صراط: کیهان در ستون ویژههای خود نوشت:
تلهگذاری شیطان اینبار در ژوهانسبورگ
برخی محافل رسانهای داخلی و خارجی، مراسم تدفین نلسون ماندلا را بهانه دیگری برای هل دادن دکتر روحانی به سمت ملاقات با رئیس دولت شیطان بزرگ قرار دادهاند. مراسم تدفین ماندلا احتمالا یک هفته دیگر در ژوهانسبورگ برگزار میشود.روز گذشته در حالی که چند سایت داخلی آرزوی خود برای چنین اتفاقی را تبدیل به گمانه و تحلیل میکردند، گاردین نیز نوشت با توجه به حضور سران کشورها در مراسم تدفین ماندلا شاید این مراسم به ملاقات روحانی و اوباما منجر شود. گاردین مدعی شد: روح آشتیجویانه ماندلا شاید بتواند مثلا فضایی را برای اولین دیدار میان اوباما و روحانی فراهم آورد. (برخلاف این ادعا رژیم مستکبر آمریکا در پی باجگیری و زورگویی است و نه آشتیجویی).
یادآور میشود رسانههای زنجیرهای همسو با شبکه تبلیغاتی آمریکا تلاش گسترده را به کار بسته بودند تا دکتر روحانی در جریان سفر به نیویورک و حضور در نشست مجمع عمومی سازمان ملل به طور تصادفی! با اوباما ملاقات کند. بعدها گفته شد ممکن است این دیدار در مهمانی ناهار بانکیمون اتفاق بیفتد اما خبرها حاکی از آن بود که طرف غربی، میز شراب را بر اهمیت انجام چنین ملاقاتی ترجیح داده است.با این وجود وسوسه گروه پیگیر ماجرا موجب، مکالمه تلفنی روحانی با اوباما در آخرین ساعات عزیمت به فرودگاه و بازگشت از نیویورک شد.این اتفاق از جمله همان پیشامدهایی بود که مورد تذکر رهبر انقلاب - به عنوان رفتار نابهجا - قرار گرفت. نکته قابل تأمل بیصداقتی مقامات آمریکایی بود به نحوی که با وجود درخواست طرف آمریکایی برای این مکالمه، سوزان رایس ادعا کرد این تماس تلفنی با درخواست طرف ایرانی صورت گرفته است. دو روز بعد نیز اوباما با گستاخی تمام در ملاقات با نتانیاهو ادعا کرد همه گزینهها به ویژه گزینه نظامی علیه ایران روی میز است.با این وجود آقای روحانی اخیرا در مصاحبه با روزنامه فایننشالتایمز گفته بود اوباما را آدم مؤدبی یافتم(!)اوباما طی هفتههای اخیر بارها اعلام کرده که ساختار اصلی تحریمهای شدید ضد ایرانی سر جای خود باقی میماند و آمریکا به دنبال برچیدن برنامه هستهای ایران است.
واشنگتن پست: تحریمهای ضدایرانی محوریترین سند سیاست خارجی اوباماست
معاون وزارت خزانهداری آمریکا میگوید توافق ژنو سختترین بخش تحریمها علیه ایران را حفظ کرده است.روزنامه واشنگتنپست در گزارشی نوشت: سنارتورهای هر دو حزب در کنگره که روزهای پایانی تعطیلات را میگذرانند، عزم جزم کردهاند تا در بازگشت از تعطیلات و در فاصله زمانی تا کریسمس بطور جد موضوع تصویب تحریمهای جدید علیه ایران را در دست بررسی قرار دهند.«رابرت منندز» رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا و یکی از حامیان تحریم بیشتر ایران میگوید: از نظر من تحریمهای جدید دولت آمریکا را در موضعی قرار میدهد تا چنانچه توافقنهایی به هر دلیل حاصل نشد، آمریکا در موضع قدرت باشد.منندز میافزاید: «این تحریمها برای ایرانیها روشن خواهد ساخت که اگر معامله را نهایی نکنند تحریم در انتظار آنها خواهد بود.»
