شنبه ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۶ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۸:۱۷

پاسخ رهبری به ۱۱ پرسش درباره استحکام ساخت درونی

اگر میخواهیم در مقابل معارضه‌ها ایستادگى کنیم و صبر و توکل را به کار بگیریم، باید ساخت قدرت ملى را در درون کشور تقویت کنیم و استحکام ببخشیم.
کد خبر : ۱۶۳۹۳۳

سوال اول: پرداختن به استحکام ساخت درونی کشور چه ضرورتی دارد؟

تنها چیزى که مى‌تواند کشور ایران و نظام اسلامى را حفظ کند، استحکام داخلى و عزم جزم بر دفاع مشروع و منطقى است... بعضى خیال مى‌کنند اگر ما بخواهیم به امریکا «نه» بگوییم، باید به اروپا تکیه کنیم. مگر ما وقتى در دوره جنگ، با امریکا مقابل بودیم، به شوروى - که با امریکا دشمن و مخالف هم بود - تکیه کردیم؟ دشمنىِ شوروى سابق در دوره جنگ، کمتر از امریکا در صحنه عمل نبود. اگر من و شما به شرایط استحکام داخلى عمل کنیم - ملت که عمل مى‌کند - دشمن نمى‌تواند ضربه بزند. 1382/05/15

 

در پیشرفت به سمت هدفهاى آرمانى، باید ساخت درونى قدرت را استحکام بخشید؛ اساس کار این است. ما اگر میخواهیم این راه را ادامه دهیم و به این سمت حرکت کنیم و این هدفها را دنبال کنیم و چشم به این آرمانها بدوزیم و پیش برویم و در مقابل این معارضه‌ها ایستادگى کنیم و صبر و توکل را به کار بگیریم، باید ساخت قدرت ملى را در درون کشور تقویت کنیم و استحکام ببخشیم. 1392/04/30

سوال دوم: اتکا به قدرتهای جهانی برای رسیدن به پیشرفت، کم‌هزینه‌تر و معقولانه‌تر نیست؟

مى‌بینید در بعضى از کشورهاى تحت سلطه رونق ظاهرى دارند؛ اما ساخت اقتصادى خراب است؛ یعنى اگر یک شیر را رویشان ببندند؛ یک حساب را مسدود کنند، یا تصرف اقتصادى کنند، همه چیز فروخواهد ریخت و نابود خواهند شد. شما دیدید که یک سرمایه‌دار توانست چند کشور آسیاى جنوب شرقى را در مدت دو سه ماه به ورشکستگى برساند؛ آن هم دو سه کشورى که توسعه‌ى نسبتاً خوب و رونق اقتصادى داشتند. رئیس یکى از همین کشورها در همان روزها به‌مناسبتى به تهران آمده بود و با بنده ملاقات کرد و گفت همین قدر به شما بگویم که ما در یک شب بکلى فقیر شدیم! یک سرمایه‌دار امریکایى، یهودى مثل نخى که به‌یکباره مى‌کشند و یک بنا؛ بناى عروسکى، روى هم مى‌ریزد، عمل کرد و یک نخ را کشید و همه چیز را به هم ریخت. امریکاییها آن‌جایى که لازم داشتند، پنجاه، شصت میلیارد تزریق کردند - پنجاه میلیارد به یکى، سى میلیارد به یکى دیگر - اما آن‌جایى که لازم نداشته باشند، تزریق نمى‌کنند و آن کشور را به خاک سیاه مى‌نشانند. البته تزریق کردن یعنى این‌که دوباره همان ساخت عروسکى را به شکل دیگرى برپا کنند. به‌هرحال، نمى‌گذارند اقتصاد این کشورها استحکام پیدا کند. 1383/04/01

یعضى از کشورها ممکن است تولیدات زیرزمینىِ خودشان را، نفت خودشان را، بشکه‌هاى نفت را، منتقل کنند به صاحبان ثروت و علم در دنیا، محصولات آنها را بخرند، یک ظاهرِ پیشرفتى هم ممکن است به‌وجود بیاید امّا این پیشرفت نیست؛ پیشرفت آن‌وقتى است که "درون‌زا" باشد، آن‌وقتى است که متّکى به استعداد درونى یک ملّت باشد. وزن و اعتبار کشورها و دولتها و ملّتها هم وابسته‌ى به همین درون‌زایى است. اگر چنانچه از درون، یک حرکتى، جهشى، رشدى به‌وجود آمد، به یک کشور، به یک ملّت، وزن میدهد، اعتبار میدهد، ارزش میدهد، ابّهت میدهد. 1392/07/17

