شنبه ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۲۳:۴۵
جزئیاتی جدید از عملیات «نپتون» ؛

چرا آمریکا «بن لادن» را فورا کشت؟+تصاویر

روایت غربی از این عملیات روایتی سانتی مانتال و تحریف شده بود که تمامی داستان را تغییر می داد و نقش دولت پاکستان را نادیده می گرفت.این یک عملیات مشترک بود و منظور از عملیات مشترک این است که عملیات نپتون در هماهنگی کامل با نیروی هوایی و زمینی پاکستان صورت گرفته، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد نیروی زمینی پاکستان نیز امنیت منطقه را در شب اجرای عملیات در محدوده ی اجرایی آن تامین کرده است.
کد خبر : ۱۷۵۹۴۴
صراط: عملیات نپتون که توسط نیروی دریایی آمریکا در 2 می 2011 صورت گرفت و ادعا می شود که در طی آن اسامه بن لادن کشته شد، در حقیقت یک عملیات مشترک میان پاکستان و آمریکا بوده است.اما مطرح نشدن نقش دولت پاکستان در این طرح چه ارتباطی با پیروزی اوباما در انتخابات داشت و رسانه های غربی چرا و چگونه افکار عمومی را از نقش پاکستان منحرف نمودند؟ نومان صدیق که اصلیتی پاکستانی دارد در مقاله زیر که در سایت گلوبال ریسرچ منتشر شده است به بررسی این سوالات می پردازد.

اطلاعات بسیاری به صورت آنلاین در خصوص چند و چون عملیات نپتون وجود دارد، چرا دولت آمریکا بن لادن را فورا کشت ؟ ارتباط این عملیات با انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و پیروزی اوباما چه بود؟ چرا بن لادن در چنین منطقه ای پنهان شده بود؟( منطقه ای مطلقا ناامن برای یک شبه نظامی القاعده که سرشار از پایگاه های نظامی است) و چرا دولت پاکستان در خصوص این عملیات مطلقا سکوت کرد؟ پرسش هایی نظیر این پرسش ها تا کنون بارها مطرح شده اند، دولت پاکستان اخیرا گزارش تازه ای را توسط کمیسیون آبات آباد را ارائه کرده است. (هرچند این گزارش هنوز به صورت رسمی منتشر نشده است) اما این گزارش جنجالی تصویری را که رسانه های غربی در خصوص تمامی ماجرا ارائه می کردند، تغییر می دهدو این بار پرسش تازه ای را به پیش می کشد: نقش پاکستان در این عملیات چه بود؟

من معتقدم که روایت غربی از این عملیات روایتی سانتی مانتال و تحریف شده بود که تمامی داستان را تغییر می داد و نقش دولت پاکستان را نادیده می گرفت.این یک عملیات مشترک بود و منظور از عملیات مشترک این است که عملیات نپتون در هماهنگی کامل با نیروی هوایی و زمینی پاکستان صورت گرفته، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد نیروی زمینی پاکستان نیز امنیت منطقه را در شب اجرای عملیات در محدوده ی اجرایی آن تامین کرده است.

ادعا می شود که در جریان این عملیات نیروی هوایی آمریکا بوسیله دو هلیکوپتر بلک هاوک تغییر شکل یافته از پایگاه هوایی جلال آباد در افغانستان پرواز کرده است و حدود 90 دقیقه بعد در محدوده آبات آباد پاکستان فرود آمده است، مسیر این پرواز غرب به شرق محسوب می گردد.

اما در این جا چند نکته وجود دارد:

تصاویری که رسانه ها از عملیات نپتون منتشر می نمودند، هلیکوپترهایی را نشان می داد که کاملا آرام تر و کم سرو صداتر از یک هلیکوپتر معمولی بودند، اما صرف نظر از آن که از چه نوع تکنولوژییی استفاده کنیم، یک هلیکوپتر در هر صورت سروصدا ایجاد خواهد کرد.

در مرحله دوم نمی توان کاملا یقین داشت که این هلیکوپترها که لقب شاهین سیاه را یدک می کشند واقعا از جلال آباد افغانستان به ابات آباد پاکستان رفته باشند، زیرا پاکستان در میانه این مسیر هوایی چندین پایگاه هوایی در بلوچستان و خیبر دارد و این پایگاه های هوایی توسط نیروی هوایی مشترک ایالات متحده و هم چنین عملیاتهای هوایی بدون سرنشین سازمان سیا اجاره شده بودند، این مساله تا اکتبر و نوامبر 2011 ادامه داشته است و در آن تاریخ به علت وقوع حوادثی نظیر حادثه سالالا و حادثه فرودگاه شمسی متوقف شد، ولی نباید فراموش کنیم که عملیات نپتون در مه 2011 صورت گرفته و بنابراین احتمال پرواز از این پایگاه ها بیشتر از جلال آباد افغانستان است.

حتی اگر این فرض قهرمانانه را که رسانه های بزرگ غربی سعی کردند آن را در بین افکار عمومی جا بیاندازند بپذیریم که این هلیکوپترهای آمریکایی مستقیما از افغانستان و بدون کمک پاکستان عملیات خود را اجرا نمودند، باز نمی توانیم از این واقعیت چشم پوشی کنیم که این هلیکوپتر ها در مسیر حرکت فرضی خود از جلال آباد به ابات آباد که غرب به شرق است و حدودا 90 دقیقه رمان می برد، بر فراز مهم ترین تاسیسات نظامی و استراتژیک پاکستان پرواز کردند.

