صراط: قرار است بعد از تعطیلات نوروز، متقاضیان دریافت یارانه، برای چندمین بار در 5سال اخیر اطلاعات اقتصادی خود را اعلام کنند تا دولت بر مبنای آن تصمیم بگیرد به چه کسانی یارانه بدهد. سقف درآمدی خانوار یکی از مهمترین محورهای تصمیمگیری دولت برای قطع یا تداوم یارانه سرپرستان خواهد بود و چند روز پیش در یادداشتی به پیامدهای منفی این تصمیم غیرمنطقی دولت پرداختیم و نوشتیم اگر دولت برای شناسایی نیازمندان یارانه و ثروتمندان بینیاز از یارانه فقط به سقف درآمدی توجه کند ـ که قرار است این اتفاق بیفتد ـ بیعدالتی بزرگی رخ خواهد داد و بسیاری از نیازمندان واقعی از دریافت یارانه محروم خواهند شد. با نزدیکشدن به آغاز سال جدید و متعاقب آن آغاز مرحله دوم هدفمندی یارانهها یادآوری چند نکته درباره اجرای طرح عظیم «فرم خوداظهاری» ضروری است.
1ـ تابستان 1387 دولت مبادرت به ثبتنام حضوری و کسب اطلاعات اقتصادی خانوارها کرد. در آن سال اصلا لایحه هدفمندی یارانهها تهیه نشده بود اما مردم برای ارائه اطلاعات اقتصادی خود استقبال عجیبی کردند اما به زحمت افتادند. گزارش مرکز آمار ایران هم درباره نتایج راستیآزمایی فرم اطلاعات اقتصادی خانوار نشان میداد 6/99 درصد این اطلاعات درست است! در ادامه مسؤولان دولتی براساس 5 معیار غیردرآمدی «خودرو، مسکن، تحصیلات، تعداد افراد شاغل خانوار و میزان وام اخذ شده از نظام بانکی» به خوشهبندی (یک، دو و سه) روی آوردند اما بعد از اینکه مردم از خوشه خود مطلع شدند، اعتراضات بسیاری صورت گرفت و موجب شد دولت از دستهبندی مردم پشیمان شود چراکه خیلی از نیازمندان در خوشه ثروتمندان و خیلی از ثروتمندان در خوشه نیازمندان قرار گرفتند و در صورت اجرای خوشهبندی، بیعدالتی بزرگی صورت میگرفت. همچنین در ابتدای سال 88 مرحله دوم ثبتنام اطلاعات اقتصادی خانوار برای کسانی که جاماندند، انجام و در سال 1390 سامانه انصراف از یارانه راهاندازی شد. جالب اینکه در اواخر سال 1390 و اوایل سال 1391 دولت درصدد شناسایی نیازمندان و حذف 2 دهک از دریافت یارانه برآمد اما نتوانست آن را اجرا کند چون آمار واقعی اقتصادی وجود نداشت. حالا دولت یازدهم نیز میخواهد از همان روشهای دریافت اطلاعات اقتصاد خانوار، راستیآزمایی و تقسیمکردن مردم به نیازمند واقعی و بینیاز (خوشهبندی نوین) استفاده کند. آیا این کار تکرار مکررات نیست؟
2ـ مردم باید برای اینکه دریافت یارانهشان تداوم داشته باشد باز هم ثبتنام کنند. یعنی باید به زحمت افتاده و برای اعلام اطلاعات اقتصادی خانوار، فرمهای موسوم به «خوداظهاری» را پر کنند. چرا باید مردم این کار را انجام دهند؟ مگر قبلا ثبتنام نکردهاند آن هم با زحمت فراوان؟ قطعا سرپرست خانواری که در روستایی دورافتاده و بدون اینترنت زندگی میکند و اتفاقا یک نیازمند خیلی واقعی(!) است برای ثبتنام مجدد دچار زحمت فراوانی خواهد شد. الان همه اطلاعات اقتصادی خانوارها تمام و کمال در اختیار دولت قرار دارد و دولت بدون اینکه بخواهد ثبتنام مجددی صورت بدهد، به اطلاعات خانوارها دسترسی دارد. دولت گذشته برای کسب اطلاعات اقتصادی خانوارها هزینه بسیاری کرد و ثبتنام مجدد به معنای تلفشدن آن هزینهها خواهد بود.
3ـ شاید بسیاری از مسؤولان دولتی اظهار کنند ثبتنام مجدد برای پرداخت یارانه برای به روزکردن اطلاعات اقتصادی است و اطلاعات سابق، تغییرات بسیاری کرده است. در این باره نیز باید گفت به روزکردن اطلاعات اقتصادی مردم به نفع دولت یازدهم نیست چون طبق اظهارات مسؤولان فعلی معیشت مردم طی چند سال زیر سوال رفته و مردم بیپولتر شدهاند. به عبارت بهتر به اعتقاد مسؤولان، نیازمندان بیشتر شدهاند، پس به روزکردن اطلاعات 5 سال پیش به ضرر دولت خواهد بود چون تعداد نیازمندان واقعی نسبت به سالهای گذشته افزایش یافته است. یعنی اگر دولت مبنا را همان اطلاعات قبلی قرار دهد، نیازمندان کمتری در لیست یارانهبگیران قرار خواهند گرفت! پس موضوع چیست که دولت اصرار دارد از متقاضیان یارانه ثبتنام مجدد صورت بگیرد؟
4ـ ناگفته پیداست دولتیها قصد دارند با ثبتنام مجدد، بسیاری از یارانه بگیران به علل گوناگون، ثبتنام نکنند. یعنی مسؤولان فکر میکنند اگر به مردم بگویند با مراجعه به سایت انصراف دهید این کار را انجام نمیدهند اما اگر بگویند بدون مراجعه به سایت (و پر نکردن فرم خوداظهاری) انصراف دهید مردم استقبال میکنند.
