جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۸:۳۶

دردسرهای فیس بوک برای ضد انقلاب +تصاویر

بنظر می رسد فردی توانسته با نفوذ به آیدی یکی از دوستان یکی از عناصر ضد انقلاب، به گفتگو با برخی دوستان وی وارد شود و با انها به چالش بپردازد. از جمله آنها ، مطالبی است که الان در صفحه ی یکی از عناصر ضد انقلاب مشهور بنام ساقی قهرمان و برادر او ، ساسان قهرمان قابل مشاهده است.
کد خبر : ۱۵۹۹۱۳
صراط: یکی از موارد جالبی که الان داشتم نگاه می کردم ، مشکلاتیست که فیسبوک برای خود ضد انقلاب خارج نشین و داخل نشین ایجاد می کند. وقتی همه ی زندگی شان را در محیط فیسبوک آنلاین می کنند ، نتیجه شان دردرسرهای مختلفی است که برایشان پیش می آید.



بنظر می رسد فردی توانسته با نفوذ به آیدی یکی از دوستان یکی از عناصر ضد انقلاب، به گفتگو با برخی دوستان وی وارد شود و با انها به چالش بپردازد. از جمله آنها ، مطالبی است که الان در صفحه ی یکی از عناصر ضد انقلاب مشهور بنام ساقی قهرمان و برادر او ، ساسان قهرمان قابل مشاهده است.



بدون توضیح اضافه ، عین متن این گفتگو را با هم می خوانیم :

•    شما چرا از غرب پول می گیرید که علیه ایران کار کنید؟

*
شما خانم ساقی قهرمان هستید؟
شما چرا از غرب پول می گیرید که علیه ایران کار کنید؟

Saghi Ghahraman


*
لبخنـد
معمولا به سئوالهای جدی اینجوری جواب می دین؟
مثلا به خبرنگارا؟
یعنی کلن روش ، سانسور + لبخند؟


Saghi Ghahraman
بله


خب خدا توفیقتون بده چون این روش داره نا کارآمد میشه ها
ماهواره های ایران را قطع کردید ، تو غزه که فلسطین پیروز شد بر اسرائیل که !
بعد حالا یه سئوال. اگه این روش شماست ، چرا این کار رو اگه دیگران انجام بدن ایراد می گیرین ازشون؟
بعد ، شما و داداشتون پول نگرفتین واسه اداره ی مجله ی گذار ؟ همچی مفتی بود قربتا الی ... الی ؟ الی هرکی ؟!
بعدم ، پول از آمریکا نبود ؟
خانه آزادی مال کجاس مگه مال ترکیه است؟
مال اصفهانه ؟
خانم قهرمان اونوخت اگه یکی از نخبگان ایرانی جواب دوستای خبرنگار شما رو ندن ، شما جنجال نمی کنین ؟

لبـخند
یعنی اون مردم حق دارند بدانند ، دروغه بله ؟
خب فقط یه اجازه می خوام بگیرم ازتون برای انتشار این چت.
خب سکوت نشان رضاست . موفق باشین ./
o    27 people   this.
o    
  * تشکر.
o    
  * یعنی میخواهید بگید :
o    
  * اینقدر شما با رسانه های این سمت "بسته" اید
o    
  * که هرچقدر هم چالش ، منطقی و صحیح باشد ، روی شما اثر نمی گذارد.
o    
  * مخصوصا اینکه
o    
  * شما را به شفاف شدن و صداقت وادار نخواهد کرد.
o    
  * بله؟؟
o    
  *
o    
Saghi Ghahraman هول نکن، آروم آروم بنویس
o    
  * هول نیست. جدا جدا نوشتم بهتر خوانده شود. خطای تایپی هم طبیعی است.
o    
  * خب ، یعنی شما به هر حرفی پاسخ می دهید ، جز حرف "اصلی" . بله ؟
o    
  * و الان ، دوباره ، یک "حرف اصلی" مطرح شد و طبعا ، مستحق سانسور. بله ؟

 

میان نوشت : گفتگو طولانی است و مابقی را در ادامه مطلب قرار داده ام . ضمنا: بنظر می رسد هکر هم ، بسیجی و حزب اللهی است. بواسطه ی مطالبی که نوشته دستش درد نکنه ، اما در مورد هک کردن پروفایل این عناصر ، نظری ندارم .

Peyman Zal بعضی وقتها آدم تحت فشار به تخیلاتش پناه می برد
o    
Mohammad Rafiei Shift + Enter = خط بای خط
o    
  * خب ، یعنی اگر شما از چیزهایی که در اینترنت آشکار هست ، به عنوان تخیلات نام ببره ، به افکارش چه عنوانی میشه داد؟
o    
  * خب اگر بخواهم هر فید رو توی یک خط بگذارم ، چی؟
o    
  * و اگه هنوز خانم قهرمان رو به پاسخگویی دعوت کنم چی؟
o    
  * بعد ، آقای پیمان زال اگر این فشار سنج شما را تخیلـی فرض نکنیم ، می شود بفرمایید کجا "نصب" شده ؟
o    
  * سه بار ویرایش لازم شد. جالب بود
o    
  * اما جواب داده نمی شود.
o    

 

  * در حالیکه در ، فیس بوک ، قطب آزادی بیان غربی ! قرار داریم و ، با کسانی حرف می زنیم که ، خود را محور آزادی بیان در خصوصا ایران می دانند !
o    
  * خانم ساقی قهرمان و آقای ساسان قهرمان ، از گردانندگان پایگاه اینترنتی گذار هستند.
o    
  * که متعلق به بنیاد آمریکایی فریدام هاوس متعلق به ثروتمند صهیونیست آقای جورج سوروس است و در چهارچوب منافع قوای حاکم در ایالات متحده ، براندازی کودتایی رنگین در کشورهای مختلف را تعقیب می کند.
o    
Mohammad Rafiei در مورد گذار توضیح بده . منتها پشت سر هم و تو یه کامنت ببینیم داستان چیه !؟
o    
  * سایت اینترنتی گذار ، در قالب پروژه مدیا دایورسیتی فور ایران ، مثلا در هلند و با بودجه هلندی راه اندازی شد.
o    
  * طرح از بنیاد فریدام هاوس آمد و مثلا توسط هیئت ناظر بر بودجه ی هلندی ! ، طرح قبول شد
o    
  * حالا فریدام هاوس کارفرما و خانم قهرمان و برادرش مدتی کارمند این نشریه اینترنتی بودند.
o    
  * آقای زال چیزی جز توهم و تخیل ندارند. چیکارش کنیم خب ؟
o    
Mohammad Rafiei این سایت چی مینویسه ؟
o    
  * http://www.gozaar.org/english/
 
A Forum on Human Rights and Democracy in Iran - Gozaar
www.gozaar.org
Enter here some meta description
o    
  * مباحث سیاسی در پوشش حقوق بشر غربی
o    
  * http://www.gozaar.org/themes/eng/img/header_bg.jpg
 
http://www.gozaar.org/themes/eng/img/header_bg.jpg
www.gozaar.org
o    
Mohammad Rafiei شما برای کجا کار میکنی ؟
o    
  * به لوگوی گذار نگاه کنید. کلا بر گرفته از لوگوی فریدام هاوس آقای جورج سوروس است.
o    
  * برای خدا.
o    
  * و رابطش به سئوالم ؟
o    
  * Gozaar, Freedom House

1301 Connecticut Ave., NW, Fl. 6

Washington, DC 20036 USA

phone: (+1) 202-296-5101
o    
  * http://www.gozaar.org/themes/eng/img/fh_logo.gif
 
http://www.gozaar.org/themes/eng/img/fh_logo.gif
www.gozaar.org
o    
Mohammad Rafiei خب یه جایی هم به خدا بگو باز کنه خانم قهرمان بیاد اونجا بنویسه با پیشنهاد لیونل مسی البته
o    
  * Sasan Ghahreman is an Iranian-Canadian novelist, poet, director, and journalist. He has studied performing arts at the University of Tehran and English literature and sociology at York University in Toronto, Canada. While in Iran, Ghahreman worked as an actor and director with cultural organizations such as Khaneh’ye Farhang, Kargah’e Namayesh, and Iran Radio and Television. Because of his political affiliations and activities, he was forced to flee Iran in 1983, immigrating to Canada a year later. Ghahreman has published seven books, including three novels, three poetry anthologies, and a collection of analytical articles. His first novel, Gosal, was published while Ghahreman was in exile and received critical acclaim as the first Persian novel to examine the social and cultural obstacles faced by Iranian immigrants living abroad. Ghahreman is the founder and director of Afra Publishing, the first and only Persian-language publishing house in Canada. He has also helped found the Iranian Writers’ Association in Canada and has served as an alternate board member of the Iranian Writers’ Association in Exile. Ghahreman has also published three issues of Sepidar, a Persian-English cultural magazine. His work is published in Shahrvand, Culture & Literature, Ghalamrow and various other Iranian online publications.
o    
  * خب فعلا شیطان داره برای خانم قهرمان کار می کنه . بنظر من که اشکالی نداره . اما به شرط صداقت و شفافیت. نه سانسور و سکوت !
o    
  * علنی کار کنیم خوبه ها .



Mohammad Rafiei بالاخره نفهمیدم خانم قهرمان برای شیطان بزرگ کار میکنه یا شیطان بزرگ برای خانم قهرمان ؟؟
o    
  * نمی دونم چرا نفهمیدید . همه ی روابط در دنیا دو سویه است. خانم قهرمان به آمریکا سرویس می دهند و امکانات سرویس دهی را از خود آمریکا می گیرند.
o    
  * میگم راستی ، علت چیه که خانم قهرمان که چراغ چت ایشون روشنه ، شما رو به نمایندگی برای پاسخگویی انتخاب کرده /:)
o    
  * http://www.freedomhouse.org/article/george-soros-kori-annan-alejandro-toledo-address-international-democracy-conference?page=70&release=81
George Soros, Kori Annan, Alejandro Toledo To Address International Democracy Conference | Freedom H
www.freedomhouse.org
Over 50 major world leaders and thinkers, including philanthropist George Soros,
UN Secretary General Kofi Annan and US Secretary of State Madeleine Albright, will address an audience of 300 civil society leaders from over 80 countries at the World Forum on Democracy in Warsaw, Poland from June 25th...
o    
Mohammad Rafiei میشه شماره حساب خانم قهرمان و اون بانکهای مرتبط باهاشون رو جهت شفاف سازی بدید ؟
o    
  * همچنین نفهمیدیم چرا نه شما و نه خانم قهرمان ، به همه ی مباحث "حاشیه" ای می پردازید ، جز "سئوال اصلی" ؟
o    
Mohammad Rafiei من سوالات خودمو میپرسم . ضمن اینکه این چت نیست استاااد ! این یه پسته و اینا کامنته . واسه همین من گفتم شیفت رو با کلید اینتر بگیرید
o    
  * نیازی نیست. برای اثبات یک موضوع یک دلیل "صحیح " کافی است. دلائل رو اینجا ذکر کردم. مگر اینکه شما بخواهید بگید که این کارها با انرژی کیهانی صورت گرفته و قربتا الی... نمی دونم قربتا الی کی ؟ بعد ، آمریکا هم مخلص خانم قهرمان بوده ایشان را دوست داشته امکانات را مخلصانه در اختیار ایشان قرارداده و ثروتمند میلیاردر صهیونیست آقای جورج سوروس هم اینجا هیچ نقشی ندارند و کلا پروژه ها را همه را رایگان انجام می دهند.
o    
  * بعد ، دوستان شماها ادعای ازادی اطلاعات و شفافیت دارید شدیدا. شماها چرا حسابهای خود را منتشر نمی کنید تا ردیه ای باشد بر اسناد بنده ؟
o    
Mohammad Rafiei خانم قهرمان یه شاعر خوبه و شعرهاشو دوست دارم . من خیلی برام عجیب بود این مدعای شما . گفتم بپرسم . روشنم کنید ...
o    



