پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۶ تير ۱۳۹۳ - ۰۳:۳۴

بحران درعراق؛ جرج بوش یک اوباما صفر

پایگاه خبری فرانسوی زبان آتلانتیکو گزارشی با عنوان " عراق ، جرج بوش یک اوباما صفر " به قلم گویوم لاگن، کارشناس ارشد مسال دفاعی فرانسه و استاد علوم سیاسی پاریس در باره بحران عراق منتشر کرد.
کد خبر : ۱۸۶۱۹۹
صراط: به نقل از آتلانیتکو، گویوم لاگن کارشناس فرانسوی در مقاله خود ابتدا این سئوال را مطرح کرد که  اگر صدام حسین در سال 2003 توسط جرج بوش سرنگون نمی شد و چنانچه باراک اوباما به حضور نیروهای آمریکایی در خاک عراق ادامه می داد این اتفاقات در عراق رخ می داد؟

این کارشناس فرانسوی مسایل دفاعی سپس این پرسش را مطرح می‌کند که دراین میان مقصر کیست؟ چه کسی مسئول این است که  بخشی از عراق توسط افراطیون داعش اشغال شده است؟

گویوم لاگن در پاسخ به این پرسش ها اضافه کرد: بدون تردید پاسخ برای گروه های چپ در جهان و راستی های فرانسه این است که این اشتباه جرج بوش پسر است. اگر وی صدام را سرنگون نمی کرد و نیروهای آمریکایی در این کشور مستقر نمی شدند، صدام حسین نیز توسط مقامات بعداز وی در سال 2006 میلادی اعدام نمی شد.

وی در این گزارش ادامه داد: به بهای سرکوب شدید مردم عراق و بویژه استفاده از گازهای سمی  علیه کردها در سال 1988 میلادی و  کشتار شیعیان  در سال 1991 ؛ عراق یک حکومت دیکتاتور در خود می دید ولی ثبات داشت و به گفته "گوته"، بی عدالتی بهتر از بی نظمی راضی کننده است.

این کارشناس فرانسوی در بخش دیگری از این گزارش نوشت: تونی بلر نخست وزیر سابق انگلیس تاکید دارد که بهار عربی در سال 2011، در نهایت ( صدام ) را نیز سرنگون می کرد.
دیکتارتورهای عرب که در پی تظاهرات گسترده مردم سرنگون شدند مثل حسنی مبارک و زین العابدین بن علی در مصر و تونس، وابسته به کمک غربی ها بودند و حکومت های لیبی و سوریه نیز مقاومت کردند.

در ادامه این گزارش آمده است:  صدام حسین با حمایت حزب بعث و ارتش می توانست با تظاهرات مردمی ( شیعیان مخالفت وی ) مقابله کند.

این استاد دانشگاه پاریس تصریح کرد: برای راستگرایان ایالات متحده آمریکا، باراک اوباما، رئیس جمهوری این کشور مقصر اصلی است. وی که از ابتدا با جنگ در عراق مخالف بود خارج کردن نیروهای این کشور از عراق را هرگز از سرش بیرون نکرد. و به همین دلیل تفنگداران آمریکایی  در سال 2011  خاک عراق را که توانسته بودند به کمک سلاح با ثبات و امنیت کنند، ترک کردند. البته شمار تفنگداران آمریکایی در عراق در سال 2007 میلادی دو برابر شده بود و پولی هم که بین رهبران سنی عراق توزیع شده بود نیز افزایش یافته بود.

به نوشته این کارشناس فرانسوی، سنی ها که در سال 2005 انتخابات پارلمانی عراق را تحریم کرده بودند در سال در سال 2010 میلادی، به طور گسترده در انتخابات پارلمانی شرکت کردند. حضور گسترده سنی ها در انتخابات نشان از آشتی ملی در این کشور داشت.

اما بعد از این رخدادها، واشنگتن بدون حضور سربازان آمریکایی در عراق، توان نفوذ خود را دراین کشور از دست داده بود و نتوانست چهره های سیاسی مطرح و با نفود در  عر اق را برای مشارکت در آشتی ملی به جلو براند.
در انتخابات سال 2014 که نوری مالکی به یک پیروزی نسبی دست یافته بود شمار کمی از جامعه سنی های عراق مشارکت کردند و همین مساله روند حمله داعش را فراهم کرد.

هر چند تقصیر را به کردن کسی انداختن غیر ممکن است ولی درسی که از اوضاع عراق گرفته می شود کاملا روشن و واضع است.
وقتی غرب مداخله می کند باید آنرا ادامه دهد . همان اشتباهی که نیروی زمینی در لیبی انجام داد و این کشور را رها کرد. هر چند لیبی را از دست یک دیکتاتور آزاد کرد ولی این کشور را وارد یک هرج و مرج نگران کننده و بحرانی کرد.

در نتیجه این بسیار مهم است که آمریکا و متحدانش بار دیگر به کمک دولتمردان کنونی عراق بشتابند و از ایران نیز که اعلام آمادگی کرده است کمک بگیرند.

این استاد مسایل دفاعی فرانسه در پایان این گزارش تاکید کرد: اگر ایالات متحده آمریکا تصمیم دارد خاک افغانستان را در سال 2014 ترک کند باید به موضوع حضور نظامی در این کشور توجه داشته باشد همانند فرانسه که همچنان پس از گذشت 50 سال ژاندارم این قاره است.

منبع: تسنیم