سوال سوم: عناصر استحکام ساخت درونی کشور چیست؟

عناصر این استحکام، برخى عناصر همیشگى است، برخى هم عناصر فصلى است. آنچه که جزو عناصر همیشگى است، عزم راسخ است؛ که عرض کردیم. مسئولان کشور باید تصمیمشان را در مواجهه‌ى با مشکلات حفظ کنند، عزم راسخ خودشان را محفوظ بدارند، دچار تزلزل نشوند. به سمت آرمانها حرکت کردن، این عزم راسخ را نیاز دارد. اینجور نباشد که با مشاهده‌ى اخم دشمن، ترشروئى دشمن، حرکت معارضه‌ى دشمن با شکلهاى مختلفش - تبلیغاتى‌اش، سیاسى‌اش، اقتصادى‌اش و امثال اینها - متزلزل شوند. هم عزم راسخ مسئولین لازم است، هم عزم راسخ مردم لازم است. البته این دومى - عزم راسخ مردم - الزاماتى هم دارد، که حالا معلوم است. ما اگر بخواهیم عزم راسخ مردم را حفظ کنیم، یک سلسله وظائفى را باید انجام دهیم.

اما آنچه که فصلى است - آنچه که در حال حاضر براى کشور اولویت دارد - به نظر من مسئله‌ى اقتصاد و مسئله‌ى علم است. مسئولان کلان کشور، سیاستگذاران کشور، کسانى که اداره‌ى امور اساسى را در کشور به عهده دارند، به این دو نقطه‌ى اصلى براى پیشرفت باید توجه کنند. روى مسئله‌ى اقتصاد کشور باید تکیه شود، روى مسئله‌ى پیشرفت علمى کشور هم باید تکیه شود. 1392/04/30

ساخت اقتدار درونى ملّت که در درجه‌ى اوّل با ایمان صحیح و راسخ و با اتّحاد آحاد مردم و با عمل درست مسئولین کشور و با همراهى مسئولان و آحاد مردم و با توکّل به خداى متعال انجام خواهد گرفت؛ یعنى به‌کار گرفتن عقل و معنویّت و توکّل و حرکت و عمل؛ بلاشک در اوضاع منطقه هم اثر میگذارد، کما اینکه تا حالا هم اثر گذاشته است. 1392/06/20

ما گفته‌ایم «علم» بایستى رشد پیدا کند؛ ما گفته‌ایم «تولید داخلى» بایستى اساس کار باشد؛ ما گفته‌ایم «نگاه خوشبینانه به استعداد بومى کشور» بایستى جدّى باشد، استعدادها پرورش پیدا کند؛ اینها پایه‌هاى اصلى کار است. وقتى کشورى با تکیه‌ى به استعدادهاى درونى، با تکیه‌ى به ابتکار نیروى انسانى خود، با تکیه‌ى به علم و دانش خود، با تکیه‌ى به ایمان خود و با اتّحاد حرکت میکند، قطعاً به نتایج مطلوب خواهد رسید. بنابراین ما تردیدى نداریم که آینده‌ى روشنى داریم؛ البتّه اینکه این آینده زود باشد یا دیر باشد، دست من و شما است: اگر خوب حرکت کنیم، آینده زودتر خواهد رسید؛ اگر چنانچه تنبلى و کوتاهى و خودخواهى و دنیاپرستى و دل دادن به این ظواهر، چشم ما را یک قدرى پُر کند، ساقط کند ما را، در درون خودمان ریزش - چه ریزش شخصى در درون، چه ریزش اجتماعى - پیدا بکنیم، البتّه دیرتر به دست خواهد آمد؛ امّا بدون تردید به دست خواهد آمد و این به برکت مجاهدتها و فداکارى‌ها است. 1392/06/26

سوال چهارم: نتیجه‌ی‌ استحکام ساخت درونی کشور چیست؟

عاملى که مى‌تواند کشور شما را در مقابل هر افزون‌طلبى، هر انحصارطلبى، هر تجاوز، هر ماجراجویى و هر بحران‌سازى حفظ کند، استحکام ساخت داخلى نظام است. 1382/02/22

