صراط: «اینکه ریزشهای انقلاب را فقط فرقان و منافقین بدانیم و چشم خود را به
ریزشهای دیگر که اهل فتنه هستند ببندیم، نوعی چشمبندی سیاسی است».
محمدکاظم انبارلویی سردبیر روزنامه رسالت ضمن تأکید بر مطلب فوق نوشت: تاریخ انقلاب و حقایق آن این چشم بندی را نوعی غفلت و جهل میداند. این بیان آقای مطهری برخورد امام با نهضت آزادی و باند تبهکاری مهدی هاشمی را تخطئه میکند.
امام(ره) در 30بهمن 1366 در پاسخ به نامه وزیر کشور وقت در خصوص نهضت آزادی مینویسند: «1-نهضت به اصطلاح آزادی طرفدار جدی وابستگی کشور ایران به آمریکاست. 2-نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضائی ندارد و ضرر آنها به اعتبار آن که متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد... از ضرر گروهکهای دیگر حتی منافقین، این فرزندان عزیز مهندس بازرگان بیشتر و بالاتر است. 3-نهضت به اصطلاح آزادی و افراد آن موجب گمراهی بسیاری از کسانی که بیاطلاع از مقاصد شوم آنان هستند، میگردند. با آنها باید برخورد قاطعانه شود و نباید رسمیت داشته باشند.»
در ادامه این یادداشت آمده است: تردستی و چشمبندی آقای مطهری این است که مخالفین نظام را منتقدین مینامد و بعد به تخطئه نظر امام(ره) میپردازد. این نهایت بیمهری به بنیانگذار جمهوری اسلامی است. اینکه ایشان ریزشهای انقلاب را به «فرقان» و «منافقین» محدود میکند صرفا به این دلیل است که نظر امام و برخورد امام را تخطئه کند. نهضت آزادی منتقد نظام نیست. از دیدگاه امام؛ «خطر آنها از منافقین بیشتر و بالاتر است و باید با آنها برخورد شود و صلاحیت هیچ کاری اعم از دولتی، قانونگذاری و قضائی را ندارند.»
انبارلویی خاطرنشان کرد: امام(ره) در مقابله با باند تبهکار و تروریست مهدی هاشمی و جداسازی او از آیتالله منتظری تلاشهای زیادی فرمودند. اما این تلاشها به ثمر نرسید و آقای منتظری، امام(ره) با همه عظمت و حقانیت و مشروعیت الهیاش را تنها گذاشت و به باند تبهکار مهدی هاشمی وفادار ماند. نامه 68/1/6 و 68/1/8 امامخمینی در مورد آقای منتظری در حالی که با دلی پر خون و قلبی شکسته نوشته شد، حاوی حقایق بزرگی در تاریخ ماست. امام(ره) در نامه اولی خطاب به آقای منتظری میفرمایند «شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند... با اینکه تأیید شده بود که او (مهدی هاشمی) قاتل است. مرتب پیغام میدادید که او را نکشید... سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد... اجازه ندهید منافقین هرچه اسرار مملکت است به رادیوهای بیگانه دهند.»
امام در اینجا خبر از خیانت دوستان میدهد و دردمندانه آرزوی مرگ میکند آن هم از دوستی که به تعبیر بنیانگذار جمهوری اسلامی، «حاصل عمر» او بوده است.
سردبیر رسالت نوشت: آقای مطهری نیک میدانند جمعی از مسئولین نظام، آقای منتظری را متقاعد میکنند که از موضع لجوجانه خود پایین بیاید و ایشان نامه 68/1/7 را به امام مینویسند و محصول آن نامه، نامه 68/1/8 امام میشود که قدری نرمتر از نامه گذشته است، اما در همین نامه، امام باز تأکید میکنند؛ «بیت خود را از افراد ناصالح پاک نمایید و از رفت و آمد مخالفین نظام که به اسم علاقه به اسلام و جمهوری اسلامی خود را جا میزنند جدا خودداری کنید.» پس، از دیدگاه امام(ره) هم نهضت آزادی از منافقین بدترند و هم ممکن است دوستی که «حاصل عمر» ایشان باشد روزی رودرروی انقلاب بایستد و با منافقین و لیبرالها علیه انقلاب همدست شود. این تجربه تاریخی و این برخورد هوشمندانه برای حفظ انقلاب را نباید آقای مطهری تخطئه کند و بگوید؛ «این رویه اشتباه بوده و کار غلطی است و رفتار تند با منتظری ضرورتی نداشت.» چون ممکن است خودش مشمول این نصیحت امام شود!
