شنبه ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۸ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۲:۴۴

معمای اصلی درباره آزادی مرزبانان

یکی از نگرانی‌های ایجاد شده درباره آزادی این سربازان، شائبه مذاکره با تروریست‌هاست که می‌تواند خدای ناکرده رسمیت‌دادن به این اشرار وابسته به عوامل عربستان سعودی را منجر شود.
کد خبر : ۱۷۲۵۵۷
صراط: سرانجام روز گذشته اعلام شد 4 مرزبان ایرانی که 16 بهمن سال گذشته توسط اشرار باقیمانده از گروهک تروریستی عبدالمالک ریگی ربوده شده بودند، به خاک ایران وارد و تحویل نیروهای امنیتی شدند. با این حال و به‌رغم اعلام قبلی، پیکر گروهبان شهید جمشید دانایی‌فر به همراه سربازان نبوده و همچنان در اختیار اشرار است.روز گذشته و بلافاصله پس از انتشار برخی اخبار ضد و نقیض درباره آزادی این سربازان، وزارت کشور با صدور اطلاعیه‌ای ورود این 4 سرباز به خاک ایران را تایید کرد. عبدالرضا رحمانی‌فضلی، وزیر کشور در این اطلاعیه آزادی مرزبانان ربوده شده توسط اشرار را نتیجه تلاش هماهنگ مجموعه دستگاه‌های امنیتی، انتظامی، دیپلماسی و بویژه مرزبانی جمهوری اسلامی ایران و استانداری سیستان و بلوچستان دانست.

او در این اطلاعیه اعلام کرد: در ایام سال نو با افتخار به استحضار مردم عزیز می‌رسانم تلاش جامعه امنیتی و دستگاه دیپلماسی و معتمدین محلی با محوریت شورای امنیت کشور به نتیجه رسید و سربازان ربوده شده آزاد شدند و به آغوش خانواده و میهن عزیز بازگشتند. وزارت اطلاعات نیز با صدور اطلاعیه‌ای آزادی این 4 مرزبان را تایید کرد. در این اطلاعیه آمده است: وزارت اطلاعات، وظیفه خود می‌داند از همه مسؤولان، نهادها و دستگاه‌های اجرایی و بویژه مساعی مدیران، علما و بزرگان استان مقاوم سیستان و بلوچستان که در ارتباط با آزادی این مرزبانان عزیز کمال همکاری را به عمل آورده‌اند، صمیمانه تشکر و قدردانی نماید.

به گزارش «وطن امروز» این اطلاعیه وزارت اطلاعات به نوعی تایید‌کننده فرآیند طی شده برای آزادی این گروگان‌ها بوده است. با این حال یکی از نکات برجسته‌ای که در جریان آزادی مرزبان‌ها برای افکار عمومی نمایان شد، ناهماهنگی و همچنین اظهارات و روایت‌های ضد و نقیض مقامات مسؤول در اطلاع‌رسانی درباره این موضوع بوده است که البته شاید مهم‌ترین دلیل آن عدم آگاهی و اطلاع آنها از روند موضوع بوده است.به عبارتی به نظر می‌رسد در جریان آزادسازی گروگان‌ها و پروسه‌ای که منجر به آزادی این 4 مرزبان ایرانی شد، اراده‌ اصلی برای آزاد‌کردن این گروگان‌ها در اختیار مقامات دولتی در ایران نبوده است و به همین دلیل اخبار ضد و نقیض درباره آزادی آنها منتشر شده است. به‌رغم این موضوعات و در کنار شهادت مظلومانه گروهبان جمشید دانایی‌فر و عدم تحویل پیکر این شهید اما آزادی مرزبانان ایرانی می‌تواند یک خبر خوشحال‌کننده در ابتدای سال جدید باشد. طی 2 ماه گروگانگیری مرزبانان از سوی اشرار وابسته به تندروهای تکفیری یک موج اجتماعی وسیع در کشور برای آزادی این گروگان‌ها به راه افتاد که نشان‌دهنده انسجام و عزم ملی و نیز نفرت عمومی از تروریست‌های وابسته به عوامل عربستان سعودی در ایران است.

اکنون که این عزم ملی برای آزادی گروگان‌ها ایجاد شده و وجهی از انسجام ملی را در دفاع از امنیت ملی کشور ایجاد کرده، باید در حراست و تقویت این موج اهتمام داشت. در شرایط فعلی یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که در حراست و تقویت این انسجام و عزم باید انجام گیرد، اطلاع‌رسانی صحیح و شفاف درباره فرآیند آزادسازی این سربازان است. البته برخی وجوه اقدامات امنیتی را به دلیل حساسیت‌ها و اهمیت آنها نمی‌توان اطلاع‌رسانی کرد اما توضیحات کلی و البته صحیح از نحوه آزاد‌سازی این گروگان‌ها باید در اختیار افکار عمومی قرار گیرد. بر همین اساس چند نکته که باید نسبت به آنها شفاف‌سازی شده و نکاتی که به نظر می‌رسد نگرانی درباره آنها درست و منطقی باشد؛ درباره این موضوع وجود دارد:

