صراط: با راه یافتن تلفن همراه به سبد مصرفی خانوارها و تبلیغات فراگیر که امروزه اکثر مردم دارای تلفن همراه بوده و اخیرا مد شده است که عدهای از جوانان دو دستگاه تلفن همراه در دست دارند و نیز تلفنهای دو سیم کارته باعث افزایش تقاضا برای این ابزار شده است.
اخیرا دیده شده برخی تلفن همراه که یک و نیم میلیون تومان ارزش دارد، اما درون آنها سیم کارتهایی قرار میگیرد که اعتباری 5 هزار تومانی است و این هم از عجایب روزگار جامعه ایران است که عدهای به تازگی قدم در راه استفاده از این ابزار فناوری گذاشته اند.
داشتن گوشی تلفن همراه گرانقیمت این روزها به خاطر چشم همچشمی به یک مد یا اصطلاحا کلاس تبدیل شده و همین امر باعث افزایش تقاضا برای گوشیهای گرانقیمت شده است.
اما آن روی سکه فروشندگان تلفن همراه هستند که اکثرا کالایی را به مردم عرضه میکنند که به گفته مسئولان یا قاچاقی بوده و یا حقوق گمرکی واقعی نپرداختهاند و خدمات بعد از فروش ارائه نمیکنند.
اکثر فروشندگان تلفن همراه از مشتری میپرسند که فلان گوشی را با گارانتی اصلی فلان نام یا گارانتی غیر اصل میخواهی و اختلاف این دو گارانتی حدود ۱۰۰ تا ۳۰۰هزار تومان است.
خدمات پس از فروش یک مقوله فراموش شده است، در مورد گوشی تلفن همراه که گفته میشود اکثرا قاچاقی و یا چینی است نیز خدمات پس از فروش به خوبی ارائه نشده و وجود ندارد.
هنوز سؤال این است که با وجود اینکه در سالهای گذشته رشتههای الکترونیک در صدر انتخاب رشتههای دانشگاهی دانشآموزان کنکوری در رشته ریاضی و فیزیک قرار داشته و بهترین معدلها و استعدادهای کشور جذب رشته الکترونیک شدهاند، پس نتیجه کار این همه استعداد کجا رفته است، هنوز کشور ما نمیتواند یک گوشی تلفن همراه با نام ایرانی ارائه کند.
البته ناگفته پیداست که برخی از نامهای خارجی که فقط مونتاژ قطعات گوشیهای بیکیفیت چینی در داخل است، تولید میشود، اما هنوز نام و برند ایرانی در دستهای الکترونیک خالی است.
در بازار موبایل علاءالدین که در مرکز شهر و در جای پر رفت و آمد قرار دارد، با دقت نظر و حضور در این بازار متوجه میشویم که با وجود تبلیغات پر زرق و برق، اما متاسفانه هیچ توجهای به مشتری و مصرفکننده نشده و کسانی که خواهان خرید تلفن همراه در این بازار هستند، با مشقات فراوانی روبرو هستند.
از جمله این مشکلات ترافیک خیابان جمهوری و حافظ و زیر پل حافظ و نبودن جای پارک خودرو است، زیرا در همان پاساژ علاءالدین مغازهداران پارکینگ آن را تبدیل به انبار کالای خود کردهاند و مصرفکننده مجبور است برای در امان ماندن از جریمههای پارک خودرو در خیابان به پارکینگهای دورتر مراجعه کند.
نکته دوم این است که این پاساژ که در حدود 4 طبقه با زیر زمین واقع شده است، به دلیل بسته بودن پنجرهها که به خاطر نصب تابلوهای تبلیغاتی خیرهکننده است، این پاساژ تبدیل به یک قوطی بزرگ شده که فقط درهای ورودی آن از خیابان جمهوری و حافظ محل عبور هواست.