  * کارکرد مطلب ما حالت چت دارد.
o    
  * بعد ، شما سئوالات خودتون رو جدا بپرسید. ما که البته همینجا هم در خدمتیم
o    
  * حالا از شما سئوال دارم که چرا سئوال من پرسیده نمیشه از کسی ؟
o    
  * خب این هم جواب شما. حل شد؟
o    
  * جوابهای من رو کی می ده ؟
o    
Saeid Vafa چقدر خوب بود این ساقی ! چند وقت بود نخندیده بودم ! کلا مریض هستن ملت
o    
  * در مورد شعرهای ایشان که اصولا با بن مایه اروتیک هم نوشته شده و میشن هم بیشتر از اینم نظر نمی دم
o    
Mohammad Rafiei چون تو فیس بوک این سوالات رو به اشتراک میذارن و همه پرسی میشه در موردش . یعنی همه به هر اندازه ی دلخواه حق اظهار نظر دارن . میدونید حق چیه ؟
o    
  * من خیلی خوشحالم بخندید. مخصوصا برای آدمهایی که مدتهاست نخندیده اند خیلی خوبه وادارشون کنیم بخندند. اما اگر این آدمها به حقیقت بخواهند بخندند مشکل روحی و روانی دو چندانی در مورد اونها به چشم می خوره
o    
  * حتما من نمی دونم حق چیه و طبعا به شما حق می دم که به من درس بدید که حق چیه .
o    
Mohammad Rafiei شما که بن مایه های اروتیک رو درک میکنی ، کارکردهای اروتیسم رو در نقد فرهنگ ایران هم درک کن
o    
  * و البته اون کسی که این رو می نویسه معلوم می کنه که منظورش "همه " پرسیه ، یا شخص مشخص پرسی. بعد ، حالا من مشخص کردم که منظورم "همه" پرسی بود یا "خانم قهرمان" پرسی؟
o    
  * نه نمیخام اجازه بدم سئوال اصلی من به این روش گم بشه که چرا خانم قهرمان رسما با دولت آمریکا علیه ایران کار می کنه
o    
Saeid Vafa خانم یکتا آخه اینقدر چیزهایی که به ساقی گفته بودید خنده دار بود که اصلا واقعا به نظرم مسخره است بخوام جواب شون رو بدم و باهات وارد بحث بشم ! نمی دونم چقند وقته ساقی قهرمان رو می شناسی ! من نزدیک هشت ساله که می شناسمش ! هم از دو و هم از نزدیک ! باور کن این چیزهایی که خطاب به ساقی نوشتی اصلا جواب نداره ! فقط می شه خندید !
o    
  * و بعد از 66 کامنت ؛ بیشتر من به سئوالها جواب دادم تا اینکه کسی به من پاسخگو باشد. چرا؟
o    
  * آقای سعید.



o   
  * من چکار کنم که شما به خودت زحمت خوندن عین مطالبی که کلیپ کردم اینجا رو هم ندادی.
o    
  * و وقتی می بینم به جای این کمترین کار ، وارد فاز توهین می شی ، چه تصوری بهم دست می ده؟ بدیهیه : کسی نمیخواد به سئوالها جواب بده .
o    
Mohammad Rafiei شما هر وقت سند اثبات مدعات رو دادی . اونوقت به سوال اصلی پرداخت میشه . این تهمته که شما به زنی که توی کشور خودش نادیده شده ، اتهامی وارد کنی و بگی که مزد بگیره . چند تا کامنت بالا این اتهام رو جمع هم بستی .
o    
  * فکر نمی کنی سند اثبات مدعای من الان اینجا کپی شد ؟
o    
  * الان لینک تمامی مستندات رو نشون ندادم ؟
o    
  * فریدام هاوس آقای سوروس دیده نشد؟
o    
  * گذار پیدا نشد؟
o    
Saeid Vafa برای اینکه سوال تون رو از کس اشتباه پرسیدید و جای اشتباه مطرح کردید ! اون کسی که از خارج پول می گیره که ایران رو آسفالت کنه خانم قهرمان نیست ! کس دیگه است ! من نمی دونم خانم قهرمان از کدوم سازمان ها و ارگان ها پول می گیرن اما دیدم پول هایی که سازمانشون گرفته خرج چی شده ! خرج زندگی معمولی بچه هایی که فشار داخل ایران به مرز فرار کردن از زندگی کشونده شون !
o    
  * حضور آقای ساسان و خانم ساقی قهرمان در گذار انکار شدنی بود؟
o    
  * آهان در مورد سازمان همجنسگرایان بحث بسیار شیرین مفصلی هست که جای خود دارد.
o    
Mohammad Rafiei نه به هیچ وجه . چون اولن من قاضی نیستم . دوم تو هم نیستی . سوم این وبسایت که من بار اوله که میخونمش چجوری بر مراوده ی مالی خانم قهرمان با امریکا دلالت میکنه
o    
  * اما اون چیزهایی رو که شما گفتید نمی دونید رو من به "اطلاع" شما الان رسوندم . ممکنه شما هرگز نخواهید به اینها نگاه کنید. من چه کنم ؟
o    
  * قضاوت نیاز همیشگی هر انسانه و الزاما مربوط به "شغل" قاضی نیست.
o    
Saeid Vafa شما کلا زندگی رو سخت نگیرید ! چای سبز هم بنوشید
o    
  * یه آبدارچی میخوای بگیری برای محل کارت باید به یک قضاوت حداثلی مثبت در موردش برسی
o    
  * این از این.
o    
  * دوم اینکه :
o    
Mohammad Rafiei شما به نظر من اول شیفت و اینتر رو بگیر ( این خیلی مهمه ) و بعد کل صحبتت رو در چند جمله و خلاصه به همراه سند ، غیر از ادرس سایت ، مطرح کن
o    
  * وقتی کسی در سایت متعلق به آقای جورج سوروس کار می کند که رسما و علنا در یک طرح بین المللی ، از یک بودجه دهها میلیون یورویی بهره مند می شود ، باید گفت پولها را کجا می برند ؟ خب به عناصر اجرایی پروژه برای اجرای پروزه می دهند. خانم و آقای قهرمان عناصر اجرایی پروژه هستند.
o    
  * شما با شیف و پرانتز زندگی کن من با مسائل اصلی .
o    
  * چای سبز وقرمز ، زیاد فرقی نداره ولی مهمه پولش از کجا بیاد.
o    
  * شما در مورد طرح مدیا دایورسیتی فور ایران که توسط خانم فرح کریمی نماینده حزب سبز و آقای فرانتز فان بالن نماینده حزب راست پارلمان آلمان مطرح شد و در آن بودجه ای برای دهها پروژه اپوزیسیونی تامین شد کمی سرچ کن
o    
  * الحمد لله اکثر اسنادش روی اینترنت موجوده
o    
Mohammad Rafiei جورج سوروس کیه ؟
o    
Shervin Pahlevanloo malom nist ki hastin va che hoviati darin (  * ) man va kheili az bacheh haie LGBT ta akhare omr madione komak haie bi darighe khanome ghahraman hastim , shoma ke enghadr darin hers mikhorin !! ke jaie tajob dare , mishe az mahiateton begin ? bad nist kami dar morede khanome ghahraman va va khadamateshon bishtar tahghigh konid , ishon hagh daran javabe shoma ro nadan , gozashteh va hale ishon javabe dandan shekani hast vase shoma .
o    
  * مخصوصا اینکه در کنار سایت گذار ، سایتهایی مثل رادیو زمانه ، مجله اینترنتی زیگزاگ ، روز آنلاین ، شهرزاد نیوز و و و هم بیرون اومد.
o    
  * به ! لیلی زنه یا مرد
o    
  * تو اینترنت شروین جان ، هویت سازی ، کاری نداره . هوارهوار تا میشه ساخت.
o    
Saeid Vafa پولش رو خانم قهرمان از سازمان امنیت آمریکا می گیره و با نشریه چراغ هم قصد براندازی و توطئه علیه ایران رو داره ! البته طبق آماری که من دارم خانم قهرمان در ماجرای هولوکاست هم کم بی تقصیر نبودن ! می گن در واقع خانم قهرمان اون کارا رو سازمان دهی کرده بوده اما انداخته گردن هیلتر ! فتنه ی کثیف سبز هم با سازمان دهی خانم قهرمان و سازمان شون شکل گرفته !



o   

  * حقیقت هم ، با رای گیری کیلویی تکلیفش معلوم نمیشه . والا همه ی گفتگوهای منطقی را باید به رای بگذاری.
o    
Saeid Vafa من ممنونم یکتای عزیز که ما رو از جنایات خانم قهرمان آگاه می کنی !
o    
  * علاوه بر آنکه در مورد سازمان همجنسگرایان به موقعش مطالب رو عرض می کنم یاداوری می کنم اصولا در مورد مجله اینترنتی گذار حرف می زنم
o    
  * حالا شما تا بخوای عزیزم بیدار شی ساعتها مونده الان به ساعت تهران خیلی اول شبه !
o    
Shervin Pahlevanloo leili ro midonam , vali u ro na
o    
  * هنوز تاریکی فراگیره . وقتی ساقی قهرمان حرفی برای گفتن نداره ، شماها فعلا حرف بزنید.
o    
Mohammad Rafiei پس اهل تهرانی
o    
Mohammad Rafiei ما ستاره های شب ظلمتیم
o    
  * نه اهل نیویورکم ، اهل کاشانم اما ، شهرمن کاشان نیست
o    
Shervin Pahlevanloo inja turkey hastesh , ma ham khob khanome ghahraman ro mishnasim , shoma hers nakhor
o    
  * فکر می کنم این که من اهل کجام و شما بچه کجایی ، ربطی به سئوالی که ساقی قهرمان قدرت پاسخگویی به اون رو نداره ، نداره .
o    
  * والا حرص خوردن کجا بود ؟ فعلا که فکر کنم از حضور بنده این زیر ، دیگرانی حرص بخورن که همینجا ازشون عذر میخام
o    
  * بله کایسری تشریف دارین
o    
  * ؟
o    
Mohammad Rafiei نگفتی جورج سوروس کیه ؟
o    
  * از همونجا از خانم قهرمان بپرسین که چرا جواب سئوالات من رو نمیده
o    
Shervin Pahlevanloo javabeto bala gerefti
o    
Saeid Vafa واقعا خانم قهرمان چه دفاعی داره ؟ دستش تا کجا توی خون جوون های این مملکت آلوده است ! اصلا نمی تونه چیزی بگه ! جنگ هشت ساله فقط یکی از جنایت های ساقی هست که با همکاری سازمان های اطلاعاتی غربی علیه ما ترتیبش داد !
o    
  * بد نیست این سئوال که جورج سوروس کیه رو از خانم قهرمان هم بپرسین حتما راهنمایی تون می کنن با توجه به اینکه تو نشریه ی ایشون کار کردن
o    
  * https://www.facebook.com/georgesoros.osf?ref=ts&fref=ts
 
George Soros
Soros was born in Budapest, Hungary to a nonobservant Jewish family. His mother
Elizabeth (also known as Erzsebet) came from a family that owned a thriving silk shop. His father Tivadar (also known as Teodoro) was a lawyer[10] and had been a prisoner of war during and after World War I until he esca...
Page: 5,101   this
o    
Mohammad Rafiei چقدر شبیه دریداست
o    
Saeid Vafa جورج سوروس همونیه که خاتمی هم باش عکس یادگاری داشت ؟! بیا من که گفتم خانم یکتا ! ساقی و سران فتنه دستشون توی یه کاسه است ! دارن برندازی نرم می کنن ! صدام نتونست ! حالا دست به دامن ساقی قهرمان شده غرب
o    
Shervin Pahlevanloo ino begin az in harfa va bi hoviat bodaneton che sodi mibarin
o    
  * لا اقل من ، می تونم گواهی بدم و ثابت کنم هرکس بگه که خانم قهرمان و دوستانشون در طول جنگ8 ساله کوچکترین کمکی به مردم ایران در دفاع علیه آمریکا و صدام و صهیونیزم کردن ، دروغ میگه و تهمت می زنه خیالتون راحت!
  • Edited •   • 1
o    
Saeid Vafa بابا بی خیال ولمون کن نصف شبی ! برو چایی سبزت رو بخور اینقدر خودت رو خسته نکن دوست گلم ! اینجا با این حرف ها آبی گرم نمی شه ! برو یه جای دیگه
o    
  * بعله اتفاقا دارین می رسین به ارتباط خانم قهرمان و اپوزیسیون داخلی ایران که از قضا با ایشون مصاحبه هم چاپ کردن :))
o    
  * البته چایی سبز رو شما تعارف زدیا یادت رفت :))
o    
  * سود ؟
o    
  * پرسیدن و جواب گرفتن ارزش ندارد ؟
o    
  * دیدین سئوالها جا را تنگ کرده ؟
o    
  * جورج سوروس کیست؟ اهداف و اقدامات بنیاد او چیست؟



- جورج سوروس یکی از سرمایه داران بزرگ آمریکایی است که بعضاً در رسانه های آمریکا از وی بعنوان فرد نیکوکار و خیر آمریکایی یاد می شود و خود را پیرو فیلسوف مشهور «کارل پوپر» می داند.