1- در روزهای نخست سال جدید تروریست‌های باقیمانده از گروهک ریگی که البته وابستگی آنها به برخی مدارس تکفیری غیرقابل انکار است؛ جمشید دانایی‌فر، گروهبان حاضر در جمع گروگان‌ها را که تنها شیعه بومی آن جمع بود، به شهادت رساندند. تروریست‌های تکفیری پیش‌تر تهدید کرده بودند که در صورت عدم تحقق خواسته‌هایشان اقدام به شهادت گروگان‌ها می‌کنند. شهادت جمشید دانایی‌فر می‌تواند به معنای آن باشد که آنها بر تحقق خواسته‌هایشان مصر بوده‌اند. اکنون 4 گروگان دیگر آزاد شده‌اند. چگونه؟ اینکه گفته می‌شود فردی غیرمسؤول به آنها پیشنهاد امان‌نامه داده و آنها در قبال این امان‌نامه 4 مرزبان را آزاد کرده‌اند بیشتر به یک جوک شبیه است. چراکه از یکسو تنها قوه قضائیه است که می‌تواند پیشنهاد امان‌نامه دهد و از سوی دیگر این تروریست‌ها چندی پیش 14 نفر از مرزبانان ایرانی را به شهادت رسانده بودند و قاعدتا مشمول امان‌نامه نخواهند شد. مهم‌تر از این موارد، نیت و اهداف این گروگانگیری بوده است. آیا آنها مرزبانان را گروگان گرفتند تا امان‌نامه بگیرند؟! به نظر می‌رسد طرح چنین اراجیفی تنها برای انحراف اذهان از واقعیات مربوط به موضوع است. به هر حال و با توجه به ماهیت این تروریست‌ها، به نظر می‌رسد دستگاه‌های مربوط باید فورا روایت صحیح از فرآیند آزادسازی گروگان‌ها را به اطلاع مردم برسانند چراکه در غیر این صورت روایت نادرست تروریست‌ها می‌تواند شائبه‌هایی ایجاد کند.

2- نقش واسطه‌ها در این میان چیست؟ براساس چه فرمول و معادله‌ای ناگهان یک واسطه می‌تواند 4 سرباز ایرانی را از چنگ تروریست‌های آدمکش که سال گذشته در اقدامی فجیع 14 سرباز ایرانی را قتل‌عام کردند و رهبران آنها از سر بریدن گروگان‌های شیعه خود فیلمبرداری می‌کنند؛ آزاد کند؟! استاندار سیستان و بلوچستان روز شنبه صراحتا گفت سربازها در اختیار «نیروهای خودی» هستند. نیروهایی که وابسته به حکومت‌های ایران و پاکستان نیستند.

مولوی عبدالحمید نیز اظهارنظری نزدیک به همین موضوع داشته است. خب! این نیروهای خودی چه کسانی هستند؟  طی سال‌های گذشته بررسی اقدامات تروریستی در شرق کشور نشان داد یک شبکه مشخص که از سوی عربستان سعودی حمایت‌ مالی، امنیتی و نظامی می‌شود؛ با هدف ایجاد اختلافات مذهبی فعالیت‌های گسترده‌ای را آغاز کرده است. اعترافات و نیز اسناد به‌دست آمده از تروریست‌ها بویژه عبدالمالک ریگی نشان داد برخی افراد در قالب علمای دینی اقدام به اختلاف‌افکنی‌های پنهان فرقه‌ای می‌کنند که نمونه این موضوع در ترور مولوی جنگی‌زهی کاملا مشخص شد. از سوی دیگر ارتباطات سران تروریست با برخی افراد و مدارس آنها نیز موضوعی است که از نگاه بومیان منطقه پنهان نمانده است. نامه نگاری های تروریست ها با این افراد و نیز تحرکات در اطراف برخی مدارس در راستای گرویدن اهل تسنن منطقه به جمع این تروریست‌ها (که البته با مخالفت اهل سنت مواجه شده است)مسائل غیر قابل انکاری است.  قطعا نیروهای امنیتی نسبت به این موضوع باید حساسیت لازم را داشته باشند تا در جریان آزادسازی سربازان ایرانی، خدای ناکرده برخی عوامل نزدیک به تروریست ها تقویت یا تطهیر نشوند. چگونه می‌شود کسی که سابقه حمایت از برخی اشرار را در کارنامه خود دارد اکنون به عنوان منجی جا زده شود.

3- یکی از نگرانی‌های ایجاد شده درباره آزادی این سربازان، شائبه مذاکره با تروریست‌هاست که می‌تواند خدای ناکرده رسمیت‌دادن به این اشرار وابسته به عوامل عربستان سعودی را منجر شود. شاید اگر این انگاره غلط در اذهان تروریست‌ها شکل گرفته و تقویت شود، انگیزه آنان را برای تکرار شرارت‌های خود علیه منافع و مردم ایران افزایش دهد. به نظر می‌رسد باید تمهیدی اندیشید تا مانع تکرار چنین حوادث تلخ و غیرانسانی شد.

4- متاسفانه به هر دلیل جریان اصلاح‌طلب از جریان‌های مرتبط با گروهک ریگی حمایت می‌کند. طی روزهای اخیر رسانه‌های وابسته به این جریان به شیوه‌های مختلف تلاش کردند اقدامات غیرانسانی این وحوش تکفیری را توجیه کنند. این رسانه‌ها اقدامات گروهک تروریستی را واکنشی به بی‌عدالتی(!) رایج در قبال آنها دانسته‌اند! آنها همچنین مجازات عوامل تروریستی توسط قوه قضائیه را یکی دیگر از دلایل اقدامات تروریستی دانسته‌اند تا از این طریق به تخفیف جنایت تروریست‌های باقیمانده از گروهک ریگی بپردازند. ارتباط جریان اصلاحات با حامیان تروریست‌ها البته موضوعی قابل انکار نیست. پیش از این و در جریان فتنه 88 نیز عبدالمالک ریگی ضمن حمایت از فتنه، آمادگی خود را برای آموزش نظامی عوامل فتنه اعلام کرده بود. این نزدیکی و ارتباط البته طی روزهای اخیر هم نمایان شده است. نوع رفتار و مصاحبه‌های رسانه‌های جریان فتنه درباره موضوع آزادی گروگان‌ها از ارتباط تنگاتنگ آنها با تروریست‌ها و نزدیکان آنها حکایت دارد.