به شیوهای که آنها دوست دارند عمل نمیکنند و برای خودشان گفتمان خاصی دارند.
*من خیلی بعید به نظرم میرسد که 19 میلیون رایی که در 24 خرداد 92 با آقای روحانی رای دادند در صورت عدم موفقیت دولت روحانی در خرداد 96 بگویند خب اشکالی ندارد، روحانی نتوانست و ما به عارف رای میدهیم و انشاا... عارف خواهد توانست.
بسیاری از آنها، در صورت عدم موفقیت روحانی، در انتخابات 96 شرکت نخواهند کرد. یادتان باشد خیلی از آنها به روحانی با زور رای دادند، به عبارت مناسبتر با ناامیدی به او رای دادند و خیلی امیدوار نبودند که روحانی واقعا بتواند تغییری ایجاد کند. خب وقتی در عمل روحانی نتوانسته تغییری ایجاد کند، آیا شما فکر میکنید حال آنها که ناامیدانه در انتخابات 92 شرکت کردند، باز هم بیایند در انتخابات 96 شرکت کنند؟ نه من فکر میکنم دلسردخواهند شد. بنابراین عرصه انتخابات از آن اصولگرایان خواهد بود و هیچ نیازی هم ندارند با احمدینژاد شریک شوند
*اگر توافق هسته اي صورت بگیرد، مطمئن باشید در نتیجه تغییر و تحولات اقتصادی که ظرف سه سال آینده پیش خواهد آمد، روحانی با یک رای سنگین که شاید بیشتر از سال 92 هم باشد در انتخابات 96 پیروز خواهد شد.