پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۲۱:۰۳
بررسی منافع و چالش های ایران در روابط با کشور عربستان

ایران و عربستان تعامل یا تقابل+تصاویر

تعاملات ایران و عربستان بعد از انقلاب اسلامی فراز و فرود زیادی داشته است. اما چالش ها و فرصت های این تعامل برای دو طرف کم نبوده است. حال باید دید با تغییرات جدید در چیدمان خاندان سلطنتی، روابط سیاسی دو کشور چگونه خواهد شد.
کد خبر : ۱۷۴۷۱۶
صراط: بسیاری از بازیگران سیاسی و بین المللی رفتارهای خود را با توجه به منافع موجود در زمینه ای خاص تنظیم می کنند لذا شناخت منافع بازیگران از طرفی نمایانگر میزان اهمیت آن موضوع بوده و از طرف دیگر معیار و شاخص هایی را جهت ارزیابی رفتارهای صورت گرفته، فراهم می کند. در این عریضه برخی از منافع مستقیم و غیر مستقیم جمهوری اسلامی ایران در روابط با عربستان سعودی را بیان کرده و چالش های موجود برای وصول به این منافع خاطر نشان گردیده است. آنچه که قابل تذکر و توجه می باشد این است که موارد بیان شده صرفا تحلیلی از مولفه ها و وضعیت موجود بوده و لزوما بازتاب دهنده سیاست های رسمی و اتخاذی ایران نمی باشد.

الف. منافع جمهوری اسلامی ایران در روابط با عربستان سعودی(به طور مستقیم)

1- شکل گیری همگرایی منطقه ای: روند ناسیونالیستی و ملی گرایی در کشورها جای خود را به شکل گیری فدرال ها، فدراسیون ها و اتحادیه ها می دهد و بارزترین نمونه آن اتحادیه اروپا می باشد. لذا با ایجاد رابطه بین ایران و عربستان به عنوان دو قدرت بزرگ منطقه و نمایندگان اسلام شیعی و سنی، امکان شکل گیری یک اتحادیه فراگیر، همگن و متناجس در منطقه خواهد بود که قطعا نقش این اتحادیه در روابط بین الملل و به تبع آن در بهبود بحران های درون کشور موثر خواهد بود. اما باید در نظر گرفت، استقلال و متکی بر ساختارهای بومی بودن نهادهای فراملی در بازدهی و نفش آفرینی این سازمانها از عوامل اصلی به شمار می آید و بهترین گواه بر این مدعی میزان تاثیرگذاری برخی نهادهای فراملی موجود در منطقه می باشد.

 

 

2- تغییر مرزبندی کشورهای اسلامی و عربی در مقابله با غرب: با وجود این که کشور عربستان یک کشور اسلامی می باشد اما سیاستهای اعلامی و اعمالی آن در راستای منافع کشورهای غربی بوده است و به این ترتیب دوگانگی حاصل از این نوع مرز بندی جبهه ای را شکل می دهد که بازیگران قدرتمند و فراوانی را در مقابل ایران می آراید و لذا ایران را دچار صرف هزینه های کلانِ سیاسی و اقتصادی می کند که در بلند مدت موجب فرسایش توان ایران خواهد بود در صورتی که تغییر دادن شاخص مرزبندی و باز تعریف دو جبهه اسلام و کفر، توان ایفای نقش و وصول به اهداف ملی و فراملی را برای ایران و سایر کشورهای اسلامی افزایش خواهد داد.

3- انقلاب نفتی: با وجود انرژی های مختلف در جهان، هنوز از اهمیت سوخت های فسیلی کاسته نشده است اما همگن نبودن سیاست های کشورهای نفتی، حسن استفاده ی از این موهبت را سلب کرده است؛ به طوری که عربستان تبدیل به بزرگترین تهدید در حوزه نفت برای ایران شده است تا جایی که اعلام کرده حاضر است با تولید روزانه ده میلیون بشکه نفت، سهم نفت تولیدی ایران را به بازار جهانی تزریق کند تا خللی در قیمت نفت ایجاد نشود و به این ترتیت بزرگترین راه درآمد ایران مسدود خواهد شد اما با شکل گیری روابط ایران و عربستان و در نهایت هم راستا شدن منافع این دو اعضای مهم در اپک، امکان رفع مشکلات پیش رو وجود خواهد داشت.