در داخل این بازار موبایل متاسفانه عدهای از خریداران و حتی مغازهداران و یا فروشندگان به هیچوجه رعایت حقوق دیگران را نکرده و علاوه بر ریختن آشغال و زبالهها در راهروها و زیر پای مردم، مرتب سیگار روشن کرده و چون کل ساختمان به صورت یک فضای بسته است و تهویه مناسب ندارد، بوی گند سیگار به ویژه در طبقات بالا واقعا تهوعآور است. به گونهای که بسیاری از مشتریان که رابطهای با سیگار ندارند، با حضور 10 دقیقهای در طبقه دوم و سوم این پاساژ دچار سرگیجه و حالت تهوع از بوی گند سیگار شده و محل را ترک کردند.
وقتی به جوانانی که سیگار در دست دارند و در محوطه پاساژ سربسته سیگار میکشند، میگوییم با توجه به عمومی بودن فضا و بسته بودن آن، لطفا سیگار نکشید، آنها میگویند اگر اذیت میشوید، بیرون بروید و هوای تازه بخورید.
از طرفی هیأت مدیره ساختمان معلوم نیست پول شارژی که از 1100 واحد تجاری این پاساژ دریافت میکند، صرف چه کاری میکند که اکثر اوقات پلههای برقی آن خاموش و یا خراب بوده و راهروها و پلهها مملو از آشغالهایی شامل ته سیگاری، کارتن، ته مانده غذا، ظروف یکبار مصرف غذا، لیوانهای یک بار مصرف چای،خلط سینه و سایر کثافت در راهروهای عمومی این پاساژ به چشم میخورد.
از طرفی معلوم نیست کدام مهندس مجوز پایان کار به این پاساژ ارائه کرده است که راهروهای تنگ یک متری در آن وجود دارد و با توجه به شلوغی و ازدحام، مردم برای عبور از این راهروها مجبور میشوند، به مردم تنه بزنند و اکثر افراد متدین نمیتوانند با خانواده از این پاساژ خرید کنند، زیرا جوانب شرعی در این پاساژ رعایت نمیشود. برخی فروشندگان جوانی که با لباسهای تنگ و آستین کوتاه و شلوارهای تنگ و فاق کوتاه در پشت میزهای فروش حضور دارند و خانمهای محجبه برای خرید و پرسش از یک کالا دچار زحمت میشوند.
به ویژه در شبهای نزدیک عید که تقاضای مردم برای خرید تلفن همراه افزایش یافته، ازدحام جمعیت و تنگ بودن راهروهای این پاساژ عبور و مرور افراد را با مشکل جدی مواجه کرده است.
بنا بر مشاهدات خبرنگار فارس، اکثر فضاهای عمومی پاساژ تبدیل به دکههای کوچک شده که به افراد مختلف اجاره داده شده و این امر نیز مانع جدی برای عبور افراد در این پاساژ است.
یکی از مشکلات دیگر حضور افراد دستفروش که تلفن همراه غیرمجاز و دست دوم را در جلوی درهای اصلی پاساژ است که اکثرا پیادهروها را اشغال کرده و عبور افراد به ویژه خانمها با مشکل صورت میگیرد و عملا سد معبر کرده و کسانی که قصد عبور از آنجا را دارند با مشکل روبرو میشوند.
از دیگر مشکلات بازار موبایل علاءالدین نبود سیستم اطفاء حریق است که اگر آتشسوزی رخ دهد، همانطور که قبلا سابقه داشته، خسارت فراوانی به مغازهها و افراد حاضر در پاساژ وارد میشود.
به نظر میرسد مسئولان اداره اماکن و بازرسی و نظارت باید نظارت جدی بر مکانهای عمومی و تردد مردم مانند بازارهای موبایل داشته باشند و از زاویه رعایت حقوق مصرفکننده و حقوق شهروندی به صاحبان مغازهها و پاساژ تذکر جدی بدهند.
در این بازار اگر کسی تشنه شود، آب آشامیدنی پیدا نمیشود، بچههای خردسال که همراه پدر و مادر هستند، از بوی تند سیگار و ازدحام جمعیت کلافه شده و مرتب غر میزنند و گریه میکنند.
