جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۴ تير ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۶

چرایی کودک آزاری توسط برخی معلمان

معلمی شغل انبیا است نه معلمان انبیا هستند و نه باید انتظار داشت همه جامعه معلمان همچون انبیا مصون از خطا و گناه باشند و یا مثل بسیاری از انبیا به نانی بسازند و دم نزنند.
کد خبر : ۱۸۵۸۴۴
صراط: در هفته ها و ماه های گذشته خبرهایی مبنی بر سوء استفاده جنسی برخی ناظمان و معلمان مدارس در تهران منتشر شده و واکنش های مختلی را بر انگیخته است. به نظر می رسد با   انتشار اخبار این چنینی و واکنش های اجتماعی متعاقب آن به دلیل اهمیت موضوع ذکر نکاتی چند خالی از فایده نباشد:

1- مساله کودک آزاری و سوءاستفاده جنسی از کودکان ، متاسفانه پدیده ای رایج و جاری در همه جای جهان است و به طور طبیعی کشور ما هم از این مساله مستثنی نیست . بنابراین و با توجه به این واقعیت نمی توان این انتظار را داشت که شاهد وجود و بروز چنین پدیده ای در جامعه و در بین اقشار و صنوف مختلف نباشیم.

2- وجود و بروز یک بزه و خطا به هیچ عنوان دلیلی بر این نیست که مرتکب عمل و بزه مزبور را ضرب در صنف و شغل آن کنیم و چنین نتیجه بگیریم که  " همه (صنف فلان) آلوده اند." درست است که به قول شاعر : چو از قومی یکی بی دانشی کرد ؛ نه که را منزلت ماند نه مه را " ، اما شاعر با این شعر اتفاقا می خواهد تاثیر برداشت های سطحی عوام را یادآور شود و هشدار دهد که : مراقب باشید خطایی از شما سر نزند چون ممکن است علاوه بر خودتان  آبروی ایل و طایفه یا ملت تان را هم ببرید.
 
اشاره به این موضوع بدیهی از این جهت بود که حساسیت های خاصی هم از طرف جامعه معلمان و هم از طرف مسئولان آموزش و پرورش روی رسانه ای شدن اخبار این چنینی وجود دارد، در حالی که به گمان راقم این سطور این حساسیت تا حدود زیادی کاذب و نادرست است.

3- شاید جمله " معلمی شغل انبیاست" را همه مردم کشورمان نه یکبار بلکه دها و صدها بار در دیوار نوشته های مدارس و در معابر عمومی سطح شهر دیده و خوانده باشند. دهه هاست که این جمله درست بنیانگذار انقلاب اسلامی درباره شغل معلمی و تفسیرهای بعضا اشتباه و برداشت های نادرست از این جمله سبب ایجاد سوء تفاهماتی هم در جامعه و هم در بین قشر و صنف معلمان شده است.

"معلمی شغل انبیاست "  یک گزاره و جمله درست است اما برخی با مستمسک قرار دادن این جمله درست امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی، برداشتها و تفسیرهای نادرستی از آن ارایه می کنند که به فرموده مولای متقیان علی (ع) در جنگ صفین مثال: "کلمه الحق یراد به الباطل" (جمله حقی که برداشت های باطلی از آن می شود) شده است.

برخی معلمان و فعالان صنفی جامعه معلمان کشورمان از این جمله این برداشت را ارایه می کنند که معلمی شغلی مقدس است و به طور طبیعی نباید به این صنف مقدس و منزه از " گل نازک تر گفت" . این دیدگاه سبب می شود وجود و بروز مسایلی همچون سوءاستفاده جنسی از دانش آموزان لاپوشانی شود و انتشار خبرهای مربوط به آن به دلیل مخدوش شدن این چهره مقدس با نارواداری برخی از فعالان این قشر مهم و زحمت کش با " ابروی گره شده " این قشر روبرو شود!

نکته دیگر اینکه همان طور که پیشتر نیز اشاره شد وجود یک بزه و خطا در یک صنف به هیچ عنوان دلیلی بر تعمیم دادن آن به همه آن صنف نخواهد بود . معلمی هم به طور طبیعی از این قاعده مستثنی نیست . چه بسیارند معلمان زحمت کشی که با کمترین چشمداشت مالی عاشق شغل و حرفه خود هستند و نگاهی پدروار به شاگردان و دانش آموزان شان دارند و طبیعی است در میان خیل  عظیم جامعه معلمان اندک افراد بیمار و مساله دار هم باشند که در هیچ زمانی و در هیچ جامعه ای و به هیچ شکلی نمی توان جلوی اقدامات بعضا فاجعه بار آنها را گرفت و تنها می توان شرایطی فراهم کرد که بروز این قبیل اتفاقات ناگوار به حداقل خود برسد که اتفاقا رسانه ای شدن این قبیل موضوعات، حساسیت خانواده ها نسبت به آن و ارایه بحث های کارشناسان در این زمینه و در نهایت تمهیدات مسئولان و تصمیم گیران می تواند بروز و ظهور این پدیده شوم در مدارس کشورمان را به حداقل خود برساند و رسانه ای شدن این موضوعات روی این موضوع تاثیرات مثبتی نیز دارد.

