صراط: این داستان‌نویس درباره وضعیت قراردادهای نشر بین ناشران و مؤلفان کتاب‌ها، کلیت فرآیند انتشار کتاب و قراردادهای نشر در ایران را خنده‌دار خواند. سپس با اشاره به تجربه انتشار نخستین کتاب خود، گفت: زمانی که می‌خواستم نخستین کتابم را چاپ کنم، ناشر به من گفت بابت حق‌التألیف کتابت 10 جلد از همان کتاب را به تو می‌دهیم و تأکید هم می‌کردند که این روند کار است و واقعا هم همین‌گونه بود.
او افزود: بابت چاپ رمان «خورشید بر شانه راستشان می‌تابید» در 1500 نسخه 600هزار تومان گرفتم، این درحالی است که یک سال زمان صرف نگارش آن کرده بودم و یک سال هم منتظر گرفتن مجوز نشر بودم!
افهمی درباره علت پایین بودن مبلغ قراردادها و ناراضی بودن اکثریت نویسندگان و مترجمان از قراردادهای نشر اظهار کرد: به این دلیل که خود نویسنده‌ها تن داده‌اند که شغل اصلی‌شان نوشتن نیست، همین باعث شده است در حوزه کتاب، ناشر و پخش‌کننده حرف اول را بزنند و نویسنده در این چرخه در لایه چندم قرار بگیرد. به همین خاطر است که نویسنده دیگر حرفی برای گفتن ندارد. ناشر خیلی راحت و البته محترمانه به او می‌گوید یا قرارداد را امضا کن، یا برو با ناشران دیگری قرارداد ببند. اما نویسنده چنین امکانی را ندارد، چون در ایران مافیایی به نام مافیای ناشران پخش‌کننده وجود دارد که کارشان را بسیار تشکیلاتی، منسجم و پیچیده انجام می‌دهند و به همین خاطر است که اصلا حرف‌شان دوتا نمی‌شود.
او سپس به ناشر یکی از کتاب‌هایش اشاره و اظهار کرد: زمانی که رمان «خورشید بر شانه راستشان می‌تابید» از سوی جایزه داستان انقلاب به عنوان اثر تقدیری اعلام شد، حوزه هنری به من پیشنهاد داد تا قراردادم را با ناشری که کتاب را چاپ کرده بود، فسخ کنم تا حوزه آن را چاپ کند و برای چاپش هم به من حدود هفت میلیون تومان پیشنهاد داد؛ اما من این کار را نکردم، چون آن را اخلاقی نمی‌دانستم، ولی بعدها که این موضوع را به مدیر انتشارات کتابم گفتم، خیلی راحت به من گفت، اشتباه کردی، می‌آمدی پول زینک و صفحه‌بندی ما را می‌دادی و می‌رفتی آن‌جا قرارداد می‌بستی.
افهمی همچنین گفت: در طرف دیگر هم که ناشران دولتی مثل سوره مهر قرار دارند، وضعیت به همین شکل است، چون آن‌ها تمام هم و غم‌شان را برای کتاب‌هایی مثل کتاب «دا» گذاشته‌اند، آن هم به گونه‌ای که الآن در خانه خیلی از افراد مثل پاسداران و بسیجی‌ها چند جلد از این کتاب وجود دارد که البته خیلی‌های‌شان آن را نخوانده‌اند، اما زمانی که با همان قرارداد 12 درصد برای انتشار رمانی با من قراردادی می‌بندند، عملکردشان با افرادی مثل دیگر ناشران تفاوتی نمی‌کند.
او در ادامه اظهار کرد: این ناشران وقتی هم می‌بینند که رمانی فروش خوبی داشته است، آن را بایکوت می‌کنند.