حقوق مصرفکننده مقولهای است که مورد بیتوجهی قرار گرفته است.
اخیرا دیده شده برخی تلفن همراه که یک و نیم میلیون تومان ارزش دارد، اما درون آنها سیم کارتهایی قرار میگیرد که اعتباری 5 هزار تومانی است و این هم از عجایب روزگار جامعه ایران است که عدهای به تازگی قدم در راه استفاده از این ابزار فناوری گذاشته اند.
داشتن گوشی تلفن همراه گرانقیمت این روزها به خاطر چشم همچشمی به یک مد یا اصطلاحا کلاس تبدیل شده و همین امر باعث افزایش تقاضا برای گوشیهای گرانقیمت شده است.
اما آن روی سکه فروشندگان تلفن همراه هستند که اکثرا کالایی را به مردم عرضه میکنند که به گفته مسئولان یا قاچاقی بوده و یا حقوق گمرکی واقعی نپرداختهاند و خدمات بعد از فروش ارائه نمیکنند.
اکثر فروشندگان تلفن همراه از مشتری میپرسند که فلان گوشی را با گارانتی اصلی فلان نام یا گارانتی غیر اصل میخواهی و اختلاف این دو گارانتی حدود ۱۰۰ تا ۳۰۰هزار تومان است.
خدمات پس از فروش یک مقوله فراموش شده است، در مورد گوشی تلفن همراه که گفته میشود اکثرا قاچاقی و یا چینی است نیز خدمات پس از فروش به خوبی ارائه نشده و وجود ندارد.
هنوز سؤال این است که با وجود اینکه در سالهای گذشته رشتههای الکترونیک در صدر انتخاب رشتههای دانشگاهی دانشآموزان کنکوری در رشته ریاضی و فیزیک قرار داشته و بهترین معدلها و استعدادهای کشور جذب رشته الکترونیک شدهاند، پس نتیجه کار این همه استعداد کجا رفته است، هنوز کشور ما نمیتواند یک گوشی تلفن همراه با نام ایرانی ارائه کند.
البته ناگفته پیداست که برخی از نامهای خارجی که فقط مونتاژ قطعات گوشیهای بیکیفیت چینی در داخل است، تولید میشود، اما هنوز نام و برند ایرانی در دستهای الکترونیک خالی است.
در بازار موبایل علاءالدین که در مرکز شهر و در جای پر رفت و آمد قرار دارد، با دقت نظر و حضور در این بازار متوجه میشویم که با وجود تبلیغات پر زرق و برق، اما متاسفانه هیچ توجهای به مشتری و مصرفکننده نشده و کسانی که خواهان خرید تلفن همراه در این بازار هستند، با مشقات فراوانی روبرو هستند.
از جمله این مشکلات ترافیک خیابان جمهوری و حافظ و زیر پل حافظ و نبودن جای پارک خودرو است، زیرا در همان پاساژ علاءالدین مغازهداران پارکینگ آن را تبدیل به انبار کالای خود کردهاند و مصرفکننده مجبور است برای در امان ماندن از جریمههای پارک خودرو در خیابان به پارکینگهای دورتر مراجعه کند.
نکته دوم این است که این پاساژ که در حدود 4 طبقه با زیر زمین واقع شده است، به دلیل بسته بودن پنجرهها که به خاطر نصب تابلوهای تبلیغاتی خیرهکننده است، این پاساژ تبدیل به یک قوطی بزرگ شده که فقط درهای ورودی آن از خیابان جمهوری و حافظ محل عبور هواست.
