جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۹ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۲:۳۰

مهره‌های سوخته برای مسئولین را دریابید

امروزه روز بحث مشکلات مالی و فشار‌های اقتصادی بیشتر از همه روی شانه طیف بسیار وسیعی از جانبازان است که به رغم ناتوانی در کار و امرار معاش، باید هزینه‌های سرسام‌آور درمان خود را تأمین کنند.
کد خبر : ۱۶۶۸۱۰
صراط:   روزنامه جوان نوشت: امروزه روز بحث مشکلات مالی و فشار‌های اقتصادی بیشتر از همه روی شانه طیف بسیار وسیعی از جانبازان است که به رغم ناتوانی در کار و امرار معاش، باید هزینه‌های سرسام‌آور درمان خود را تأمین کنند که در این بازه زمانی که بیش از 90 درصد هزینه درمان توسط بیمار تأمین می‌شود، کار بسیار مشکلی است. گذشته از آن نبود دارو، کمبود دارو، داروی تقلبی، تحریم دارو هم سوهان روح قهرمانان فراموش شده جنگ است. گرچه در مقابل قاطبه جانبازان، عده‌ای که بعضاً حضورشان در جنگ به اثبات نرسیده، تسهیلات ویژه‌ای از بنیاد شهید و بنیاد جانبازان دریافت می‌کنند، اما در این میان بسیاری از جانبازان به ویژه جانبازان شهرستان به معنای اخص کلمه مظلوم واقع شده‌اند.

آنگونه که تاریخ شهادت می‌دهد و شواهد اثبات می‌کند در دنیا هر کشور درگیر جنگی، مردان جنگ خود را در قالب قهرمان نه تنها به ملت خود، بلکه حتی با اغراق و بزرگنمایی به جهان معرفی و موجبات ساخت آثار هنری چون فیلم، داستان، نقاشی، مجسمه‌ و هنر‌های دیگر با محوریت زندگی آنها را فراهم کرده است.

این در حالی است که بسیاری از این افراد که به قهرمانان بلامنازع ملت تبدیل شده و با سنجاق تحریف به تاریخ الصاق می‌شوند،‌ افراد مهاجم و غارتگری هستند که آلت دست قدرت‌های استعمارگر و استثمارگرند، نه مانند بسیاری از رزمندگان ما که با شرافت و لحاظ اصول اخلاقی و انسانی تنها به دفاع از آب و خاک مادری خود برآمده‌اند.

گرچه در کشورمان هم سیاست‌های خوبی برای حمایت از کسانی که سلامتی خود را برای دفاع از میهن از دست داده‌اند،‌اندیشیده شد و متعاقب آن در نخستین ماه‌های آغازین جنگ دو ارگان بنیاد جانبازان و بنیاد شهید (که در مواردی به امور جانبازان ورود می‌کند) به این منظور راه‌‌اندازی شد اما با پایان جنگ و گذشت زمان، رویکرد و حتی ماهیت بنیاد جانبازان تغییر کرد و به جای سیاست‌های حمایتی خود،‌این ارگان حمایتی درگیر معاملات ملکی بسیار سنگین شد که البته این امر به خودی خود خالی از اشکال است. اما آنچه باعث می‌شود بنیاد جانبازان در مظان اتهام کم‌کاری و بی‌مهری به جانبازان قرار گیرد، این سؤال عمده است که این ارگان حمایتی جدای از بودجه‌های خاص که به منظور حمایت از جانبازان دریافت می‌کند و مضاف بر آن سود حاصل از تجارت‌های سنگین ملکی خود را صرف چه اموری می‌کند که روز به روز اوضاع جانبازان بدتر می‌شود و در هر ماه و سال چتر حمایتی بنیاد جانبازان بر سر جانبازان نیازمند همیاری پس کشیده و شعاع دایره حمایت کم و کمتر می‌شود.

 

* ما جانبازان برای مسئولان، مهره‌های سوخته هستیم

«محمدرضا فخرالساعه» جانباز شناخته‌شده‌ای است که این روزها با مشکلات عدیده جسمی به ویژه مشکل ریوی و تنفسی، آن هم در هوای آلوده پایتخت دست به گریبان است. وی در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی «جوان» با دلخوری سخنش را آغاز می‌کند و می‌گوید: «جانبازانی مثل من برای مسئولان مهره‌های سوخته به حساب می‌آیند و ما تنها امیدمان به خداست که سیئات ما را به حسنات تبدیل کند.»

وی در ادامه با بیان اینکه بیشترین نامه و شکوائیه را به رئیس‌جمهور‌های مختلف از دولت هاشمی رفسنجانی تا دولت روحانی داده است اما تا به امروز هیچ ترتیب اثری به حرف‌های او نداده‌اند،‌عنوان می‌کند: من جزو فرمانده‌های میانی جنگ هستم و خیلی از دوستان همقطار من هم الان با شرایط بسیار بدی مواجه هستند. مهم‌تر از همه این است که به ما دفترچه بیمه و خدمات درمانی یا تأمین اجتماعی نداده‌اند. ضمن آنکه هیچ کار مشخصی نداریم و روز به روز توان کارمان به خاطر بیماری کم و بالطبع زندگی برایمان سخت‌تر می‌شود. در این میان مجبوریم با کارهای کوتاه‌مدت و مقطعی مثل مسافرکشی و کارهایی از این دست درآمد کمی داشته باشیم. آن هم برای یکی مثل من که مشکل تنفسی دارم، مسافرکشی در این هوای آلوده مهلک است.

وی درخصوص فروش خانه شخصی‌اش می‌گوید: من یک خانه در زمان جوانی بدون یک ریال وام و مساعده خریداری کردم که در سال 86 مجبور شدم این خانه را بفروشم و خرج دارو و درمان کنم؛ مثلاً من دیروز دستگاه اکسیژنی را خریده‌ام به قیمت 20 میلیون تومان و تقریباً هر یکی دو ماه هزینه بسیار سنگین دارو را پرداخت می‌کنم مثلاً این ماه هزینه داروی من 675 هزار تومان شده است که با کمک و ملاحظه داروخانه کم‌کم پول دارو را پرداخت می‌کنم.

وی در بخش دیگری از سخنانش به خلف وعده‌های مسئولان اشاره می‌کند و می‌گوید: «مدیر کل بنیاد شهید استان تهران در تاریخ 25 آبان در برنامه خبری 20:30 قول داد که من را به دستور ایشان بستری کنند. اما از آن ساعت تا به حال حتی یک تلفن هم به من نزده‌اند که از این رقم برخورد‌های مسئولان زیاد دیده‌‌ام که حرف می‌زنند و عمل نمی‌کنند و تا امروز حتی یک اسپری اکسیژن هم از این وعده‌ها تأمین نشده است. در حالی که اگر یک نفر بیماری ایدز بگیرد کلی اقدام حمایتی از او به عمل می‌آورند و تقریباً همه هزینه‌های درمان او رایگان انجام می‌شود، اما ما که سلامتی‌مان را برای حفظ این مملکت گذاشته‌ایم باید اینطور فراموش شویم.