سوال پنجم: اگر استحکام ساخت درونی نشود چه خطراتی ما را تهدید می‌کند؟

ما در سند چشم‌انداز - که یک سند اساسىِ بالادستىِ مهم و مرجع است - براى کشورمان رتبه‌ى اول را در بخشهاى مهم و حیاتى و اساسى پیش‌بینى کردیم؛ باید به این رتبه برسیم... معتقدیم میشود به آن مرحله‌ى اول رسید، اگر سرعت را بیشتر و منضبطتر بکنیم. لذا این احتیاج دارد به جهاد. هم باید شتاب باشد، هم باید تدبیر باشد تا بتوانیم به این رتبه‌ى اول برسیم. این رتبه‌ى اول بودن هم فقط یک هوس نیست که بگوئیم اول بشویم؛ نه، این به خاطر این است که سرنوشت ملتها امروز به این وابسته است. اگر یک کشورى نتواند از لحاظ اقتصادى، از لحاظ علمى، از لحاظ زیرساختهاى پیشرفت، خودش را تأمین کند و رشد پیدا کند، بیرحمانه مورد تطاول قرار خواهد گرفت. ما نمیخواهیم مورد تطاول قرار بگیریم...

به هیچ قیمتى اجازه ندهیم اینها در اقتصاد ما، در فرهنگ ما، در سیاست ما، در سرنوشت و مقدرات ما دخالت کنند؛ این احتیاج دارد به این که استحکام درونى و داخلى پیدا کنیم...

ظرفیت کشور، خیلى حقیقت درخشان و مهمى است. ظرفیتهاى کشور، فوق‌العاده است. ظرفیت منابع انسانى ما جزو ظرفیتهاى ممتاز در سطح جهان است؛ این ظرفیت را باید بالفعل کرد و باید به کار گرفت. 1390/05/26

سوال ششم: نقش پیشرفت علمی در رسیدن به استحکام ساخت درونی چیست؟

یکى از موضوعهایى که نمى‌گذارند در کشورهاى زیر سلطه رشد کند و بشدت مانع آن مى‌شوند، مسأله‌ى علم است؛ چون مى‌دانند علم ابزار قدرت است. خود غربى‌ها با علم به قدرت رسیدند؛ این یکى از پدیده‌هاى تاریخ بود. البته علم بین شرق و غرب دست به دست گشته و براى مدتى هم آنها در جهالت بودند. در همان دوره‌ى قرون وسطا، که خودشان توصیف مى‌کنند، در این طرف دنیا وقت شکوفایى علم بوده است؛ اما بمجردى که آنها به علم رسیدند، از علم به‌صورت یک ابزار براى اقتدار و کسب ثروت و گسترش سلطه‌ى سیاسى و جذب ثروت ملتها و تولید ثروت براى خودشان استفاده کردند و از آن ثروت باز تولید علم کردند و علم را بالا بردند و دانش خودشان را رشد دادند. آنها مى‌دانند که علم چقدر در قدرت بخشیدن به یک ملت و به یک کشور، تأثیر دارد، لذاست که اگر بخواهند نظام سلطه؛ یعنى رابطه‌ى سلطه‌گر و سلطه‌پذیر باقى بماند و حاکمِ بر نظم جهانى باشد، باید نگذارند آن بخشى که آنها مایلند سلطه‌پذیر باشند، داراى علم شوند؛ این یک استراتژى است که بروبرگرد ندارد و الان رفتارشان هم در دنیا بر همین منوال است؛ لذا باید براى کسب علم و تحقیق جهاد کرد؛ باید کار کرد. 1383/04/01

