صراط: تعجب نکنید، اشرفالملوک، ملقب به فخرالدوله، نهمین دختر مظفرالدینشاه
قاجار که با بهرهگیری از ارثیه پدری و مدیریت خود، به یکی از ثروتمندترین
زنان ایران تبدیل شد، اولین کسی بود که در ایران به فکر این افتاد که تاکسی
و فرهنگ استفاده از تاکسی را در میان مردم ایران رواج دهد. اگرچه برخی
منابع تاریخی نوشتهاند که فخرالدوله اولین فرد واردکننده تاکسی به تهران
نبوده است و آن را به علی امینی نسبت دادهاند اما در کتاب «اولین زنان»
نوشته «عذرا دژم» هم به این موضوع اشاره شده است که فخرالدوله» اولین کسی
بوده چه چنین فکری به سرش زده است حتی در قسمتی از تاریخ آمده است که او به
پسرهایی که میخواستند متأهل شوند یک تاکسی برای امرار معاش هدیه میداده
که آنها بتوانند از پس هزینههای زندگی بر بیایند و علاوه بر این، نان
حلالی هم کسب کنند.
فوردهای مسافرکش
تا سال 1324 و 1325 تعدادی از اتومبیلهای شخصی با عنوان کرایه در خیابان خلوت و اندک تهران به نقل و انتقال مردم مشغول بودند اما هنوز هم حرف اول را درشکهها میزدند و همچنان تنها وسیله نقلیه ارزان و بیرقیب شهر تهران بودند تا این که در اوایل سال 1325 خانم فخرالدوله از شرکتی ، 10 دستگاه اتومبیل فورد خریداری کرد و در اختیار کسانی که رانندگی بلد بودند قرار داد و آنها تنها با کرایهای به مبلغ 5 قران، مسافران را در خیابانهای خلوت تهران به سرعت به مقصد میرساندند.
این ماشیهها که در تهران مشغول به جابه جایی مسافران شدند، لقب اولین نسل تاکسیها را را به نام خود کردند. پس از آن هرکسی که درشکههای خود را از رده خارج میکرد یک دستگاه ماشین دریافت کرد.
تاکسیها خیلی زود در دل مردم جا باز کردند. علت استقبال هم این بود که این تاکسی پاتوقشان بیشتر جلوی هتلها، سینماها و تئاترها بود و مانند آژانسهای امروزی مسافران را به صورت تک سرنشین و یا خانوادگی، بدون آنکه مسافر دیگری در میان راه سوار کنند، به مقصد میرساندند. این استقبال هر روز شدت بیشتری پیدا میکرد و همی مسئله موجب شد تا در عرض چند ماه بر تعداد اتومبیلهای تهران افزوده شود، پایان همان سال بود که تعداد آنها به 50 دستگاه ماشین رسید که در تهران رفت و آمد میکردند و در نهایت فخرالدوله در سال 1326 با خرید 100 دستگاه تاکسی و استخدام 100 شوفر کم درآمد و عیالوار، تاکسیرانی تهران را به قبضه خود درآورد.
شهر فرنگه تاکسی، از همه رنگه تاکسی
یکی از نکات جالب درباره رانندگان سواریهای کرایه این بود که تمامی آنها به هنگام رانندگی با اتومبیل خود، باید کت و شوار به تن میکردند و همچنین آرمی فلزی به صورت مدال که تصویری از یک اتومبیل روی آن برجسته شده بود را بر روی یقه و سینه خود نصب میکردند.
اگر به عکسهای رانندههای آن دوره را با همین تیپ و شکل و شمایل خواهید دید، آرمهای فلزی بر روی یقه و کت آنها، همیشه در گواهینامههایشان به چشم میخورد.
رفته رفته با ورود ماشینهای مختلف به ایران که بیشتر آمریکایی و انگلیسی بودند، تاکسیهایی از مدل مختلف هم در دیگر فقط فیاتهای سیاه و سفید، تاکسی به شمار نمیآمدند، در این زمان ماشین مختلفی از خودروهای فورد آمریکایی گرفته تا بنزهای آلمانی در خیابانهای پایتخت، مسئول حمله و نقل مردم در سطح شهر بودند.
مردمی هم که توانایی خرید این ماشینها را نداشتند و مهمتر از آن رانندگی هم بلد نبودند با سوار شدن به این مدل تاکسیها، ذوقزده میشدند. باید گفت تا مدتها استفاده از این تاکسیها صرفاً به خاطر جابهجایی به نقاط مختلف نبود، بلکه شبیه شهر فرنگی بود که مردم برای هیجان از آن استفاده میکردند.
با استفاده زیاد مردم از تاکسیها و در نبود یک اتحادیه یا تعاونی مشخص، شوفرها تصمیم گرفتند مسیرهای پررفت و آمد شهر را برای خودشان تقسیمبندی کنند و به این ترتیب بود که اولین مسیرهای مشخص برای تاکسیهای تهران به وجود آمد.
