جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۱ اسفند ۱۳۹۲ - ۲۲:۵۷

10 روز اشتباه در گردش زمین

تقویم میلادی که اکنون در دنیا مورد استفاده قرار می‌گیرد بر اساس تقویم گرگوریون تنظیم می‌شود. ریشه تقویم رومی بوده است، بعد در واقع اصلاحاتی در آن ایجاد شده تا به شکل امروزی در آمده است.
کد خبر : ۱۶۹۵۳۴
صراط: در حقیقت این تقویم از تقویم جولینی یا تقویمی که به جولیوس سزار منتسب است ریشه گرفته و در زمان پاپ گرگوری سیزدهم اصلاحاتی در آن ایجاد شده است تا به شکل امروزی در آمده است. از سال 1582 میلادی که تغییرات نهایی برای اصلاح این تقویم در آن ایجاد شد تاکنون به همین شکل باقی مانده و تغییری در آن ایجاد نشده است.

تقویم میلادی نیز از انواع تقویم‌های خورشیدی است و در این تقویم نیز مانند تقویم هجری شمسی که تقویم رسمی کشور ماست، فصل‌ها ثابت است. بنابراین در تقویم‌هایی که بر مبنای حرکت زمین به دور خورشید تنظیم می‌شود باید طول سال برابر باشد.

یکی از نکاتی که در تنظیم تقویم میلادی مورد توجه است این که همیشه تلاش می‌شود اعتدال بهاری یعنی نخستین روز بهار مصادف با 21 مارس باشد. در تقویم جولینی به دلیل اشتباهاتی که در تنظیم تقویم وجود داشت هماهنگی اعتدال بهاری یا آغاز فصل بهار با 21 مارس از بین رفت که بعدها با توجه به تغییراتی که در این تقویم ایجاد شد، اما در نتیجه ایجاد اصلاحاتی در این تقویم روز اول بهار با 21 مارس تطابق پیدا کرد. در همه تقویم‌های خورشیدی یا بهتر است بگوییم فلسفه وجودی همه این تقویم‌ها حرکت زمین به دور خورشید است. تنها تفاوت تقویم‌های خورشیدی با هم نوع کبیسه‌گیری آنهاست.

در این تقویم‌ها طول سال شمسی طبق محاسبات نجومی 365 روز و 5 ساعت و 49 دقیقه است. در تقویم جولینی بعضی سال‌ها عادی و بعضی سال‌ها کبیسه بود. سال‌های عادی سال‌هایی بود که فوریه 28 روزه بود. در سال‌های کبیسه فوریه 29 روزه بود. این سال معمولی 365 روزه و سال کبیسه 366 روزه در نظر گرفته می‌شد. در این تقویم توالی کبیسه‌گیری به این صورت بود که هر چهار سال یکبار، یک سال کبیسه در نظر گرفته می‌شد و سال‌هایی که مضربی از عدد چهار بودند سال کبیسه به شمار می‌آمد.

با این فرض در واقع طول سال 365 روز و 6 ساعت در نظر گرفته می‌شد که 11 دقیقه طولانی‌تر از سال خورشیدی است. در حدود 13 قرن یعنی از زمان تشکیل اولین شورای نیقیه تا زمان اصلاح تقویم به دست پاپ گرگوری این 11 دقیقه‌ها روی هم جمع شد و در نهایت به ده روز رسید و ده روز خطا در این تقویم ایجاد کرد. به این ترتیب در تطابق تقویم با فصول سال ده روز اختلاف ایجاد شد.

اگر این روند ادامه پیدا می‌کرد این اختلاف بیشتر هم می‌شد و تقویم به هم می‌خورد. عید Easter یا عید پاک اولین یکشنبه بعد از ماه کامل است که بعد از نخستین روز بهار یا اعتدال بهاری اتفاق می‌افتد. یعنی اساس عید پاک این است که بعد از اعتدال بهاری که ماه کامل می‌شود در اولین یکشنبه بعد از این رویداد مراسمی برگزار شود.