4- کاهش تروریسم منطقه ای: بسیاری از گروهک های تروریسمی در منطقه توسط عربستان حمایت مالی می شوند و از جهت حفظ امنیت برای ایران هزینه هایی را در مناطق مرزی و علاوه بر آن برای هم پیمانانش مانند سوریه و عراق ایجاد می کند و در صورت گسترده شدن روابط ایران با عربستان تعدیلاتی از سمت این گروهک ها نسبت به ایران پدید خواهد آمد و امکان قطع منابع مالی آنها وجود خواهد داشت.

5- تبدیل شدن به قدرت منطقه و بازیگر قدرتمند: طبق سند چشم انداز بیست ساله (1404) ایران در نظر دارد تبدیل به هژمون منطقه گردد و این دقیقا با سیاست های عربستان در تناقض می باشد و موجب تنش بین روابط دو کشور می گردد اما همپیمان شدن این دو کشور، گامی موثر در پیشبرد اهداف هژمونی منطقه ای آنها خواهد بود. البته باید در نظر گرفت که منظور ایران از تبدیل شدن به قدرت منطقه و به اصطلاح هژمون منطقه شدن این نبوده که همچون کشورهای غربی در سدد کسب قدرت برای اعمال سیاست های استعمارگرایانه و مداخله جویانه در امور داخلی کشورهای منطقه باشد بلکه بیشتر به دنبال احیای منطقه خاورمیانه و تحکیم کشورهای همسایه بوده است.

6- نابود کردن اسرائیل غاصب: یکی از هویت های انقلاب اسلامی ایران حمایت از مظلومین و مقابله با مستکبرین می باشد که بارزترین نمونه آن حمایت از فلسطین و مقابله با اسرائیل می باشد، شاید بتوان گفت مهمترین همپیمان این رژیم جعلی در منطقه، عربستان می باشد که ایران می تواند حداقل با منفعل کردن عربستان در قبال اسرائیل، در آزاد سازی فلسطین و بهبود وضعیت معیشتی آن مردم نقش به سزایی را ایفا کند.

 

ب. سایر منافع تحت الشعاع (به طور غیرمستقیم)

1- بهبود روابط ایران با سایر کشورهای حوزه خلیج فارس: تاثیر عربستان به عنوان ام القری بر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس غیر قابل انکار است به نوعی عربستان به دنبال ایفا کردن نقش پدر خواندگی نسبت به سایر کشورهای عربی و اسلامی می باشد با این وضعیت سطح روابط ایران با عربستان تاثیر مستقیمی در نوع تعامل ایران با سایر کشورهای حوزه ی خلیج فارس خواهد گذاشت.

2- پایان یافتن جنگ های منطقه(سوریه): بیش از سه سال است که همپیمان منطقه ای ایران یعنی سوریه در آتش جنگ با تروریست ها و محاربین می سوزد به طوری که گزارش ها حاکی از آن است که بسیاری از زیرساختهای این کشور نابود و درپی آن مردم سوریه آواره شده اند. در این بحبوحه کشور عربستان علاوه بر پرداخت هزینه ی جنگ های چریکی، حاضر است هزینه ی جنگ های منظم غربی ها علیه بشار اسد را هم تامین کند و اگر عربستان از این حمایت های مالی خود دست بردارد به احتمال زیاد جنگ به نفع بشار اسد و مردم سوریه به پایان خواهد رسید.

 

 

3- کاهش اختلافات و تنش های مذهبی(سنی-شیعی): یکی از تاریخی ترین مشکلات مسلمانان و البته پرمنفعت ترین زمینه برای دشمنان اسلام، اختلافات مذهبی بوده به صورتی که بسیاری از گروهای ذی نفع هم بر آتش این اختلافات می دمند که باید این معضل را از طریق دیپلماسی عمومی و بزرگان اندیشه تحکیم وحدت برطرف کرد. امروزه بخشی از سیاست تفرقه افکنی بین مذاهب اسلامی از طریق شبکه های ماهواره ای صورت می گیرد به شکلی که بسیاری از شبکه های ایران مسدود گردیده اما در عوض شبکه هایی مانند اهل البیت، یا حسین و... که از داخل مجری این گونه سیاست های نادرست می باشند، نه تنها مسود نشده بلکه از طرف کشورهای غربی حمایت هم می شوند و این نشان از آسیب پذیری جهان اسلام از سمت تفرقه افکنی و تنش های مذهبی می باشد. 