علاوه بر مغلطه  تفسیر نادرست " معلمان انبیا هستند و  همانند آنها معصوم از خطا "،   تفسیر نادرست دیگری که از جمله "معلمی شغل انبیا است " وجود دارد این است که چون معلمان شغل انبیایی دارند پس جیب و دهان و خرج خانواده و مشکلات مالی و ... ندارند و مانند بسیاری از انبیا باید با زهد و با کمترین حق و حقوق کار کنند. هزاران نفر از آنها باید بلاتکلیف بمانند و طی فرایند حق التدریسی آنها تا استخدام رسمی شان گاه سال ها و دهه ها  طول بکشد.
در قالب این برداشت نادرست نیز، چون معلمی شغل انبیا است پس معلمان مسایل شیک و امروزی چون مطالبات صنفی و ... نباید داشته باشند و هر معلمی که در این راستا فعالیت کند باید هزینه های زیادی بپردازد.

به گمان راقم این سطور این تفسیر و در واقع سوء برداشت  از " معلمی شغل انبیا " است نیز نادرست و گاه مصیبت بار است.

معلمی شغل مهمی است که بخش مهمی از تعلیم و تربیت آینده سازان کشور را بر عهده دارد ؛ اما تنها بخشی نیست که آینده سازان را تربیت می کند بلکه پیش از معلم ها  این خانواده ها و به ویژه مادران و پدران هستند که سنگ بنای تربیت فرزندانشان را می گذارند و نظام آموزشی به طور عام  و معلمان به طور خاص تکمیل کننده و یاریگر خانواده ها برای تربیت فرزند انشان و یا آینده سازان کشور هستند.

در قالب این نگاه جمله "معملی شغل انبیاست" نه به معلم ها جایگاه  مقدس می بخشد و نه سبب می شود حقوق صنفی و مطالبات طبیعی آنها زیر آوار این قبیل تعارفات مدفون شود و به چشم نیاید.

معلمی شغل مهمی است و حساسیت خانواده ها روی موضوع وقوع موارد سوء استفاده جنسی در برخی مدارس طبیعی است چون خانواده ها فرزندان نا بالغ خود را با اطمینان به مدارس و مسئولان آنها ساعت ها به این محیط ها می فرستند و به طور طبیعی نباید درباره احتمال سوء استفاده جنسی از فرزندان شان نگرانی داشته باشند.

اما همان طور که اشاره شد مساله کودک آزاری پدیده ای رایج در همه جهان و در میان همه حرف و مشاغل است و اتفاقا شاید در میان معلمان موارد این چنینی بسیار کمتر باشد چون در میان این قشر زحمت کش از جامعه به دلیل وجود شاخص هایی چون اخلاق و سطح سواد و.. امکان بروز این موارد پایین تر است.

در جمع بندی موضوع باید حساسیت افکار عمومی و خانواده ها را نسبت به این پدیده به فال نیک گرفت و این حساسیت نشان می دهد نسل های جدید  پدر و مادرهای ایرانی به دلیل سطح سواد و دانش بالاتر و نیز به دلیل اهمیت بیشتری که روی موضوع تربیت و روحیات فرزندان شان دارند، به طور جدی تری پیگیر این قبیل مسایل هستند.

از سوی دیگر باید بر این نکته نیز تاکید کرد که متاسفانه سوءاستفاده جنسی از کودکان پدیده ای رایج در همه جای دنیا است و اتفاقا در بسیاری از کشورها قانونمدار شدید ترین مجازات ها پس از مسایلی از قبیل جنایات و آدم کشی، روی این موضوع وضع می شود.

نکته دیگر اینکه نباید تفسیرهای نادرست از جمله درست " معلمی شغل انبیاست" سبب شود در برخورد منطقی با مسایل صنفی معلمان به بیراهه برویم

 و نکته پایانی اینکه معلمی شغل انبیا است نه معلمان انبیا هستند و نه باید انتظار داشت همه جامعه معلمان همچون انبیا مصون از خطا و گناه باشند و یا مثل بسیاری از انبیا به نانی بسازند و دم نزنند...

باید به هر مشکل و پدیده اجتماعی به اندازه وزن ، ارزش و اهمیت آن بها داده شود و به جای مصلحت اندیشی های بی مورد ، باید روی این موضوع با کارشناسان گپ و گفت کرد  و به دنبال یافتن پاسخ این سوال بود که چه می شود کرد تا وجود و بروز مسایل این چنینی را در مدارس کشور به حداقل خود رساند.