تحریم مورد نظر منندز اعمال محدودیت بیشتر در خرید بینالمللی نفت و شناخت فرصتهایی برای تحریم بخش خصوصی ایران است. در لایحهای که نمایندگان کنگره قصد بررسی تصویب آن را دارند همچنین پیشنهادهای دیگری نیز مطرح شده است شامل عرضه گزارش ماهانه رئیسجمهور به کنگره در مهلت زمانی ششماهه و نیز ممنوعیت کامل معامله آمریکا با کشورهای خریدار نفت ایران. توصیه منندز این است که تحریمها الان تصویب شود اما اجرای آن به ششماه دیگر یعنی پایان مذاکرات موکول گردد. در طرح منندز امکان وتو و ملغی اعلام شدن این مصوبات با حکم رئیسجمهور هم پیشبینی شده است.
واشنگتنپست با بیان اینکه «تحریمهای ضد ایرانی محوریترین موضوع در مسائل خارجی دوران کاری پنج ساله اوباما میباشد» مینویسد: دولت آمریکا هر گونه قانونگذاری برای تحریم جدید ایران را عامل تخریب توافق موقت هستهای با ایران میداند ضمن آنکه معتقد است این قانونگذاری مذاکرات پیش رو برای دستیابی به توافقنهایی را هم از مسیر خود منحرف خواهد ساخت.یک مقام بلندپایه دولت آمریکا دراینباره اعلام کرده است:«اگر میخواهید پای ما را در توافق نهایی به داخل آتش بیفکنید، خب این کار را بکنید.» اگر افرادی نسبت به عناصر توافق نهایی نگرانند، بیایند و به ما بگویند، نه اینکه در نیمه راه مذاکرات بنشینند و دست به تحریم بیشتر ایران بزنند».واشنگتنپست مینویسد: دولت آمریکا معتقد است که تصویب تحریمهای جدید شروط توافق موقت را نقض میکند ضمن آنکه موجب ایجاد شکاف میان آمریکا با سایر شرکایش در مذاکرات میشود و موضع تندروهای مخالف توافق هستهای را به خصوص در مذاکرات آتی تقویت میکند.
«دیوید کوهن» معاون وزارت خزانهداری آمریکا در امر تروریسم و اطلاعات مالی در این باب میگوید: «هدف از تحریمها از همان ابتدای امر بکاربردن نیرویی عظیم برای تغییر سیاستهای ایران بود، نه اینکه تحریم کنیم تا دلمان خوش باشد که تحریم کردهایم. تحریمهای سخت همچنان علیه ایران باقی است و لغو نخواهد شد.واشنگتنپست با بیان اینکه تحریمهای ضد ایرانی بیش از یک دهه است که در جریان است، ادامه میدهد: توافق ژنو سختترین بخش تحریمها علیه ایران را حفظ کرده است. دیوید کوهن میگوید که تحریمهای بانکی همچنان معتبر است و شرکتهای خارجی نمیتوانند پول بابت قراردادهایشان را از ایران دریافت کنند مگر تحت یک سری شرایط بسیار سخت که به تازگی مقرر شده است.
او میافزاید: «ما به بانکها و صاحبان تجارت اعلام میکنیم که چنانچه با هر موجودیت تحت تحریمی که تعدادشان به 600 شرکت میرسد معامله کنید خود را از شبکه مالی و بازارهای آمریکا خارج ساختهاید. این اهرم قوی قدرت ماست».یادآور میشود باراک اوباما نیز اخیرا به صراحت اعلام کرد کلیدیترین بخشهای برنامه هستهای ایران متوقف خواهد شد و این در حالی است که سختترین تحریمها علیه ایران همچنان پابرجا خواهد بود.
اپوزیسیون ضربه مغزی شده و بیهوش است
یکی از فعالان سابق اپوزیسیون میگوید اپوزیسیون جمهوری اسلامی در کما فرو رفته و صرفا زندگی نباتی دارد.اسماعیل نوری علا در وبسایت گروهک چند نفره موسوم به «جنبش سکولار دموکراسی» نوشت: اپوزیسیون سکولار دموکرات انحلالطلب (برانداز) به اغمای رخوتناک افتاده است. به نظر من که اپوزیسیون که خود را نیز جزو آن میدانم، در حال حاضر در گرداب بیهوشی فرو افتاده و نوعی زندگی گیاهی را آغاز کرده است.وی با بیان اینکه دولت آمریکا به اپوزیسیون وابسته نظیر سازمان مجاهدین (منافقین) و کومله و دموکرات دفاتری برای فعالیت در واشنگتن داده، مینویسد: اپوزیسیون بیمار است و سوال این است که این بیمار فرو رفته در کما را چگونه میتوان به هوش آورد و فعال کرد؟ پزشکان معمولا روند بیرون آمدن از «کما» را وابسته به شرایط مختلفی میدانند. اگر کما ناشی از کمبودهایی در تغذیه سیستم باشد (مثلا افتادن سریع قند خون) میتوان با جبران کمبودها شخص فرو رفته در کما را بیرون کشید. اما اگر کما ناشی از لطمههای مغزی، چه به علت ادامه بلندمدت کمبودها و چه به دلیل ضربههایی از خارج باشد، بیرون آمدن مریض از کما مشکلتر است و تبدیل به گیاه شدن بیمار و یا پایان زندگی او هر لحظه میتواند محتملتر شود.