4- افزایش امنیت منطقه ای: شاید بسیاری از ناامنی های منطقه به دلیل ناهمگنی و تقابل ایدئولوژیک بازیگران آن می باشد و هم راستا شدن منافع دو کشور ایران و عربستان، امنیت منطقه را به طور چشم گیری افزایش خواهد داد و از هزینه های جاری خواهد کاست.

 

  

5- اتمام رقابت تسلیحاتی در منطقه: سالانه کشورهای حوزه خلیج فارس هزینه های کلانی را صرف خرید تسلیحات برای مقابله از خطرِ کشورهایی همچون ایران می کنند که منطقه را تبدیل به انبار تسلیحات کرده است و این در حالی است که ایران هم در سیاست های اعلامی و هم در سیاست های اعمالی خود نشان داده است که بدبینی حاصله هیچ تطابقی با واقعیت ندارد و ایجاد شدن یک اعتماد دو جانبه اولا موجب خواهد شد رقابت تسلیحاتی در منطقه اتمام یابد دوما درآمد بالای غربی ها از طریق فروش این تسلیحات به کشورهای عربی قطع خواهد شد که این به نفع ایران خواهد بود. 

6- بهبود وضعیت شیعیان در جهان: وضعیت نامناسب شیعیان در کشورهای عربی از جمله در خود عربستان و بحرین متاثر از سیاست های افراطی سلفیت و وهابیت می باشد و ایران از طریق دستگاه رسمی عربستان می تواند این شرایط را تغییر داده و وضعیت اجتماعی و رفاهی شیعیان را بهبود ببخشد.

7- رفع تحریم ها و مشکلات اقتصادی: با بهتر شدن موقعیت ایران در صحنه ی بین المللی و منطقه می شود بخشی از مشکلات ناشی از تحریم ها قابل مدیریت خواهد بود به طوری که روابط دوجانبه ایجاد شده می تواند برای ایران بازار مصرف گرایی را در حوزه نیروهای متخصص وخدماتی فراهم آورد.

ج. سطح روابط با عربستان سعودی در منافع جمهوری اسلامی ایران

قطعا سطح روابط دو جانبه بین جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی جز منافع وجودی ایران نخواهد بود و نهایتا از منافع حیاتی محسوب خواهد شد اما در یک سطح تحلیلی کلان تر و اینکه این دو کشور را موثرترین کشورهای اسلامی و به نوعی نمایندگان ایدئولوژی شیعه و اهل سنت بدانیم، بدون شک شکل گیری این روابط جز منافع وجودی ایران خواهد بود.

د. موانع و چالشهای پیش روی

1- اختلافات مذهبی و ایدئولوژیک: تفاوت ایدئولوژی اسلام شیعی در ایران و اسلام سنی در عربستان نه تنها در حال حاضر بلکه از گذشته، مانع از این شده است که روابط دوستانه بین این دو کشور به وجود بیاید.

2- بدبینی مردم ایران نسبت به اعراب: به طور کلی یک نگاه خود برتر بینی و در مقابل، نگاه تحقیر آمیزی بین مردم ایران نسبت به اعراب وجود دارد اما این در حالی است که بسیاری از شاخص های اقتصادی، سطح سواد، امکانات تحصیلی و توسع شهری اعراب در مقایسه با ایران نمایان گر صحنه‌ی دیگری است؛ به هر حال حاکمیت این نوع نگاه حداقل در حوزه دیپلماسی عمومی، ایران را دچار مشکل اساسی خواهد کرد.

 

3- هم پیمانان منطقه ای ایران (سوریه، عراق): یکی از تعارض های منافع ایران با عربستان در منطقه، کشورهای سوریه، عراق و در لبنان حزب الله می باشد که در دو سر این طیف از کشورها ایران و عربستان قرار گرفته است و لذا در صورت هو سو شدن منافع ایران و عربستان در قبال این کشورها، روابط ایران و عربستان بی تاثیر نخواهد بود.