- از سوروس در تحلیل ها و مقالات رسانه های خارجی غالباً بعنوان «سرمایه دار بزرگ آمریکایی و یکی از معماران اصلی انقلاب مخملین» نام برده می شود.
o    
  * - سوروس بخش زیادی از سرمایه خود رابه کار تحقیق در کشورهای مختلف جهان تخصیص داده و به همین منظور موسسه های تحقیقاتی زیادی را دایر نموده بطوریکه شبکه سازمانهای سوروس در سراسر جهان و به خصوص در اروپا و جمهوریهای شوروی سابق ایجاد شده است.

- فعالیت های سوروس با هدف ایجاد زیربنای اجتماعی و سیاسی (جامعه باز) 1 صورت می گیرد، غالباً نیز معتقدند هدف از طرحهای خیریه (!) سوروس نه حمایت از علم و آموزش بلکه ایجاد تغییرات تمدنی در کشورها می باشد.
o    
Mohammad Rafiei من گیج شدم ، جنگ ایران و عراق با دفاع از موضع همجنسگراها و حقوق بشر چه ارتباطی داره ؟؟
o    
  * - هدف نهایی سوروس تشکیل ائتلاف جوامع باز است تا وظایف سازمان ملل را به خود اختصاص دهند. وی معتقد است سازمان ملل متحد سازمانی نیست که در تشویق جامعه باز موفق باشد.
o    
  * از شما این رو بپرسیم که مطرح کردین یا من ؟
o    
  * وقتی میخاین ربط بدین ، جواب دادم ناراحت میشین ؟
o    
  * - سوروس با انتقاد از بوروکراسی دولتی، ترجیح می دهد تا جای ممکن کمک های خود را مستقیماً در اختیار نیازمندان (!) قرار دهد.



- بر مبنای ادعای رسانه های آمریکایی، جورج سوروس در سال های اخیر مبلغ 4 میلیارد و 600 میلیون دلار آمریکا در ایالات متحده و دیگر کشورهای جهان برای امور خیریه (!) اهدا کرده است.
o    
  * تامین مالی و سرمایه گذاری هنگفت سوروس در کشورهای مختلف بر روی محورهای زیر صورت گرفته است:



¤ ایجاد شبکه اطلاع رسانی و تاسیس فرستنده های رادیویی و تلویزیونی علیه کشورها.



¤ ایجاد سیستم آموزشی مورد نظر.



¤ حمایت از روزنامه ها و تلویزیون.



¤ توسعه فرهنگ (فرهنگ سازی).



¤ تاسیس انجمن وکلای مدافع در کشورها.



¤ برگزاری کنفرانس منطقه ای در خصوص زنان با دعوت از نمایندگان سازمانهای بین المللی و غیردولتی محلی.



¤ حمایت از مطبوعات آزاد.



¤ حمایت از برنامه دموکراسی و رسانه ها.



¤ حمایت از پروژه تکثیر دموکراتیک رسانه ای.



¤ حمایت از مطبوعات قومی و محلی.



¤ حمایت از اپوزیسیون داخل و خارج.



¤ راه اندازی و حمایت از فعالیت سایت اینترنتی خبرگزاری در کشورها. (مثلاً سایت ورارود در تاجیکستان)



¤ و...
o    
Farrokh Nikmaram یعنی فقط من فکر می کنم توجه دادن به این خانم (یا آقا!) کار بدیه؟ و آیا فقط منم که این مسخره بازی ها براش کهنه شده؟ مگه وقتتون رو از سر راه آوردین که به یه همچین حرفای گشادی جواب میدین؟ این حد اقل برای کسایی مثل من جدید نیست، ما تو بازجویی ها هم کم نشنیدیم از این دوستان...
o    
  * پدر انقلاب مخملی کیست؟
احزاب و تشکل ها - جورج سوروس به عنوان پدر انقلاب‌های رنگی شناخته می‌شود.
o    
Mohammad Rafiei خانم قهرمان به دلار 3000 تومن حقوق میده یا 1200 تومن ؟
o    
  * کاری نداره . یه جستجو کن ببین کدامش ساختگیه
o    
  * فک کنم به خود دلار.
o    
  * جرج سوروس متولد 12 اوت 1930 ، دلال ارز، سرمایه گذار در بازار سهام، تاجر و فعال سیاسی آمریکایی است. سوروس رئیس هیئت مدیره بنیاد سوروس و مؤسسه جامعه باز و همچنین عضو سابق هیئت مدیره شورای روابط خارجی آمریکاست . مجله فوبرز، جرج سوروس را با ثروت خالص 11 میلیارد دلار به عنوان نفر بیست و نهم فهرست ثروتمندترین افرا د جهان رده بندی نموده است . او همچنین یکی از سه بنیانگذار اصلی مرکز پیشرفت آمریکا و عضو هیئت امنای آن است . سوروس معتقد است نقش او در سازماندهی انقلاب گل سرخ در گرجستان بزرگ نمایی شده است . در ایالات متحده آمریکا او را به خاطر تلاش ناموفقش پس از اختصاص مقادیر عظیم پول در مبارزات انتخاباتی سال 2004 علیه جورج بوش، می شناسند. او در سال 1930 در بوداپست متولد شد . در سال 1947 ،پس از روی کار آمدن کمونیست ها زادگاه خود را به مقصد انگلستان ترک کرد . او در سال 1952 از مدرسه اقتصادی لندن فارغ التحصیل شد . در این دانشگاه او با کارل پوپر آشنا شد و به شدت تحت تأثیر افکار او قرار گرفت . نام بنیاد سوروس (خانه آزادی ) برگرفته از کتاب کارل پوپر به نام جامعه باز و دشمنانش است . او در سال 1965 به آمریکا مهاجرت کرد و به فعالیت های مالی و سیاسی خود در آنجا ادامه داد . در شرایط فعلی نام جورج سوروس و بنیادش «جامعه باز» با انقلاب رنگی گره خورده است . در کشور ما هم خصوصاً بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم نام جورج سوروس در رسانه های دیداری، شنیداری و نوشتاری بسیار گفته، شنیده و نوشته شده است . به هرحال نقش جورج سوروس به عنوان یکی از تئوری پردازان و کمک کنندگان به پروژه انقلاب رنگی چه در ایران و چه در جاهای دیگر غیرقابل انکار است.
o    
  * آنچه با عنوان «انقلاب مخملی» شهرت یافت اولین بار در دوره ۶ هفته‌ای ۱۷ نوامبر تا ۲۹ دسامبر ۱۹۸۹ در چکسلواکی آغاز شود و با وقوع تحولات مشابهی به شکل زنجیره‌ای در صربستان (دو مرحله ۱۹۹۷ و ۲۰۰۰)، گرجستان (۲۰۰۳)، اوکراین (۲۰۰۴) و قرقیزستان (۲۰۰۵) ادامه یافت.
o    
  * انقلابهایی که در گرجستان به نام رز سرخ، اوکراین با نام انقلاب نارنجی، قرقیزستان رز زرد معروف شد. حتی برخی رد پای سوروس در آنچه به انقلاب سرو در لبنان نیز مشهور شد را نیز به نام او می‌دانند.

نام «جورج سوروس» بار دیگر و این‌بار در چهارمین جلسه دادگاه وقایع پس از انتخابات برده شد. چهره‌ای که سعید حجاریان در اعترافاتش گفت که «قرار بود از تجربه بنیاد سوروس در جهت انقلاب رنگی استفاده کنیم» و کیان تاجبخش که در جلسه روز سه‌شنبه دادگاه از او به عنوان مشاور سابق بنیاد سوروس نام برده شد با بیان اینکه بنیاد سوروس با همکاری برخی مسئولان وقت-در دوره اصلاحات- آشکارا شروع به فعالیت در ایران کرد گفت که حتی «ملاقات مستقیم خاتمی همراه با ظریف با سوروس در نیویورک در سال ۸۵نشان از یک ارتباط مستمر دارد.»

همین اظهارات بود که واکنش سیدمحمد خاتمی را به دنبال داشت و دفتر خاتمی ادعای ارتباط وی با جرج سوروس را تکذیب کرد.
o    
Mohammad Rafiei فراماسونر هم هست ؟
o    
  * بعله تکذیب که ماشالاااه . مگه الان خانم قهرمان تکذیب نمی کنه ؟
o    
  * مرد 76 ساله مجارستانی‌الاصل را کمتر کسی می‌شناخت، انگار تولد او در بوداپست که از جمله اقمار اروپای شرقی به حساب می‌آمد از او مردی مأخوذ به حیا و سایه‌نشین تربیت کرده بود.

اما شهروند آمریکایی که به طور بین‌المللی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال 2004 آمریکا شناخته شد هر چند نتوانست معادله آن انتخابات را به نفع خود به هم بزند اما گویا با انقلابهایی که در آن سوی دنیا در نزدیکی‌های جایی که 12 آگوست 1930 متولد شده بود به پا کرد شاید خواسته بود قدرت نظر و عملش را به حکومت ایالات متحده نشان دهد.
o    
  * جورج سوروس از زمانی شناخته شد که با مطرح کردن مدل شکوفایی- رکود اطمینانش به شکست جورج دبلیو بوش در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری را نوید داد و مخالفتش با رئیس‌جمهور جنگ‌طلب آمریکا را نشان داد. [1]

جورج سوروس که از ژوئن تا اکتبر 2003 مشغول نوشتن کتاب رؤیای برتری آمریکایی بود پیام اصلی کتابش را اینگونه توصیف کرد: شکست دادن پرزیدنت بوش در انتخابات کافی نیست؛ ما باید دکترین بوش را کنار بگذاریم و بینش روشن‌تری نسبت به نقش آمریکا در جهان را جایگزین آن سازیم. اگر دوران ریاست جمهوری پریزیدنت جورج بوش یک اشتباه فاحش بود، ما باید از آن درس بگیریم. جامعه باز با استفاده روش آزمون و خطا پیشرفت می‌کند. وضعیت ناگواری که از آن رنج می‌بریم باید ما را برای دستیابی به سیاست‌های سازنده‌تر و توأم با همکاری بیشتر هدایت کند. [2]
o    
  * قربانی نازیسم، دشمن کمونیسم
اظهارات ضد و نقیض درباره سوروس اولین مسئله‌ای است که نگاههای تیزبین را به خود مشغول می‌کند. سوروس به عنوان یهودی که دوران جنگ جهانی دوم، زمانی که 13 ساله بوده را تجربه کرده است.

با نگاه به بیوگرافی جورج سوروس در اولین پاراگراف‌ها با برخورد و تقابل او بانازیسم و کمونیسم مواجه می‌شویم و او را قربانی نازیسم و فراری کمونیسم می‌بینیم، آنچه در www. georgesoros. com و soros. org www. مرور می‌شود.
o    
  * بنابر آنچه در دو سایت بالا به آن اشاره شده است سوروس، از چنگ نازی‌ها در بوداپست گریخت و مجارستان کمونیست را در سال 1947 به قصد انگلستان ترک کرد. بنابر آنچه در www. soros. org یکی از بیوگرافی‌های سوروس آمده است، او در انگلستان با کار کردن به عنوان باربر راه‌آهن یا کارگر رستوران مخارج خود را تأمین کرد تا در سال 1952 از دانشگاه اقتصاد در لندن فارغ التحصیل شد.

