او در پاسخ به این سوال که «امام به قانون تأکید دارند، اما همزمان از نیروهای انقلاب حمایت می کنند؛ مثلا وقتی آقای یزدی رأی نمیآورد، او را به عضویت در شورای نگهبان منصوب میکنند اما در بعضی موارد این قاعده شکسته میشود؛ یکی از آن موارد، نهضت آزادی است که امام از آنها حمایت نمیکنند و این روال را میشکنند؟» گفت: روش امام قانونمند و بر اساس نظر کارشناسی بود و از تمام نیروهایی که زیر چتر انقلاب اسلامی و مصالح کشور و مردم هستند، دفاع میکنند.
وزیر کشور دولت موسوی با بیان اینکه اختلاف سیره و روش جای خود را دارد، اظهار داشت: امام میگویند که «همه این جریانات میخواهند اسلام پایدار بماند، همه این جریانات دنبال برقراری نظام جمهوری اسلامی و کار کردن برای مردم و پابرجایی استقلال کشور و حاکمیت اصل نه شرقی نه غربی هستند» اما جریاناتی هستند که نه برای انقلاب کاری کرده بودند و نه اکنون دنبال پایداری نظام و انقلاب و استقلال کشور بودند.
محتشمیپور یک دسته از این گروهها را انجمن حجتیه خواند و افزود: «اینها کسانی نبودند که یک گام برای بقای انقلاب برداشته باشند و شاید کینه امام و انقلاب را در سینه حبس کرده و دنبال ضربه بیشتر به انقلاب بودند. یعنی اگر در ظاهر انقلابی شده بودند، برای تسخیر پستها و رسیدن به اهداف خودشان بودند. اینها کسانی نبودند که در چارچوب نظام و انقلاب باشند تا بخواهد حمایتی از آنها شود؛ همین الان هم آنها در صدد ضربه زدن به انقلاب هستند.»
* نهضتآزادی سرنگونی شاه را سراب میدانست
وی نهضت آزادی را از جمله گروههایی که به دنبال ضربهزدن به نظام بود، دانست و تصریح کرد: در ابتدای امر بر اساس توصیه نیروهای انقلاب امام پذیرفتند که اینها دولت موقت را به دست گیرند، اما گروههایی چون نهضت آزادی اینگونه نبودند که از ابتدای نهضت همراه مردم بوده باشند. اتفاقاً وقتی امام در نجف بودند، نهضت آزادی پیام میداد که تند نروید و شعار سرنگونی شاه سرابی بیش نیست؛ شاه رفتنی نیست و پشت سر آن قدرتهای دنیا، ارتش و ساواک هستند. شعاری بدهید که قابل اجرا باشد و آن شعار این است که در کشور قانون اساسی اجرا شود، نظام، نظام پارلمانی باشد و حکومت و دولت از آن رأی بگیرند که این شعار اجرایی و قانونی است.
به گفته وزیر کشور دولت دفاع مقدس، «نهضتآزادی در بیان این شعار استمرار داشتند و حتی سراغ بعضی مراجع رفته و آنها را همراه خود کردند؛ پس حرکتشان انحرافی بوده و خودشان زاویه ایجاد کردند. آنها در جامعه دو دستگی ایجاد کردند که عدهای یک طرف رفتند و عدهای هم دنبال این رفتند که حکومت قانونی شود و دست مردم بیفتد. در حالی که رژیم سلطنتی در طول تاریخ فاسد بوده و حرف امام این بود.»
* پاسخ امام به بازرگان
محتمشیپور با بیان اینکه وقتی امام به نوفل لوشاتو رفتند و شاه و حکومتش فهمیدند رفتنی هستند، باز هم سران نهضت آزادی و جبهه ملی به آنجا رفتند و همین حرفها را زدند،گفت: نهضتآزادی میگفت مردم از مبارزه خسته شدهاند و به مردم اجازه دهید که مردم سرکار بروند، زیرا غذا و امکانات نیست، اعتصابات کشور را از پا درآورده و شاه هم رفتنی نیست.
وی ادامه داد: «امام فرمودند اولاً مردم خسته نشدهاند؛ من و شما که پیرمرد هستیم ممکن است خسته شویم، اما مردم نه. ثانیاً فکر میکنید اگر به شاه فرصت دوباره دهیم، برنمیگردد و کار خود را ادامه نمیدهد؟ بازرگان گفت اگر برگشت دوباره به مردم میگوییم به خیابان برگردند. امام گفت عجب! الان که مردم در خیابان هستند و شاه در حال سقوط است، بگوییم به خانه بروید، بعد دوباره آنها را برگردانیم؟ مگر مردم مسخره ما هستند؟! نخیر! این اعصابات ادامه پیدا میکند و شاه هم باید برود!»
وزیر کشور دولت موسوی تصریح کرد: بعد از انقلاب هم که نهضتآزادیها در دولت حضور یافتند، نخست وزیر دولت موقت هفتهای دو بار در تلویزیون حضور مییافت وی میگفت مردم متشکریم که انقلاب پیروز شد! الان دیگر دولت موقت است و به خانه برگردید! در آن وقت، مردم در خیابان مرگ بر آمریکا میگفتند و سفارت آمریکا که کل جاسوسیهای بعد از انقلاب در آنجا انجام میشد تسخیر شد. در همان دوران آقای بازرگان در الجزایر با برژینسکی ملاقات بدون مشورت با رهبر انقلاب و مردم دیدار کرد. بنابراین اینگونه نبود که عناصر حزبی دولت موقت، اقدامات گروه گرایانه خود را در قالب یک فعالیت دولتی به عنوان یک جریان درون نظام بوده و سهمی در روی کار آمدن آن داشته باشند و بعد از آن همراه نظام و مردم باشند.
