گروه سیاسی صراط - تغییرات سومین هیات رییسه منتخب مجلس نهم اگرچه بسیار اندک است اما در خصوص چگونگی اعتماد نمایندگان به برخی از کاندیداها، ابهامات فراوانی وجود دارد.
به گزارش گروه سیاسی صراط، نمایندگان مجلس نهم در سومین سال فعالیت خود در مجلس، هیات رییسه جدید را برای یک سال دیگر انتخاب کردند که براین اساس، رییس و دو نایب رییس مجلس بدون تغییر باقی ماندند و از میان ضرغام صادقی، محمدحسین فرهنگی، مهرداد بذرپاش، محمد دهقان، علیرضا منادی، سپیدان حسین سبحانی نیا، جواد جهانگیرزاده، اسماعیل کوثری، جواد هروی، امیرحسین قاضی زاده و شاهین محمدصادقی 6 نفر اول به عنوان دبیر هیات رییسه انتخاب شدند.
همچنین در رقابت سید شریف حسینی، محمد آشوری، بهروز نعمتی، احمد امیرآبادی، محسن علیمردانی، کمال علیپور و محمد قسیم عثمانی، سه نفر اول به عنوان ناظر هیات رییسه برگزیده شدند.
در این میان رای نیاوردن افرادی مانند جهانگیرزاده، هروی و محمدصادقی و راهیابی افرادی مانند بذرپاش، دهقان و حتی ضرغام صادقی به هیات رییسه غیرمنتظره و غیرقابل پیش بینی بوده است.
در میان افراد جامانده، نمایندگان باسابقه ای که سال ها در هیات رییسه مجلس بوده و در میان نمایندگان شناخته شده تر بودند نیز به چشم می خورد. اما ظاهرا عدم انتخاب انها به مسائلی غیر از نظر صریح نمایندگان نیز باز می گردد.
بر اساس اطلاعات رسیده به صراط، برخی نمایندگان برای راهیابی به هیات رییسه، از قبل با رییس مجلس مذاکره – لابی – کرده و موافقت او را برای حضور در صندلی های بالاتر پارلمان جلب کرده بودند!
بر این اساس، تاثیرگذاری این لابی مهم ترین عامل در انتخاب اعضای جدید هیات رییسه به شمار می رفت به گونه ای که افراد مورد اشاره حتی پیش از برگزاری انتخابات هیات رییسه، در جلسه علنی مجلس نیز از رای خود مطمئن بودند!
با این استدلال توجیه برخی ابهامات سرگیجه آور، راحت تر انجام می‌شود. مثلا اینکه چگونه نماینده باتجربه ای چون جهانگیرزاده - که سالها در هیات رییسه عضو بوده و از اعضای فراکسیون رهروان ولایت با بیش از 170 عضو به شمار می رود – از حضور در هیات رییسه محروم می‌شود حالا قابل فهم تر است.
از طرفی، اینکه فردی کم تجربه و ناشناخته تر در میان نمایندگان مانند مهرداد بذرپاش – که تنها سی و سه سال دارد، اولین دوره حضور خود در مجلس را سپری می کند و عضو فراکسیون اقلیت اصولگرایان با اندکی بیش از 80 نماینده محسوب می شود و در آغاز مجلس نهم همراه با نمایندگان همسو با خود از حامیان حداد عادل در مقابل ریاست لاریجانی به شمار می‌رفت – ناگهان با 167 رای - آرایی تقریبا برابر با تعداد اعضای فراکسیون رهروان(!) - به عنوان نفر سوم سر از هیات رییسه درمی آورد قابل فهم است.
با این وصف، در حالی که هنوز نسبت دقیق بذرپاش با فراکسیون اقلیت اصولگرایان و حامیان حداد عادل در مجلس مشخص نیست، به نظر می رسد انتخاب اعضای هیات رییسه و تغییرات آن اندکی نیز قبل از انتخابات رسمی در روز برگزاری جلسه علنی صورت گرفته است.
|
کاندیداهای دبیری هیئت رییسه مجلس |
میزان آرا |
فراکسیون |
|
ضرغام صادقی |
190 |
اصولگرایان |
|
محمدحسین فرهنگی |
188 |
اصولگرایان رهروان ولایت |
|
مهرداد بذرپاش |
167 |
اصولگرایان |
|
محمد دهقان |
149 |
اصولگرایان |
|
علیرضا منادی سپیدان |
129 |
رهروان ولایت |
|
حسین سبحانی نیا |
120 |
رهروان ولایت |
|
جواد جهانگیرزاده |
--- |
رهروان ولایت |
|
اسماعیل کوثری |
---- |
اصولگرایان |
|
جواد هروی |
--- |
اصولگرایان رهروان ولایت |
|
امیرحسین قاضی زاده |
--- |
اصولگرایان |
|
شاهین محمدصادقی |
--- |
اصولگریان رهروان ولایت |
|
کاندیداهای ناظر هئیت رییسه مجلس |
میزان آرا |
فراکسیون |
|
سید شریف حسینی |
139 |
اصولگرایان رهروان ولایت |
|
محمد آشوری |
132 |
اصولگرایان رهروان ولایت |
|
بهروز نعمتی |
112 |
اصولگرایان رهروان ولایت |
|
احمد امیرآبادی |
--- |
اصولگرایان |
|
محسن علیمردانی |
--- |
اصولگرایان رهروان ولایت |
|
کمال علیپور |
--- |
اصولگرایان رهروان ولایت |
|
محمد قسیم عثمانی |
--- |
اصولگرایان رهروان ولایت |
خالی است.
