صراط: بار دیگر نگاه آمریکایی متوجه گروههای مسلح فعال در سوریه و به طور مشخص «حمص»، در مرکز سوریه میشود، جایی که از ابتدای بحران سوریه توسط گروههای مسلح و معارضان سوری «پایتخت انقلاب»!! نامیده و «کانون تحولات سوریه»!! توصیف شد.
این توجه این بار توسط «جان کری»، وزیر خارجه آمریکا قابل ملاحظه است که به «اخضر ابراهیمی»، فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه از بیم و هراسهای واشنگتن درباره تسلط ارتش سوریه حمص سخن گفته و تاکید کرده بود، تسلط کامل ارتش سوریه بر حمص به معنای پیروزی نظام سوریه و «بشار اسد» در جنگی است که محور غرب و هم پیمانانش در منطقه علیه آن به راه انداختهاند.
اهمیت این گفته در آن است که از سوی وزیر خارجه آمریکا بیان شده و به نوعی اعتراف به شکست از سوی آمریکا در سوریه است تا پس از آن «رابرت فورد»، سفیر سابق آمریکا در دمشق نیز اظهاراتی مشابهی در این خصوص داشته باشد و آشکار شود که بحران سوریه وارد مرحله جدیدی شده و نشان دهد که این اظهارات بیانگر ورود جنگ سوریه به مرحلهای سختتر و شدیدتر از مراحل سابق آن است.
اما پیش از پرداختن به گرفتاری آمریکا در پرونده سوریه، لازم است نگاهی به حمص داشت، شهری که شورای امنیت سازمان ملل قطعنامههای خود را بر آن متمرکز کرد تا به هر طریق ممکن وضعیت گروههای مسلح تروریستی در این منطقه را تثبیت کنند و برکسی پوشیده نیست که شورای امنیت در این راه توصیهها و خواستههای آمریکا را به اجرا میگذاشت، اما در این بین روسیه مهمترین عاملی بود که مانع تحرکات شورای امنیت بود.
از اینجاست که میتوان به سرنخهای بحران آمریکا در پیاده کردن طرحش در خاورمیانه پی برد و اگر دقت کنیم، سخنان کری زمانی ایراد شد که وی از نشست مسکو و واشنگتن درباره بحران اوکراین خارج شده بود و نشان میداد که آمریکا این بار نیز نتوانسته به اهداف مورد نظر خود در مذاکره با طرف روسش دست یابد و در این برهه تنها راه اعمال فشار سیاسی بر مسکو و هم پیمانان سوریه را در «حمص» مشاهده میکند، جایی که هم اکنون واشنگتن تلاش دارد تا با توسل به آن بحران سوریه را به روزهای اولش باز گرداند و مانع پیروزی بیش از پیش ارتش سوریه در آن به ویژه پیش از برگزاری انتخابات ریاست در این کشور شود.
اما در این بین ماموریت ابراهیمی چه خواهد بود؟ بالطبع و همانگونه که پیداست، ابراهیمی نقش مجری خواستههای واشنگتن را پیدا خواهد کرد، چون سخن کری همانند دیگر سیاستمدارانی نیست که در دستی در پرونده سوریه دارند و مانند دورههای قبل در اینجا نیز مهمترین وظیفه اخضر ابراهیمی فراهم کردن محیطی امن برای بقای گروههای مسلح در سوریه با ایفای نقش در عرصه دیپلماسی بین المللی و این مهمترین خواسته کری از ابراهیمی بود، بقای گروههای مسلح در سوریه و در امان نگه داشتن آنها از حملات قاطع و سرنوشت ساز ارتش سوریه.
آشکار است که ابراهیمی توان مخالفت با خواستههای آمریکا را ندارد و همانگونه که پیشتر هم نشان داد وی در طول ماموریتش تنها بازیگری بود که توانست با تکیه بر الفاظی مانند حقوق بشر و راه حل سیاسی بحران سوریه را به درازا بکشاند و این موضوعی بود که تهران در سفر اخیر ابراهیمی به ایران آن را به نماینده سازمان ملل گوشزد و تاکید کرد که ابراهیمی باید در تلاشهای خود برای یافتن راه حلی سیاسی برای بحران سوریه جدی نشان دهد و تنها به بازی با کلمات اکتفا نکند.
این سخن جمهوری اسلامی در آن زمان ماهیت واقعی نقش ابراهیمی را برملا کرد تا پس از آن دمشق درباره حفظ بیطرفیش به وی هشدار دهد و عملکردهایش نارضایتی محور مقاومت را فراهم آورد.
به همین دلیل به نظر میرسد که ابراهیمی آخرین خسی است که آمریکا به وی متوسل شده تا شاید بتواند طرح خود را در منطقه نجات دهد. به همین دلیل میتوان گفت که ماموریت جدید ابراهیمی نجات نقشه راه رسم شده از سوی آمریکا برای منطقه خاورمیانه است که در راس آن توقف عملیات ارتش سوریه در حمص قرار دارد.
