وی ادامه داد: عرصه راهبردی استراتژی جنگ نرم عرصه ادراک و برداشت است یعنی اینکه برداشت ما از این پدیده چه خواهد بود.
کارشناس
ارشد مسائل سیاسی افزود: در جنگ ادراکی به عنوان عالی ترین سطح جنگ نرم،
عالی ترین مسئولان و تصمیم سازان (نخبگان،خواص و مسئولان بلند رتبه) مخاطب
جامعه هدف هستند.
سراج با بیان اینکه جنگ ادراکی تبدیل جنگی برای
برداشت می شود و این برداشت را جامعه عمومی یک کشور از خواسته هایی که
دشمن می خواهد نتیجه می گیرند، تصریح کرد: در مدیریت، برداشت معنایی به
پدیده ها داده می شود که جامعه هدف آن را بپذیرد و عالی ترین سطح، جنگ نرم
است که در حال حاضر با آن روبرو هستیم.
وی با اشاره به اینکه در
مسئله هسته ای ژنو ما سطحی از جنگ ادراکی را شاهد بودیم، گفت: جنگ ادراکی
را دشمن برنامه ریزی کرده بود تا به مذاکره برسیم و آنها می خواستند کشور
هدف را به نقطه ای برساند که خود می خواهد.
این استاد دانشگاه با
بیان اینکه آمریکا تلاش کرد تا بعضی از مسئولان به چیزی که آنها می خواهند
تن بدهد، افزود: در ابتدای دولت یازدهم یک پیغام از شرق آورده شد که اگر
شما پای میز مذاکره بنشینید، ما 40 میلیارد دلار از پول بلوکه شده غرب به
شما را پرداخت می کنیم.
سراج با اشاره به اینکه این یک جنگ ادراک بود و آمریکا دو مورد دیگر مثل این قضیه را از ابتدای دولت تا الان انجام داده است، بیان کرد: مسئولان کشور از طریق دیپلماسی شماره 2 و به واسطه کشور عمان پای میز مذاکره با آمریکا رفتند و نتیجه آن سه دور مذاکرات ژنو شد؛ اما در دور اول 40 میلیارد دلار به 20 میلیارد دلار و بعدا همین 20 میلیارد دلار هم به هفت میلیارد دلار مشروط تعدیل شد.
وی با
طرح اینکه چرا آمریکا به مذاکره با ایران نیاز داشت اشاره کرد و گفت: سه
علت شکست سیاست خارجی آمریکا در چند سال اخیر، شکست بزرگ دیپلماسی آمریکا
برای اولین بار به دلیل اینکه نتوانست اجماع جهانی علیه سوریه راه بیندازد و
همچنین مسئله سوریه و افشاگری اسنودن، افسر اطلاعاتی آمریکایی است.
این
کارشناس مسائل استراتژیک با اشاره به توافقنامه ژنو و برنامه هسته ای
ایران بیان کرد: غرب در برنامه هسته ای ایران سه راهبرد متوقف سازی برنامه
هسته ای ایران، بازگرداندن برنامه هسته ای ایران به عقب یا به تعبیر «شرمن»
معکوس سازی برنامه هسته ای ایران و همچنین در گام آخر برچیده سازی برنامه
هسته ایران را در دستور کار خود دارد.
سراج با اشاره به اینکه
غربی ها این راهبرد ها را به یک نقشه راه 9 مرحله ای تبدیل کردند، گفت: در
ابتدای این گام برای گام اعتماد سازی ایران ماشین های سانتریفیوژ خود را
کاهش داد و این به همین جا ختم نشد و در توافقنامه ژنو غنی سازی 20 درصد
اورانیم را تعلیق کردند در صورتی که سوخت 20 درصد علاوه بر اینکه یک مزیت
دیپلماسی برای ما بود راکتور تهران نیز برای تولید رادیودارو ها و رادیو
ایزوتوپ ها به این سوخت نیاز دارد.
وی با بیان اینکه در کشور
ما یک میلیون نفر به بیماری های خاص مبتلا هستند و تنها راه درمان آنها به
دلیل تحریم های بی رحمانه دارویی غرب علیه کشورمان ساخت رادیو دارو داخل
کشور است، ادامه داد: عمر مفید راکتور تهران رو به اتمام است و بهترین
جایگزین برای راکتور تهران، راکتور اراک است و قطعا سوخت 20 درصد برای
راکتور اراک مورد نیاز ماست.
