«شب آسمانی» با بررسی موضوعاتی چون شبهات وهابیت پیرامون عزاداریهای حسینی، جایگاه اخلاق در جامعه، طب سنتی و اسلامی، عقل و عرفان و مباحثی دیگر، محتوا و کارکرد آموزههای دینی در زندگی فرد مسلمان ایرانی را دوباره و از نگاهی نوین بررس کرد و در نتیجه توانست در سطح وسیعی اثرگذار باشد.
سرویس «اندیشه» خبرگزاری شبستان، در این راستا و با توجه به عمق مطالب ارائه شده در این برنامه از علیرضا قطبی، تهیهکننده و امیرمهرداد خسروی، مجری کارشناس شب آسمانی دعوت به عمل آورد تا با حضور در خبرگزاری به سوالاتی پیرامون برنامه و مباحث مطروحه در آن پاسخ گویند، آنچه میخوانید مشروح مباحث مطرح شده در گپ و گفت شبستان با عوامل شب آسمانی است:
جناب
خسروی، یک برنامه گفتگومحور آن هم در حوزه مباحث دینی باید نگرش خاصی
داشته باشد تا بتواند مخاطب را جذب کند، فارغ از این، در نگاه اول
برنامههایی از این دست در نگاه مخاطب عام، درجه سوم و چهارم را به خود
اختصاص می دهد، اما با این وصف «شب آسمانی» توانست میان مخاطب خاص و
عام مخاطب ثابت پیدا کند، علت چیست؟
شاید قبل از پاسخ به این سوال نیاز باشد که به این مساله اشاره کنم که اساسا کار جدی در عرصه رسانه کار جمعی است که همین کار جمعی نیز از یک بعد نیاز به جمع همباور و هماعتقاد دارد که رسالت مشترکی دارند.
نکته دیگر در ارائه یک برنامه در
حوزه دین آن است که بیننده را مساله کنیم، اینکه چه مسایلی برای بیننده
سوال است، بنابراین اگر این اتفاق بیفتد حتی اگر شبکه پربیننده هم نباشد
مردم به سمت آن جذب میشوند. موضوع بعد آن است که حرفها و مباحث ارائه شده
در طول یک برنامه با توجه به عمق و محتوا است که با اقبال مخاطب مواجه
میشود به بیان دیگر این طرز فکر درستی نیست که حرف برای دیده شدن صرفا
باید از شبکه خاصی پخش شود.
در طول سابقه کاری خود در سطح صدا و سیما تاکنون با چنین استقبالی در سطح برنامههای دینی مواجه شده بودید؟
من
15 سال است که در حوزه برنامه سازی فعالیت می کنم، این قدر که برنامه «شب
آسمانی» از سوی مردم با استقبال روبه رو شد در سایر شبکهها اقلا به شخصه
مواجه نشدهام که برنامهای با محتوای دینی این چنین با طیف مخاطبان مختلف
مواجه و از آن استقبال شود.
من در گذشته این ادعا را داشتم و الان نیز
ادعا را همچنان دارم که اگر باورمان بر کار کردن حرفهای باشد هر برنامهای
میتواند بیننده خود را جذب کند و مثلا شبکهای مانند قرآن و معارف سیما
میتواند پربینندهترین شبکه ایران باشد و یا حداقل در جغرافیای مرزی
خودمان پربینندهترین باشد اما این امر نیازمند کار هوشمندانه و دقیق است.
ببینید،
در اقتصاد میگویند اگر عرضه و تقاضا هماهنگی نداشته باشند تورم ایجاد
میشود، حال اگر تعادل اقتصادی را در حوزه پیامسازی رعایت کنیم بشدت بر
این باورم که مخاطب استقبال می کند.