اولین سازمان تاکسیرانی در ایران در سال 1359 شکل گرفت که البته قبل از آن، یک اتحادیه به صورت تعاونی، مسئول رسیدگی به امور تاکسیهای تهران بود که همچنان پابرجاست و به کار خودش ادامه میدهد اما بعد از تشکیل این سازمان بود که تاکسیها در شهر بزرگ تهران سروسامان گرفتند.
منبع: سرنخ
فوردهای مسافرکش
تا سال 1324 و 1325 تعدادی از اتومبیلهای شخصی با عنوان کرایه در خیابان خلوت و اندک تهران به نقل و انتقال مردم مشغول بودند اما هنوز هم حرف اول را درشکهها میزدند و همچنان تنها وسیله نقلیه ارزان و بیرقیب شهر تهران بودند تا این که در اوایل سال 1325 خانم فخرالدوله از شرکتی ، 10 دستگاه اتومبیل فورد خریداری کرد و در اختیار کسانی که رانندگی بلد بودند قرار داد و آنها تنها با کرایهای به مبلغ 5 قران، مسافران را در خیابانهای خلوت تهران به سرعت به مقصد میرساندند.
این ماشیهها که در تهران مشغول به جابه جایی مسافران شدند، لقب اولین نسل تاکسیها را را به نام خود کردند. پس از آن هرکسی که درشکههای خود را از رده خارج میکرد یک دستگاه ماشین دریافت کرد.
تاکسیها خیلی زود در دل مردم جا باز کردند. علت استقبال هم این بود که این تاکسی پاتوقشان بیشتر جلوی هتلها، سینماها و تئاترها بود و مانند آژانسهای امروزی مسافران را به صورت تک سرنشین و یا خانوادگی، بدون آنکه مسافر دیگری در میان راه سوار کنند، به مقصد میرساندند. این استقبال هر روز شدت بیشتری پیدا میکرد و همی مسئله موجب شد تا در عرض چند ماه بر تعداد اتومبیلهای تهران افزوده شود، پایان همان سال بود که تعداد آنها به 50 دستگاه ماشین رسید که در تهران رفت و آمد میکردند و در نهایت فخرالدوله در سال 1326 با خرید 100 دستگاه تاکسی و استخدام 100 شوفر کم درآمد و عیالوار، تاکسیرانی تهران را به قبضه خود درآورد.
شهر فرنگه تاکسی، از همه رنگه تاکسی
یکی از نکات جالب درباره رانندگان سواریهای کرایه این بود که تمامی آنها به هنگام رانندگی با اتومبیل خود، باید کت و شوار به تن میکردند و همچنین آرمی فلزی به صورت مدال که تصویری از یک اتومبیل روی آن برجسته شده بود را بر روی یقه و سینه خود نصب میکردند.
اگر به عکسهای رانندههای آن دوره را با همین تیپ و شکل و شمایل خواهید دید، آرمهای فلزی بر روی یقه و کت آنها، همیشه در گواهینامههایشان به چشم میخورد.
رفته رفته با ورود ماشینهای مختلف به ایران که بیشتر آمریکایی و انگلیسی بودند، تاکسیهایی از مدل مختلف هم در دیگر فقط فیاتهای سیاه و سفید، تاکسی به شمار نمیآمدند، در این زمان ماشین مختلفی از خودروهای فورد آمریکایی گرفته تا بنزهای آلمانی در خیابانهای پایتخت، مسئول حمله و نقل مردم در سطح شهر بودند.
مردمی هم که توانایی خرید این ماشینها را نداشتند و مهمتر از آن رانندگی هم بلد نبودند با سوار شدن به این مدل تاکسیها، ذوقزده میشدند. باید گفت تا مدتها استفاده از این تاکسیها صرفاً به خاطر جابهجایی به نقاط مختلف نبود، بلکه شبیه شهر فرنگی بود که مردم برای هیجان از آن استفاده میکردند.
با استفاده زیاد مردم از تاکسیها و در نبود یک اتحادیه یا تعاونی مشخص، شوفرها تصمیم گرفتند مسیرهای پررفت و آمد شهر را برای خودشان تقسیمبندی کنند و به این ترتیب بود که اولین مسیرهای مشخص برای تاکسیهای تهران به وجود آمد.
اولین سازمان تاکسیرانی در ایران در سال 1359 شکل گرفت که البته قبل از آن، یک اتحادیه به صورت تعاونی، مسئول رسیدگی به امور تاکسیهای تهران بود که همچنان پابرجاست و به کار خودش ادامه میدهد اما بعد از تشکیل این سازمان بود که تاکسیها در شهر بزرگ تهران سروسامان گرفتند.
منبع: سرنخ