او بود که با ادبیاتی متین و شیوا و با سر دادن
ندای مرگ بر حجتیه فراموسونر متحجر غرب زده ،
همواره ماهیت جریان انحرافی
را افشا می کرد.
انشاالله این برادر بزرگوار (ممل محمد م) در نقطه ای دیگر از خاک همین مملکت
همچون همیشه به پاسداری از اندیشه های ناب سه بزرگوار
(آیت الله هاشمی و جناب روحانی و جناب ناطق نوری)
به تلاش و مجاهدت مشغول باشند.
سلام بر هاشمی
اگر لاريجاني محبوبه ...پس پذيرايي با مهر چيه...
اگه داش سعيد منفوره پس چرا هرجا ميره سخنراني نا بيخ ميكروفون ادم ميشينه...
اگه هاشمي محبوبه چرا تو يه سالي كه .............. رييس جمهور شده يكبار هم نتونسته در مجامع عمومي حضور پيدا كنه ...
مساله اينه كه داداش محبوب و منفور رو باهم قاطي كردي ...
به اميد خدا آزمونهاي محبوبيت و منفوريت هم نزديكه...
كه صد البته ...دوستان جدي تو همه اش مردود شده اند...
آیا واقعا سن و سال مهم است؟؟؟؟ پس چرا پیامبر خدا (ص) سپاه اسلام را تحت فرماندهى اسامه که جوانی بیش نبود به سوى شام فرستاد؟؟؟؟
آیا واقعا سن و سال برای شما این همه مهم است یا اغراض دیگری در کار است؟؟؟؟؟!
میدانم کامنتم رو منتشر نخواهید کرد ولی خودتان بخوانید و کمی تفکر کنید!
میشه بفرمایین چی شده یک ساله انقدر با بذرپاش چپ افتادین؟
کم کم دارن بذر پاش را آماده می کنند برای پست های بالاتر
مشکل احمدی نژاد و یاران او در اصرار بر نگاه داشتن پاره ای امکانات دولتی که ابتدا با اقامت در ساختمان لادن خیابان شیخ بهایی خود را نشان داد و اکنون با پس ندادن خودروهای دولتی جلوه کرده ، در این است که اینان در جامعه جایگاهی نداشتند تا به همان موقعیت بازگردند و بدون امکانات دولتی و پولی که به دست آورده اند احساس خوبی ندارند!
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
از این خبر که محمود احمدی نژاد و همکاران او از بازپس دادن ده ها دستگاه خودرو متعلق به نهاد ریاست جمهوری یا دستگاه های زیر مجموعه آن خودداری کرده اند بار دیگر این نتیجه حاصل می شود که برای تصدی مسؤولیت های کلان به مناعت و استغنایی نیاز است که از تظاهرات عادی و صوری، ضروری تر است.
مشکل احمدی نژاد و یاران او در اصرار بر نگاه داشتن پاره ای امکانات دولتی که ابتدا با اقامت در ساختمان لادن خیابان شیخ بهایی خود را نشان داد و اکنون با پس ندادن خودروهای دولتی جلوه کرده ، در این است که اینان در جامعه جایگاهی نداشتند تا به همان موقعیت بازگردند و بدون امکانات دولتی و پولی که به دست آورده اند احساس خوبی ندارند!
یک روحانی به درس و بحث و حوزه بازمی گردد، مانند آیت الله موسوی اردبیلی، صانعی، محمد یزدی و دیگران. یک استاد دانشگاه به درس و تدریس و محیط دانشگاهی مثل محمد علی نجفی پس از وزارت آموزش و پرورش و دیگرانی که بعد از دولت اصلاحات ،کار قبلی را از سر گرفتند یا ادامه دادند.یک پزشک به مطب خود باز می گردد. مانند دکتر وحید دستگردی یا دکتر فاضل. یا شخص به چنان جایگاهی دست یافته که مجال بازگشت به مرتبه قبلی نیست و در جامعه حیطه جدیدی برای او تعریف می شود مانند سید محمد خاتمی.