وی ادامه داد : دچار شدن اپوزیسیون سکولار دموکرات انحلالطلب و مستقل به کمای سیاسی ناشی از فقدان هدف و استراتژی معین و قابل قبول گسترده، همراه با واکنشی بودن رفتارها و گفتارها، و ناامیدی از امکان فروپاشی رژیم است.نوری علا در ادامه با تصریح بر اینکه اپوزیسیون با یک غوره سردی و با یک مویز گرمیاش میکند، میافزاید: تا آن زمان که اپوزیسیون دچار تشتت و تفرقه در امر انتخاب هدف و تعیین استراتژی است، ناچار خواهد بود که یا همچون اصلاحطلبان با موج حوادث همراه شود و برای پیروزی روحانی کف بزند و یا تن به غوطه زدن در اغما بدهد تا شاید روزی از این خواب زمستانی بیدار شود و یا به صورتی همیشگی در این اغمای دلشکن بماند تا مرگاش فرا رسد.
هیجان پوپولیستی و مقایسه ظریف با مصدق
عضو گروهک ملی- مذهبی از تشبیه دکتر ظریف وزیر امور خارجه به محمد مصدق ابراز تعجب کرد.«مرتضی-ک» که با افراطیون مدعی اصلاحطلبی نظیر حزب مشارکت در ارتباط بود، چند ماه پس از فتنه 88 از کشور گریخت و به فرانسه رفت. وی ضمن تحلیلی در وبسایت روزنت خاطرنشان میکند: ظریف که بیگمان یکی از دیپلماتهای برجسته جمهوری اسلامی محسوب میشود، از سوی برخی شهروندانی که چیزهایی از دکتر محمد مصدق شنیده و خوانده بودند، «مصدق زمانه» و «مصدق جدید» توصیف شد. تا این جای کار هم شاید همه چیز «طبیعی» پیش رفته بود. این دست اغراقها و ستایشها، در تاریخ ما کمسابقه نبوده است. قصه از آنجا تأسفبار و قابل تأمل شد که برخی روزنامهنگاران و فعالان سیاسی نیز در موج این اغراقگویی و تمجید، اسیر شدند و به جای تلاش برای ارزیابی واقعبینانه توافق، و تحلیل دقیق و علمی و بیطرفانه در دام مصدقسازی پوپولیستی افتادند.
وی میافزاید: برخی روشنفکران که باید دغدغه بیان حقیقت و پیگیری آن را داشته باشند، در ورطه رویکردهای پوپولیستی افتادند. این گروه از روشنفکران از یاد بردند که محمد جواد ظریف، فقط یک مجری و کارگزار خوب و مسلط و کاربلد در حکومت برای تعقیب چشمانداز ترسیم شده است.این فعال فتنه سبز با بیان اینکه ظریف و روحانی فاصله معناداری دارند، میافزاید: مصدقسازی پوپولیستی توسط برخی روشنفکران، چنان بر تنور هیجان عمومی میدمد و با آن همراه میشود که محصول آن در مراسم سخنرانی اخیر ظریف در دانشگاه تهران خودنمایی میکند. آنجا که دانشجویان شعار سر میدهند: «صل علی محمد، روح مصدق آمد»! شعاری که در سالهای اخیر حتی برای نزدیکترین یاران و همراهان مصدق و رهروان دیرین نهضت ملی نیز سر داده نشد و معلوم نیست طراحان و سردهندگان شعار، چقدر به آنچه میگویند، و تبعات و لوازم آن، اشراف دارند. اینها، همان وجه قابل تأمل و تأسفبار ماجراست؛ این که برخی روشنفکران رویکردهایی تودهگرایانه در پیش گیرند، در موج احساسات و غلیان شور اجتماعی فروافتند، آن را- به هر انگیزه- بازتولید و تکثیر کنند و حقیقت را تحریف کنند. مصدقسازی پوپولیستی نه به سود ظریف و روحانی است، چرا که انتظاری زیادتر از بضاعت ایشان بر آنها تحمیل میکند؛ و نه به نفع جامعه امید بسته به دولت میانهگرای بنفش است، چرا که نسبت واقعبینانهای میان توقع ایشان و محصول برقرار نمیکند، و در نهایت ناامیدی از بهبود و تغییر میزاید، و خشم یا انفعال میآفریند.