باید هم علم را بیاموزیم و هم علم را تولید کنیم. ما باید یک کشور عالم بشویم. در یک روایتى از امیرالمؤمنین نقل شده است که فرمود: «العلم سلطان، من وجده صال و من لم یجده صیل علیه»؛ یعنى علم اقتدار است، علم مساوى است با قدرت؛ هر کسى که علم را پیدا کند، مى‌تواند فرمانروایى کند؛ هر ملتى که عالم باشد، مى‌تواند فرمانروایى کند؛ هر ملتى که دستش از علم تهى باشد، باید خود را آماده کند که دیگران بر او فرمانروایى کنند. ما باید علم را با همه‌ى معناى کامل آن به عنوان یک جهاد دنبال کنیم؛ این را من به جوانها، استادان و دانشگاهها مى‌گویم. علاوه بر این، علم مجرد و به تنهایى هم کافى نیست؛ علم را باید وصل کنیم به فناورى، فناورى را باید وصل کنید به صنعت، و صنعت را باید وصل کنیم به توسعه‌ى کشور. صنعتى که مایه‌ى توسعه و پیشرفت کشور نباشد، براى ما مفید نیست؛ علمى که به فناورى تولید نشود، فایده‌اى ندارد و نافع نیست. وظیفه‌ى دانشگاهها سنگین است؛ وظیفه‌ى آموزش و پرورش سنگین است؛ وظیفه‌ى مراکز تحقیقاتى و مراکز پژوهشى سنگین است. 1385/01/01

سوال هفتم: جایگاه پیشرفت اقتصادی برای دستیابی به استحکام ساخت درونی چیست؟

یک رکن اقتدار ملى، اقتدار اقتصادى است؛ یعنى کشور از لحاظ اقتصادى بتواند پول ملى خودش را تقویت کند؛ در بازارهاى اقتصادى دنیا حضور تأثیرگذار داشته باشد؛ در بهبود وضع اقتصادى کشور از امکانات خودش استفاده کند؛ فقر را در کشور ریشه کن و یا حد اقل کم کند و بتواند به عنوان یک کشور ثروتمند و غنى، در مقابل چشم دنیا، کارایى نظام خودش را نشان دهد. این مى‌شود اقتدار اقتصادى‌، که مسئولان اقتصادى‌ کشور موظّفند این کارها را انجام دهند. اقتدار اقتصادى‌ همچنین به معناى این است که در کشور، بیکارى وجود نداشته باشد؛ اشتغال وجود داشته باشد؛ تولید صنعتى و کشاورزى در حدّ مطلوب باشد؛ از منابع و معادن کشور به نحو بهینه استفاده شود. این هم اقتدار اقتصادى است که بخشهاى گوناگون نسبت به آن مسئولیت دارند. 1380/02/28

وقتى‌که همه‌ى سرمایه‌اندوزان بین‌المللى سعى مى‌کنند یک ملت و یک کشور را در چنبره‌ى اختاپوس اقتصادىِ‌ خودشان درآورند و با نامهاى فریبنده و به‌ناحق، منابع یک ملت را جذب کنند، اگر مسئولان اقتصادى‌ کشور توانستند با تدبیر و هوشیارى و با سرعت عمل متناسب، تدابیر لازم را پیش گیرند و مانع از نفوذ پنجه‌ى دشمن در اقتصاد کشور شوند و اقتصاد ملى را شکوفا کنند، ملت احساس اقتدار مى‌کند. 1380/01/28

سوال هشتم: نسبت استحکام ساخت درونی با اقتدار بین‌المللی چیست؟

وقتى ملتى ساخت داخلى‌اش مستحکم است، اختلاف سلیقه، افرادش را به دشمنان یکدیگر تبدیل نمى‌کند. این ملت براى مسؤولان و محورهاى اداره کشورش اهمیت و احترام قائل است؛ چون این موضوع تعیین کننده است. وقتى دلهاى این ملت با ایمان عمیق - مثل ایمان شما - همراه شد، هیچ قدرتى نمى‌تواند آن را شکست دهد و وادار به عقب‌نشینى کند. ما با این پشتوانه مى‌توانیم با همه چالشهاى بین‌المللى مقابله کنیم و پیش برویم. 1382/07/22

و این است که رتبه‌ى ما را در دنیا بالا میبرد. در مناسبات بین‌المللى سهم هر کشورى به قدر قدرت درونى او است؛ هر مقدارى که واقعاً در درون اقتدار داشته باشد، سهمش از مجموعه‌ى مناسبات بین‌المللى به همان نسبت بالاتر است. 1392/06/06