در داخل این بازار موبایل متاسفانه عدهای از خریداران و حتی مغازهداران و یا فروشندگان به هیچوجه رعایت حقوق دیگران را نکرده و علاوه بر ریختن آشغال و زبالهها در راهروها و زیر پای مردم، مرتب سیگار روشن کرده و چون کل ساختمان به صورت یک فضای بسته است و تهویه مناسب ندارد، بوی گند سیگار به ویژه در طبقات بالا واقعا تهوعآور است. به گونهای که بسیاری از مشتریان که رابطهای با سیگار ندارند، با حضور 10 دقیقهای در طبقه دوم و سوم این پاساژ دچار سرگیجه و حالت تهوع از بوی گند سیگار شده و محل را ترک کردند.
وقتی به جوانانی که سیگار در دست دارند و در محوطه پاساژ سربسته سیگار میکشند، میگوییم با توجه به عمومی بودن فضا و بسته بودن آن، لطفا سیگار نکشید، آنها میگویند اگر اذیت میشوید، بیرون بروید و هوای تازه بخورید.
از طرفی هیأت مدیره ساختمان معلوم نیست پول شارژی که از 1100 واحد تجاری این پاساژ دریافت میکند، صرف چه کاری میکند که اکثر اوقات پلههای برقی آن خاموش و یا خراب بوده و راهروها و پلهها مملو از آشغالهایی شامل ته سیگاری، کارتن، ته مانده غذا، ظروف یکبار مصرف غذا، لیوانهای یک بار مصرف چای،خلط سینه و سایر کثافت در راهروهای عمومی این پاساژ به چشم میخورد.
از طرفی معلوم نیست کدام مهندس مجوز پایان کار به این پاساژ ارائه کرده است که راهروهای تنگ یک متری در آن وجود دارد و با توجه به شلوغی و ازدحام، مردم برای عبور از این راهروها مجبور میشوند، به مردم تنه بزنند و اکثر افراد متدین نمیتوانند با خانواده از این پاساژ خرید کنند، زیرا جوانب شرعی در این پاساژ رعایت نمیشود. برخی فروشندگان جوانی که با لباسهای تنگ و آستین کوتاه و شلوارهای تنگ و فاق کوتاه در پشت میزهای فروش حضور دارند و خانمهای محجبه برای خرید و پرسش از یک کالا دچار زحمت میشوند.
به ویژه در شبهای نزدیک عید که تقاضای مردم برای خرید تلفن همراه افزایش یافته، ازدحام جمعیت و تنگ بودن راهروهای این پاساژ عبور و مرور افراد را با مشکل جدی مواجه کرده است.
بنا بر مشاهدات خبرنگار فارس، اکثر فضاهای عمومی پاساژ تبدیل به دکههای کوچک شده که به افراد مختلف اجاره داده شده و این امر نیز مانع جدی برای عبور افراد در این پاساژ است.
یکی از مشکلات دیگر حضور افراد دستفروش که تلفن همراه غیرمجاز و دست دوم را در جلوی درهای اصلی پاساژ است که اکثرا پیادهروها را اشغال کرده و عبور افراد به ویژه خانمها با مشکل صورت میگیرد و عملا سد معبر کرده و کسانی که قصد عبور از آنجا را دارند با مشکل روبرو میشوند.
از دیگر مشکلات بازار موبایل علاءالدین نبود سیستم اطفاء حریق است که اگر آتشسوزی رخ دهد، همانطور که قبلا سابقه داشته، خسارت فراوانی به مغازهها و افراد حاضر در پاساژ وارد میشود.
به نظر میرسد مسئولان اداره اماکن و بازرسی و نظارت باید نظارت جدی بر مکانهای عمومی و تردد مردم مانند بازارهای موبایل داشته باشند و از زاویه رعایت حقوق مصرفکننده و حقوق شهروندی به صاحبان مغازهها و پاساژ تذکر جدی بدهند.
در این بازار اگر کسی تشنه شود، آب آشامیدنی پیدا نمیشود، بچههای خردسال که همراه پدر و مادر هستند، از بوی تند سیگار و ازدحام جمعیت کلافه شده و مرتب غر میزنند و گریه میکنند.
حقوق مصرفکننده مقولهای است که مورد بیتوجهی قرار گرفته است.