این توجه این بار توسط «جان کری»، وزیر خارجه آمریکا قابل ملاحظه است که به «اخضر ابراهیمی»، فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه از بیم و هراسهای واشنگتن درباره تسلط ارتش سوریه حمص سخن گفته و تاکید کرده بود، تسلط کامل ارتش سوریه بر حمص به معنای پیروزی نظام سوریه و «بشار اسد» در جنگی است که محور غرب و هم پیمانانش در منطقه علیه آن به راه انداختهاند.
اهمیت این گفته در آن است که از سوی وزیر خارجه آمریکا بیان شده و به نوعی اعتراف به شکست از سوی آمریکا در سوریه است تا پس از آن «رابرت فورد»، سفیر سابق آمریکا در دمشق نیز اظهاراتی مشابهی در این خصوص داشته باشد و آشکار شود که بحران سوریه وارد مرحله جدیدی شده و نشان دهد که این اظهارات بیانگر ورود جنگ سوریه به مرحلهای سختتر و شدیدتر از مراحل سابق آن است.
اما پیش از پرداختن به گرفتاری آمریکا در پرونده سوریه، لازم است نگاهی به حمص داشت، شهری که شورای امنیت سازمان ملل قطعنامههای خود را بر آن متمرکز کرد تا به هر طریق ممکن وضعیت گروههای مسلح تروریستی در این منطقه را تثبیت کنند و برکسی پوشیده نیست که شورای امنیت در این راه توصیهها و خواستههای آمریکا را به اجرا میگذاشت، اما در این بین روسیه مهمترین عاملی بود که مانع تحرکات شورای امنیت بود.
از اینجاست که میتوان به سرنخهای بحران آمریکا در پیاده کردن طرحش در خاورمیانه پی برد و اگر دقت کنیم، سخنان کری زمانی ایراد شد که وی از نشست مسکو و واشنگتن درباره بحران اوکراین خارج شده بود و نشان میداد که آمریکا این بار نیز نتوانسته به اهداف مورد نظر خود در مذاکره با طرف روسش دست یابد و در این برهه تنها راه اعمال فشار سیاسی بر مسکو و هم پیمانان سوریه را در «حمص» مشاهده میکند، جایی که هم اکنون واشنگتن تلاش دارد تا با توسل به آن بحران سوریه را به روزهای اولش باز گرداند و مانع پیروزی بیش از پیش ارتش سوریه در آن به ویژه پیش از برگزاری انتخابات ریاست در این کشور شود.
اما در این بین ماموریت ابراهیمی چه خواهد بود؟ بالطبع و همانگونه که پیداست، ابراهیمی نقش مجری خواستههای واشنگتن را پیدا خواهد کرد، چون سخن کری همانند دیگر سیاستمدارانی نیست که در دستی در پرونده سوریه دارند و مانند دورههای قبل در اینجا نیز مهمترین وظیفه اخضر ابراهیمی فراهم کردن محیطی امن برای بقای گروههای مسلح در سوریه با ایفای نقش در عرصه دیپلماسی بین المللی و این مهمترین خواسته کری از ابراهیمی بود، بقای گروههای مسلح در سوریه و در امان نگه داشتن آنها از حملات قاطع و سرنوشت ساز ارتش سوریه.
آشکار است که ابراهیمی توان مخالفت با خواستههای آمریکا را ندارد و همانگونه که پیشتر هم نشان داد وی در طول ماموریتش تنها بازیگری بود که توانست با تکیه بر الفاظی مانند حقوق بشر و راه حل سیاسی بحران سوریه را به درازا بکشاند و این موضوعی بود که تهران در سفر اخیر ابراهیمی به ایران آن را به نماینده سازمان ملل گوشزد و تاکید کرد که ابراهیمی باید در تلاشهای خود برای یافتن راه حلی سیاسی برای بحران سوریه جدی نشان دهد و تنها به بازی با کلمات اکتفا نکند.
این سخن جمهوری اسلامی در آن زمان ماهیت واقعی نقش ابراهیمی را برملا کرد تا پس از آن دمشق درباره حفظ بیطرفیش به وی هشدار دهد و عملکردهایش نارضایتی محور مقاومت را فراهم آورد.
به همین دلیل به نظر میرسد که ابراهیمی آخرین خسی است که آمریکا به وی متوسل شده تا شاید بتواند طرح خود را در منطقه نجات دهد. به همین دلیل میتوان گفت که ماموریت جدید ابراهیمی نجات نقشه راه رسم شده از سوی آمریکا برای منطقه خاورمیانه است که در راس آن توقف عملیات ارتش سوریه در حمص قرار دارد.