سوال نهم: تاثیر جهانی ایستادگی و استحکام‌ ساخت درونی چیست؟

آنچه را که امروز ملت ایران داعیه دارد، عبارت است از مبارزه‌ى با ظلم جهانى، مبارزه‌ى با استکبار جهانى؛ البته این براى خود ملت برکات دارد. وقتى که یک ملت مى‌ایستد، از شبکه‌ى پرهیمنه‌ى پرهیاهوى دشمن واهمه نمیکند، علمش هم پیش میرود، اقتصادش هم پیش میرود، مسائل اجتماعى‌اش هم پیش میرود، جوانش هم آگاه میشود؛ بر روى ملتهاى دیگر هم اثر میگذارد؛ فکرش، دینش، شعارش، دنیا را فرا میگیرد. شعارهائى که ما یک روز مظلومانه در اینجا سر میدادیم، ملت ایران تنها بود، امروز شعارهاى تقریباً همه‌جائى در دنیاى اسلام شده. یک ملت میتواند اثرگذار باشد و میتواند خودش را مستحکم کند. این استحکام ادامه پیدا خواهد کرد. ما ان‌شاءاللَّه در علم پیشرفت میکنیم، در اقتصاد پیشرفت میکنیم، در سازندگى پیشرفت میکنیم. این ملت، این جوانان، این همتها، این استقامتها، کشور را مثل دسته‌ى گل خواهد ساخت و ان‌شاءاللَّه الگوئى خواهد شد براى دنیاى اسلام. 1390/11/26

سوال دهم: ادبیات و عملکرد امام خمینی(ره) درباره‌ی استحکام ساخت درونی چه بود؟

بحث درباره‌ى این حرکت عظیم امام که عزت ملى را در کشور ما و ملت ما زنده کرد، یک بحث متکى به واقعیات جامعه است؛ یک بحث صرفاً ذهنى نیست. عزت یعنى چه؟ عزت به معناى ساخت مستحکم درونى یک فرد یا یک جامعه است که او را در مقابله‌ى با دشمن، در مقابله‌ى با موانع، داراى اقتدار میکند و بر چالشها غلبه میبخشد...

کارهاى بزرگى که همه میگفتند نشدنى است، با طلوع امام، این کارها شدنى شد؛ همه‌ى سدهائى که گفته میشد شکستنى نیست، با حضور امام، این سدها شکستنى شد. او علاوه بر اینکه خود، مظهر عزت نفس و اقتدار معنوى بود، روح عزت را در ملت هم زنده کرد...

همت امام - که رهبر این انقلاب و زمامدار این انقلاب و پیشواى این انقلاب بود - بر این گماشته شد که روح عزت ملى را در این مردم احیاء کند؛ عزت آنها را به آنها برگرداند. امام بزرگوار فرهنگ «ما میتوانیم» را به دهان مردم انداخت و در دل آنها جایگزین کرد؛ این همان فرهنگ قرآنى است که فرمود:«و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین». خود ایمان به معناى علو است. ایمان وسیله‌ى علو مادى است، اما فقط این نیست؛ نفس ایمان علوآور است، عزت‌آور است، یک ملت را رشد میدهد. خود امام جلو افتاد، رهبرى کرد، آن وقت انگیزه‌ها در مردم بیدار شد، همتها در مردم بیدار شد، استعدادها جوشیدن گرفت؛ و عمل مردم، حضور مردم در صحنه، زمینه‌ى جلب رحمت الهى شد...

وقتى ادبیات انقلابى امام را ملاحظه میکنید، مى‌بینید تکیه‌ى اصلى بر روى ساخت درونى ملت است؛ احیاى روح عزت، نه با تفاخر، نه با غرور، نه با به‌خودبستن، بلکه با استحکام ساخت درونى. آنچه که ما باید به آن توجه کنیم، این است که این یک کارِ مقطعى نیست؛ این یک کارِ مستمر است، یک کارِ ادامه‌دار است. ملت باید با عوامل رکود و ایستائى مقابله کند. عواملى وجود دارد که یک انسان پیشرو را، یک ملت پیشرو را متوقف میکند. بعضى از این عوامل در درون خود ماست؛ بعضى از این عوامل، تمهیدات دشمن است. اگر بخواهیم دچار رکود نشویم، دچار ذلت نشویم، دچار عقبگرد نشویم، دچار همان وضعیت دوزخىِ قبل از انقلاب نشویم، باید حرکتمان متوقف نشود. اینجاست که با یک مفهومى به نام «پیشرفت» روبه‌رو میشویم. باید دائم پیشرفت کنیم. این عزت ملى، این استحکام درونى، این ساخت مستحکم، بایستى دائم در حال جلو رفتن باشد و ما را به پیشرفت برساند. 1391/03/14