محمود احمدی نژاد اما هیچ یک از اینها نبود. نه استاد قابلی بود که دوباره درس را در دانشگاه علم و صنعت از سر گیرد و تازه همه حساس می شوند ببینند چه در چنته دارد؟
این که تدابیر امنیتی و حفاظتی مانع از بازگشت به محیط دانشگاه است نیز پذیرفته نیست. چرا که دکتر حداد عادل در زمان ریاست مجلس نیز تدریس کانت در دانشکده ادبیات را فرو نگذاشت. یا شهردار قالیباف، خلبانی و تدریس جغرافیای سیاسی را ترک نکرده است.
احمدی نژاد اما بنیه علمی نداشت منتها قبل تر دانش او محک نمی خورد اما چنانچه می خواست برگردد ارزیابی می شد. جالب این که زود مشخص شد منظور او از بازگشت به دانشگاه، همان دانشگاهی نبود که به آن می بالید و به واسطه آن خود را دانشگاهی می خواند که دانشگاهی بر روی کاغذ بود که با استفاده یا سوء استفاده از جایگاه ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی و بدون طی سلسله مراتب و مراحل برای خود مجوز گرفته بود و اکنون البته در محاق است.
یک استاد دانشگاه پس از مسوولیت دولتی تدریس را از سر می گیرد و روحانی نیز تبلیغ را. تاجر به کسب و کارخود باز می گردد و نظامی هم به محل خدمت. احمدی نژاد اما نمی دانست به کجا بازگردد. به شرکت آتی ساز که کار دولتی را در آن شروع کرده بود؟ به دانشگاه علم وصنعت که با حمایت حمید بهبهانی جایی در آن پیدا کرده بود اما اکنون کار در آن مستلزم اطلاعاتی است که اگر هم می داشت طی 8 سال به روز نشده است؟ به جمعیت ایثارگران و جامعه اسلامی مهندسین که عضو شورای مرکزی آنها بود اما عملا کنار گذاشته شد؟ به کجا باید برمی گشت؟
اصول گرایان البته با پایان یک دولت از این نهاد به آن نهاد می روند. هیچ جا نباشد صدا و سیما هست. علی کردان در خاطرات خود گفته بود پس از دوم خرداد 76 نزدیک به چهار هزار نفر از نیروهای همسو را به این سازمان آورد و جایی مشغول کرد. احمدی نژاد اما از این دایره هم بیرون زده بود.
اما مگر آیا همه باید سمت و منصب داشته باشند و آیا احمدی نژاد نمی تواند در گوشه ای از این سرزمین زندگی کند مثل همه مردم دیگر؟ مگر در روز آخر و در گزارش تلویزیونی 11 مرداد 1392 نگفت: «حاضر است جوی خیابان ها را تمیز کند» ؟ چرا حالا به کمتر از دانشگاه خصوصی و اتومبیل تشریفاتی و منطقه ولنجک در گران ترین نقطه تهران رضایت نمی دهد؟
مشکل اما در او نیست. مشکل متوجه اصول گرایانی است که او را دچار این احساس کاذب کرده اند تا نتواند خودش باشد. این وضعیت را بازیگران سریال های تاریخی هم پیدا می کنند. چندان که خروج آنان از آن نقش سال ها زمان می برد.
می گویند آنتونی کویین هم با همه حرفه ای گری در نقش حمزه عموی پیامبر گرامی ما فرو رفته بود و آن هیات و هیبت را دوست می داشت و تا مدتی ظاهر خود را تغییر نمی داد. در ایران یادمان هست که داریوش ارجمند با نقش مالک اشتر زندگی می کرد و چهره ظاهری او تغییر کرده بود. یا فریبرزعرب نیا که پس از 5 سال بازی در نقش مختار تقفی روحیه دیگری پیدا کرده بود که در قالب عصیان در مقابل کارگردان فیلم «چ» خود را نشان داد.
احمدی نژاد به بازیگری می ماند که هر چه به او می گویند دوربین ها خاموش شده و از حس بیرون بیا، نمی آید! او عنوان «رییس جمهور سابق» را نیز یک منصب می داند.
رفتار او در پس ندادن خودروهای دولتی را می توان با کاری که مهندس بازرگان در روز 14 آبان 1358ودر فردای استعفا از نخست وزیری انجام داد مقایسه کنیم. به دفتر نخست وزیری رفت و وسایل شخصی را برداشت و چکی را تحویل حسابداری داد. از او پرسیدند: بابت چه ؟ پاسخ داد: بابت ناهارهای غیر مرتبط با کار نخست وزیری. چون در ایام نخست وزیری با برخی از دوستان سابق در دفتر نخست وزیر ناهار خورده بود در حالی که جلسه کاری و اداری نبوده و به روابط شخصی مربوط بوده است. این یک ادعا نیست. در اسناد نخست وزیری ثبت شده و شاهدان متعدد دارد. امروز اما باید آدم بفرستند و بگویند: آقاجان! ماشین ها را پس بده!