با دقت در بیوگرافی این جوان مجارستانی نشانی و تابعیت جدید او را که از سال 1956 تغییر کرد را با اندکی جست‌وجو در آمریکا می‌یابیم، وست کستر، نیویورک، آمریکا، آمریکای شمای. [3]

هویت مرد میلیاردر آمریکایی در موطن او جست‌وجو نمی‌شود؛ او هم‌اکنون به عنوان «مدافع نظام و قانون اساسی آمریکا که ضمن دفاع از سرمایه‌داری، برتری جامعه باز را نسبت به سرمایه‌داری نشان می‌دهد شهرت یافته است.» [4]
o    
  * سرمایه‌دار بشر دوست از جمله تعابیری است که درباره او استفاده شده است. فردی که دارایی و ثروت خود ساخته‌اش در 76 سالگی 8/5 میلیارد دلار تخمین زده می‌شود. [5]

او در سال ۱۹۶۵ به آمریکا مهاجرت کرد و مؤسسه مالی بین‌المللی فاند منیجمنت (Fund Management) را بنا نهاد که مؤسسه‌ای خصوصی است و در زمینه سرمایه‌گذاری و مدیریت مالی مشاوره می‌دهد و از آغاز تاکنون، مشاور اصلی کوانتوم فاند (Quantom Fund) بوده که در ۳۰ سال گذشته به طور متوسط سود سالانه‌اش ۳۱ درصد بوده‌است.

جورج سوروس در سال 1973 با تأسیس شرکتی خصوصی فعالیت‌هایش را گسترش داده و به مرور رقم‌های باور نکردنی ثمره سوداگری‌اش شد.
o    
  * روشنفکر یا دلال
دلدادگی سوروس به کارل پوپر در دوران دانشجویی، تمایل او را به اندیشه مرادش در پرتو آنچه از آن تحت عنوان تجربیات سوروس درباره نازیسم و کمونیسم یاد می‌شود دو چندان کرد و ایجاد جامعه باز، آن چیزی بود که سوروس با نتیجه‌گیری از آرای پوپر خود را مجری آن دانست.

او در گذر و توضیح رابطه بین ذهنیت و واقعیت دریافت که استعدادش در سوداگری بیش از فلسفه است و لذا اندیشه جامعه باز یوپر را به خدمت اندیشه سوداگرانه‌ خود در آورد.

آشنایی سوروس با اندیشه‌های پوپر در مدرسه (دانشکده) اقتصادی لندن هویت او را شکل داد، هر چند او به عنوان فیلسوف نتوانست پا جای پای استادش بگذارد اما سعی کرد اندیشه پوپر را عملیاتی کند.

«به گفته یکی از شارحان اندیشه سیاسی پوپر که مدتی نیز دستیارش بود «مردود دانستن دیگر آیینی» یعنی تبعیت از قواعد و قوانینی که خود فرد به آنها نرسیده است»[6] از جمله اولین اصول اندیشه پوپر است. آنچه شاگردش سوروس نیز به آن توجهی ویژه داشته و آن را عملیاتی کرده است. روش‌ومنش سوروس آن زمان خود نمایی می‌کند که او پس از اولین موفقیت‌های مالی ثروتش را در زمینه آنچه بعداً ترویج جامعه باز نام‌نهاد به کار گرفت.
o    
  * در سال 1979، سوروس بخشی از ثروتش را در اختیار دانش‌آموزان سیاه پوستی قرار داد که قصد ورود به دانشگاه در آفریقای جنوبی داشتند، خیلی زود تشکلی در مجارستان به راه انداخت تا حامی فرهنگ و تحصیلات و رسیدن این کشور به دموکراسی باشد، آنچه او در این مرحله در کشورش انجام داد وارد کردن دستگاه فتوکپی به مجارستان بود تا از طریق آن شهروندان و فعالان سیاسی مجارستانی در زمینه پخش و نشر مطالب سانسور شده گام‌های جدیدی بردارند.

در این میان سوروس بخشی از ثروتش را برای جنبش مخفی اتحاد پلاند در چکسلواکی هزینه کرد.

اعطای بورس تحصیلی به دانشجویان اروپایی گام دیگر سوروس بود که البته همزمان با توسعه این پروژها نشست‌هایی را به منظور تبادل نظر و گفت‌وگو میان شبکه‌های به ظاهر غیر منجسم تشکیل می‌داد.

حمایت از برنامه‌های تحصیلی مجازی و کمک 100 میلیون دلاری سوروس از جمله اقدامات اوست که دانشگاه‌های محلی روسیه را به اینترنت متصل کرد.
o    
  * رقم مشخصی از میزان سرمایه‌گذاری سوروس برای فراهم آوردن جامعه باز منتشر نشده است اما آنچه که مشخص است بر اساس رویکرد اقتصادی او باید منافع سرشاری در انتظار باشد که او ثروتش را که منهای همسرش که از او متارکه کرده ارثیه‌ای متعلق به پنج فرزندش است را اینگونه هزینه می‌کند.

وسعت جغرافیایی سرمایه‌گذاری‌های سوروس محدود به اروپا نمی‌شود؛ منابعی که در گزارش‌های پراکنده عملکرد این میلیاردر را منتشر کرده‌اند فعالیت‌های او را با صفت اقدامات انسان دوستانه ملتزم کرد‌ه‌اند.

بر اساس آنچه در سایت اینترنتی جامعه باز open society institute آمده است در پیش گرفتن سیاست‌های مبتنی بر برابری نژادی که از سوی سوروس ابراز شده این امکان را برای او فراهم آورده است که از محدودیت‌های بسیاری دولت‌ها و جوامع بین‌المللی عبور کند.
o    



  * «جورج سوروس شخصیت وموقعیت خاصی دارد. . . وی، تنها یک نویسنده، گزارشگر، تحلیلگر، تحلیلگر اقتصادی یا سیاسی، نظریه‌پرداز یا محقق دانشگاهی و حتی یک فرد جزیی یا حزب‌دار هم نیست، بلکه فردی است که صاحب سرمایه هنگفت، فعال و مؤثر در زمینه کمک‌های خارجی به کشورهای در حال توسعه، مؤسس و تأمین ‌کننده بودجه مؤسسه‌ها و بنیادهای متعدد برای مدیریت و هدایت کمک‌های خارجی در کشورهای کمک گیرنده، معتقد جدی و صاحب نظر نسبت به جامعه باز در کشورهای مختلف. وی خود را در عین حال، عضوی از نظام سرمایه‌داری جهانی و فرآیند جهانی شدن و منتقد ولی صاحب رأی و طرح برای اصلاح آن نظام و این فرآیند می‌شناسد، تا سمت‌گیری تحولات آن را به طرف عدالت اجتماعی و حقوق بشر و دفاع و حمایت از منافع کشورهای توسعه نیافته و گیرنده کمک‌های بین‌المللی، هدایت نماید.»[7]



  * اطلس جغرافیایی سیطره
حضور بنیادها و سازمانهای سوروس در چین در طول دهه 1980 با بورسیه کردن جوانان چینی که علاقه‌مند به اصلاحات بودند انجام شد، حضوری که شاید اثرات آن هم‌اکنون در حال نتیجه دادن باشد. ایجاد سازمانی عریض و طویل در چین که درباره تمدن شهری به پژوهش می‌پردازد همزمان با بورسیه کردن جوانان چینی در دانشگاه بوداپست با هدف پیشرفت‌های اجتماعی سیاسی در چین سیاست بنیادهای سوروس در چین انجام شده است.



کمک 50 میلیون دلاری سوروس در طول جنگ بوسنی به شهروندان سارایوو بخش دیگری از اقدامات این تاجر مجارستانی‌الاصل است که بخشی از آن صرف پروژه آب تصفیه شده در این مناطق شد.

بنابر اسنادی که توسط مؤسسه جامعه باز منتشر شده است اخیراً نیز جورج سوروس 50 میلیون دلار جهت توسعه مناطق روستایی در آفریقا هزینه کرده است.

با نگاهی به گستره جغرافیایی حضور مؤسسات سوروس شاهد عملکرد سیاست‌های او در قالب‌های مختلفی هستیم.
o    
  * OSI
اقدامات گسترده جورج سوروس از جنوب شرق آسیا، خاورمیانه، آفریقا و اروپای شرقی واروپای مرکزی نیازمند سازماندهی بین‌المللی بود که اودر سال 1993 با تأسیس OSI یا open society institute که شبکه بین‌المللی است ساختارهای فعالیتش را علنی کرد و در اروپای شرقی، مرکزی و کشورهای عضو جماهیر شوروی سعی در حمایت از رشد دموکراسی کرد.

شبکه بین‌المللی سوروس بنابر مستنداتی که در www.soros.org منتشر شده است هم‌اکنون در 60 کشور از جمله در خاورمیانه، آسیای مرکزی، آفریقا و آمریکای لاتین توانسته است باعث ایجاد و سازمان یافتن آنچه جامعه باز می‌نامند شود.

این شبکه گسترده در زمینه‌های مختلف به فعالیت می‌پردازند که از آن جمله می‌توان به برنامه‌های تهیه دارو و مقابله با بیماری‌هایی مانند سل و ایدز، کمک به آزادی زندانیان در کشورهای مختلف که نمونه بارز آن در نیجریه برای آزادی زندانیان مالی انجام شد، ایجاد و حمایت از مطبوعات و ارتقای آزادی‌ بیان، ارائه مشاوره‌های اقتصاد و مالی به کشورهای مختلف اشاره کرد.
Open Society Foundations
www.opensocietyfoundations.org
The Open Society Foundations work to build vibrant and tolerant democracies whose governments are accountable to their citizens.
o    
  * تجارت فیلسوف
اما میلیاردر یهودی که بنابر گزارشهای منتشر شده نزدیک به 400 میلیون دلار برای حمایت از طرح‌هایی در زمینه تحصیلی، سلامت عمومی، توسعه شهرنشینی هزینه کرده است چرا اینگونه سوداگری می‌کند، آیا او فردی خیر و به دنبال منفعت عموم ساکنان کره زمین است؟

با رجوع به علائق و اندیشه‌های بنیادین جورج سوروس که در آرای کارل ریموند پویر متفکر یهودی اتریشی‌الاصلی که بعدها تبعه انگلستان شد ریشه دارد پاسخ سؤالاتی که در خصوص دلایل سرمایه‌گذاری کلان سوروس در اذهان ایجاد می‌شود داده خواهد شد.
o    
  * با دقت نظر در اندیشه‌ سیاسی پوپر در می‌یابیم که وی «پس از نقادی دو فلسفه افلاطون و مارکس و محکوم کردن آنها به دلیل نظریات کل گرایشان و ارائه یک مهندسی یکپارچه و خیالی، یعنی تلاش برای تغییر تمامی جامعه آن گونه که می‌خواهند، به جهت روشی، ‌مهندسی تدریجی را که سازگار با ابطال پذیری است طرح می‌کند. اساس بحث پوپر تأکید بر «سودنگری منفی» است. سودنگری منفی به دنبال کاهش میزان شرور مبتلا به و بدبختیهای آنان است و در مقابل سودنگری کلی قرار دارد.

هدف در سودنگری منفی، به حداکثر رسانیدن لذات و خوشبختی‌ها نیست، بلکه سعی بر اصلاحات و مهندسی تدریجی برای رفع عیوب و نابسامانی‌هاست. پوپر معتقد است ادعای در اختیار داشتن معرفت مطابق بر سعادت عمومی و کلی بشر، از مقوله‌ همان «شبه علم» است که در عمل به بدبختی‌های بسیار منجر می‌شود. مهندسی تدریجی در یک جامعه باز با خصلت نقدپذیری به معنی ارائه نظریه‌های خاص برای مشکلات خاص است، البته نباید فراموش کرد که از نظر پوپر تنها روش‌هایی که مشکل خاص را مورد نظر قرار می‌دهند، از وجه علمی برخوردارند. بدن ترتیب، توجیه پوپر چنین می‌شود: بیشتر برای حذف کردن شرهای مشخص و عینی بکوشید، نه برای تحقق بخشیدن به خبرهای مجرد.»[8]
o    
  * تقابل با شرور، اصلاحات و مهندسی تدریجی بخشی از تئوری است که سوروس از مکتب پوپر فرا‌گرفته است، برای آشنایی بیشتر با روش سوروس - شهروند میلیاردرآمریکایی- باید نگاهی به دیگر آرای پوپر داشت.

