عباس فراهاني
خطر الگوسازي ماهواره
مي تواند بيشترين بهره ها را در جهت سالم و مفيد به حال خود از آن ببرد و هم مي تواند انسانيت خود را به تباهي بکشاند.از آن زمان که غرب از اين کالا به عنوان يک سلاح فرهنگي استفاده کرد و با اهداف خاص جوامع جهان سوم را مورد هجوم قرار داد ماهواره در اين کشور ها بيشتر به عنوان يک وسيله ضد فرهنگي شناخته شد و موضع گيري ها در خصوص آن آغاز شد و عده اي هم بدون توجه به تبعات آن از اين وسيله استفاده کردند و در مسيري قرار گرفتند که ترويج کنندگان اين وسيله طراحي کردند قرار گرفتند.يکي از اثرات سوء ماهواره در کشور ما تغيير فرهنگ و و از جمله آن تغيير خرده فرهنگ پوشش بود که امروز اثرات عيني آن را در سطح جامعه به خوبي مي توانيم مشاهده کنيم.تحقيقات نشان داده که يکي از مهمترين منابع الگوسازي نوع پوشش در بين جوانان ماهواره است و بخش اعظم بد حجابي ها در جامعه ناشي از تاثير پذيري افراد بد حجاب از الگوهاي ماهواره اي است.سردار روزبهاني رئيس پليس امنيت اخلاقي نيروي انتظامي کشور در خصوص اثرات ماهواره بر فرهنگ پوشش جوانان ايراني مي گويد:"تنها کشوري که در مسئله ماهواره بي در و دروازه است ايران است به طوري که 90 درصد زنان و دختران بدحجاب از ماهوارهها و اينترنت الگو ميگيرند.تمامي طرحهايي که در زمينه تنگ شدن مانتوهاي دختران و زنان و بدحجابيهايي که وجود دارد سازماندهي شده است.برخي از فروشندگان مانتو و لوازم آرايشي و شال مجاني در اختيار برخي دختران قرار ميدادند آنها را روانه خيابان ميکردند و اين دختران غروب به فروشگاه مورد نظر ميرفتند و لباسشان را در ميآوردند و لباس اصلي خودشان را ميپوشيدند و به منزل ميرفتند.اين گونه طرحها و برنامهها براي تضعيف غيرت و اراده ديني جوانان انجام ميشود".در جامعه جواني مثل ايران، انتخاب نوع پوشش و سبک آرايش، بي تاثير از برنامه هاي ماهواره نيست. با نگاهي کوتاه به اين مسئله متوجه مي شويم که نفوذ فرهنگ غرب آرام آرام وارد کليه اندام هاي درخت کهنسال فرهنگ ايران مي شود و خود را به سرعت ناباورانه اي
به عنوان بخشي از فرهنگ جامعه به جوانان عرضه مي کند.در چنين شرايطي، مديران فرهنگي جامعه بايد حرکت خلاقانه و آگاهانه اي را براي کاهش اثرات منفي برنامه هاي شبکه هاي ماهواره آغاز کنند.واقعيت اين است که رسانه ها مي توانند در درازمدت ساختارهاي ارزشي جامعه را بسازند يا دگرگون کنند.چراکه تاثير رسانه هاي تصويري مثل ماهواره بر افکار عمومي و تغيير نگرش افراد به مسائل اجتماعي و فرهنگي از ديگر رسانه ها وسيعتر و عميق تر است.رسانه هاي تصويري به سرعت
مي توانند طيف وسيعي از اعضاي جامعه را تحت تاثير قراردهند. اين رسانه ها مي توانند امواج خود را حتي به دورترين نقاط دنيا ارسال دارند.اين رسانه هاي
ديداري و شنيداري براي دريافت پيام هايشان نيازي به سواد خواندن و نوشتن مخاطب ندارند، درنتيجه مي توانند براي بخش وسيعي ازاعضاي جامعه در حال توسعه، نقش يک آموزشگاه موثر را ايفا کند.رسانه هاي تصويري مثل ماهواره در حوزه زندگي خصوصي مردم، بخش اعظم لحظه هاي
زندگي افراد را به خود اختصاص مي دهد. به علاوه چون اين رسانه به صورت شفاهي و عيني با مخاطبان ارتباط برقرار مي کند، تاثير آن از لحاظ رواني عميق است.همچنين استفاده از اين وسيله ارزانتر و نسبتا آسان است.متاسفانه در بسياري از جوامع درحال گذار، مردم در تماس با رسانه هاي
ديداري و شنيداري مثل ماهواره بدون توجه به تعلق خاطر فرهنگ ملي خود صرفا دريافت کننده محصولات فرهنگي هستند.به طوري که برنامههاي شبکه ماهواره از لحاظ فرهنگي در عرصههاي مختلف الگوسازي، هنجارزدايي در سطح عام و القاي الگو تاثيرگذار است به گونهاي که بر ضمير ناخودآگاه مخاطبان تاثير گذاشته و با تبليغات گسترده به ترويج مدگرايي و مصرف گرايي
افراطي براي تغيير نگرش فرهنگي، هويتي و الگوهاي مصرف رسانهاي در جامعه ميپردازد.لذا فعاليت اين شبکهها با توجه به جذابيتهاي کاذبي که از آن برخوردار اند مي توانند در عمل از برد رسانههاي داخلي و ميزان اثرگذاري آنان بر مخاطبين کاسته و در نتيجه ارتباط آنان را با رسانههاي داخلي به حداقل برسانند و اين مسئله وظيفه و کار رسانهها و شبکههاي داخلي را سخت و دشوار ساخته و تلاش و فعاليت بيشتري مبتني بر برنامهريزي دقيق و اجراي موفق را ميطلبد.