یادآور میشود محمد مصدق نخستوزیر لائیک در دوره نهضت ملی شدن نفت بود که اعتقادی به احکام اسلامی و اجرای آن نداشت. وی اعتماد شدیدی به آمریکاییها داشت و همین امر باعث غفلت وی از همداستانی آمریکا و انگلیس شد و به کودتای 28 مرداد 32 انجامید. بنابر برخی روایتهای تاریخی، مصدق عضو حلقههای فراماسونری بوده است. او از سلسله جنبانهای جبهه ملی بود اما عجیبتر اینکه 3 دهه بعد وقتی اسناد لانه جاسوسی آمریکا منتشر شد معلوم گردید برخی اعضای جبهه ملی با آمریکاییها سر و سر دارند و در واقع با طراحان کودتای 28 مرداد 32، همکار و شریک شدهاند.
پالیزدار در مجمع تشخیص مشغول به کار شد؟!
عباس پالیزدار در دفتر مشاور هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت نظام مشغول به کار شده است.ندای انقلاب نوشت: عباس پالیزدار که چند سال پیش به دلیل برخی افشاگریهای فاقد اعتبار و نیز سوءاستفاده از موقعیت خود برای انتشار برخی اسناد حکومتی، محاکمه شده بود، در دفتر غلامعلی رجایی مشاور هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام مشغول به کار شده است.وی در خرداد سال 88 در نامهای از هاشمی رفسنجانی و خانوادهاش عذرخواهی کرده بود.
تلهگذاری شیطان اینبار در ژوهانسبورگ
برخی محافل رسانهای داخلی و خارجی، مراسم تدفین نلسون ماندلا را بهانه دیگری برای هل دادن دکتر روحانی به سمت ملاقات با رئیس دولت شیطان بزرگ قرار دادهاند. مراسم تدفین ماندلا احتمالا یک هفته دیگر در ژوهانسبورگ برگزار میشود.روز گذشته در حالی که چند سایت داخلی آرزوی خود برای چنین اتفاقی را تبدیل به گمانه و تحلیل میکردند، گاردین نیز نوشت با توجه به حضور سران کشورها در مراسم تدفین ماندلا شاید این مراسم به ملاقات روحانی و اوباما منجر شود. گاردین مدعی شد: روح آشتیجویانه ماندلا شاید بتواند مثلا فضایی را برای اولین دیدار میان اوباما و روحانی فراهم آورد. (برخلاف این ادعا رژیم مستکبر آمریکا در پی باجگیری و زورگویی است و نه آشتیجویی).
یادآور میشود رسانههای زنجیرهای همسو با شبکه تبلیغاتی آمریکا تلاش گسترده را به کار بسته بودند تا دکتر روحانی در جریان سفر به نیویورک و حضور در نشست مجمع عمومی سازمان ملل به طور تصادفی! با اوباما ملاقات کند. بعدها گفته شد ممکن است این دیدار در مهمانی ناهار بانکیمون اتفاق بیفتد اما خبرها حاکی از آن بود که طرف غربی، میز شراب را بر اهمیت انجام چنین ملاقاتی ترجیح داده است.با این وجود وسوسه گروه پیگیر ماجرا موجب، مکالمه تلفنی روحانی با اوباما در آخرین ساعات عزیمت به فرودگاه و بازگشت از نیویورک شد.این اتفاق از جمله همان پیشامدهایی بود که مورد تذکر رهبر انقلاب - به عنوان رفتار نابهجا - قرار گرفت. نکته قابل تأمل بیصداقتی مقامات آمریکایی بود به نحوی که با وجود درخواست طرف آمریکایی برای این مکالمه، سوزان رایس ادعا کرد این تماس تلفنی با درخواست طرف ایرانی صورت گرفته است. دو روز بعد نیز اوباما با گستاخی تمام در ملاقات با نتانیاهو ادعا کرد همه گزینهها به ویژه گزینه نظامی علیه ایران روی میز است.با این وجود آقای روحانی اخیرا در مصاحبه با روزنامه فایننشالتایمز گفته بود اوباما را آدم مؤدبی یافتم(!)اوباما طی هفتههای اخیر بارها اعلام کرده که ساختار اصلی تحریمهای شدید ضد ایرانی سر جای خود باقی میماند و آمریکا به دنبال برچیدن برنامه هستهای ایران است.