واقعیت این است که افکار عمومی غربی چیزهای بسیار کمی در خصوص پاکستان می داند، مرز غربی پاکستان با افغانستان در حقیقت منطقه ای است وحشی و بی قانون. بخش هایی از این مرز وجود دارد که آمریکا هواپیماهای بدون سرنشین خود را در آن ها آزادنه حرکت می دهد، این مرزها نه به لحاظ زمینی و نه هوایی هیچ گونه محافظتی ندارند. بنابراین افکار عمومی ممکن است تصور کنند که هر پروازی در هر محدوده از پاکستان برای آمریکا ممکن است. در صورتی که میزان محافظت در مناطق مرزی مختلف و هم چنین بر فراز مراکز استراتژیک پاکستان بسیار متفاوت است. منطقه ای که میان اتوک،تخیلا و ابات آباد حساس ترین و نظامی ترین منطقه پاکستان محسوب می شود.

نگاهی اجمالی به مناطق استراتژیک پاکستان در این منطقه می تواند شاهدی مناسب بر این ادعا باشد که این پرواز نمی توانسته بدون همکاری پاکستان صورت بگیرد.

پایگاه نیروی هوایی پاکستان در کمرا در نزدیکی اتک اولین پایگاه در این مسیر است، پایگاهی مشترک با چین که از آن برای ساخت رعد و برق استفاده می شود.

بزرگترین پایگاه ساخت مهمات پاکستان که بیش از 40 هزار نفر پرسنل دارد و تنها حدود 60 کیلومتر با ابات آباد فاصله دارد یکی دیگر از پایگاه های این منطقه است.

درست در مقابل پایگاه ساخت مهمات مجتمع ساخت سلاح های هوایی وجود دارد که اخیرا ساخته شده و از درجه بالایی از حساسیت برخوددار است، این پایگاه محرمانه که حتی مردم محلی از کارکرد آن بی طالاع هستند، احتمالا به تولید نوع خاصی از موشک های بالیستکی می پردازد.

مجتمع صنایع سنگین تخیلا که برای ساخت تانک های جنگی و نفربرهای زرهی مورد استفاده قرار می گیرد نیز در این منطقه قرار دارد، این پایگاه تحت نظارت مستقیم نیروهای مسلح پاکستان است.

و در آخر پایگاه نگه داری مهمات هاولیان است که تنها 16 کیلومتر تا ابات آباد فاصله دارد.

با نگاهی به این داده ها در می یابیم که مهم نیست هواپیماها و هلیکوپترهای آمریکا چقدر کم سر و صدا باشند، عبور چند وسیله هوایی بر فراز یا از نزدیکی این تعداد سایت و پایگاه نظامی یک کشور بدون هماهنگی ناممکن است، مگر آن که ارتش آن کشور احمق ترین ارتش جهان باشد.

تمامی این شواهد نشان می دهد که عملیات دستگیری بن لادن یک عملیات مشترک بوده است، عملیاتی که احتمالا آمریکا نقش بسیار مهمی از جهت گردآوری اطلاعات در آن داشته است اما بی شک اجرایی نمودن این عملیات با حضور مستقیم نیروهای پاکستان ممکن شده است. اجرای چنین عملیاتی در اعماق خاک پاکستان و تحقق آن به شکل یک عملیات واقعی موفق نظامی در منطقه ای که پر از پایگاه های نظامی است بدون کمک این پایگاه ها ناممکن است. شاهد دیگری که فرضیه مشترک بودن عملیات را تقویت می کند، پاکسازی تمامی جاده ها و مناطق مجاور مجنمع بن لادن توسط نیروی زمینی پاکستان در شب اجرایی شدن عملیات است، این مساله قاعدتا تصادفی نبود، بن لادن تنها هدف ارزشمند بود بلکه افراد دیگری از شبه نظامیان القاعده از جمله خالد شیخ محمد توسط سازمان های اطلاعاتی پاکستان دستگیر و به امریکا تحویل داده شدند.

بدون شک در هر پروژه نظامی کشتن یک هدف کار ساده تری است. و کار دشوارتر زیر نظر گرفتن یک هدف و جاسوسی اوست. دولت آمریکا که مشخصا از حمایت پاکستان برخوردارد بود می توانست پروژه قتل بن لادن را به سادگی به نیروهای نظامی پاکستان محول کند، همان گونه که در موارد بسیاری این گونه کرده بود. اما دولت آمریکا ترجیح داد که یک سناریوی بسیار سینمایی را طرح ریزی کند، سناریویی که در آن یکه و تنها به سراغ بن لادن می رفت و در سخت ترین شرایط و بدون هرگونه کمکی مکان وی را کشف و او را نابود می کرد. طرح این روایت فقط و فقط برای آن بود که جناح دموکرات و رسانه های غربی از آن در جهت افزایش رای اوباما استفاده کنند، طرحی که در نهایت موفق بود و باعث شد اوباما با اختلاف ناچیز 4 درصد به موفقیت دست یابد.


منبع: فردا