چه بايد کرد؟
شيوههاي مختلفي براي مقابله با برنامه هاي ماهواره اي اجرا شد که يک نمونه آن استفاده از برنامههاي نرمافزاري يعني پارازيته کردن سيگنالها بوده که در آن سعي مي شود امواج ماهوارهاي را قبل از رسيدن به ديشهاي ماهواره و گيرندههاي تلويزيوني خنثي کرد. ولي اين شيوه ضمن اينکه بايد مورد استفاده قرار گيرد اما راه حل کافي و مطمئني نيست بلکه مي تواند يک راهکار لازم به حساب آيد.به نظر مي رسد مطمئن ترين راهکار، فرهنگسازي در خانوادهها و به وجود آوردن بستري مناسب براي استفاده صحيح از ماهواره است،چرا که اين تکنولوژي هر روز پيشرفتهتر از قبل عرضه ميشود و روزي فرا ميرسد که امکان دسترسي به آن با شرايط آسان براي همگان ميسر خواهد شد.سردار روزبهاني در اين باره مي گويد:"هزاران نمايشگاه و سخنراني در سطح مدارس و دانشگاهها و مساجد برگزار کرديم و عاقبت دختران فراري و ماهواره و... را مطرح کرديم و اعتقاد داريم که بايد براي برطرف شدن معضلات اجتماعي کار فرهنگي هم انجام داد چراکه وقتي اطلاع رساني و کار فرهنگي خوبي انجام نشود وضعيت جامعه نابسامان ميشود".از نظر کارشناسان، در عصر جهش ارتباطات، ما نمي توانيم جلوي ارسال امواج ماهواره و رسوخ آموزه ها و هنجارهاي غيرخودي را به درون کانون خانواده هايمان سد کنيم اما مي توانيم درپرتو ارائه مباني هنجاري خود در رسانه هاي خاص به مقابله با شبيخون فرهنگي بيگانه بپردازيم. به عنوان مثال
مي توانيم با ايجاد شبکه هايي مخصوص نمايش لباس و مد و ارائه الگوهاي ايراني اسلامي و با نظارت اهل فن، بخش عمده اي از تاثير منفي(صرف نظر از آثار و برنامه هاي مثبت اين فناوري) برخي از شبکه هاي ماهواره اي را تعديل کنيم.وقتي جوانان بدانند برنامه هاي مورد علاقه خود را با کيفيت عالي و متنوع مي توانند در شبکه هاي
تلويزيون ملي تماشا کنند يقينا عده بينندگان شبکه هاي ماهواره اي غيرخودي به حداقل ممکن خواهد رسيد و جوانان ايراني به جاي آنکه مصرف کننده قهار برنامه هاي ماهواره اي بيگانه باشند، به شهروندان فرهيخته و با سواد رسانه اي بالا در چارچوب مرزهاي ملي کشورمان تبديل مي شوند.اين تجربه را ما در کشور داريم و تجربه موفقي نيز بوده به طوري که هر گاه از سيماي جمهوري اسلامي برنامه هاي جذاب و ديدني مثل برخي سريال ها پخش مي شود آمار استفاده از ماهواره به شدت کاهش مي يابد.يعني مخاطب ما اگر احساس کند که رسانه ملي برنامه اي را پخش
مي کند که ارزش ديدن دارد و از کيفيت و محتواي مناسبي برخوردار است و مي تواند نياز هاي او را به نحو مطلوب تر و سالم تري برآورده سازد قطعنا به سراغ برنامه هاي ماهواره اي نخواهد رفت. مسئولين بايد براي تقويت اعتماد عمومي مخاطبان به رسانههاي داخلي تلاش کنند و براي بالا رفتن توانايي رسانههاي داخلي جهت جذب مخاطب در صحنه رقابت رسانهاي اقدام جدي به عمل آوردند از اين رو ايجاد تناسب معقول و منطقي ميان نيازهاي جامعه با برنامههاي شبکههاي داخلي تا حد امکان، اطلاع رساني دقيق و به موقع، تلاش در جهت دفاع از مطالبات حقيقي و واقعي مردم، ايجاد لطافت و نشاط در جامعه با توجه به توليد برنامههاي متنوع، جذاب و پرمحتوا با رعايت ظرايف کلامي و تصويري و دوري از خشونت و ابتذال ميتواند راهکار مناسبي براي تقويت رسانه ملي در مقابل هجوم شبکههاي ماهوارهاي باشد.