واشنگتن پست: تحریمهای ضدایرانی محوریترین سند سیاست خارجی اوباماست
معاون وزارت خزانهداری آمریکا میگوید توافق ژنو سختترین بخش تحریمها علیه ایران را حفظ کرده است.روزنامه واشنگتنپست در گزارشی نوشت: سنارتورهای هر دو حزب در کنگره که روزهای پایانی تعطیلات را میگذرانند، عزم جزم کردهاند تا در بازگشت از تعطیلات و در فاصله زمانی تا کریسمس بطور جد موضوع تصویب تحریمهای جدید علیه ایران را در دست بررسی قرار دهند.«رابرت منندز» رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا و یکی از حامیان تحریم بیشتر ایران میگوید: از نظر من تحریمهای جدید دولت آمریکا را در موضعی قرار میدهد تا چنانچه توافقنهایی به هر دلیل حاصل نشد، آمریکا در موضع قدرت باشد.منندز میافزاید: «این تحریمها برای ایرانیها روشن خواهد ساخت که اگر معامله را نهایی نکنند تحریم در انتظار آنها خواهد بود.»
تحریم مورد نظر منندز اعمال محدودیت بیشتر در خرید بینالمللی نفت و شناخت فرصتهایی برای تحریم بخش خصوصی ایران است. در لایحهای که نمایندگان کنگره قصد بررسی تصویب آن را دارند همچنین پیشنهادهای دیگری نیز مطرح شده است شامل عرضه گزارش ماهانه رئیسجمهور به کنگره در مهلت زمانی ششماهه و نیز ممنوعیت کامل معامله آمریکا با کشورهای خریدار نفت ایران. توصیه منندز این است که تحریمها الان تصویب شود اما اجرای آن به ششماه دیگر یعنی پایان مذاکرات موکول گردد. در طرح منندز امکان وتو و ملغی اعلام شدن این مصوبات با حکم رئیسجمهور هم پیشبینی شده است.
واشنگتنپست با بیان اینکه «تحریمهای ضد ایرانی محوریترین موضوع در مسائل خارجی دوران کاری پنج ساله اوباما میباشد» مینویسد: دولت آمریکا هر گونه قانونگذاری برای تحریم جدید ایران را عامل تخریب توافق موقت هستهای با ایران میداند ضمن آنکه معتقد است این قانونگذاری مذاکرات پیش رو برای دستیابی به توافقنهایی را هم از مسیر خود منحرف خواهد ساخت.یک مقام بلندپایه دولت آمریکا دراینباره اعلام کرده است:«اگر میخواهید پای ما را در توافق نهایی به داخل آتش بیفکنید، خب این کار را بکنید.» اگر افرادی نسبت به عناصر توافق نهایی نگرانند، بیایند و به ما بگویند، نه اینکه در نیمه راه مذاکرات بنشینند و دست به تحریم بیشتر ایران بزنند».واشنگتنپست مینویسد: دولت آمریکا معتقد است که تصویب تحریمهای جدید شروط توافق موقت را نقض میکند ضمن آنکه موجب ایجاد شکاف میان آمریکا با سایر شرکایش در مذاکرات میشود و موضع تندروهای مخالف توافق هستهای را به خصوص در مذاکرات آتی تقویت میکند.
«دیوید کوهن» معاون وزارت خزانهداری آمریکا در امر تروریسم و اطلاعات مالی در این باب میگوید: «هدف از تحریمها از همان ابتدای امر بکاربردن نیرویی عظیم برای تغییر سیاستهای ایران بود، نه اینکه تحریم کنیم تا دلمان خوش باشد که تحریم کردهایم. تحریمهای سخت همچنان علیه ایران باقی است و لغو نخواهد شد.واشنگتنپست با بیان اینکه تحریمهای ضد ایرانی بیش از یک دهه است که در جریان است، ادامه میدهد: توافق ژنو سختترین بخش تحریمها علیه ایران را حفظ کرده است. دیوید کوهن میگوید که تحریمهای بانکی همچنان معتبر است و شرکتهای خارجی نمیتوانند پول بابت قراردادهایشان را از ایران دریافت کنند مگر تحت یک سری شرایط بسیار سخت که به تازگی مقرر شده است.
او میافزاید: «ما به بانکها و صاحبان تجارت اعلام میکنیم که چنانچه با هر موجودیت تحت تحریمی که تعدادشان به 600 شرکت میرسد معامله کنید خود را از شبکه مالی و بازارهای آمریکا خارج ساختهاید. این اهرم قوی قدرت ماست».یادآور میشود باراک اوباما نیز اخیرا به صراحت اعلام کرد کلیدیترین بخشهای برنامه هستهای ایران متوقف خواهد شد و این در حالی است که سختترین تحریمها علیه ایران همچنان پابرجا خواهد بود.
اپوزیسیون ضربه مغزی شده و بیهوش است
یکی از فعالان سابق اپوزیسیون میگوید اپوزیسیون جمهوری اسلامی در کما فرو رفته و صرفا زندگی نباتی دارد.اسماعیل نوری علا در وبسایت گروهک چند نفره موسوم به «جنبش سکولار دموکراسی» نوشت: اپوزیسیون سکولار دموکرات انحلالطلب (برانداز) به اغمای رخوتناک افتاده است. به نظر من که اپوزیسیون که خود را نیز جزو آن میدانم، در حال حاضر در گرداب بیهوشی فرو افتاده و نوعی زندگی گیاهی را آغاز کرده است.وی با بیان اینکه دولت آمریکا به اپوزیسیون وابسته نظیر سازمان مجاهدین (منافقین) و کومله و دموکرات دفاتری برای فعالیت در واشنگتن داده، مینویسد: اپوزیسیون بیمار است و سوال این است که این بیمار فرو رفته در کما را چگونه میتوان به هوش آورد و فعال کرد؟ پزشکان معمولا روند بیرون آمدن از «کما» را وابسته به شرایط مختلفی میدانند. اگر کما ناشی از کمبودهایی در تغذیه سیستم باشد (مثلا افتادن سریع قند خون) میتوان با جبران کمبودها شخص فرو رفته در کما را بیرون کشید. اما اگر کما ناشی از لطمههای مغزی، چه به علت ادامه بلندمدت کمبودها و چه به دلیل ضربههایی از خارج باشد، بیرون آمدن مریض از کما مشکلتر است و تبدیل به گیاه شدن بیمار و یا پایان زندگی او هر لحظه میتواند محتملتر شود.
وی ادامه داد : دچار شدن اپوزیسیون سکولار دموکرات انحلالطلب و مستقل به کمای سیاسی ناشی از فقدان هدف و استراتژی معین و قابل قبول گسترده، همراه با واکنشی بودن رفتارها و گفتارها، و ناامیدی از امکان فروپاشی رژیم است.نوری علا در ادامه با تصریح بر اینکه اپوزیسیون با یک غوره سردی و با یک مویز گرمیاش میکند، میافزاید: تا آن زمان که اپوزیسیون دچار تشتت و تفرقه در امر انتخاب هدف و تعیین استراتژی است، ناچار خواهد بود که یا همچون اصلاحطلبان با موج حوادث همراه شود و برای پیروزی روحانی کف بزند و یا تن به غوطه زدن در اغما بدهد تا شاید روزی از این خواب زمستانی بیدار شود و یا به صورتی همیشگی در این اغمای دلشکن بماند تا مرگاش فرا رسد.