به همین علت از مدتها قبل کمپین انصراف از دریافت یارانه را راهاندازی کردند و چهرههای بسیاری اعلام میکنند که انصراف میدهند و فرم ثبتنام را پر نخواهند کرد در حالی که خیلی از آنها اصلا یارانه نمیگرفتهاند! آیا این طرحها و کمپینها جواب میدهد؟
5ـ تجربه نشان داده مردم برای ثبتنام مجدد یارانه استقبال عجیبی خواهند کرد و این کمپینها و طرح ثبتنام مجدد فقط موجب خواهد شد 2 تا 3 درصد از یارانهبگیران فعلی با احتساب جاماندههای احتمالی ثبتنام نکنند. در صورت رخ دادن این اتفاق، انصراف دو یا سه درصد یا اصلا 5 درصد یارانهبگیران ارزش این همه هزینه برای دریافت اطلاعات اقتصادی خانوار را دارد؟
6ـ چطور دولت انتظار دارد در این مقطع زمانی مردم از دریافت یارانه انصراف دهند؟ از چند روز پیش آب و برق گران شد و قرار است باز هم گران شود. چند روز آینده هم بنزین و دیگر سوختها گران خواهد شد. یعنی هزینه اقتصاد خانوار افزایش مییابد. از طرفی دولت انتظار دارد مردم از دریافت یارانه انصراف دهند. یعنی یک خانوار 4 نفره از دریافت 182 هزار تومان پول نقد بگذرد. به عبارت بهتر هزینه مردم افزایش و درآمد آنها کم خواهد شد، آیا این خواسته دولت که در این شرایط مردم از دریافت یارانه انصراف دهند، خواسته معقولی است؟ آیا دولت برای اجرای این طرح زمان مناسبی را انتخاب کرده است؟ قطعا پاسخ منفی است. دولت میخواهد ثابت کند میتواند بودجه انقباضی 93 را اجرا کند و برای این کار خیلی عجله دارد تا جایی که قرار بود قبل از آغاز سال جدید مبادرت به ثبتنام از سرپرستان خانوار کند. دولت اگر با همین سرعت این طرح حساس و عظیم را اجرا کند با همان سرعت به بنبست خواهد رسید. کاش دولت با برنامهریزی جامعی فاز دوم هدفمندی را اجرا کند تا در شلوغی و هرج و مرج یارانهای، عدالت گم نشود.
1ـ تابستان 1387 دولت مبادرت به ثبتنام حضوری و کسب اطلاعات اقتصادی خانوارها کرد. در آن سال اصلا لایحه هدفمندی یارانهها تهیه نشده بود اما مردم برای ارائه اطلاعات اقتصادی خود استقبال عجیبی کردند اما به زحمت افتادند. گزارش مرکز آمار ایران هم درباره نتایج راستیآزمایی فرم اطلاعات اقتصادی خانوار نشان میداد 6/99 درصد این اطلاعات درست است! در ادامه مسؤولان دولتی براساس 5 معیار غیردرآمدی «خودرو، مسکن، تحصیلات، تعداد افراد شاغل خانوار و میزان وام اخذ شده از نظام بانکی» به خوشهبندی (یک، دو و سه) روی آوردند اما بعد از اینکه مردم از خوشه خود مطلع شدند، اعتراضات بسیاری صورت گرفت و موجب شد دولت از دستهبندی مردم پشیمان شود چراکه خیلی از نیازمندان در خوشه ثروتمندان و خیلی از ثروتمندان در خوشه نیازمندان قرار گرفتند و در صورت اجرای خوشهبندی، بیعدالتی بزرگی صورت میگرفت. همچنین در ابتدای سال 88 مرحله دوم ثبتنام اطلاعات اقتصادی خانوار برای کسانی که جاماندند، انجام و در سال 1390 سامانه انصراف از یارانه راهاندازی شد. جالب اینکه در اواخر سال 1390 و اوایل سال 1391 دولت درصدد شناسایی نیازمندان و حذف 2 دهک از دریافت یارانه برآمد اما نتوانست آن را اجرا کند چون آمار واقعی اقتصادی وجود نداشت. حالا دولت یازدهم نیز میخواهد از همان روشهای دریافت اطلاعات اقتصاد خانوار، راستیآزمایی و تقسیمکردن مردم به نیازمند واقعی و بینیاز (خوشهبندی نوین) استفاده کند. آیا این کار تکرار مکررات نیست؟
2ـ مردم باید برای اینکه دریافت یارانهشان تداوم داشته باشد باز هم ثبتنام کنند. یعنی باید به زحمت افتاده و برای اعلام اطلاعات اقتصادی خانوار، فرمهای موسوم به «خوداظهاری» را پر کنند. چرا باید مردم این کار را انجام دهند؟ مگر قبلا ثبتنام نکردهاند آن هم با زحمت فراوان؟ قطعا سرپرست خانواری که در روستایی دورافتاده و بدون اینترنت زندگی میکند و اتفاقا یک نیازمند خیلی واقعی(!) است برای ثبتنام مجدد دچار زحمت فراوانی خواهد شد. الان همه اطلاعات اقتصادی خانوارها تمام و کمال در اختیار دولت قرار دارد و دولت بدون اینکه بخواهد ثبتنام مجددی صورت بدهد، به اطلاعات خانوارها دسترسی دارد. دولت گذشته برای کسب اطلاعات اقتصادی خانوارها هزینه بسیاری کرد و ثبتنام مجدد به معنای تلفشدن آن هزینهها خواهد بود.