«پوپر خود در یکی از مقالاتش فهرستی از بزرگترین شرها را که قابل درمان است را برای مهندسی تدریجی پیشنهاد می‌کند: فقر، بیکاری و بعضی از اشکال مشابه عدم ایمنی، ‌بیماری و رنج، قساوتهای کیفری، بردگی و اشکال دیگر مملوک بودن، تبعیض دینی و نژادی، کمبود فرصت‌های تعلیم و تربیتی، اختلاف شدید طبقاتی و جنگ. پوپر در اواخر عمرش و در ارتباط با اولویت‌های جوامع غربی، ‌به سه موضوع صلح، جلوگیری از انفجار جمعیت و بالاخره آموزش کودکان تأکید می‌کند.»[9]
o    
  * ابزارهای پیشبرد سیاست‌ها
جورج سوروس بر خلاف گذشتگان که در سایه استعمار و امپریالیسم سعی در تسلط مستقیم بر کشورها پیرامونی داشتند، ‌الگوهای قبلی را نفی می‌کند، او بهره‌برداری از کشورهای دیگر یا آنهایی که او برای شکل‌گیری جامعه باز در آنها تلاش می‌کند را در سایه عملکرد مستقیم نیروهای بومی و محلی دنبال می‌کند، در این مسیر به عنوان اولین گام سعی در تربیت واسطه‌های انتقال ایده‌ها و مجریان برنامه‌هایی در جامعه باز مورد نظرش دارد، ‌سوروس قائل به کمک‌های مستقیم و نه با واسطه است و کمک‌های بین‌المللی فعلی را دارای مکانیزمی ناقص می‌داند.
o    
  * دولتمرد بدون دولت
جورج سوروس ضمن برشمردن نقایص و معایب کمک‌‌های بین‌المللی کنونی، ‌عمدتا منافع اعطاکنندگان کمک‌ها را به زبان دریافت‌کنندگان کمک یعنی جهان توسعه نیافته و در حال توسعه می‌داند. وی در فصل هشتم کتاب رؤیای برتری آمریکایی ذیل عنوان کمک‌های بین‌المللی در تجارب شخصی خویش راه کمک‌های سازنده را پیشنهاد می‌کند. وی می‌گوید: «اگر اراده سیاسی لازم برای این کار ممکن و قابل جمع آوری باشد، ‌نواقص کشف شده را می‌توان بر طرف ساخت.

بنیادهای من عموماً توانسته‌اند از این مشکلات اجتناب کنند، چون اداره آنها در دست شهروندان کشورهای کمک گیرنده است که به اندیشه جامعه باز اعتقاد دارند و قلباً به دنبال تأمین منافع کشور خود می‌باشند. این بنیادها نشان داده‌اند که وقتی کمک‌ها در جهت و منافع گیرندگان کمک و نه اعطا کنندگان آن هدایت شوند، به چه نتایج مثبتی می‌‌توان دست یافت.»
o    
Mohammad Rafiei خب تا اینجا که سوروس ضد امریکاییم هست انگار ...
o    
  * سوروس در این باره می‌گوید: یک مقام عالی دولتی در یکی از کشورهای کمک گیرنده مرا «دولتمرد بدون دولت» نامید و من به این عنوان افتخار می‌کنم. او با اشاره به تکیه کلام هنری کسینجر که می‌گفت؛ دولت‌ها به دنبال منافع هستند، نه اصول، اظهار داشت: اما شما به دنبال اصول هستید نه منافع.

سوروس با ذکر این خاطره ادامه می‌دهد، این گفته از آن زمان تاکنون الهام بخش من بوده است. [10]

سوروس می گوید:«من فعالانه در زمینه اعطای کمک به کشورهای نیازمند مشارکت داشته‌ام. این کار را با تقویت افراد ساکن همان کشورها به انجام رسانده‌ام. من بیش از 18 سال است که به این فعالیت مشغولم. من اولین بنیاد ملی را در مجارستان کمونیست در سال 1984 به وجود آوردم و به دنبال آن در حدود 32 کشور، نهادهای ملی تأسیس کردم.
o    
  *

بنیادهای متعلق به من در زمینه‌های نسبتاً گسترده به فعالیت مشغولند و بودجه سالانه آنها به طور متوسط در حدود 450 میلیون دلار در یک دهه گذشته بوده است. با صرف هزینه‌ای بالغ بر 5 میلیارد دلار در طول این سال‌ها، من در خصوص مشکلات موجود در سر راه توزیع کمک‌های خارجی، تجربیات شخصی فراوان دارم اما در عین حال چند نمونه موفقیت آمیز و درخشان را نیز به خاطر می‌آورم.

در مجارستان کمونیستی، بنیاد من مبدل به منبع اصلی دفاع از جامعه باز شد. البته این بنیاد نمی‌تواندمساعی ساقط کردن حکومت کمونیستی در آن کشور باشد - این تحول بیشتر ناشی از رفتار اتحاد شوروی بود - ولی در عین حال به ایجاد دموکراسی در آن کشور کمک کرد. در روسیه بنیاد من بانی اعطای مجموعه‌ای از کمک‌های خارجی بود که واقعاً به دست مردم رسید. موفق‌ترین دستاور ما آن بود که به حدود سی‌و پنج هزار دانشمند برجسته آن کشور کمک کردیم تا دوره افزایش جنون آمیز نرخ تورم را به سلامت پشت سر بگذارند.

بنیادهای من به تغییر دموکراتیک رژیم اسلواکی در سال 1998، کرواسی در 1999، و یوگسلاوی در سال 2000 کمک کردند و جامعه مدنی را وا داشتند که خود را از شر افرادی چون ولادیمیر مسیار (Meciar)، فرانکو توجمان (Tudjman)، و اسلوبودان میلوشویچ خلاص کند.
o    
  * آنچه گفتیم تنها معدودی از نمونه‌ای برجسته بود. کاری که بنیادهای من باید انجام می‌داد عبارت بود از کمک به انتقال جوامع بسته به سوی جوامع باز. همه چیز باید یک جا تغییر می‌کرد. بنیادهای من با انجام اقدامات ابتکاری پرشمار در این وضعیت ایفای نقش کردند و اگر چه نقش هیچ یک را به تنهایی نمی‌توان بسیار درخشان دانست اما آنها در کنار یکدیگر و در مجموع به تحقق هدف بزرگتری کمک کردند: آنها جامعه باز را پایه‌ریزی کردند.

نقشی که این بنیادها داشتند شدیداً وابسته به نوع حکومتی بود که در کشورهای محل فعالیت آنها بر مصدر قدرت قرار داشت. هر جا که این بنیادها قادر به همکاری با دولت بودند، توانستند پیشرفت بیشتری را در مسیر تغییرات منظم به دست آورند. یکی از ارزشمندترین کمک‌هایی که این بنیاد انجام داد عبارت بود از افزایش ظرفیت و توان دولت‌های دموکراتیک تازه روی کار آمده برای جذب کمک‌های خارجی از طریق دادن امکان استخدام کارشناسان به انتخاب خود این دولت‌ها (و ترجیحاٌ افرادی از همان کشور). دولت‌های انتقالی بیش از اندازه، کارشناسان سازمان‌های بین‌المللی را در خود جای داده بودند ولی این کارشناسان به ارباب‌های خود خدمت می‌کردند و دولت‌ها از توان کافی برای نظارت بر فعالیت آنها برخوردار نبودند.
o    
  * اوووه تا دلت بخواد منتقد سیاستهای ناکارآمد !
o    
  * آنچه گفتیم تنها معدودی از نمونه‌ای برجسته بود. کاری که بنیادهای من باید انجام می‌داد عبارت بود از کمک به انتقال جوامع بسته به سوی جوامع باز. همه چیز باید یک جا تغییر می‌کرد. بنیادهای من با انجام اقدامات ابتکاری پرشمار در این وضعیت ایفای نقش کردند و اگر چه نقش هیچ یک را به تنهایی نمی‌توان بسیار درخشان دانست اما آنها در کنار یکدیگر و در مجموع به تحقق هدف بزرگتری کمک کردند: آنها جامعه باز را پایه‌ریزی کردند.

نقشی که این بنیادها داشتند شدیداً وابسته به نوع حکومتی بود که در کشورهای محل فعالیت آنها بر مصدر قدرت قرار داشت. هر جا که این بنیادها قادر به همکاری با دولت بودند، توانستند پیشرفت بیشتری را در مسیر تغییرات منظم به دست آورند. یکی از ارزشمندترین کمک‌هایی که این بنیاد انجام داد عبارت بود از افزایش ظرفیت و توان دولت‌های دموکراتیک تازه روی کار آمده برای جذب کمک‌های خارجی از طریق دادن امکان استخدام کارشناسان به انتخاب خود این دولت‌ها (و ترجیحاٌ افرادی از همان کشور). دولت‌های انتقالی بیش از اندازه، کارشناسان سازمان‌های بین‌المللی را در خود جای داده بودند ولی این کارشناسان به ارباب‌های خود خدمت می‌کردند و دولت‌ها از توان کافی برای نظارت بر فعالیت آنها برخوردار نبودند.
o    
  * در مقابل، هرگاه که دولت با فعالیت بنیاد مورد نظر مخالفت داشته، این بنیادها حتی توانسته‌اند نقش مهمتری را ایفا کنند، آنها موفق شدند مشعل آزادی و اندیشه جامعه باز را روشن و زنده نگاه دارند.

علاوه بر سازمان‌های ملی، بنیادی متعلق به من مجری تعداد برنامه‌های شبکه‌ای در زمینه مسایل خاص همچون آموزش، رسانه‌ها، بهداشت، اطلاعات، فرهنگ، نظام قضایی، توسعه فعالیت‌های تجاری کوچک و متوسط و امثال آن هستند. این برنامه‌ها از طریق بنیادهای ملی به مرحله اجرا درمی آیند ولی بنیادهای ملی آزاد هستند در خصوص مشارکت در برنامه‌های مزبور تصمیم بگیرند؛ اگر آنها تصمیم به مشارکت بگیرند، تملک برنامه مورد نظر از آن آنها خواهد شد. تعامل میان بنیادهای ملی و برنامه‌های شبکه‌ای موجب پیدایش ماتریسی شده که دانش محلی را با کارشناسی حرفه‌ای ترکیب می‌کند. این ماتریس باز و نامحدود است.»
o    
  * تازه خانوم قهرمانم بعید نیست ژست ضد آمریکایی و یحتمل ضد اسرائیلی هم ( خدا نکنه زبونم لال !!! ) بگیرن
o    
  * جورج سوروس در تشریح عملکرد بنیادهایش قابلیت انعطاف و فعالیت در شرایط مختلف را تشریح می‌کند آنچه او در توضیحش تأکید می‌کند: «بنیادهای ملی از این اختیار برخوردارند که خارج از چارچوب برنامه‌های شبکه‌ای به فعالیت بپردازند، آنها این کار را در رابطه با حمایت از جامعه و فرهنگ مدنی انجام می‌دهند. برنامه‌های شبکه‌ای همچنین می‌تواند از طریق نهادهای محلی به غیر از بنیادهای ملی به مرحله اجرا درآید؛ معمولاً در فعالیت‌های مربوط به حمایت از حقوق بشر و رسانه‌های آزاد، از این شیوه استفاده به عمل می‌آید.
o    
Mohammad Rafiei یه دقه کامنت نذار دارم میخونم ...
o    
  * استقاده از همان روش‌ها و معیارهای معمول در فعالیت‌های عمومی برای فعالیت‌های خصوصی کار درستی نیست. با این حال، من اعتقاد دارم که این تجارب در زمینه کمک‌های خارجی با سیاست‌هایی که جامعه بین‌المللی باید اتخاذ نماید ارتباط مستقیم دارد. من از روزی که شبکه بنیادهای خود را تأسیس کردم همواره از این موضع دفاع نموده‌ام. در سال‌های اولیه، موفقیت چشمگیری در زمینه اثرگذاری بر سیاست‌ها به دست آوردم. من چندین برنامه ابتکاری سیاسی را به جریان انداختم اما هیچ یک با گوش شنوا مواجه نشد.