* نهضتآزادی در درون نظام نبود
به گفته محتشمیپور، «متحجرها، مقدسمآبها و انجمن حجتیه یک روی سکه بودند و روشنفکران، لیبرالها، جبهه ملی و نهضت ملی روی دیگر سکه. جبهه ملی بر خلاف مردمی که میگفتند استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، قصاص را وحشیگری خواند که امام آن فتوای تاریخی را در مورد آنها دادند. بنابراین اینها درون نظام نبودند. به قول حضرت امام اگر به آقایان نهضت آزادی فرصت داده میشد این مملکت را در دامن آمریکا میگذاشتند.»
وی با بیان اینکه امام اجازه ندادند با آنها برخورد شود، گفت: «فراموش نمیکنم امام بعد از نامهای که در مورد نهضت آزادی به من فرستادند و رونوشت آن را برای سران قوا نیز جهت اطلاع فرستادند، آقایان سران قوا رفتند خدمت امام؛ آقای مهندس موسوی، آیتالله خامنهای، آقای هاشمی رفسنجانی و آیتالله موسوی اردبیلی. آنها به امام گفتند که نهضت آزادی مخالفت انقلاب و خلاف نظام جمهوری اسلامی هستند. امام گفتند نخیر! اینها مخالف جمهوری اسلامی نیستند؛ با شماها مخالف هستند! آنها گفتند اینها علیه شما حرف میزنند و ولایت فقیه را زیر سوال میبرند. امام فرمودند خب! علیه من حرف میزنند؛ مگر من اصول دین هستم که اگر علیه من حرف زدند، آنها را بگیریم؟! زیرا آن آقایان میگفتند دستگیرشان کنیم تا غائله نهضت آزادی تمام شود، اما امام مخالفت کردند و گفتند کاری به آنها نداشته باشید و متعرضشان نشوید.»
* دولت موقت مملکت را به سوی منافقین میبرد
وزیر کشور دولت موسوی ادامه داد: « امام از آنها به این عنوان که یک رکن نظام باشند و در دولت و مجلس و... باشند دفاع نکردند، زیرا وقتی مملکت را اداره میکردند مملکت را به سمت آمریکا و منافقین میبردند؛ آنها مسعود رجوی را فرزند خودشان میدانستند و نمیتوانستند یکی از ارکان نظام باشند. زیرا تجربه خود را نشان داده بودند، اما به عنوان یک شهروند میتوانستند در جامعه حضور داشته باشند و کسی متعرض آنها نشود.»
محتشمیپور درباره اینکه آیا اعضای نهضتآزادی میتوانستند فعالیت حزبی و غیر دولتی هم بکنند، گفت: «نهضت آزادی از ابتدا مجوز فعالیت هم نداشت که منحل شود؛ اما تحت عنوان نهضت آزادی کار میکرد و تحت همین عنوان در سفارت آمریکا جلسه میگذاشتند یا امیرانتظام با شوروی رابطه برقرار کرده بود و... . به اینها اجازه فعالیت داده نشد، اما در زمان آقای عبدالله نوری به اینها گفته شد که چه اصرار به نام نهضت آزادی دارید؟ بیایید و به نام دیگری مجوز بگیرید. اما آنها از این کار اجتناب کردند و خواستند نهضت آزادی را همچنان عَلَم نگه دارند، زیرا این علم به طرف آمریکا رفته است و اگر حزب دیگری بود نمیتوانست به سمت آمریکا برود.»
وی درخصوص اینکه آیا نامه شما به امام در خصوص نهضت آزادی هم کار خودتان بود، تصریح کرد:« آن نامه در شرایطی بود که نهضتآزادیها در دوران جنگ و در حالی که آحاد مردم در مقابل تجاوز همهجانبه قدرتهای جهانی به رهبری صدام کاملاً علیه ادامه جنگ موضع داشتند، نامهها و بیانیههای آنها همه جا پخش میشد و در خانهها جلسه سخنرانی میگذاشتند.»
* نهضتآزادی از پشت خنجر میزد
وزیر کشور دولت موسوی ادامه داد: «در دوره سوم مجلس زمزمههایی شد که نهضتآزادی میخواهد لیست برای مجلس بدهند. بنده به عنوان مسئول امنیت کشور به این نتیجه رسیدم که اینها که الان تریبون دستشان نیست و در مجلس نیستند، اینگونه با آرمان مردم میستیزند. در حالی که در هیچ کشوری از دنیا در زمان جنگ به هیچ حزبی اجازه فعالیت داده نمیشد و کوچکترین حرف علیه نظامیان مساوی نابودی آنهاست، اینها هر روز علیه رزمندگان حرف میزدند و از پشت خنجر میزدند؛ آن وقت به مجلس هم میخواستند بروند. گرچه ممکن بود رأی هم نیاورند، اما احتمال داشت چند نیروی آنها به مجلس برود و آن وقت نمیشد اوضاع را جمع کرد.»
محتشمیپور خاطرنشان کرد: «لذا من نامهای به امام نوشتم و سخنرانیها و بیانیههای آنها را به پیوست ارسال کرده و از امام پرسیدم که آیا اینها میتوانند وارد مجلس شوند؟ امام هم آن پاسخ را به نامه دادند.»
*منبع: سایت جماران