مخاطبان برنامهشب آسمانی را معمولا چه طیفی تشکیل میدهند؟
جنس
مخاطبان ما متعدد است، بخش قابل توجهی از مخاطبان ما را اقلیتهای مذهبی
تشکیل میدهند، ما دو تا سه نوبت آمارگیری غیرعلمی داشتیم و از بینندگان
خواستیم تا به ما پیامک ارسال کنند که از کدام شهر و با چه میزان تحصیلات
هستند، نتیجه آن شد که برنامه شب آسمانی بیشترین بیننده را در شهرهای بزرگ
داشت که عموما به لحاظ تحصیلی رشتههای پزشکی و مهندسی بودند که ما اصلا
تصور نمیکردیم و البته این آمارگیری را در سه دوره زمانی مختلف انجام
دادیم تا مطمئن شویم.
چهطور خط قرمزها را کنار زدید ؟ برای اولین بار بود که برنامهای بهصورت زنده بحث شبهات را بررسی کرد.
تظاهر
نمیکنم اما اعتقاد دارم که اگر از نگاه فلسفی مباحث را طرح کنیم به ویژه
در حوزه دین هیچ خط قرمزی وجود نخواهد داشت چون نگرش فلسفی متقن است.
نکته
بعد آنکه وقتی پشتوانه داریم خط قرمز معنا نمییابد، وقتی اطمینان ایجاد
کردید دیگر معنای خط قرمز از میان می رود چون محتوای غنی ارائه شده است که
مسوولان و مردم پشتوانه آن هستند لذا وارد معرکه و بحث میشویم.
آنتن
زنده مشکلات زیادی دارد اما انصافا برنامه «شب آسمانی» به خوبی توانسته
است از این مشکلات بگذرد، منظورم از مشکل بیشتر بحث زمان است، به جز این
مساله طرح موضوع روی آنتن زنده است، میان زمان و مباحث با توجه به اینکه
برنامه محتوامحور و دینی است، چگونه مدیریت میکنید؟
سوال به
جایی است، این اتفاق یک شرط مهم دارد که عبارت است از قرار گرفتن هر فرد
در جایگاه مناسب خود، یعنی هر کسی در عرصه رسانه کار خودش را انجام دهد،
من اگر مجری بودم بیایم و جای مجری بنشینم.
کمی فضای بحث را عوض کنیم، به لحاظ محتوایی تاکنون موضوعات مختلفی را بررسی کردهاید،از شبهات وهابیت گرفته تا عرفانهای نوظهور، یکی از سوالاتی که برای ما و مخاطبانمان مطرح است نوع پرداختن به این موضوعات است، برای مثال در فضای کنونی جامعه ما بسیاری از عرفانهای کاذب ریشه دواندهاند، فکر نمیکنید بهتر است مباحث ارائه شده در هر برنامهای که اختصاص به مساله عرفانهای نوظهور دارد کمی مصداقیتر باشد؟ صرفا نفی این عرفانها نمیتواند اهرم مناسبی برای روشنگری باشد.
بگذارید به این سوال اینگونه پاسخ دهم، معتقدم که رسانه باید کار رسانهای خود را انجام داده و وارد کار آکادمیک نشود، ما بهعنوان رسانه وظیفه طرح مساله و ایجاد زیر ساخت فکری برای مخاطب را بر عهده داریم، به بیان دیگر رسانه باید تلنگر بزند و مثلا قرار نیست که رسانه کارکرد مسجد را به دوش بکشد.
ببینید،
یک وقت قرار است کرسی وعظ را در برنامه بگذاریم که کار عمیقی لازم دارد و
باید درباره هر مبحثی تئوریها و خاستگاه آن بیان شود که خود مجالی ویژه
میخواهد، اما من بهعنوان یک رسانه باید بیاییم و طرح مساله کنم، بگویم
چه چیزهایی در جامعه وجود دارد که باید به آنها توجه کنیم،باید بگویم
نیازهای معنویت گرایانه در انسان وجود دارد، حال آدمهایی مدعی هستند که
میخواهند نیازهای معنویتگرایانه را سامان بدهند، هر کسی آمده و دکانی
زده است،به طبع رسانه در قالب چارچوب مشخص هشدار میدهد، ضمن اینکه دیگر
عناصر علمی نظیر حوزه و دانشگاه، عناصر علمی و فرهنگی نیز در این پازل
برای آگاهی سازی مخاطب نقش عمدهای دارند.