سوال یازدهم: نسبت حل مشکلات کشور با استحکام ساخت درونی چیست؟

نگاهمان به بیرون نباشد. این، توصیه‌ى ما است؛ این معنایش این نیست که از امکاناتى که در بیرون هست استفاده نکنیم؛ این دو حرف با هم اشتباه نشود. امیدمان را به بیرون از ظرفیّت داخلى کشور ندوزیم. در بیرون از مجموعه‌ى کشور و نظام جمهورى اسلامى، جبهه‌ى بزرگى وجود دارد که با همه‌ى توان از سى و چند سال پیش به این طرف کوشیده نگذارد که این انقلاب ریشه‌دار بشود، نگذارد که این نظام جمهورى اسلامى پایدار بماند، نگذارد که پیشرفت کند، نگذارد که در زمینه‌هاى گوناگون الگو بشود. نمیشود از دشمن و روشهاى خصمانه‌اى که کرده، انتظار دوستى و محبّت و صمیمیّت داشت. نمیگوییم از اینها استفاده نکنید، امّا میگوییم اطمینان نکنید، اعتماد نکنید، چشم به آنجا ندوزید، چشم به داخل بدوزید. در داخل کشور خیلى امکانات وجود دارد که اگر چنانچه نگاه ما - چه در زمینه‌هاى اقتصادى، چه در زمینه‌هاى فرهنگى، چه در زمینه‌هاى گوناگون دیگر - [به آنها باشد و] اگر بتوانیم از این نیروهاى داخلى استفاده کنیم، کلید حلّ مشکلات اینجا است؛ یعنى در درون کشور و امکانات داخلى کشور است که از اینها میشود خردمندانه بهره‌بردارى کرد. اینها باید شناسایى بشوند. 1392/06/06

آنچه که ما احساس میکنیم که براى رفع مشکلات بایدانجام داد - مشکلات هم مال امروز نیست، مشکلات همیشه وجود داشته است، در همه‌ى کشورها هم وجود دارد؛ یعنى اگر کسى تصوّر کند که حالا در فلان کشور پیشرفته، یا فلان کشور اروپایى، یا غربى، یا ثروتمند، یا پرجمعیّت، یا کم‌جمعیّت، مشکلاتى وجود ندارد، خطا است؛ مشکلات همه‌جا هست؛ طبیعت کارِ یک ملّت این است که بالاخره در کار او مشکلاتى وجود دارد، مسئولینش باید آن مشکلات را برطرف بکنند و حرکتشان را ادامه بدهند؛ حالا بعضى میخواهند مشکلات را با کمک دیگران، با تکیه‌ى به دیگران، با رشوه دادن به دیگران، با تذلّل در مقابل دیگران حل کنند؛ بعضى‌ها هم نه، میخواهند مشکلات را با نیروى خودشان، با توان داخلى خودشان حل کنند - اعتقادمان این است که باید به تقویت ساخت درونى نظام اهمّیّت بدهیم؛ این اساس کار است. از درون، خودمان را باید تقویت کنیم. تقویت درونى با اندیشه‌ى کامل، با نگاه عاقلانه و خردمندانه چیزى است ممکن؛ چه به‌وسیله‌ى پیشرفت علمى، چه به‌وسیله‌ى ساخت و مدیریّت درست اقتصادى؛ اینها کارهایى است که به نظر ما ممکن است.

خب، امروز شما ملاحظه کنید، وقتى روى نفتِ ما فشار مى‌آورند، ما دچار مشکل میشویم، این ناشى از چیست؟ ناشى از این است که ما تکیه‌مان را به نفت از بعد از دوره‌ى جنگ و پایان جنگ تا امروز، نتوانستیم کم کنیم، اگر ما تکیه‌مان را به نفت کم میکردیم، فشار بر روى نفت این‌قدر براى ما سخت تمام نمیشد. بنابراین به خودمان بایستى مراجعه کنیم، از خودمان بایستى بخواهیم که گره‌ها را با نیروى اراده حل کنیم. 1392/06/14

 

منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی سیدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی