صراط:پیامبر بزرگوار اسلام(ص) به دختر ارجمندش حضرت فاطمه(س) علاقه زیادی داشت و روایات فراوانی از وی درباره جایگاه و مقام "ام ابیها" وجود دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم.
- همانا نخستین کسی که در بهشت بر من وارد می شود، دخترم فاطمه است.(بحارالانوار، ج43، ص 44)
- در آن روز قیامت هیچ کس سواره نیست جز چهارتن، من، علی و فاطمه و صالح پیامبرخدا، اما من بر براق سوارم و اما دخترم فاطمه برغضبا، ناقه من، سوار است واما صالح بر اشترخدا که پی اش کردند، سوار است و اما علی بر اشتری از اشتران بهشت سوار است که مهار آن از یاقوت و دو زیور سبز رنگ برآن آویزان است.(خصال،ج ا،ص 204 )
- روز قیامت دختر من فاطمه برشتری از شترهای بهشت می نشیند که در طرف آن مزین به دیباج و مهار آن از مروارید تازه وبا طراوت است. قوائمس از زمرد سبز، دنباله او از مشک خوشبو، چشمهای او از یاقوت حمرا و هودجی از نوربر بالای او نصب است که ظاهرش از باطنش نمودار است. درون آناز عفو و مغفرت آکنده شده و بیرون آن پوشیده از رحمت پروردگار است. برفرازآن تاجی است از نور وآن تاج را هفتاد رکن است و هر رکنی به مروارید غلطان و یاقوت درخشان مرصع گردیده که نور بخش و پرتو نشان است و چون ستاره روشن در آسمان می تابد. هفتاد هزار فرشته در طرف راست و هفتاد هزار فرشته در طرف چپ او را همراهی می کنند و در حالی که جبرئیل مهار شتر را گرفته با صدایی بلند ندا در می دهد: ای مردم دیدگان خود را ببندید تا فاطمه دختر محمد عبور کند. موقع عبور فاطمه هیچ پیغمبر،رسول،صدیق و شهیدی نیست جز آنکه دیدگان خود را ببندد تا فاطمه بگذرد.
فاطمه تا قائمه عرش می رسد و از شتر نور به زیر می آید و عرض می کند: پروردگارا میان من وکسانی که به من ظلم وستم کردند تو حاکم باش. بارالها بین من و بین کسانی که فرزند مرا کشتند،حکم کن. آن گاه از مصدر جلال خطاب می شود: ای حبیب من و ای دختر حبیب من آنچه بخواهی در خواست کن تا به تو اعطا شود. تو شفیعه محشری و به عزت و جلال خودم سوگند از هیچ ظالمی نمی گذرم و از هر ستمکاری انتقام می گیرم.
صدیقه طاهره عرض می کند: پروردگارا اندوه من از ستمی است که بداندیشان و ستمکاران نسبت به من،اولادم،شیعیان، ذراری و دوستان آنها روا داشته اند.
از جانب خداوند خطاب می شود:کجایید ای فرزندان فاطمه شیعیان و دوستان ذراری او.
آنهاهمه حاضرو د ر گوشه ای در احاطه فرشتگان در می آیند.آنگاه فاطمه زهرا آنها را با خود به بهشت می برد. (امالی صدوق،م 4،ص 25 ).
-هنگامی که خدای بلند مرتبه مردمان گذشته وآینده را در عرصه محشر برانگیزد،منادی پروردگارما از زیر عرش خود ندا می دهد که : ای گروه مردمان چشمانتان را فرو بندید تا فاطمه دخت محمد، سرور زنان دو عالم ازپل صراط بگذرد. همه مردمان چشمانشان را فرو می بندند و فاطمه از پل صراط می گذرد. کسی که در قیامت نمی ماند مگر آنکه چشمش را فرو می بندد به جز محمد، علی، حسن و حسین فرزندان پاکشان که فرزندان او هستند.
چون فاطمه وارد بهشت شد، جامه خود را بر صراط می گستراند. گوشه ای از آن در دستش در بهشت است و گوشه ای در عرصه قیامت. منادی پروردگار ما ندا می دهد:ای دوستداران فاطمه به رشته های جامه فاطمه،سیده زنان عالم چنگ زنید. پس ،هیچ یک از دوستداران فاطمه نمی ماند مگر آنکه به رشته ای از رشته های جامه حضرتش چنگ می زند تا اینکه بیش از هزاران فئام به آن در می آویزند. پرسیدند:هرفئام چند نفر است؟فرمود:هزار هزار که از آتش دوزخ می رهند.(بحارالا نوار،ج8،ص 68 ).
منادی از درون عرش ندا می کند: ای اهل محشر دیدگانتان را فرو افکنید زیرا اینکه فاطمه،دخترمحمد فرستاده خدا،می خواهد از پل صراط بگذرد.
- پس فاطمه و شیعیانش چون برق جهنده از پل صراط عبور می کنند و دشمنان او و دشمنان فرزندان او در جهنم افکنده می شوند.(ثواب الا عمال و عقاب الاعمال،ص 260 ).
- هنگامی که دخترم فاطمه وارد محشر می شود،حله کرامتی بر دوش دارد که به آب زندگانی غسل یافته و مردم در آن حیران می شوند و از حشمت زهرا انگشت حیرت به دندان می گزند. آن گاه از حلل بهشت هزار حله در بر می کند و بر هر حله ای به خط سبز نوشته است که دختر محمد را وارد بهشت کنید.
او به بهترین شکل،نیکوترین کرامت و زیبا ترین منظره ای می خرامد تا به سوی بهشت می رود.او مانند عروسی است که هفتاد هزار کنیز در خدمت او باشند.(عیون اخبارالرضا)
ای علی تو در روز قیامت ،مردان مومن و فاطمه زنان مومن را به بهشت راهنمایی می کنید.(بحارالا نوار،ج43 ،ص 24 ).
- همانا نخستین کسی که در بهشت بر من وارد می شود، دخترم فاطمه است.(بحارالانوار، ج43، ص 44)
- در آن روز قیامت هیچ کس سواره نیست جز چهارتن، من، علی و فاطمه و صالح پیامبرخدا، اما من بر براق سوارم و اما دخترم فاطمه برغضبا، ناقه من، سوار است واما صالح بر اشترخدا که پی اش کردند، سوار است و اما علی بر اشتری از اشتران بهشت سوار است که مهار آن از یاقوت و دو زیور سبز رنگ برآن آویزان است.(خصال،ج ا،ص 204 )
- روز قیامت دختر من فاطمه برشتری از شترهای بهشت می نشیند که در طرف آن مزین به دیباج و مهار آن از مروارید تازه وبا طراوت است. قوائمس از زمرد سبز، دنباله او از مشک خوشبو، چشمهای او از یاقوت حمرا و هودجی از نوربر بالای او نصب است که ظاهرش از باطنش نمودار است. درون آناز عفو و مغفرت آکنده شده و بیرون آن پوشیده از رحمت پروردگار است. برفرازآن تاجی است از نور وآن تاج را هفتاد رکن است و هر رکنی به مروارید غلطان و یاقوت درخشان مرصع گردیده که نور بخش و پرتو نشان است و چون ستاره روشن در آسمان می تابد. هفتاد هزار فرشته در طرف راست و هفتاد هزار فرشته در طرف چپ او را همراهی می کنند و در حالی که جبرئیل مهار شتر را گرفته با صدایی بلند ندا در می دهد: ای مردم دیدگان خود را ببندید تا فاطمه دختر محمد عبور کند. موقع عبور فاطمه هیچ پیغمبر،رسول،صدیق و شهیدی نیست جز آنکه دیدگان خود را ببندد تا فاطمه بگذرد.
فاطمه تا قائمه عرش می رسد و از شتر نور به زیر می آید و عرض می کند: پروردگارا میان من وکسانی که به من ظلم وستم کردند تو حاکم باش. بارالها بین من و بین کسانی که فرزند مرا کشتند،حکم کن. آن گاه از مصدر جلال خطاب می شود: ای حبیب من و ای دختر حبیب من آنچه بخواهی در خواست کن تا به تو اعطا شود. تو شفیعه محشری و به عزت و جلال خودم سوگند از هیچ ظالمی نمی گذرم و از هر ستمکاری انتقام می گیرم.
صدیقه طاهره عرض می کند: پروردگارا اندوه من از ستمی است که بداندیشان و ستمکاران نسبت به من،اولادم،شیعیان، ذراری و دوستان آنها روا داشته اند.
از جانب خداوند خطاب می شود:کجایید ای فرزندان فاطمه شیعیان و دوستان ذراری او.
آنهاهمه حاضرو د ر گوشه ای در احاطه فرشتگان در می آیند.آنگاه فاطمه زهرا آنها را با خود به بهشت می برد. (امالی صدوق،م 4،ص 25 ).
-هنگامی که خدای بلند مرتبه مردمان گذشته وآینده را در عرصه محشر برانگیزد،منادی پروردگارما از زیر عرش خود ندا می دهد که : ای گروه مردمان چشمانتان را فرو بندید تا فاطمه دخت محمد، سرور زنان دو عالم ازپل صراط بگذرد. همه مردمان چشمانشان را فرو می بندند و فاطمه از پل صراط می گذرد. کسی که در قیامت نمی ماند مگر آنکه چشمش را فرو می بندد به جز محمد، علی، حسن و حسین فرزندان پاکشان که فرزندان او هستند.
چون فاطمه وارد بهشت شد، جامه خود را بر صراط می گستراند. گوشه ای از آن در دستش در بهشت است و گوشه ای در عرصه قیامت. منادی پروردگار ما ندا می دهد:ای دوستداران فاطمه به رشته های جامه فاطمه،سیده زنان عالم چنگ زنید. پس ،هیچ یک از دوستداران فاطمه نمی ماند مگر آنکه به رشته ای از رشته های جامه حضرتش چنگ می زند تا اینکه بیش از هزاران فئام به آن در می آویزند. پرسیدند:هرفئام چند نفر است؟فرمود:هزار هزار که از آتش دوزخ می رهند.(بحارالا نوار،ج8،ص 68 ).
منادی از درون عرش ندا می کند: ای اهل محشر دیدگانتان را فرو افکنید زیرا اینکه فاطمه،دخترمحمد فرستاده خدا،می خواهد از پل صراط بگذرد.
- پس فاطمه و شیعیانش چون برق جهنده از پل صراط عبور می کنند و دشمنان او و دشمنان فرزندان او در جهنم افکنده می شوند.(ثواب الا عمال و عقاب الاعمال،ص 260 ).
- هنگامی که دخترم فاطمه وارد محشر می شود،حله کرامتی بر دوش دارد که به آب زندگانی غسل یافته و مردم در آن حیران می شوند و از حشمت زهرا انگشت حیرت به دندان می گزند. آن گاه از حلل بهشت هزار حله در بر می کند و بر هر حله ای به خط سبز نوشته است که دختر محمد را وارد بهشت کنید.
او به بهترین شکل،نیکوترین کرامت و زیبا ترین منظره ای می خرامد تا به سوی بهشت می رود.او مانند عروسی است که هفتاد هزار کنیز در خدمت او باشند.(عیون اخبارالرضا)
ای علی تو در روز قیامت ،مردان مومن و فاطمه زنان مومن را به بهشت راهنمایی می کنید.(بحارالا نوار،ج43 ،ص 24 ).