جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۹:۴۹

انشعاب جدید جیش‌العدل و دو نکته

«عبدالرئوف ریگی» به عنوان تنها عضو درس‌خوانده و مُفتی جیش العدل همواره نقش و مسئولیت صدور فتاوی مورد نیاز در خصوص کشتن افراد و ترورها را به عهده داشته است.
کد خبر : ۱۷۸۷۸۱
صراط: آخر وقت دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 خبر انشعابی جدید از گروه تروریستی «جیش العدل»، به نام «جیش النصر» روی خروجی سایت "العربیة" قرار گرفت. این گروه تازه‌منشعب‌شده طی یک اقدام فوری در شبکه‌های اجتماعی مثل فیس‌بوک صفحاتی راه‌اندازی کرد و از طریق آنها اطلاعیه اعلام حضور خود را به همراه درج عکس‌های پیاپی در فضای مجازی منتشر کرد.

سایت "العربیة" اما، به طرز سؤال‌برانگیزی خبر انشعاب «جیش النصر» را از مطالب خود پاک کرد! بنا بر اعلامیه رسمی مطرح‌شده از سوی گروه،‌ سرکرده جیش النصر، «عبدالرئوف ریگی» سخنگوی سابق جیش العدل خواهد بود. درباره وی می‌توان به سابقه نقش فعال عبدالرئوف در حوزه‌های صدور فتوا برای اعدام‌ها و ترورها، مصاحبه‌های متعدد با رسانه‌ها پس از گروگان‌گیری 5 مرزبان ایرانی و... اشاره کرد.
همچنین وی برادر «عبدالمالک ریگی» شرور و معدوم است که با گروهک تروریستی «جند الله (جندالشیطان)» نیز همکاری تنگاتنگی داشته است.
درباره انشعاب صورت‌گرفته بر اساس مواضع اعلامی از سوی جیش النصر، دو نکته بیشتر حائز اهمیت می‌نماید.
1. در بخشی از اطلاعیه «جیش النصر» آمده است: «جیش النصر یک جنبش اسلامی است که معتقد به ارزش‌های اسلامی است و در مقاومت خود را متعهد به پاسداری از ارزش‌های اسلامی می‌داند و بر اعتدال و میانه‌روی و امت وسط تأکید دارد.»
در بادی امر، اینطور استنباط می‌شود که همین گرایش به مشی اعتدالی و میانه‌روی دلیل اصلی انشعاب آنها بوده است. چراکه شخص عبدالرئوف ریگی بارها در مصاحبه‌های خود از مخالفتش با کشتن «شهید دانایی‌فر» سخن گفته بود و از همان زمان انتظار جدایی و استقلال این فرد از گروه تروریستی جیش العدل می‌رفت. ولی آیا به صرف اعلام موجودیت یک گروه جدید توجیه‌کننده «میانه‌روی و امت وسط» خواهد بود؟ پاسخ این پرسش چندان هم سخت نیست.
باید گفت «عبدالرئوف ریگی» به عنوان تنها عضو درس‌خوانده و مُفتی جیش العدل همواره نقش و مسئولیت صدور فتاوی مورد نیاز در خصوص کشتن افراد و ترورها را به عهده داشته است. وی ضمن مصاحبه با همه رسانه‌ها پس از گروگان‌گیری 5 مرزبان، مدام دم از تبعیت از علمای اهل‌سنت و مذاکره می‌زد و می‌کوشید تا وجهه‌ای غیر نظامی از گروه تروریستی به نمایش بگذارد. حال اگر بنا بر ادعای خودشان بپذیریم تمامی اقدامات و عملیات‌های تروریستی آنها مبتنی بر فتاوی شرعی بوده است؛ چرا عبدالرئوف به عنوان یک چهره شاخص در میان گروه، در صدد جلوگیری از این حرکت برنیامده است؟ پس قطعاً گروهبان دانایی‌فر در زمان حضور وی، با آگاهی کامل و اجازه و فتوای وی به شهادت رسیده است.
نتیجه‌ای که می‌توان از بررسی با تأمل این انشعاب به دست داد، یکسان بودن «جیش العدل» و «جیش النصر» است. چنانکه گروهک تروریستی «جند الله(جند الشیطان)» نیز پس از دستگیری عبدالمالک ریگی و اعدام وی در جهت فرار از چهره خون‌آلود و جنایت‌بارش با انشعابی نمایشی به «جیش العدل» تغییر نام داد. بنابراین «جیش النصر» همان «جیش العدل» است همان طور که «جیش العدل» همان «جند الله(جند الشیطان)» بود.



2. مبارزه با نظام اسلامی به بهانه حمایت جمهوری اسلامی ایران از دولت سوریه و مقابله با جریان‌های تکفیری یکی از مواردی بود که هموراه مورد تأکید گروه تروریستی «جیش العدل» قرار می‌گرفت. امروز در حالی شاهد عقب‌نشینی و شکست‌های پیاپی جریانات تکفیری و تررویستی در سوریه هستیم که کشورهای حامی تروریست‌ها در سوریه بویژه امریکا و دولت‌های مرتجع عربی نیز به علت حفظ وجهه خود از پشتیبانی‌های خود کاسته‌اند. اما نکته جالب توجه، تغییر رویکرد انشعاب تازه‌تأسیس جیش النصر در قبال سوریه است.
اتخاذ مواضع تهاجمی به بهانه حمایت از تروریست‌های فعال در سوریه یکی از ترجیع‌بندهای بیانیه‌ها و اطلاعیه‌های جیش العدل بوده است؛ ولی عبدالرئوف ریگی فقط داعیه مبارزه در ایران را دارد. در اینجا می‌توان مشی منافقانه گروه‌های تروریستی چون جیش العدل را دریافت؛ چراکه وقتی پول‌های سرویس‌های غربی و دولت‌های مرتجع منطقه در حمایت از تروریست‌ها سرازیر و زمان مطالبه و درخواست باشد، حمایت از تروریست‌های سوریه هنری نیست. اما زمانی که باید در راه آرمان و هدف مطلوب هزینه داد از فرصت یک انشعاب تاکتیکی استفاده کرده و موضع خود را در قبال سوریه 180 درجه تغییر می‌دهند.
البته این خواص جبهه باطل است که کاملاً در راستای منافع دنیوی و شیطانی حرکت می‌کند و نفاق و دیگر رذائل اخلاقی از اقتضائات وجودی سپاه باطل به شمار می‌رود.

منبع: دیده بان