انبارلویی درباره حمایت علی مطهری از فتنهگران نوشت: آقای مطهری نیک میدانند اگر امام(ره) بود با این جماعت شرور، عنود، لجوج و یکدنده که در برابر جمهوریت و اسلامیت نظام ایستادهاند برخورد شدیدتری میکرد. به همین دلیل موضع امام در مورد نهضت آزادی و باند تبهکار مهدی هاشمی را با این بیان که غلط و اشتباه میداند تخطئه کرده است. حالا اشتباه ایشان از کجا ناشی میشود؟ اشتباه ایشان از این ناشی میشود که آنها را «منتقد» میداند نه «باغی»! مطهری برای اینکه در این جایگاه بایستد کل حوادث خونین 8ماهه سال 88 را پس از انتخابات به فراموشی سپرده است. او حتی حاضر نیست قبول کند حداقل 22 شهید به روایت بنیادشهید در محاربه فتنهگران علیه نظام به شهادت رسیدهاند. او حاضر نیست شعار مرگ بر اصل ولایتفقیه در روز عاشورای سال88 از مردان خداجوی موسوی را که فیلم آن بارها از رسانهها بویژه رسانههای ضدانقلاب پخش شده، گوش کند. او حاضر نیست اعتراف کند که اقتدار ملی و امنیت ملی را فتنهگران به حراج گذاشتند و هشت ماه از زبان دوستان خائن به امام و انقلاب در رسانههای اهریمنی غرب به فحاشی به مردم و نظام پرداختند. او نمیخواهد اعتراف کند که تشویق تحریمهای جدید برای به زانو درآوردن ملت کار همین فتنهگران بوده است. اینها اسناد مشهود و مشهور محاربان فتنهگر است.
محمدکاظم انبارلویی سردبیر روزنامه رسالت ضمن تأکید بر مطلب فوق نوشت: تاریخ انقلاب و حقایق آن این چشم بندی را نوعی غفلت و جهل میداند. این بیان آقای مطهری برخورد امام با نهضت آزادی و باند تبهکاری مهدی هاشمی را تخطئه میکند.
امام(ره) در 30بهمن 1366 در پاسخ به نامه وزیر کشور وقت در خصوص نهضت آزادی مینویسند: «1-نهضت به اصطلاح آزادی طرفدار جدی وابستگی کشور ایران به آمریکاست. 2-نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضائی ندارد و ضرر آنها به اعتبار آن که متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد... از ضرر گروهکهای دیگر حتی منافقین، این فرزندان عزیز مهندس بازرگان بیشتر و بالاتر است. 3-نهضت به اصطلاح آزادی و افراد آن موجب گمراهی بسیاری از کسانی که بیاطلاع از مقاصد شوم آنان هستند، میگردند. با آنها باید برخورد قاطعانه شود و نباید رسمیت داشته باشند.»
در ادامه این یادداشت آمده است: تردستی و چشمبندی آقای مطهری این است که مخالفین نظام را منتقدین مینامد و بعد به تخطئه نظر امام(ره) میپردازد. این نهایت بیمهری به بنیانگذار جمهوری اسلامی است. اینکه ایشان ریزشهای انقلاب را به «فرقان» و «منافقین» محدود میکند صرفا به این دلیل است که نظر امام و برخورد امام را تخطئه کند. نهضت آزادی منتقد نظام نیست. از دیدگاه امام؛ «خطر آنها از منافقین بیشتر و بالاتر است و باید با آنها برخورد شود و صلاحیت هیچ کاری اعم از دولتی، قانونگذاری و قضائی را ندارند.»
