صراط: محمد حسین رنجبران در هفته نامه همشهری جوان نوشت: اوایل اسفند 91 بود که بعد از چند بارزنگ زدن و صحبت کردن راضی شد بعد از مدتها دوری از دوربینها، جلوی دوربین شناسنامه بنشیند. ابتدا شرط کرد که فقط درباره مسائل اقتصادی صحبت کند اما عاقبت متقاعد شد که او پیش از اقتصادی بودن یک چهره سیاسی شناخته شده است و باید به عنوان یک چهره معتدل اصلاحطلب دیدگاههایش را بگوید تا فضای سیاسی از آن بهرهمند شود، بخصوص که آن روزها خیلی از رسانهها و اهل سیاست گمانه زنی میکردند که او نامزد اصلی اصلاحطلبان درانتخابات ریاست جمهوری 92 است.
آدرسی که داشتیم این بود: میدان هفتم تیر، کوچه مسجد الجواد، در یکی ازساختمانهای اداری که ظاهرا شرکتی بود. یک ساختمان خیلی کوچک. خانمی به عنوان مسئول دفتر ما را راهنمایی کرد. همین که وارد شدم، یک رفیق قدیمی را دیدم که از مجلس ششم با هم رفاقت داشتیم و البته شوخ طبعیاش شهره خاص و عام است و اینجا هم مثل همیشه با شوخیهای ویژهاش ما را در آغوش کشید.
شیخ قدرت علیخانی را میگویم. هرچه دلش خواست به شوخی به ما گفت، آخرش هم خیلی جدی پرسید : تو فلان فلان شده چه جوری دکترجهانگیری رو راضی کردی باهات مصاحبه کنه؟ این اصلا اهل مصاحبه نیست...راستی هواش رو داشته باش رییسجمهور آینده است ها ...!
بنده خدا آقای جهانگیری که از آشنایی ما و آشیخ قدرت متعجب شده بود، ما را درآغوش کشید و یخ فضا اینطوری آب شد، الان که فکر میکنم میبینم آن موقع به تنها چیزی که فکر نمیکردم کمتر از یک سال دیگر رخ دهد، معاون اولی رییسجمهوری بود برای دکترجهانگیری. مردی که درآن ساختمان کوچک اداری میزبان ما شده بود...
اولین حرفی که با سوز دل گفت و به دل من خیلی نشست گله از دولت آن موقع بود: "همیشه دوست داشتم من را صدا می کردند و می گفتند اگر فکری داری و میتوانی در باز کردن گرهای موثر باشی از شما استفاده کنیم، اما این کار را نکردند، احساس بی نیازی کامل در طرف مقابل وجود داشت. البته برخی اوقات که من خیلی احساس تکلیف میکردم در مصاحبه هایم نکات را میگفتم..."
وقتی رفتیم سراغ مسائل و فضای سیاسی هم نکته ای را خیلی صادقانه گفت: "در مجلس سوم امام(ره) فرمودند اسلام امریکایی و اسلام ناب محمدی (ص)، ما آن زمان در جناح چپ خیلی تلاش کردیم به گونه ای تبلیغ کنیم که منظور امام(ره) از اسلام امریکایی طرف مقابل است و این اصلا کارخوبی و روش درستی نبود. الان هم در عمل یک عده ممکن است روشی را علیه اصلاحطلبان بکارببرند که روش خوبی نیست."
اینها را یادآوری کردم که بگویم آقای جهانگیری عزیز الان که خداوندمتعال به شما لطف کرده و در این جایگاه نشسته ای، حواست باشد که نکند فردی یا افرادی که دلسوز نظام اند و تجربه دارند غصه این را بخورند که کسی سراغشان نمی رود تا ازتجربه شان استفاده کند، آن هم خدایی نکرده به خاطر همان مسائل سیاسی و جناحی که خودت گفتی. خدا خیر دهد آشیخ قدرت را که حین ضبط به من اطلاع داد برادر دو شهید هستی و وقتی درباره آنها پرسیدم، اشک هایی ریختی از سر دل و گفتی.."انشاالله شرمنده شان نباشیم..."
انشاالله.