4- شورای همکاری خلیج فارس: بعد از انقلاب اسلامی ایران و فروپاشی دکترین نیکسون- کسینجر(دو ستونی)، سیاست های آمریکا در قبال ایران از ژاندارمری منطقه به سیاست مهار تبدیل شد و لذا شورایی در حوزه خلیج فارس شکل گرفت که در راستای همین سیاستِ مهار ایران از طرف آمریکایی ها بود که معروف به شورای همکاری خلیج فارس شد و لذا اساسا این شورای برای تضعیف و محدود کردن حوزه ی نفوذ ایران در منطقه می باشد تا اینکه ایران از یک بازیگر موثر و پرتحرک در منطقه، تبدیل به بازیگر منزوی گردد.

5- نبود راهبرد بلند مدت از طرف دستگاه های تصمیم ساز و تصمیم گیر جهت برقراری رابطه با عربستان: بدبینی تاریخی که بین دو کشور عربستان و ایران وجود داشته است، خود را در روند تصمیم سازی هم به نمایش می‌گذارد به طوری که در حوزه ی برقراری رابطه بلند مدت با عربستان کاری جدی از طرف این گونه نهادها صورت نگرفته است به طوری که طبق قانون اساسی، اسناد بالادستی وچشم اندازهای موجود، اولویت برقراری روابط دوستانه با کشورهای اسلامی و همسایه می باشد.

6- کشورهای غربی: تاریخ خود گواه است که همواره کشورهای غربی منافع خود را در این دیده اند که مانع از شکل گیری اتحاد و یک پارچگی در منطقه باشند و به نوعی سیاستی را دنبال کرده اند که حکومت های ضعیف وابسته به خود را حفظ کنند و از این طریق منافع خود را تامین کنند.

 

7- اسرائیل: اصل وجود رژیم صهیونیستی وابسته بر این است که اسرائیل را در منطقه به عنوان یک کشور به رسمیت بشناسند و گرنه ایجاد ثبات در وضعیت این رژیم بسیار دشوار خواهد بود به طوری که برقراری ارتباط شدوستانه بین ایران وعربستان از تهدیدهای جدی این رژیم خواهد بود چون موجب شکل گیری جبهه ی واحد در منطقه در قبال اسرائیل خواهد بود و لذا همیشه به این نکته توجه می کنند که مانع از این گونه روابط در منطقه باشند.    

8- فرقه های تندرو مانند وهابیت و سلفیت: برخی از گروهای ذی نفع و فرقه های تندرو در کشورهای عربی که ماهیت شان وابسته به وجود تنش در منطقه می باشد، مانع از شکل گیری رابطه عربستان به عنوان مقر اصلی این گروه ها با ایران خواهند بود.

 

ه. جمع بندی:

منافع و چالش های مذکور به نوعی قابل تسری به کشورهای منطقه و جهان اسلام هم می باشد و لذا وظیفه ای بیش از پیش بر دوش دستگاه های دیپلماسی و وزارت خارجه ایران می افکند که همتی مضاعف و مدیریتی جهادی را می طلبد.

در این راستا ایران برای بهبود روابط خود با عربستان باید شرایط همکاری و عرصه را برای تعامل فراهم کرده و از کشورهای حوزه خلیج فارس و علی الخصوص عمان و قطر بهره بجوید و با ایجاد اعتماد متقابل و نفوذ در ساختارهای سلطنتی آل سعود برای فهم متقابل بین الاذهانی تلاش کند، و با عضویت در شورای همکاری خلیج فارس و تبدیل آن به شورای (6+2) به همراه عراق، جهت افزایش همگرایی منطقه، گامی موثر بردارد. علاوه بر این در حوزه دیپلماسی عمومی هم می توان اقداماتی همچون تاکید بر نقش علمای تحکیم وحدت و افزایش تعاملات نخبگان سیاسی و فرهنگی بین دو کشور ایران و عربستان را انجام داد.

خاطر نشان میکنیم که غالب کارشکنی ها از طرف کشور مقابل یعنی عربستان صورت گرفته است و ایران به عنوان یک کشور اسلامی همواره در سدد برقراری روابط دوستانه و گسترده، نه تنها با عربستان بلکه با سایر کشورهای اسلامی و همسایه هم بوده است.


منبع: دیده بان