به عنوان مثال، در سال 1992 پیشنهاد کردم که صندوق بین‌المللی پول باید یک برنامه 10 میلیارد دلاری را برای پرداخت مزایای تأمین اجتماعی و بیکاری در روسیه به تصویب برساند. همان پولی که برای ایجاد موازنه پرداخت و حمایت از بودجه روسیه به آن کشور پرداخت شد می‌توانست برای تأمین هزینه‌های یک چتر ایمنی اجتماعی نیز مورد استفاده قرار گیرد. اگر این کار صورت می‌گرفت، پول اختصاص یافته می‌توانست به جای ناپدید شدن، به صورت گسترده در بین مردم توزیع شود و مردم روسیه می‌توانستند بدین ترتیب، نمونه محسوسی از کمک‌های بین‌المللی را مشاهده کنند. من برای آن که اثبات کنم ایجاد یک چتر حمایت اجتماعی امکان‌پذیر است، «برنامه کمک‌های اولیه» برای دانشمندان روسیه را به اجرا درآوردم. پیشنهاد من از سوی صندق بین‌المللی پول جدی گرفته نشد، اما بنیاد بین‌المللی علوم توانست به موفقیت خیره کننده‌ای دست پیدا کند. این بنیاد حدود سی و پنج نفر از دانشمندان برجسته شوروی سابق را بر اساس یک سری معیارهای شایستگی کاملاً شفاف برگزید.
o    
  * باش.
o    
  * این دانشمندان هر کدام پانصد دلار پول دریافت کردند که برای تأمین هزینه زندگی آنها به مدت یک سال کافی بود و بدین ترتیب از آسیب تورم شدید در امان ماندند. شاید این تنها موردی بود که کمک‌های خارجی مستقیماً به دست دریافت‌کنندگان نهایی آن داده شد. این دریافت‌کنندگان کمک - و کل جامعه روسیه - هرگز این جریان را فراموش نخواهند کرد. این موفقیت، در مقیاس کوچک ثابت کرد که چه کارهایی را می‌توان در مقیاس بزرگ به انجام رساند. تصور کنید که اگر همه مقرری بگیران شوروی سابق موفق به دریافت مقرری‌های خود می‌شدند و به بیکاران نیز مزایای دوران بیکاری تعلق می‌گرفت چه می‌شد. من بر این باورم که در چنین صورتی، توسعه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی روسیه و دیگر کشورهای استقلال یافته از شوروی مسیری کاملاً متفاوت پیدا می‌کرد.
  •  
o    
  * پس از گذشت چند سال، بنیادهای متعلق به من شهرت خوبی را در زمینه اجرای عملیات مؤثر به دست آوردند و دیگران هم به تقلید و پیروی از نگرش ما پرداختند. توانایی ما برای اثرگذاری بر سیاست‌ها به تدریج افزایش پیدا کرده است. در سال 2002، بنیادهای من، در کنار دیگر سازمان‌های غیردولتی (NGO)‌ها، فعالیت‌های موسوم به «آنچه را پرداخت می‌کنید منتشر سازید» را آغاز کردند. هدف از مجموعه این فعالیت‌ها عبارت بود از وادار ساختن شرکت‌های معدنی و نفتی به افشای پرداخت‌های خود به کشورهای در حال توسعه و موجب گردید که دولت بریتانیا برنامه موسوم به «ابتکار شفافیت در صنایع استخراجی» را به جریان بیندازد. ما بر دولت آمریکا نیز تأثیرگذار بودیم و باعث شدیم که روی مبارزه با ایدز و حساب موسوم به «چالش‌های هزاره» سرمایه‌گذاری کند. به علاوه، ما در چندین مسئله ویژه در بالکان، قفقاز، مولداوی، آسیای مرکزی و آفریقای جنوبی و غربی درگیر شدیم. ما همچنین با کمک بانک جهانی توانستیم نه کشور اروپای شرقی و اتحادیه اروپا را تشویق به تدوین یک برنامه ده ساله برای جذب جمعیت کولی‌های منطقه نماییم. کولی‌ها بزرگترین گروه جمعیت مجرم اروپا را تشکیل می‌دهند.

به دست آوردن نتایج کلی درباره بهترین روش‌های ارائه کمک‌های بین‌المللی با توجه به فعالیت‌های بنیادهای متعلق به من دشوار است، چون این شبکه حاصل طراحی آگاهانه نبود. شبکه بنیادهای متعلق به من به صورت اتفاقی و با استفاده از فرصت‌های موجود شکل گرفت.
o    
  * سال‌های 1987 و 1992 برای اتحاد شوروی سابق یک دوران انقلابی به شمار می‌رفت. من در آن زمان خود را در موقعیتی منحصربه فرد یافتم، من فرایندهای انقلابی را به خوبی درک می‌نمودم. به مفهوم جامعه باز قویاً احساس تعهد می‌کردم و منابع مالی قابل توجهی نیز در اختیار داشتم. بسیاری از افراد یک یا دو مورد از ویژگی‌ها را داشتند، اما هیچ کس از این سه ویژگی با هم برخوردار نبود. من نمی‌توانستم اجازه دهم فرصتی که در تمام عمر شاید یک بار نصیب فرد بشود از دست برود. میزان سرمایه‌گذاری من در این زمینه از 3 میلیون دلار در سال 1987 به بیش از 300 میلیون دلار در سال 1992 افزایش پیدا کرد. این کار به صورت منظم انجام نشد. ما برای این کار یک برنامه توسعه منظم یا معیارهای ارزیابی مدون نداشتیم؛ برای چند سال اول، حتی بودجه معینی برای این فعالیت‌ها تعیین نمی‌شد. تنها در دوران پس از آن بود که ما سعی کردیم نظم را وارد این بی‌نظمی کنیم.»[11]
o    
  * آرمانهای سوروسی
«نقشی که من در ذهن خود برای ایالات متحده می‌پرورانم - یعنی نقش رهبری تلاش‌های جمعی برای بهبود نظام فعلی جهان - آرمانگرایانه است اما غیر واقع گرایانه نیست. در حقیقت این نقش مبتنی بر سنت قدرتمند آرمانگاریی در سیاست خارجی آمریکا است. ایالات متحده در میان قدرت‌های بزرگ از لحاظ تعهد به اصول جهان‌شمول که به نحو درخشانی در اعلامیه استقلال تبیین شده و در منشور آتلانتیک مورد تأکید قرار گرفته (و پس از آن نیز در مقدمه منشور سازمان ملل متحده منعکس گرددیده)، بی‌نظیر بوده است. حتی هنری کیسینجر هم که از چهره‌های شاخص واقع گرایی سیاسی به شمار می‌رود به «استثنایی بودن نقش آمریکا» اذعان دارد. منظور وی از این مطلب آن است که ایالات متحده بیش از هر کشور دیگری سیاست خارجی خود را بر پایه اصول بنا می‌کند.
o    
  * در جنگ جهانی دوم، آمریکا به خاطر حفظ دموکراسی و حقوق بشر جنگید اگر چه در آن زمان اصطلاح حقوق بشر به اندازه دوران پس از جنگ رایج نبود. اهداف آمریکا در جنگ به طرز گسترده‌ای مورد حمایت مردم اروپا قرار داشت و آمریکا نقش خود را به عنوان حامی آزادی و دموکراسی همچنان حفظ کرد. پس از خاتمه جنگ، آمریکا این روحیه را همچنان حفظ کرد. ائتلاف ایالات متحده با اتحاد شوروی از آن جهت در هم شکست که شوروی نفوذ آن قرار گرفتند به کشورهای اقماری خود مبدل ساخت. رضایت روزولت به تقسیم اروپا در یالتا به عنوان یک نقطه تاریک در تاریخ آمریکا باقی مانده است. طرح مارشال یک برنامه جسورانه و سخاوتمندانه بود، اگر ایالات متحده می‌توانست چیزی شبیه این طرح را در دوران حاضر نیز پیاده کند، نقش رهبری مسئولانه‌ای را که من از آن حمایت می‌کنم دوباره به دست می‌اورد.
o    
  *
البته این مطلب جای بحث دارد که طرح مارشال آن گونه که به نظر می‌رسیدفداکارانه نبود. در آن زمان اروپا با این خطر مواجه بود که به دام سلطه اتحاد شوروی بیفتد و صنایع آمریکا نیز به شدت به بازارهای خارجی احتیاج داشتند. اما نقشی که من برای ایالات متحده در ذهن دارم مبتنی بر فداکاری نیست بلکه نوعی حفظ منافع توآم با روشنگری است. با این معیار، می‌توان گفت: که طرح مارشال به خوبی به اهداف خود نائل گردید.»[12]
o    
  * احیای هویت آمریکا
«ایالات متحده برای اعاده هویتی که در زمان جنگ سرد از آن برخوردار بود، باید تبدیل به رهبر جامعه دموکراسی‌های جهان شود و رفتار خود را نیز متناسب با این نقش تغییر دهد.

آمریکا باید رهبری خود را از طرق ایجاد ائتلاف‌های واقعی و تبعیت از قوانینی که خود از دیگران انتظار اجرای آن را دارد، اعمال نماید. از آنجا ائتلاف‌های واقعی و تبعیت از قوانینی که خود از دیگران انتظار اجرای آن را دارد، اعمال نماید. از آنجا که تلاش‌های صلح آمیز و مبتنی بر همکاری، ‌همیشه موفقیت آمیز نیستند، ایالات متحده همچنان باید اقتدار نظامی خویش را حفظ کند، اما این اقتدار باید در جهت حمایت از نظم جهانی عادلانه مورد استفاده قرار گیرد و بقیه کشورهای جهان نیز باید چنین تعبیری از آن داشته باشند.»[13]

سوروس مجری چنین سیاستی است و خود را محیی آمریکا می‌داند.
o    
  * منابع:

[1]رؤیای برتری آمریکایی، نوشته جورج سورس؛ ترجمه لطف‌الله میثمی. تهران: صمدیه، 1383صفحه161

[2]. همان

[3] www. forbes. com/lists/2007/10/07billionaires_George-Soros_L9II. html

[4] رؤیای برتری آمریکایی، نوشته جورج سوروس؛ ترجمه لطف‌الله میثمی. تهران: صمدیه، 1383صفحه صفحه 1

[5] http: //www. forbes. com

[6]اندیشه سیاسی در قرن بیستم، دکتر حاتم قادری، تهران: سمت، 1381، صفحه178

[7] (ارزیابی مهندس عزت الله سحابی از کتاب «رؤیای برتری آمریکایی» اثر جرج سورس. رؤیای برتی آمریکای صفحه 6

[8]اندیشه‌های سیاسی در قرن بیستم دکتر حاتم قادری، تهران: سمت، 1381، صحفه 185

[9] اندیشه‌های سیاسی در قرن بیستم دکتر حاتم قادری، تهران: سمت، 1381، صحفه185-186

[10] رؤیای برتری آمریکایی، نوشته جورج سورس؛ ترجمه لطف‌الله میثمی. تهران: صمدیه، 1383صفحه 119