3ـ شاید بسیاری از مسؤولان دولتی اظهار کنند ثبتنام مجدد برای پرداخت یارانه برای به روزکردن اطلاعات اقتصادی است و اطلاعات سابق، تغییرات بسیاری کرده است. در این باره نیز باید گفت به روزکردن اطلاعات اقتصادی مردم به نفع دولت یازدهم نیست چون طبق اظهارات مسؤولان فعلی معیشت مردم طی چند سال زیر سوال رفته و مردم بیپولتر شدهاند. به عبارت بهتر به اعتقاد مسؤولان، نیازمندان بیشتر شدهاند، پس به روزکردن اطلاعات 5 سال پیش به ضرر دولت خواهد بود چون تعداد نیازمندان واقعی نسبت به سالهای گذشته افزایش یافته است. یعنی اگر دولت مبنا را همان اطلاعات قبلی قرار دهد، نیازمندان کمتری در لیست یارانهبگیران قرار خواهند گرفت! پس موضوع چیست که دولت اصرار دارد از متقاضیان یارانه ثبتنام مجدد صورت بگیرد؟
4ـ ناگفته پیداست دولتیها قصد دارند با ثبتنام مجدد، بسیاری از یارانه بگیران به علل گوناگون، ثبتنام نکنند. یعنی مسؤولان فکر میکنند اگر به مردم بگویند با مراجعه به سایت انصراف دهید این کار را انجام نمیدهند اما اگر بگویند بدون مراجعه به سایت (و پر نکردن فرم خوداظهاری) انصراف دهید مردم استقبال میکنند.
به همین علت از مدتها قبل کمپین انصراف از دریافت یارانه را راهاندازی کردند و چهرههای بسیاری اعلام میکنند که انصراف میدهند و فرم ثبتنام را پر نخواهند کرد در حالی که خیلی از آنها اصلا یارانه نمیگرفتهاند! آیا این طرحها و کمپینها جواب میدهد؟
5ـ تجربه نشان داده مردم برای ثبتنام مجدد یارانه استقبال عجیبی خواهند کرد و این کمپینها و طرح ثبتنام مجدد فقط موجب خواهد شد 2 تا 3 درصد از یارانهبگیران فعلی با احتساب جاماندههای احتمالی ثبتنام نکنند. در صورت رخ دادن این اتفاق، انصراف دو یا سه درصد یا اصلا 5 درصد یارانهبگیران ارزش این همه هزینه برای دریافت اطلاعات اقتصادی خانوار را دارد؟
6ـ چطور دولت انتظار دارد در این مقطع زمانی مردم از دریافت یارانه انصراف دهند؟ از چند روز پیش آب و برق گران شد و قرار است باز هم گران شود. چند روز آینده هم بنزین و دیگر سوختها گران خواهد شد. یعنی هزینه اقتصاد خانوار افزایش مییابد. از طرفی دولت انتظار دارد مردم از دریافت یارانه انصراف دهند. یعنی یک خانوار 4 نفره از دریافت 182 هزار تومان پول نقد بگذرد. به عبارت بهتر هزینه مردم افزایش و درآمد آنها کم خواهد شد، آیا این خواسته دولت که در این شرایط مردم از دریافت یارانه انصراف دهند، خواسته معقولی است؟ آیا دولت برای اجرای این طرح زمان مناسبی را انتخاب کرده است؟ قطعا پاسخ منفی است. دولت میخواهد ثابت کند میتواند بودجه انقباضی 93 را اجرا کند و برای این کار خیلی عجله دارد تا جایی که قرار بود قبل از آغاز سال جدید مبادرت به ثبتنام از سرپرستان خانوار کند. دولت اگر با همین سرعت این طرح حساس و عظیم را اجرا کند با همان سرعت به بنبست خواهد رسید. کاش دولت با برنامهریزی جامعی فاز دوم هدفمندی را اجرا کند تا در شلوغی و هرج و مرج یارانهای، عدالت گم نشود.