صراط: در آستانه جشنی باستانی قرار داریم که مشهورترین نمونه ایرانی در جهان است
اما کمتر شناختی از پیشینه آن داریم، تا جایی که ممکن است سوالات ساده
درباره آن را هم نتوانیم پاسخ بگوییم.
اگر قصد بر شمردن میراث های ناملموس ایرانی را داشته باشیم و یا بخواهیم که جشنهای بومی سرزمینمان را برشماریم، بی شک «نوروز» سرآمد تمامی آنها خواهد بود؛ جشن آغاز سال نو خورشیدی که بر اساس گاهشمار ایرانی، در ابتدای بهار طبیعت بنا شده و برای انطباق آن با نقطه اعتدال بهاری، تلاشهای فراوانی صورت گرفته است.
به باور پیشینیان، هر سال با «انارام روز» -جشنی مهجور که منطبق بر 29 یا 30 اسفند بوده- در حالی به اتمام میرسد که در آن «برابری شب و روز / برابری سرما و گرما» حاکم بوده و با "اعتدال بهاری و آغاز فصل بهار" و "آغاز سال نو" و آنچه امروز در مجموع «نوروز» میخوانیم، سال نو طبیعت و تقویم آغاز میشود.
بر اساس گاهشمار فعلی ایرانیان که ادامه گاهشمار جلالی است، نوروز جلالی (سلطانی)، روزیست که خورشید تا زمان عبور از نصفالنهار محل، به نقطه اعتدال بهاری رسیده باشد؛ بعد اگر زمان دقیق عبور خورشید در مسیر سالانه خود از جنوب استوای سماوی به شمال آن را استخراج کنیم، لحظه دقیق تحویل سال را به دست خواهیم آورد که مبنای مهمی در محاسبات تقویمی است.
بدین ترتیب و با رعایت نکاتی چون الگوریتم کبیسه گیری، هر ساله نوروز با چنان دقتی در محدوده تلاقی آغاز سال و بهار طبیعت قرار میگیرد که از بین رفتن نظم آن ناگسستنی مینماید. هر سال 365 روز شده و در هر پنج سال، یکبار سال 366 روزه پدید میآید که نیازمندیمان به بررسی هر ساله صور فلکی برای دقت سنجی آن را از بین میبرد و همه اینها مرهون زحماتی است که دانشمندان ایران باستان کشیدهاند.
تا اینجای کار مشکلی نیست اما اگر به این پرسش بیاندیشیم که از زمان تحویل سال تا پایان روزی که این لحظه در آن قرار دارد، سال نو آغاز شده یا خیر؟، شرایط تغییر خواهد کرد. یعنی نمیدانیم که آیا از ساعت 20 و 27 دقیقه و 7 ثانیه امشب تا پایان 29 اسفند 1392، سال 1393 آغاز شده یا کماکان سال 1392 جاری است؟
بدین ترتیب به نظر میرسد که پرسشی تا این اندازه ساده و شاید پیش پا افتاده، میتواند برایمان ابهام آفرین شود، چراکه شناخت چندانی نسبت به گاهشماری نداریم و به همین دلیل پرسشی که پاسخ آن به نوعی در سطور قبل داده شده هم ممکن است سخت به نظر برسد.
ابهاممان از آنجا شکل میگیرد که زمان دقیق اعتدال بهاری که لحظه تحویل سال نام گرفته، با زمان آغاز سال نو که در تصحیح تقویمی و بر اساس اصول کبیسه گیری، ساعت صفر نخستین روز فروردین ماه قرار گرفته، به اشتباه یکسان پنداشته میشود؛ اشتباهی که با عبارتی مثل «آغاز سال 1393» بعد از زمان تحویل سال، بروز و نمود یافته، رایج شده و به غلط مورد تایید ضمنی قرار گرفته و میگیرد.
آن گونه که رضا مرادی غیاث آبادی، اخترباستانشناس و نگارنده کتاب «فرهنگ نامه ایران باستان» مینویسد، توجه به لحظه تحویل سال نو یکی از نیازهای تقویمنگاران است و هیچگاه در میان عموم مردم کاربرد نداشته و اصولا همین سنت نوظهور و بدون سابقه تاریخی موجب شکل گیری این اشتباه متداول شده است.
شاید همین پرسش و میزان آگاهی ما از نوروز و چگونگی گاهشماری باستانی کشورمان را باید حکم تلنگری دانست برای مایی که داعیه سکان داری نوروز میان ممالک مختلف را داریم ولی از مطالعه درباره آن جاماندهایم؛ اگر شما از این دسته نیستید، تکلیفتان جداست اما برای مایی که کمتر در این باره میدانیم، بد نیست که فرصت تعطیلات پیش رو را اندکی صرف مطالعه در این باره کنیم.
اگر قصد بر شمردن میراث های ناملموس ایرانی را داشته باشیم و یا بخواهیم که جشنهای بومی سرزمینمان را برشماریم، بی شک «نوروز» سرآمد تمامی آنها خواهد بود؛ جشن آغاز سال نو خورشیدی که بر اساس گاهشمار ایرانی، در ابتدای بهار طبیعت بنا شده و برای انطباق آن با نقطه اعتدال بهاری، تلاشهای فراوانی صورت گرفته است.
به باور پیشینیان، هر سال با «انارام روز» -جشنی مهجور که منطبق بر 29 یا 30 اسفند بوده- در حالی به اتمام میرسد که در آن «برابری شب و روز / برابری سرما و گرما» حاکم بوده و با "اعتدال بهاری و آغاز فصل بهار" و "آغاز سال نو" و آنچه امروز در مجموع «نوروز» میخوانیم، سال نو طبیعت و تقویم آغاز میشود.
بر اساس گاهشمار فعلی ایرانیان که ادامه گاهشمار جلالی است، نوروز جلالی (سلطانی)، روزیست که خورشید تا زمان عبور از نصفالنهار محل، به نقطه اعتدال بهاری رسیده باشد؛ بعد اگر زمان دقیق عبور خورشید در مسیر سالانه خود از جنوب استوای سماوی به شمال آن را استخراج کنیم، لحظه دقیق تحویل سال را به دست خواهیم آورد که مبنای مهمی در محاسبات تقویمی است.
بدین ترتیب و با رعایت نکاتی چون الگوریتم کبیسه گیری، هر ساله نوروز با چنان دقتی در محدوده تلاقی آغاز سال و بهار طبیعت قرار میگیرد که از بین رفتن نظم آن ناگسستنی مینماید. هر سال 365 روز شده و در هر پنج سال، یکبار سال 366 روزه پدید میآید که نیازمندیمان به بررسی هر ساله صور فلکی برای دقت سنجی آن را از بین میبرد و همه اینها مرهون زحماتی است که دانشمندان ایران باستان کشیدهاند.
تا اینجای کار مشکلی نیست اما اگر به این پرسش بیاندیشیم که از زمان تحویل سال تا پایان روزی که این لحظه در آن قرار دارد، سال نو آغاز شده یا خیر؟، شرایط تغییر خواهد کرد. یعنی نمیدانیم که آیا از ساعت 20 و 27 دقیقه و 7 ثانیه امشب تا پایان 29 اسفند 1392، سال 1393 آغاز شده یا کماکان سال 1392 جاری است؟
بدین ترتیب به نظر میرسد که پرسشی تا این اندازه ساده و شاید پیش پا افتاده، میتواند برایمان ابهام آفرین شود، چراکه شناخت چندانی نسبت به گاهشماری نداریم و به همین دلیل پرسشی که پاسخ آن به نوعی در سطور قبل داده شده هم ممکن است سخت به نظر برسد.
ابهاممان از آنجا شکل میگیرد که زمان دقیق اعتدال بهاری که لحظه تحویل سال نام گرفته، با زمان آغاز سال نو که در تصحیح تقویمی و بر اساس اصول کبیسه گیری، ساعت صفر نخستین روز فروردین ماه قرار گرفته، به اشتباه یکسان پنداشته میشود؛ اشتباهی که با عبارتی مثل «آغاز سال 1393» بعد از زمان تحویل سال، بروز و نمود یافته، رایج شده و به غلط مورد تایید ضمنی قرار گرفته و میگیرد.
آن گونه که رضا مرادی غیاث آبادی، اخترباستانشناس و نگارنده کتاب «فرهنگ نامه ایران باستان» مینویسد، توجه به لحظه تحویل سال نو یکی از نیازهای تقویمنگاران است و هیچگاه در میان عموم مردم کاربرد نداشته و اصولا همین سنت نوظهور و بدون سابقه تاریخی موجب شکل گیری این اشتباه متداول شده است.
شاید همین پرسش و میزان آگاهی ما از نوروز و چگونگی گاهشماری باستانی کشورمان را باید حکم تلنگری دانست برای مایی که داعیه سکان داری نوروز میان ممالک مختلف را داریم ولی از مطالعه درباره آن جاماندهایم؛ اگر شما از این دسته نیستید، تکلیفتان جداست اما برای مایی که کمتر در این باره میدانیم، بد نیست که فرصت تعطیلات پیش رو را اندکی صرف مطالعه در این باره کنیم.