[11]همان، صفحه120تا123

[12]همان، صفحه139 و140

[13] رؤیای برتری آمریکایی، نوشته جورج سورس؛ ترجمه لطف الله میثمی. تهران: صمدیه، 1383صفحه145
o    
Mohammad Rafiei تو داری یه رمانو یه پاراگراف یه پاراگراف همراه با شکنجه ی ما و خودت مینویسی . به خدا شیفت و اینتر کاری ازش بر نمیاد . بزن ببین چه معجزاتی میکنه
o    
  * خب ، حالا خانوم قهرمان کی قهرمان میشن در این میدان پاسخ به سئوال و چه زمانی توضیح می دن چرا رسما با بنیاد این آقا در موضوع ایران همکاری می کنن؟
o    
  * اگه به کنترل سی و کنترل وی مراجعه کنی کرامتی می بینی که ایمان میاری :))
o    
Vahid Shamsi Saghi Ghahraman ساقى جان اگه احساس مى کنى وقت،حوصله یا اعصاب اضافى دارى شاید بهتر باشه صرف شادابىِ جسم و روحت کنى،مراقب خودت باش و اینکه حواستون باشه گاهى جواب دادن به سؤالها عین تن دادن به بازجویىِ وزارت اطلاعات میمونه
o    
  * اهان نکته اصلی رو ایشون نوشتن :))
o    
  * کلن یعنی جواب نده :))
o    
  * و یعنی :)) حرف حساب بسیار خطرناکی حتمن من دارم می پرسم
o    
  * بنظر من ، حتما همینطوره و این حرف اینقدر درسته که خانوم قهرمان قبل از آقای شمسی این رو می فهمه
o    
  * بنده هکر آیدی اون دختر خانوم هستم آقای جوزف خان :))))))
o    
  * تمام این چت درب و داغون شما دوتا هم اینجا موجوده :))
o    
  * شما فعلا بدو دنبال دوستت من فعلا سئوال جدی دارم
o    
  * :))
o    
  * آخــــــــی چه افشاگری ای بیچاره میخاست بکنه :)))
o    
  * برگردیم به حرف اصلی که گم نشه . جوابای ما کجاست ؟
o    
  * پس چرا نگرانی حاجی ؟ :))))))
o    
  * برو کنار عزیزم بذار باد بیاد بشین اون گوشه فعلن گریه کن :))
o    
  * جلف کوچولو ، میشه به مامان ساقی بگی جواب سئوال من رو بده که چرا با بنیاد جورج سوروس در مورد ایران همکاری می کنه؟
o    
  * حالا بعد از یک متر کامنت ، و دقیقا 198 کامنت ، هنوز ساقی قهرمان حاضر نیست در مورد علت همکاری اش با جورج سوروس در مورد ایران حرف بزند :))
o    
  * خیلی خوب من این بحث را تمام می کنم . / موفق باشید. /
o    
Farrokh Nikmaram OMG, She (he) has literally babbled for one straight hour! No Iranian I know would sit down and read bull crap for an hour!
o    
Mohammad Rafiei من اولش خنده م گرفت . اما الان بغض دارم . یعنی نمیدونم این اشکها و لبخندها ریشه در چی داره ... نمیدونم این بحثا و این حرفا چیه ؟؟ تنها چیزی رو که خوب میدونم اینه که جدال بین باند های اقتصادی و قدرتمنده که هیچ نام و نشان مشخصی ندارن . و این در حالیه که دوست شاعر من پول همبرگرشو امشب نداشت بده . اینو بیشتر درک میکنم
o    
Haj Pesar یکتا اتو یا آهن : آب رو بریز اونجات که میسوزه
o    
Mohammad Rafiei خانم یا آقای یکتا از اطلاعاتی که در مورد این متفکر یا فیلسوف یا هر چیز دیگر دادی ممنون . اما من به عنوان یک مخاطب شعر ، بدون دلیل و سند نمیتونم بپذیرم که خانم قهرمان با این شخص کار میکنه و ازش پول میگیره . حتا همسویی آرا و نظرات یک فیلسوف رو با یک شاعر نمیشه سنجید . اما میدونم اجتماع نویسندگان در ایران هیچ ماهیت و هویتی به خصوص برای شما نداره . و این طیف بیشترین آسیب دو دیده و میبینه و خواهد دید
o    
Mohammad Rafiei ضمن اینکه بگم من از حقوق بگیری و قلم به مزدی بیزارم . برای هر جناح و دسته ای که میخواهد باشد
o    
Farrokh Nikmaram اینی که میگی همه ی ما رو واقعا دیوانه می کنه. دلیل تمام این سر و صدا کردن و چرند گفتن هم اینه که صدای کسانی مثل دوست تو تو همهمه گم بشه. من نمیدونم چطور، ولی امیدوارم شرایط از این بن بست بیاد بیرون. من کلا به سوروس علاقه ای ندارم، ولی به عنوان کسی که به هر حال سالها کارهای چنین آدم هایی رو دیده، فقط میتونم فکر کنم که دوباره نوبت این آقاست که نقش «لولو» رو بازی کنه که سوال متوجه ساقی قهرمان بمونه، نه کسانی که واقعا مسئول بدبختی آدم های واقعی هستن.
o    
Sasan Ghahreman http://gsasan.com/گفت-و-گو/جنبش%E2%80%8Cهای-اجتماعی-مسالمت%E2%80%8Cآمیز-حق-دار/
 
جنبش‌های اجتماعی مسالمت‌آمیز حق دارند خواهان حمایت جهانی شوند
gsasan.com
جنبش‌های اجتماعی مسالمت‌آمیز حق دارند خواهان حمایت جهانی- معنوی یا مادی- از فعال
یت‌های مسالمت‌آمیز خود شوند و نهادهای جهانی هم حق دارند از آن‌ها حمایت کنند دموکراسی غربی، ارث پدر راستگرایان غرب نیس...



Haj Pesar غرب یعنی کجا؟
o    
Haj Pesar منم پول میخوااااااااااااااااااااااام
o    
Nosrat Homai Rad سهم امام این پول رو "قوربتن الا لاه" بدین به من :دی
  via mobile •
o    
Shahab Azemati غرب؟ پول؟ علیه ایران؟؟؟؟؟؟ واقعا براشون همون تلخ خند هم زیادیه...!!!! ساقی جان، جام جان نازنینینت پر از شراب شادی باد...
o    
Ramin Kahnamoueian vay khoda mordam az khande o harfesh ...!! ehtemalan az gharb pol migirid ke ba polash melke baba sh ro bekharid ..!!!
:))))
o    
  * سلام .
o    
  * فکر می کنم بهترین جواب به همه ی شما در متنی نهفته است که آقای ساسان قهرمان برادر خانم قهرمان الان منتشر کرده اند. بر خلاف شماها ، ایشان نام خودش و همکاری خواهرش با خودش در این پروژه را در اسنادی که روی سایت گذار هست ، و البته که لینک آن را به شماها دادم ، انکار نمی کند.
o    
  * ایشان یک حرف کلیدی دارد که با آنچه که نوشته ، اثبات شده . ایشان می گوید : پول می گیریم که بگیریم ! این حق ماست که از حمایت جهانی برخوردار شوند. اگر بحث ایشان در مورد "حق حمایت شدن" متوجه بحث پول گرفتن از غرب نبود ، از آنجائیکه من فقط بر موضوع حمایت مالی الان متمرکز شدم ، حتما بی معنی می شد.
o    
  * من گفتم که چرا از غرب پول می گیرید . آقای ساسان قهرمان می گوید حق داریم "حمایت شویم" ( بخوانید پول بگیریم) از "جهان" ( بخوانید غرب) . چون فکر نمی کنم دوستان از عربستان یا قطر یا کویت یا ژاپن و یا کره یا سودان یا کنگو یا برزیل یا شیلی یا هرکجای دیگر پول بگیرند جز غرب ! البته اگر جدیدا عربستان هم به فهرست وارد شده باشد، مایه تعجب اصلا نخواهد بود . ارتباطات اپوزیسیون و گروههای ضد انقلاب ایرانی با محافل بهایی ، از جشن الجنادریه تا حضور در شورای مشورتی مرکز اختصاصی گفتگو دینی شاه عربستان و همخطی و همراهی و هم راهبرد بودن در سوریه، مدتیست انکار نمی شود و علنی انجام می شود.
o    
  * پس دوستان متوجه باشند ، دفاعی از آقا و خانم قهرمان می کنند ، که اصلا موضع خود این دوستان نیست.
o    
  * این دوستان کلن با پول گرفتن که مشکلی ندارند هیچ ، آن را حق خودشان هم ( حالا به هر دلیل ) می دانند.
o    
  * من مطلبی را که آقای قهرمان منتشر کرده اند ، با تشکر از ایشان ، مجددا نشر می دهم : http://gsasan.com/%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88-%DA%AF%D9%88/%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%AA%E2%80%8C%D8%A2%D9%85%DB%8C%D8%B2-%D8%AD%D9%82-%D8%AF%D8%A7%D8%B1/
 
جنبش‌های اجتماعی مسالمت‌آمیز حق دارند خواهان حمایت جهانی شوند
gsasan.com
جنبش‌های اجتماعی مسالمت‌آمیز حق دارند خواهان حمایت جهانی- معنوی یا مادی- از فعال
یت‌های مسالمت‌آمیز خود شوند و نهادهای جهانی هم حق دارند از آن‌ها حمایت کنند دموکراسی غربی، ارث پدر راستگرایان غرب نیس...
o    
  * در آن چه که توسط آقای قهرمان ، الان ، از مندرجات سایت شخصی شان ، اینجا باز نشر شد اینگونه می خوانیم : ساسان قهرمان : "جنبش‌های اجتماعی مسالمت‌آمیز حق دارند خواهان حمایت جهانی- معنوی یا مادی- از فعالیت‌های مسالمت‌آمیز خود شوند و نهادهای جهانی هم حق دارند از آن‌ها حمایت کنند "
o    
  * توجه به حمایت مادی و معنوی کردید ؟
o    
  * گفت‌وگو با ساسان قهرمان
محمد تهوری

واشنگتن پریزم – ژوئیه ۲۰۰۸
o    
  * می بینید که در این گفتگو ، دقیقا بحث بودجه ی نشریه ای که دقیقا من نام بردم قبلا به ایشان بعنوان نکته گفته شده . بخوانید :

5- خوب، از یک جهت، یعنی منبع بودجه و مدیریت گذار، در این زمینه، یعنی هم داوری‌ها و پیش‌داوری‌ها، و هم محضورات سیاسی و امنیتی، تاثیر بسزا دارد.
o    
  * جالب آنکه آقای قهرمان ، رد کردن چیزی که علنی است : یعنی مسئولیت ایشان در نشریه اینترنتی گذار را ، منکر نمی شود. بلکه به سئوال اینگونه جواب می دهد :

3- شما به عنوان سردبیر ماهنامه اینترنتی گذار، چه هدفی را درانتشار این ماهنامه دنبال می‌کنید؟ آیا در این راه توانسته اید مخاطب جذب کنید؟

گذار، همان‌طور که از عنوانش پیداست، نشریه‌ای است که در چارچوب دفاع از حقوق بشر و دموکراسی در ایران منتشر می‌شود
o    
  * در ادامه ی گفتگو می خوانیم : گذار از ابتدا در سیاست‌گذاری و تعیین استراتژی از استقلال برخوردار بوده و خانه‌ی آزادی به عنوان مدیر و ناشر- مانند هر مدیر دیگری- حضور خود را تنها محدود به کنترل امور قانونی، حقوقی، اصول و مقررات حرفه‌ای روزنامه‌نگاری، وامورمالی کرده است
o    
  * یعنی چه ؟ یعنی اینکه الف : ایشان ارتباط خود با گذار را منتفی نکرده ! ب : ایشان ارتباط گذار با فریدام هاوس را منتفی نکرده . ج : ایشان ارتباط مالی گذار با فریدام هاوس را منتفی نکرده
o    
  * ایشان تاکید دارند که در حال مصرف کردن بودجه ای دولتی در جهان غرب هستند . بخوانید : حمایت مالی از نهادهای غیردولتی اجتماعی، از وظایف دولت‌ها در این جوامع است
o    
  * پرسشگر سئوال خاصی را از او می پرسد : 8- درست است، اما بحث من چیز دیگری است. نمی‌توان این میزان حمایت مالی را صرفا به وظیفه‌ی دولت‌ها در دموکراسی‌های غربی از نهادهای اجتماعی محدود کرد. بحث در این‌جا توجیه سیاسی این «سرمایه‌گذاری» برای پیشبرد اهدافی در یک جامعه‌ی دیگر است.
o    
  * با این جمله ی آقای قهرمان ، مشکل "غرب کجاست ؟" حاج پسر عزیز هم حل می شود : طبیعی است که غرب، خواستار تغییراتی در جهت باز شدن فضای اجتماعی و سیاسی در جوامعی نظیر ایران باشد
o    
  * ایشان ارتباط گذار و فریدام هاوس با بودجه ی هلندی را هم انکار نمی کنند. بخوانید : 9- همین انتساب به خانه‌ی آزادی و «بودجه‌ی هلندی» گذار را با انتقادهای بسیاری روبرو کرده است.
o    
  * ایشان ارتباط بودجه هلندی با خانم فرح کریمی و آقای فان بالن را هم منکر نمی شوند. بخوانید : از ماجرای اختصاص یافتن بودجه‌ی دولت هلند برای کمک به ایجاد رسانه‌های جمعی ایرانی چند سال و ازانتشار«گذار» بیش از یک سال و نیم می‌گذرد. گذار یکی از نهادهایی است که از این بودجه استفاده می‌کند. نهادهای دیگر در اروپا متمرکزند و گذار در آمریکا. آن بودجه، از جمله به پیشنهاد فرح کریمی و یک عضو دیگر پارلمان هلند، و با تصویب پارلمان به دولت هلند پذیرانده شد
o    
  * ایشان همه چیز را اینجا توضیح می دهند : یک انجمن غیردولتی آمریکایی (خانه‌ی آزادی) اقدام می‌کنند و رسانه‌هایی پا می‌گیرند. انجمن‌های اروپایی آن بودجه و بودجه‌هایی از محل‌های دیگری را صرف ایجاد و حمایت از «روز»، «رادیو زمانه»، «شهرزاد نیوز» و «زیگزاگ» می‌کنند، خانه‌ی آزادی آمریکایی هم صرف ایجاد و حمایت از گذار
o    
  * هرچند اینجا تلاشی برای کمرنگ کردن ماجرا می کنند و می نویسند : "بر خلاف پنداشت سطحی و ناآگاهانه‌ی بسیاری از دوستان، «گذار» نه طرح و برنامه‌ی «خانه‌ی آزادی»، که طرح و پیشنهاد «یک نفر» از مدیران خانه‌ی آزادی-خانمی ایرانی‌الاصل بود که یک سال پیش از آن تاریخ به خانه‌ی آزادی پیوسته بود و چندی پیش هم از آن بیرون رفته است"
o    
  * آقای قهرمان نتوانسته منکر این واقعیت شود که این پول گرفتن و همکاری مستقیم با دول غربی علیه ایران ، در همه ی دنیای سیاسی ایران از موافق نظام تا مخالف نظام ، برای آنها هزینه داشته است : "10- اما انتقادات یا بدبینی‌ها نسبت به گذار تنها به اقتدارگرایان حاکم محدود نمی‌شود. به نظر شما انتقادات وارده ناشی از چیست و تا چه میزان انتقادات را وارد می‌دانید؟

