جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۵ دی ۱۳۸۹ - ۱۳:۲۶

عکس/رهبر انقلاب درمنزل آیت‌الله بهاءالدینی

کد خبر : ۱۵۱۴۳

شبکه ایران: انتخاب حضرت آیت الله خامنه ای به رهبری نظام، پس از حضرت امام، یکی از وقایع بزرگ تاریخ معاصر است که از جنبه های مختلفی حائز اهمیت است. یکی از این جنبه ها، جنبه عنایت و دست گیری الهی است که حاضرین در آن جلسه تاریخی بالاتفاق بر آن صحه می گذارند. اما جالب است بدانیم عرفایی بوده اند که سال ها قبل از رحلت امام و در حالی که هیچ نشانه ای مبنی بر رهبری رهبر معظم انقلاب وجود نداشته، با دیدی الهی از این اراده خدا و از این ذخیره او برای انقلاب آگاه شده و از آن خبر داده بودند.

 

 

آقای حسین حیدری کاشانی که سال ها توفیق درک محضر حضرت آیت الله بهاءالدینی را داشته است، در همین باب خاطره ای نقل نموده که خواندنش خالی از لطف نیست:
«در یکی از سفرهایی که مقام معظم رهبری به قم تشریف آوردند صبح روزی بود که یکی از دوستان بزرگوار در منزل آمد و فرمود: آقا به منزل آقای بهاءالدینی می آیند، بیا برویم.
به اتفاق ایشان به منزل آقا رفتیم وارد اتاق منزل شدیم، مقام معظم رهبری اظهار لطف و مرحمت فرمود، نشستیم. آقای بهاءالدینی روی تشک با عرقچین نشسته بود، آقایانی در خدمت آقا بودند.
حقیر خدمت مقام معظم رهبری عرض کردم: آقا! اگر بعضی بعد از نشست مجلس خبرگان، از رهبری حضرتعالی خبر دادند، ما سه سال قبل از فوت حضرت امام علیه الرحمه، رهبری شما را در سر می پروراندیم. فرمودند: چطور؟ عرض کردم به واسطه فرموده این مرد و اشاره به آیت الله بهاءالدینی کردم و در توضیح آن گفتم در سه نشست که در سه جمعه پیاپی که بنده در منزل محضرشان بودم این مطلب را فرمودند:
روزی ابتدا به ساکن فرمودند: فلانی! قضیه قائم مقامی سرنمی گیرد. کسی که ما دلخوش به او هستیم، آقای خامنه‌ای است. بنده هم عرض کردم: بله آقا، و رفتم برای اینکه چای خدمت آقا بیاورم فرموده ایشان را یادداشت کردم.
هفته بعد روز جمعه حدود ساعت ده صبح فرمودند: "همانطور که ما به شما گفتیم اینها می خواهند کاری کنند، اما موفق نمی شوند دلخوشی ما به آقای خامنه ای است." عرض کردم، بله آقا و بلند شدم رفتم یادداشت کردم و برگشتم. هفته سوم باز به همین مضامین در باره آینده مطلبی فرمودند، من نگاهی به چشم های آقا [آیت الله بهاءالدینی] کردم، آقا فرمود چه باید کرد؟ شما تعجب می کنی؟ اما دید ما این است، عرض کردم بله آقا.
چون سخنم به اینجا رسید آقایانی که در خدمت آقا بودند خوشحال شدند و تبسم کردند و مقام معظم رهبری نگاهی به آیت الله بهاءالدینی کرد، ایشان هم به طور عادی گفته های حقیر را می شنید و سرمبارک در پیش داشت.»
(سیری در آفاق، نوشته حسین حیدری کاشانی، انتشارات تهذیب، صفحات 365 و 366)