واقعیت
آن است که بسیار پیش
آمده که به علت عدم تعریف درست از کارکرد رسانه این ابزار وظایف سایر
نهادهای علمی را نیز به دوش کشیده است،ی ادم هست زمانی که شبکه قرآن و
معارف سیما افتتاح شد من به عنوان یک مخاطب رسانهای بودم، آیتالله جوادی
آملی در این مراسم دعوت شده بودند و تعریفی از کارکرد رسانه ارائه کردند
که به نظرم تعریف بسیار علمی بود، به مضمون سخنشان این بود که رسانه قرار
است حرفی را از جایی بگیرد و به مخاطب برساند.من معتقدم اگر این تعریف را
ملاک قرار دهیم در ارائه کار رسانهای بسیار موفق خواهیم بود.
با توجه به این تعریف برنامهای مانند «شب آسمانی» چه وظایفی را برای خود تعریف کرده است؟
به
طور کلی جواب میدهم، نه تنها برنامه شب آسمانی بلکه هر برنامهای با
رویکرد دینی 3 رسالت را باید در شاکله وظایف اصلی خود قرار دهد که
عبارتاند از: تبیین، تبلیغ، دفاع.
در حوزه تبیین باید مفاهیم با توجه
به باورها در ذهن مخاطب تببین و نهادینه شود، در حوزه تبلیغ باید برای
کسانی که حتی هیچ انسی با مطالب مطرح شده در برنامه ندارند به عنوان راهنما
و مبلغ عمل کنیم، اما در عرصه دفاع حداقل در مورد برنامه شب آسمانی تمام
تلاش بر آن بوده است که از حدود خارج نشویم و نشدهایم و هرگز دوست نداریم
که جنجال به پا کنیم.
ما به عنوان یک رسانه کار خود را انجام میدهیم
اما زمانی که وارد خانه ما شدند باید رویکرد دفاعی را برای بحث داشته باشیم
و با توجه به سه مولفه شامل سلامت پیام، صداقت کلام و کارآمدی بحث به
ارائه مطالب بپردازیم.
اگر یادتان باشد در مناظرهای که صورت گرفت و
تماس تلفنی که انجام شد تمام تلاش این بود که ما را عصبانی کنند اما هرگز
از حدود خارج نشدیم و چنین اجازهای ندادیم.
موضوع بعد اینکه تیم برنامه
«شب آسمانی» همگی دغدغه دارند، یعنی صرفا نمیخواستیم که برنامه پخش شده و
ساعات پخش را بالا ببریم، هدف ما این است که نیاز مخاطب را جواب دهیم،
مخاطبی که صبح به محل کار میرود، عصر بر میگردد و میخواهد ساعاتی از
فراغتاش را تلویزیون ببیند، بنابراین ما و هر شبکهای با توجه به ذائقه
مخاطبان خود باید به روز باشد.
امسال در همین راستا با توجه به مسائل
روز طرح شده در جامعه برنامه شب آسمانی موج ایجاد کرد، سال گذشته نیز چنین
بود اما امسال بیشتر .
ضمن آنکه رسیدن به موضوع برنامه، محصول لحظه
نیست، بلکه حاصل پژوهش است ،مثلا درباره قیام کربلا شبهاتی وجود داشت،
ما آمدیم شبهات را با حضور کارشناسان مختلف بررسی کردیم و برادران اهل سنت
نیز دوشادوش ما حرکت کردند.