از انتشار «گذار» و آغاز همکاری من با این ماهنامه‌ی اینترنتی بیش از یک سال می‌گذرد. در این فاصله، طیف گسترده‌ای- از کیهان جمهوری اسلامی تا برخی نیروهای چپ، این نشریه را زیر سوال برده‌اند و آن را آلت دست دولت نومحافظه‌کار آمریکا خوانده‌اند. "
o    
  * آقای قهرمان تاکید می کند همکاری او با گذار و فریدام هاوس ناشی از نزدیکی راهبردی اندیشه و برنامه شان است :" یعنی شما یک نوع استفاده‌ی تاکتیکی از امکانات را دارید پیشنهاد می‌کنید؟

نه. اشتباه نشود. من به شخصه دلایل روشنی برای همکاری با گذار دارم که استقلال نظری و هدف و برنامه‌ی آن عمده‌ترین‌شان است. "
o    
  * و در ادامه ... : " و به این هم اهمیتی ندهم که منبع مالی شما از کجا تامین می‌شود و به چه منظوری؟

این بحث دیگری است. متوجه منظور شما هستم. دوستانی هستند که معتقدند به هر حال، خانه‌ی آزادی یک نهاد آمریکایی و مدافع دموکراسی لیبرالی است، از دولت آمریکا هم حمایت‌های مالی می گیرد، و اقداماتش در جهت گسترش نفوذ سیستم سیاسی واقتصادی غربی یا آمریکایی در کشورهای جهان سوم است. "
o    
  * ایشان نهایتا باز تاکید دارند که :" بحث من این است که دولت‌ها در جهان غرب موظفند به نهادهای اجتماعی مستقل کمک مالی کنند"
o    
  * ایشان در انتها تحلیل خود از راهبرد فریدام هاوس را به وضوح بیان می کنند :"نهادی مثل خانه‌ی آزادی، همانقدر که مایل به گسترش اقتصاد بازار در جهان است و آن را شرط استقرار دموکراسی می‌داند، مایل به گسترش آزادی بیان، حاکمیت قانون و استقرار احترام به حقوق بشر و شهروندی هم هست. بالفرض که همه‌ی اینها در جهت گسترش نفوذ سرمایه‌داری غرب در جهان سوم باشد. کار من نوعی به عنوان یک ایرانی دموکرات، سنگ انداختن پیش پای چنین نهادی نیست."
o    
  * جالب آنکه ایشان حتا نمی تواند مصاحبه گر اپوزیسیون را قانع کند :"با عرض پوزش، من هنوز پاسخم را نگرفته‌ام. "
o    
  * آقای قهرمان در ادامه ، نقوذ قدرت حاکمه ی آمریکایی در فریدام هاوس را بناچار فاش کرده و بهتر باز می کنند و می گویند :" یکی از بنیان‌گذاران آن، النور روزولت بوده است، که در عین حال، از تدوین‌کنندگان منشور جهانی حقوق بشر، و نخستین رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد نیز بوده است"
o    
  * و اینجا هم ، دفاع هرچند بی مسما ، اما تمام قد آقای قهرمان از خانه ی آزادی : خانه‌ی آزادی، مبلغ و مدافع دموکراسی غربی است، با تبعات آن، از جمله اقتصاد بازار آزاد (که آن را شرط استقرار یا تداوم دموکراسی می‌داند)
o    
  * و نهایتا اعتراف می کند که : "خانه‌ی آزادی، گیریم که آن حرف و حدیث‌هایی هم که مورد اشاره‌ی شماست درست باشد و قصد دخالت در امور کشورها و ایجاد انقلاب‌های مخملی داشته باشد،"
o    
  * و مصاحبه کننده ، به آقای قهرمان یادآوری می کند که :"

با این همه، حتما توجه دارید که برخی همه‌ی این اقدامات را، خصوصا در این مقطع که دولت آقای بوش هم برخوردش را با ایران از زاویه‌ی «اسقرار دموکراسی» پیش می‌برد، به نفع همین سیاستها ارزیابی می کنند."
o    
  * و حالا درد دل اصلی مصاحبه کننده با آقای قهرمان :"

12- اما می‌دانید که حمایت‌های دولت آمریکا-چه در سخن و چه به صورت تخصیص بودجه‌های میلیونی- از جنبش‌های آزادی‌خواهانه و اصلاح‌طلبی مردم ایران به ضرر آ‌نان تمام شده و درواقع بهانه‌ای برای سرکوب این جنبش‌ها به دست حاکمان داده است. همین نمی‌تواند باعث شود که گذار هم به شرایط اجتماعی توجه کند و با این صداها و برنامه‌ها همسو نشود تا به همسویی با راستگرایان غرب نیز متهم نشود؟"
o    
  * و نقد دیگر او بر اظهارات آقای قهرمان :"در اینجا یک بحث دیگر هم مطرح می شود. من شخصا به دوستانی برخورده‌ام که مواضع گذار را در جهت «براندازی» ارزیابی می‌کنند و به همین دلیل هم از یکسو آن را همراه با سیاست‌های دولت آمریکا می‌دانند، و از سوی دیگر، این موضع را، گیرم که مستقل هم بوده باشد، با نظر خود و شرایط اجتماعی سیاسی کنونی ایران مغایر می‌بینند."
o    
  * حالا ، آقای قهرمان اعتراف می کند که مکانیزم براندازی که مورد تایید گذار و حمایت شخص ایشان است ، دقیقا روش براندازی حکومتها توسط خانه آزادی است:"اگر «خط مشی»‌ای هم برای گذار و ناشر آن در نظر بگیریم، این خطی مشی عبارت خواهد بود از حمایت از رفرم از طریق ژرفش و گسترش مبارزه‌ی مسالمت‌آمیز جنبش‌های اجتماعی در جهت استقرار دموکراسی، حاکمیت قانون و احترام کامل به حقوق بشر. من به عنوان سردبیر گذار هم حامی همین خط مشی هستم."
o    
  * وحالا یک سئوال ویژه :
o    
  * مصاحبه کننده می پرسد : آقای قهرمان ، ما باید دموکراسی را متناسب با شرایط خودمان داشته باشیم ، یا دموکراسی برخواسته از ظرایط غرب را باید بر شرایط خودمان تحمیل کنیم ؟ جواب ، خواندنی است :" 13- شما بارها تاکید کردید که تمرکز نشریه بر دفاع از حقوق بشر است. گذشته از تمام توضیحاتی که دادید، باز هم باید توجه کرد که وقتی صحبت از حقوق بشر می‌شود بخش عمده‌ای از مسایل ارتباط تنگاتنگی با ساختار سیاسی دارد که به نظر، تایید کننده‌ی انتقاد مدعیان مبنی بر پیگیری خط براندازی رژیم است. آیا شما به پیشبرد بی‌قید و شرط حقوق بشر براساس اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر باور دارید و قائل به استیفای آن هستید، یا به شرایط عرفی، بومی و مذهبی حاکم برجامعه ایران نیز توجه دارید و برای رعایت حقوق بشر متناسب با مقتضیات جامعه ایران تلاش می‌کنید؟

من به‌شخصه به «حقوق بشر ملی و قومی» و «دموکراسی منطقه‌ای» باور ندارم.
o    
  * بله بسیاری چیزهای عادی انسانی اکنون در ایران جنبه‌ی سیاسی یا «براندازی» پیدا کرده است
o    
  * و اینجا ، آقای قهرمان از دستش در می رود و رسما به سیاسی بودن گذار و ممر درآمد و زندگی بودن آن هم اعتراف می کند : :"

14- به کتاب معروف جورج اورول اشاره کردید. شما اهل ادبیات و یک چهره‌ی شناخته شده‌ی فرهنگی هستید. با چه استدلالی به این حوزه که بیشتر رنگ وبوی سیاسی دارد وارد شدید و مسوولیت این سایت را برعهده گرفتید؟ اگر امکان آن را داشتم که به شغلی دیگر مشغول باشم، مثلا به تدریس که عاشق آن هستم، یا نوشتن و بازیگری بپردازم و از آن راه زندگی کنم، احتمالا سردبیری یک نشریه‌ نخستین انتخابم نبود؛ و آن وقت تنها با هنر و ادبیات، با تحقیق و تحلیل، در کنار دوستان و همکارانم برای گسترش آزادی و دموکراسی و حقوق بشر گام برمی‌داشتم. اما از این کار نیز لذت می‌برم و آن را مغایر با روحیه و توانایی‌هایم نمی‌بینم. در دوران انقلاب و تا سال‌ها پس از آن، بخش اعظم زندگی شخصی و اجتماعی‌ام با فعالیت‌های سیاسی درگیر بود."
o    
Shabboo Goli man motevajeh nemisham in ghazie che mafhoomi dare! khanoone yakta shoma hata profile dorosti nadarin .. be che ejazeyi khanoome ghahremano porso joo mikonin... khodetoon az hokoomate eslami cheghad pool gereftin?
o    
Shabboo Goli block konin in mojoodo asan maloom nist ki hast!
o    
  * اولا : عرض شد که فاتحه ی پروفایل ایشان" خاتم یکتا " خیلی وقت است خوانده شده و صفحه ی آلوده ی اخلاقی ایشان در اختیار ایشان نیست. ثانیا : عرض شد که واضح است این هیچ تاثیری در اصل ماجرا ندارد. ثالثا عرض شد که تمام آنچه که برخی دیگر از حضرات منکر شدند ، هرگز توسط خانم و آقای قهرمان انکار نخواهد شد. رابعا : عرض می شود که اینکه فکر کنیم همه ی خبرنگاران مجازند همه سئوالات را بپرسند و همه حق دارند همه چیز را بدانند و همه باهم برابرند فقیط برخی ها برابر ترند خیلی زشت است
o    
  * و جواب شما ؟ بلوک کنید
o    
  * تا آنجا که در این متن خواندم آقای قهرمان مدعیست که بلوک کردن این و آن ، مشکل را حل نمی کند. حالا اینکه نظر شما چیه من نمی دونم .
o    
  * البته اگر زحمت بلوک کردن رو بکشند که خب مهر مورد نظر بنده "یعنی نبود جواب" را پای مطلب بنده درج می کنند. و تشکر هم می کنم .
o    
  * و تشکر اینجانب ویژه خواهد بود اگر مطالب را حذف و یا ویرایش ( سانسور ) کنند . دیگر مهر طلایی می شود.
o    
  * اها : سانسور مدرن ؟ سکوت