این کارشناس مسائل سیاسی گفت: به
دلیل اینکه ما الان به آن سقفی که غرب برای اورانیم 5 درصد ما قرار داده
است رسیده ایم پس بنابراین طبق توافقنامه ژنو ما دیگر اورانیم 5 درصد نیز
نمی توانیم غنی سازی کنیم.
سراج تصریح کرد: تبدیل اورانیم 20
درصد به اکسید، استفاده نکردن از نسل دوم سانتریفیوژ های تولید داخل، متوقف
کردن ساخت آب سنگین اراک و تبدیل به یک راکتور عادی، تعطیل فردو به دلایل
در دسترس نبودن، پذیرفتن پروتکل الحاقی و در آخر هم برنامه هسته ای از نظر
آنها باید برچیده شود.
وی افزود: آمریکایی ها از این فرصت استفاده کرده و با طرح این نقشه برنامه هایشان را عملیاتی کردند.
مسئول
سابق بسیج دانشجویی کشور گفت: این برنامه عملیاتی در واقع تحت عنوان
توافقنامه ژنو منتشر شد و این متن یک ساختار مهندسی با 9 گام مهندسی شده به
شکل یک پلان دارد.
سراج با اشاره به متن توافقنامه ژنو افزود:
در این توافقنامه، غنی سازی مشروط و منوط به موافقت طرف غربی است و در
مرحله بعدی ایران باید نگرانی های شورای امنیت سازمان ملل نسبت به ایران
را بر طرف کند.
کارشناس مسائل استراتژیک با اشاره به اینکه
نگرانی های شورای امنیت در 3 قطعنامه اخیر آنها علیه ایران آمده است، ادامه
داد: ایران باید به نگرانی های شورای امنیت نسبت به برنامه غنی سازی، حقوق
بشر، موشک های ایران و حمایت از تروریست پایان دهد و اساسا طرح این بند
یعنی اینکه اگر بخواهیم به این نگرانی ها پاسخ دهیم باید انقلاب اسلامی را
جمع کنیم.
وی ادامه داد: پذیرش پروتکل الحاقی به عنوان آخرین بند
تعهد ایران به غرب به این معناست که ما دچار خود جاسوسی شده و به این طریق
همه اطلاعات را در اختیار غرب قرار داده ایم.
سراج با اشاره به
اینکه طرف غربی بالاخره برای یک مدت کوتاه حق غنی سازی 5 درصد ما را قبول
کند خود یک پیروزی است، گفت: دادن امتیازات مشروط حق فروش 20 درصد نفت،
خرید قطعات خودرو سازی، پتروشیمی، طلا و فلزات گرانبها و خدمات ایمنی
هواپیمایی برای طرف غربی سودی به نسبت بیشتر دارد از اینکه از وضعیت
اقتصادی که کشورهای اروپایی در آن دست و پا می زنند که با فروختن قطعات و
محصولات خود در ازای بلوکه کردن هزینه فروش نفت خارج شوند.
این
کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به نرمش قهرمانانه و این دوره اعتماد سازی دو
طرفه ایران و غرب گفت: برای اینکه شکاف ملی به وجود نیاید باید به شیوه
نرمش قهرمانانه یک محک به طرف مقابل زده شودکه آیا طرف مقابل مورد اطمینان
است یا خیر؟
وی ادامه داد: اگر طرف غربی مورد اطمینان بود و
تحریم های ظالمانه را برداشت این یک پیروزی است؛ اما اگر این کار را انجام
نداد ما می فهمیم که مشکل آنها چرخیدن سانتریفیوژ های ما نیست و برای این
مردم و ملت مشخص می شود که آنها با عزم و اراده ملت مشکل دارند و این باعث
اتحاد و وحدت ملی می شود.
سراج در پایان گفت: جنگ نرم در سطح
راهبردی بر روی مدیران و تصمیم سازان یک کشور اثر می گذارد و یک کشور در
آستانه رسیدن به قله، نقطه اوج را متوقف می کند.