همین اشارات به شبهات هم بیشترین میزان واکنش را از سوی شبکههای معاند وهابی داشت،درست است؟
البته
تنها در این حوزه نبود اما تا حدی زیادی همین طور است، واقعیت آن است که
من به شخصه دوست ندارم که هیچ انسانی ولو مخالف با فکر من عصبانی شود، اما
آنها تا این اندازه متانت را بر نتابیندند،ما حتی نیامدیم خلاهایی چون
بیسوادی عوامل این شبکهها را به رخ آنها بکشیم اما آنها در مقابل رفتار
سخیفی داشتند،مثلا یک بار در یکی از زیرنویسهای برنامههایشان نوشتند،
خسروی مجری برنامه «شب آسمانی» به خاطر رفتارها و فشارها دچار پیری زودرس
شده است!!!!؟
اما مساله دیگر این که ما چند کلیپ از شخصیتهای آنان را
پخش کردیم، و همین کافی بود تا به هم بریزند،کنداکتور برنامههای این
شبکهها با این اقدام ما به هم ریخت مسئله ای که در بحث تنظیم برنامه یک
شبکه خیلی مهم است.
نکته بعد اینکه من به عنوان مجری کارشناس این برنامه
حتی اگر حرف مایه داری از آنان ببینم ولو به اندازه بیست درصد، مطرح می
کنم اما هیچ حرفی محتوایی را از آنها ندیدم که قابلیت مطرح کردن داشته
باشد.
البته یک مساله برای بسیاری سوال است، چرا به این شبکهها میپردازید، آبشخور شبکههای وهابی فارسیزبان از جای دیگری است،چرا به سراغ سرشاخهها نمی روید و حالت تدافعی نسبت به آنها ندارید؟
سوال خوبی است، اول اینکه شبکههای فارسی زبان از ابزار زبانی وارد شده و میخواهند شبهه مطرح کنند لذا قبل از هر چیز بیان و روشنگری درباره این شبههها برای ما اولویت دارد، موضوع دیگر حرفهای شبکههای وهابی عربی با شبکههای وهابی فارسی زبان متفاوت است لذا جنس شبههای که بیان می شود، متفاوت است. موضوع دیگر اینکه حالت تدافعی این نیست که دیگران حرفی بزنند و ما بگوییم مقابل شما ایستادیم و جواب میدهیم،حالت تدافعی در یک نگاه میتواند طرح سوال باشد، یعنی شما با طرح سوال در مطلبی که آنان بیان می کنند شبهه ایجاد کنید.
یادم هست دانشجویی دورگه انگلیسی اسپانیایی داشتم که به خدا اعتقادی نداشت و به من میگفت شما دین باورها چیزی به نام خدا را تصور کردهاید که البته توهم است و هر لذتی را بر خود حرام کردهاید چون میگویید خدا چوب میزند. من در برابر این دانشجو روش موثر را طرح سول میدیدم، چون اگر با کتاب با او بحث میکردم میگفت این کتاب را قبول ندارم، از طریق براهین دیگر وارد می شدم باز هم همچنان بنایش بر مخالفت بود، لذا از در سوال وارد شدم و اعتقاداتاش را از طریق سوال زیر سوال بردم، در فرآیند چهار تا پنج ماه این فرد مسلمان یا شیعه نشد اما از نگرش خود تا حد زیادی عدول کرد، بنابراین به نظر من طرح سوالی که در ذهن مخاطب علامت سوال و ایجاد فکر کند میتواند یکی از حالات تهاجمی موثر در عرصههای مختلف از جمله رسانه باشد.
ضمن آنکه حریف و دشمن ما ساده لوح و کودن
نیست ،آنها میفهمند اما هوش خود را در اختیار یک جریان شیطانی قرار
میدهند، بنابراین راهبرد برنامه «شب آسمانی » طرح سوال است ما با همین
روش کنداکتور شبکه های ضدشیعی و وهابی را به هم ریختیم.
آیا نسبت به این رویکرد نقدی هم به شما شد؟
خیر،
تنها نقدی که بعضا ارائه شد این بود که چرا شبکه قرآن و برنامه شب آسمانی
وقت برنامه را به چنین آدمهایی که وزنی ندارند اختصاص میدهد، واگرنه از
سوی سازمان و مخاطبان حمایت کاملی از برنامه شد، برادران اهل سنت ما نیز
در دوشادوش مان بودند چراکه وهابیت همواره تلاش دارد تا خود را به جریان
اهل سنت بچسباند.
لذا با این تفاسیر بررسی شبهاتی که حتی همین افراد در
این سطح مطرح میکنند باعث می شود تا روی حقیقی وهابیت بیش از پیش نمایان
شود، یادم هست شبی که ماموستا بهمنی میخواست به برنامه بیایند تصادف
کردند و به پرواز نرسیدند اما بدون اینکه کسی اصرار کند که حتما آن شب در
برنامه حضور یابند ماشین گرفته و تا تهران خود را رساندند. ماموستا بهمنی
گفت من مقیدم که بیایم و پاسخ گویم.
بهعنوان سوال
پایانی اساسیترین مشکل برنامههای دینی را چه میدانید، چرا بعضا بعد از
مدتها یک برنامه مانند «شب آسمانی» با طیف مختلفی از مخاطبان ثابت
روبهرو میشود اما سایر برنامههای دینی عموما چنین اقبالی را ندارند؟
به
نظر من مهمترین دلیل در نبود نگاه برونمرزی نسبت به مسائل است، ما باید
جهانیتر مساله را مرور کنیم چون اگر چنین کاری نکنیم رقبای ما می آیند و
از ابزار رسانه بهره گرفته و چنین رویکردی را اتخاذ میکنند. کسی میتواند
برنامهساز باشد که خودش عنصر مولف باشد.
مصداقی که برای برنامه شب
آسمانی میتوانم ارائه کنم آن است که مدتی ما کارشناسان شیعی را در برنامه
داشتیم، بعد از برادران اهل سنت نیز دعوت کردیم تا در برنامه حضور یابند،
چون جریان وهابیت خود را پشت اهل سنت پنهان کرده و خود را به اهل سنت
میچسباند ،همین رویکرد سبب شد تا طیف مخاطب و مساله وسیع شود لذا ابعاد
نگاه در سیر ساخت یک برنامه دینی اهمیت بالایی دارد.
من قبل از پاسخ به این سوال لازم میدانم از جناب گروسی مدیر شبکه قرآن و معارف سیما و حجتالاسلام و المسلمین جعفری، مدیر گروه معارف و سیره اهل بیت (ع) این شبکه تشکر ویژه داشته باشم که همواره همراه گروه «شب آسمانی» هستند.
اما در مورد سوال شما،شب آسمانی به هیچ وجه برنامه مناسبتی نیست و این مساله را از پرداختن به طیف متعددی از موضوعات میتوان دریافت. ضمن آنکه ما تیم تحقیق داریم و مرتبا آمارگیری داریم. ضمن آنکه مباحث از نگاه کارشناسان مختلفی نیز بررسی میشود و شاید به همین دلایل است که بعد از گذشت دو سال «شب آسمانی» همچنان در اوج خودش قرار دارد.
موضوع بعد اینکه این برنامه برای اولینبار به صورت زنده بحث شبهات را مطرح کرد و به آنها پرداخت. البته بعضا شاید برخی مباحث جای این پرداخت بیشتری داشته باشد اما شب آسمانی برنامه 57 دقیقهای است که هر هفته چهار شب آنتن دارد، لذا اقتضائاتی را در برنامه باید لحاظ کنیم که مهمترین آنها وقت و زمان است اما به طور کلی با این وجود نیز برنامه طیف مخاطب گستردهای دارد و از این بابت همچنان در اوج قرار داریم.