انبارلویی خاطرنشان کرد: امام(ره) در مقابله با باند تبهکار و تروریست مهدی هاشمی و جداسازی او از آیتالله منتظری تلاشهای زیادی فرمودند. اما این تلاشها به ثمر نرسید و آقای منتظری، امام(ره) با همه عظمت و حقانیت و مشروعیت الهیاش را تنها گذاشت و به باند تبهکار مهدی هاشمی وفادار ماند. نامه 68/1/6 و 68/1/8 امامخمینی در مورد آقای منتظری در حالی که با دلی پر خون و قلبی شکسته نوشته شد، حاوی حقایق بزرگی در تاریخ ماست. امام(ره) در نامه اولی خطاب به آقای منتظری میفرمایند «شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند... با اینکه تأیید شده بود که او (مهدی هاشمی) قاتل است. مرتب پیغام میدادید که او را نکشید... سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد... اجازه ندهید منافقین هرچه اسرار مملکت است به رادیوهای بیگانه دهند.»
امام در اینجا خبر از خیانت دوستان میدهد و دردمندانه آرزوی مرگ میکند آن هم از دوستی که به تعبیر بنیانگذار جمهوری اسلامی، «حاصل عمر» او بوده است.
سردبیر رسالت نوشت: آقای مطهری نیک میدانند جمعی از مسئولین نظام، آقای منتظری را متقاعد میکنند که از موضع لجوجانه خود پایین بیاید و ایشان نامه 68/1/7 را به امام مینویسند و محصول آن نامه، نامه 68/1/8 امام میشود که قدری نرمتر از نامه گذشته است، اما در همین نامه، امام باز تأکید میکنند؛ «بیت خود را از افراد ناصالح پاک نمایید و از رفت و آمد مخالفین نظام که به اسم علاقه به اسلام و جمهوری اسلامی خود را جا میزنند جدا خودداری کنید.» پس، از دیدگاه امام(ره) هم نهضت آزادی از منافقین بدترند و هم ممکن است دوستی که «حاصل عمر» ایشان باشد روزی رودرروی انقلاب بایستد و با منافقین و لیبرالها علیه انقلاب همدست شود. این تجربه تاریخی و این برخورد هوشمندانه برای حفظ انقلاب را نباید آقای مطهری تخطئه کند و بگوید؛ «این رویه اشتباه بوده و کار غلطی است و رفتار تند با منتظری ضرورتی نداشت.» چون ممکن است خودش مشمول این نصیحت امام شود!
انبارلویی درباره حمایت علی مطهری از فتنهگران نوشت: آقای مطهری نیک میدانند اگر امام(ره) بود با این جماعت شرور، عنود، لجوج و یکدنده که در برابر جمهوریت و اسلامیت نظام ایستادهاند برخورد شدیدتری میکرد. به همین دلیل موضع امام در مورد نهضت آزادی و باند تبهکار مهدی هاشمی را با این بیان که غلط و اشتباه میداند تخطئه کرده است. حالا اشتباه ایشان از کجا ناشی میشود؟ اشتباه ایشان از این ناشی میشود که آنها را «منتقد» میداند نه «باغی»! مطهری برای اینکه در این جایگاه بایستد کل حوادث خونین 8ماهه سال 88 را پس از انتخابات به فراموشی سپرده است. او حتی حاضر نیست قبول کند حداقل 22 شهید به روایت بنیادشهید در محاربه فتنهگران علیه نظام به شهادت رسیدهاند. او حاضر نیست شعار مرگ بر اصل ولایتفقیه در روز عاشورای سال88 از مردان خداجوی موسوی را که فیلم آن بارها از رسانهها بویژه رسانههای ضدانقلاب پخش شده، گوش کند. او حاضر نیست اعتراف کند که اقتدار ملی و امنیت ملی را فتنهگران به حراج گذاشتند و هشت ماه از زبان دوستان خائن به امام و انقلاب در رسانههای اهریمنی غرب به فحاشی به مردم و نظام پرداختند. او نمیخواهد اعتراف کند که تشویق تحریمهای جدید برای به زانو درآوردن ملت کار همین فتنهگران بوده است. اینها اسناد مشهود و مشهور محاربان فتنهگر است.