با توجه به اختلافی که در تطابق تقویم با فصول سال ایجاد شده بود تصمیم گرفتند در تقویم تغییری ایجاد کنند تا تقویم اصلاح شود. وقتی تصمیم نهایی شد به دستور پاپ گرگوری سیزدهم، چهارم اکتبر 1582 که باید روز بعد از آن مصادف با پنجم اکتبر بود، دستور داده شد این روز پانزده اکتبر اعلام شود و این ده روزی که زمین را به اشتباه عقب انداخته بودند به این ترتیب جبران شد.

زمین خیالی آنها هر سال 11 دقیقه عقب می‌افتاد و آنها تصمیم گرفتند این عقب‌‌افتادگی را یک دفعه جبران کنند. دست بردن در تقویم واقعا کار ساده‌ای نیست. گاهشماری و تقویم چنان با زندگی مردم آمیخته است که نمی‌توان براحتی در آن تغییری ایجاد کرد. گرچه پاپ مقام بزرگی بود، اما دستور پاپ برای اصلاح تقویم به این راحتی انجام نشد. پاپ پیشوای مذهب کاتولیک بود. کشورهای پیرو این مذهب تصمیم او را پذیرفتند، بعد از مدتی کشورهای پروتستان هم این تغییر را در تقویم کشورشان پذیرفتند.

برای مثال انگلیس از جمله کشورهایی بود که سال 1752 این تقویم را پذیرفت. زمانی که انگلیس این تغییر را پذیرفت این اختلاف دیگر ده روز نبود و این کشور مجبور شد تقویمش را 11 روز جلو بکشد. کشور سوئد سال 1753 اصلاح تقویم را پذیرفت. بعد از این کشور‌های ارتودکس یا به عبارتی کشورهای شرق اروپا این اصلاح را قبول کردند. کشورهایی مانند روسیه، رومانی و ترکیه این تغییرات را در تقویم رسمی کشورشان اعمال کردند.

تقویم رسمی ترکیه سال 1923 در زمان آتاتورک اصلاح شد. آخرین کشوری که تصمیم گرفت این تغییر را در تقویم رسمی کشورش اعمال کند یونان بود که سال 1923 چند ماه دیرتر از ترکیه اصلاح تقویم را پذیرفت. مردم نسبت به تغییرات تقویم خیلی مقاومت می‌کنند. بنابراین اگر تقویم دقیق نباشد و بعد بخواهند با ایجاد اصلاحاتی تغییراتی در تقویم ایجاد کنند انجام این کار براحتی انجام نخواهد شد و جبران خطا در تقویم کار ساده‌ای نیست.

این اصلاح به این شکل بود که مدل کبیسه‌گیری عوض شد. پیش از این سال‌هایی که مضرب چهار بود به عنوان سال کبیسه در نظر گرفته می‌شد، اما بعد از آن تصمیم گرفته شد در چگونگی کبیسه‌گیری تغییراتی ایجاد شود. اگر قرار بود سال‌هایی که مضربی از عدد چهار است کبیسه در نظر گرفته شود تعداد سال‌های کبیسه بیشتر از آنچه باید بود در نظر گرفته می‌شد، بنابراین باید بعضی سال‌ها حذف می‌شد. پس تصمیم گرفته شد سال‌هایی که دو رقم آخر آنها دو صفر است و مضرب 400 نیست، کبیسه نباشد، بر این اساس تعیین سال‌های کبیسه کار پیچیده‌ای نبوده و قابل پیش‌بینی و آموزش است.

حتی اگر بخواهند سال‌های کبیسه را بر این اساس تعیین کنند، در تقویم جولینی در یک بازه زمانی 400 ساله برای مثال از سال 1601 تا 2000، 97 سال کبیسه داریم که اگر این 97 روز را به 400 سال تقسیم کنیم، طول سال برابر با 2422.365 روز خواهد بود. در حالی که بر اساس محاسبات نجومی طول سال 2425.365 است. یعنی حتی با وجود این اصلاحات 3 ده هزارم روز در هر سال خطا وجود دارد. یعنی می‌توان گفت در تقویم میلادی هر ده هزار سال سه روز خطا ایجاد می‌شود. این مدل کبیسه‌گیری ساده است و حتی دانش‌آموزان هم می‌توانند به آسانی آن را یاد بگیرند، اما این تقویم که رایج‌ترین تقویم دنیا و تقویم بین‌المللی است، تقویم کاملا دقیقی نیست.