روزی که دکتر ایرج فاضل وزیر بهداشت دولت سازندگی را مجلس وقت استیضاح کرد و مجلس به استیضاح او رای مثبت داد و در نتیجه از وزارت افتاد صمیمانه تشکر کرد. او گفت: من به امر آقای هاشمی آمده بودم و در این مدت از کار جراحی و لذت و درآمد آن نیز محروم شده بودم و فرصت کمتری برای کار علمی و عملی داشتم . شما به من لطف و خدمت کردید. او مجامله نمی کرد. مثال ملموس و امروز آن وزیر کنونی بهداشت است که اگر همه وقت خود را صرف تخصص خود کند درآمد و آسایش بیشتری دارد.
کسی را باید به منصبی گماشت که به آن وابسته نباشد و بدون آن نیز اعتبار و اشتهار داشته باشد. راز پاره ای فساد های مالی هم در این است که شخص پس از دوران صاحب منصبی نمی تواند به جای قبلی بازگردد چون جای ویژه ای نبوده و تخصص و مهارت و نفوذی هم ندارد. بنا براین درصدد جمع آوری ثروت و سرمایه برمی آید تا بتواند با این پول، نداشته های دیگر خود را جبران کند.
اگر دل احمدی نژاد به این اتومبیل ها خوش است و با آنها سرگرم می شود و احساس می کند شخصیتی به دست می آورد بگذارید باشد. اگر دوست دارد چند خودرو دنبال او راه بیفتند و آژیر بکشند بگذارید راه بیفتند.
او نه خاتمی است که پس از ریاست جمهوری و برای اختصاص دفتر کار، بیت امام برایش آغوش بگشاید و نه ناطق نوری که حوزه علمیه ای در لواسانات به راه اندازد. نه بازرگان است که پول ناهار با دوستان خود را به خزانه بازگرداند و نه قالیباف که خلبانی را رها نکند.
نمی خواهم بگویم که او هیچ کس نیست. او البته محمود احمدی نژاد است. کسی که 700 میلیارد دلار ثروت ملت ایران را در اختیار داشت. اگر هم کوچک نبود اما می خواست همه ما را کوچک کند و دنیا برای او در همان 10 نفر حواریون او خلاصه می شد. پس اگر با قطاری از اتومبیل های دولتی به بزرگی می رسد بگذار برسد. هر چه باشد بخشی از تاریخ ما و عمر ما با آرزوهای برآورده شده و نشده او گره خورده است.
گوش کنید! صدای آژیر می آید. شاید کاروان خودروهای احمدی نژاد به حرکت درآمده است... .
از وقتي اصولگراياني كه احمدي نژاد را به انحرافي بودن متهم مي كردند اين "بچه" را به جمع خود راه دادند معلوم شد اين همه دعوا فقط براي سهم خواهي بود و بس .
باور كنيد خيلي زشت است كه نابود كننده سايپا به اين منصب برسد ، كسي كه تا قبل از دولت نهم حتي كارمند ساده دولتي هم نبود
مثل بعضی ها در لیست 3000 بورسیه نیست
حسادت چیز خوبی نیست همه میدانند شما تا یک بچه حزب اللهی رشد کند شروع میکنید به تخریب او حال چه بذرپاش با آن سابقه شفاف باشد یا حاج حسین یکتا با آن سابقه ولایتمداری و جانفشانی
راستی در استان ما میگند تا کسی احساس نکنه کوچکه دیگران را کوچک نمیکنه (بی دلیل)
به نظرم بذرپاش میتونه رییس همبشه
البته ما منتظر ریاست جمهوری ایشان هستیم
چون سال ٨٥ هم ٣٣ ساله بود الآن هم ٣٣ ساله است
صراط هم بسيار بي طرفانه و بدون حب و بغض شخصي و جناحي مطلب مي زند واصلا معلوم نيست كه از بذرپاش بدشان مي آيد
مدیر مسئول صراط چند سالشه
میترسم اونم تو همین مایه ها باشه اونوقت حسادت جایگاه بذرپاش داره دغ مرگش می کنه!!!
صراط تمام مشکل تو با بذر پاش تو هر مطلبی که برای ایشان زدی سن کمش است
آقا حسادت خوب نیست
عرضه شو داشته به اینجا رسیده
مثال اسامه هم برات نمی زنم چون یه وقت اشباه بداشت می کنی گندش در میاد!!
آخه مدیرمسئولی یه سایت خبری با نمایندگی مجلسو عضو هیات رئیسه و مدیرعاملی دو تا گروه خودرو سازی و معاونت رئیس جمهور و .... قابل مقایسس؟
شیطون نکنه خود مهردادی این کامنتو گذاشتی؟