هیجان پوپولیستی و مقایسه ظریف با مصدق
عضو گروهک ملی- مذهبی از تشبیه دکتر ظریف وزیر امور خارجه به محمد مصدق ابراز تعجب کرد.«مرتضی-ک» که با افراطیون مدعی اصلاحطلبی نظیر حزب مشارکت در ارتباط بود، چند ماه پس از فتنه 88 از کشور گریخت و به فرانسه رفت. وی ضمن تحلیلی در وبسایت روزنت خاطرنشان میکند: ظریف که بیگمان یکی از دیپلماتهای برجسته جمهوری اسلامی محسوب میشود، از سوی برخی شهروندانی که چیزهایی از دکتر محمد مصدق شنیده و خوانده بودند، «مصدق زمانه» و «مصدق جدید» توصیف شد. تا این جای کار هم شاید همه چیز «طبیعی» پیش رفته بود. این دست اغراقها و ستایشها، در تاریخ ما کمسابقه نبوده است. قصه از آنجا تأسفبار و قابل تأمل شد که برخی روزنامهنگاران و فعالان سیاسی نیز در موج این اغراقگویی و تمجید، اسیر شدند و به جای تلاش برای ارزیابی واقعبینانه توافق، و تحلیل دقیق و علمی و بیطرفانه در دام مصدقسازی پوپولیستی افتادند.
وی میافزاید: برخی روشنفکران که باید دغدغه بیان حقیقت و پیگیری آن را داشته باشند، در ورطه رویکردهای پوپولیستی افتادند. این گروه از روشنفکران از یاد بردند که محمد جواد ظریف، فقط یک مجری و کارگزار خوب و مسلط و کاربلد در حکومت برای تعقیب چشمانداز ترسیم شده است.این فعال فتنه سبز با بیان اینکه ظریف و روحانی فاصله معناداری دارند، میافزاید: مصدقسازی پوپولیستی توسط برخی روشنفکران، چنان بر تنور هیجان عمومی میدمد و با آن همراه میشود که محصول آن در مراسم سخنرانی اخیر ظریف در دانشگاه تهران خودنمایی میکند. آنجا که دانشجویان شعار سر میدهند: «صل علی محمد، روح مصدق آمد»! شعاری که در سالهای اخیر حتی برای نزدیکترین یاران و همراهان مصدق و رهروان دیرین نهضت ملی نیز سر داده نشد و معلوم نیست طراحان و سردهندگان شعار، چقدر به آنچه میگویند، و تبعات و لوازم آن، اشراف دارند. اینها، همان وجه قابل تأمل و تأسفبار ماجراست؛ این که برخی روشنفکران رویکردهایی تودهگرایانه در پیش گیرند، در موج احساسات و غلیان شور اجتماعی فروافتند، آن را- به هر انگیزه- بازتولید و تکثیر کنند و حقیقت را تحریف کنند. مصدقسازی پوپولیستی نه به سود ظریف و روحانی است، چرا که انتظاری زیادتر از بضاعت ایشان بر آنها تحمیل میکند؛ و نه به نفع جامعه امید بسته به دولت میانهگرای بنفش است، چرا که نسبت واقعبینانهای میان توقع ایشان و محصول برقرار نمیکند، و در نهایت ناامیدی از بهبود و تغییر میزاید، و خشم یا انفعال میآفریند.
یادآور میشود محمد مصدق نخستوزیر لائیک در دوره نهضت ملی شدن نفت بود که اعتقادی به احکام اسلامی و اجرای آن نداشت. وی اعتماد شدیدی به آمریکاییها داشت و همین امر باعث غفلت وی از همداستانی آمریکا و انگلیس شد و به کودتای 28 مرداد 32 انجامید. بنابر برخی روایتهای تاریخی، مصدق عضو حلقههای فراماسونری بوده است. او از سلسله جنبانهای جبهه ملی بود اما عجیبتر اینکه 3 دهه بعد وقتی اسناد لانه جاسوسی آمریکا منتشر شد معلوم گردید برخی اعضای جبهه ملی با آمریکاییها سر و سر دارند و در واقع با طراحان کودتای 28 مرداد 32، همکار و شریک شدهاند.
پالیزدار در مجمع تشخیص مشغول به کار شد؟!
عباس پالیزدار در دفتر مشاور هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت نظام مشغول به کار شده است.ندای انقلاب نوشت: عباس پالیزدار که چند سال پیش به دلیل برخی افشاگریهای فاقد اعتبار و نیز سوءاستفاده از موقعیت خود برای انتشار برخی اسناد حکومتی، محاکمه شده بود، در دفتر غلامعلی رجایی مشاور هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام مشغول به کار شده است.وی در خرداد سال 88 در نامهای از هاشمی رفسنجانی و خانوادهاش عذرخواهی کرده بود.