صراط: پیش از این درباره سریال هوملند و استفاده ناجوانمردانه از نام ناصر حجازی گفته بودیم اما به نظر میرسد ایرانی ستیزی در این سریال ابعادی خارقالعاده پیدا کرده است. در هشت قسمتی که از آغاز سیزن سوم سریال هوملند، مشهورترین سریال معاصر آمریکایی گذشته موج ایرانی ستیزی به حدی است که داد رسانههای آمریکایی را نیز در آورده است. مختصات این سریال به گونهای است که این تصور را به وجود میآورد که مستقیما از ستاد جنگ اسرائیل و با کمک اپوزیسیون ایرانی به نگارش در آمده است.
عجیبتر آنکه این سریال که در دو سیزن ابتدایی نبرد سیا با القاعده را به تصویر میکشید در انتهای سیزن قبل با یک انفجار عظیم مقر سیا را منهدم شده نشان داد و حالا در سیزن سه این اقدام را از سوی ایران در تلافی حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران دانسته است! فرمانده عملیات سیا در این پروسه تمام تلاش خود را برای ردیابی عوامل نفوذی ایرانی انجام میدهد و همین طور پیدا کردن راههای نقل و انتقال پولهای لازم برای عملیات ایران داخل خاک آمریکا و به دست آوردن جزییاتی از پروژههای هستهای ایران، در واقع در این سیزن خطر ایران و مأموران امنیتیاش بسیار برجستهتر از عملیات القاعده به نمایش در میآید.
در سیر روایت سریال، سیا در عملیات خود از خدمات یک دختر ایرانی و پدرش استفاده میکند که به شکل معناداری توسط نازنین بنیادی و پرویز صیاد ایفا میشوند و البته با یاری مری آپیک بازیگر بعضی از فیلمهای پیش از انقلاب پرویز صیاد مثل بنبست.
نازنین بنیادی همان دختری است که دو سال پیش از سوی فرقه ساینتولوژی برای ازدواج با تام کروز انتخاب شده بود و تجربه بازی در آیرون من و سریال ملاقات با مادر را در کارنامه دارد. داستان از آنجا عجیبتر میشود که در قسمت هشتم (آخرین قسمت پخش شده از این سیزن که صبح دوشنبه روی آنتن رفت) سیا به کمک عوامل ایرانیاش پروژه تغییر رژیم در ایران را کلید میزنند و ماموران فداکار (!) و جذاب(!) سیا این عملیات را هدایت میکنند.
این بدون شک زنندهترین سریال و فیلمی است که در هالیوود علیه ایران ساخته شده است و اگر در نظر بگیریم که در دست همزمان با مذاکرات هستهای و در اوج تبلیغات اسرائیل و فرانسه و عربستان علیه ایران به روی شبکههای ماهوارهای فرستاده شده است.
نمیتوانیم این همزمانی را تنها محصول یک اتفاق بدانیم جالب آنکه نازنین بنیادی در این سریال مقید به حفظ پوشش مانتو و روسری حتی در مقر سازمان سیا است اما به شدت خودش را یک آمریکایی وطن پرست میداند! (به نظر میرسد کاراکتر آلیشیا هوبر من در بدنام هیچکاک منبع الهام این کاراکتر بوده است).
حالا تمام مخالفان تئوری توطئه باید این بار در نظریات خود تجدید نظر کنند. این حجم خصومت علیه مردم یک کشور در یک سریال بینالمللی و مشهور و خوش ساخت، بعید است اتفاقی و فقط به خاطر مصالح دراماتیک باشد. دوستانی که عادت دارند ردیابی این نشانهها را حاصل پارانویا بدانند در روزهایی که ایران با روی گشاده و مثبت به جست و جوی حل مناقشه اتمی خود با 5 + 1 است و تلاش میکند آن وحشت ایران اتمی را بچگانه جلوه دهد، این سریال و سریالهای مشابه نقش بزرگی در تخریب افکار عمومی جهان در این میان خواهند داشت.
عجیبتر آنکه این سریال که در دو سیزن ابتدایی نبرد سیا با القاعده را به تصویر میکشید در انتهای سیزن قبل با یک انفجار عظیم مقر سیا را منهدم شده نشان داد و حالا در سیزن سه این اقدام را از سوی ایران در تلافی حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران دانسته است! فرمانده عملیات سیا در این پروسه تمام تلاش خود را برای ردیابی عوامل نفوذی ایرانی انجام میدهد و همین طور پیدا کردن راههای نقل و انتقال پولهای لازم برای عملیات ایران داخل خاک آمریکا و به دست آوردن جزییاتی از پروژههای هستهای ایران، در واقع در این سیزن خطر ایران و مأموران امنیتیاش بسیار برجستهتر از عملیات القاعده به نمایش در میآید.
در سیر روایت سریال، سیا در عملیات خود از خدمات یک دختر ایرانی و پدرش استفاده میکند که به شکل معناداری توسط نازنین بنیادی و پرویز صیاد ایفا میشوند و البته با یاری مری آپیک بازیگر بعضی از فیلمهای پیش از انقلاب پرویز صیاد مثل بنبست.
نازنین بنیادی همان دختری است که دو سال پیش از سوی فرقه ساینتولوژی برای ازدواج با تام کروز انتخاب شده بود و تجربه بازی در آیرون من و سریال ملاقات با مادر را در کارنامه دارد. داستان از آنجا عجیبتر میشود که در قسمت هشتم (آخرین قسمت پخش شده از این سیزن که صبح دوشنبه روی آنتن رفت) سیا به کمک عوامل ایرانیاش پروژه تغییر رژیم در ایران را کلید میزنند و ماموران فداکار (!) و جذاب(!) سیا این عملیات را هدایت میکنند.
این بدون شک زنندهترین سریال و فیلمی است که در هالیوود علیه ایران ساخته شده است و اگر در نظر بگیریم که در دست همزمان با مذاکرات هستهای و در اوج تبلیغات اسرائیل و فرانسه و عربستان علیه ایران به روی شبکههای ماهوارهای فرستاده شده است.
نمیتوانیم این همزمانی را تنها محصول یک اتفاق بدانیم جالب آنکه نازنین بنیادی در این سریال مقید به حفظ پوشش مانتو و روسری حتی در مقر سازمان سیا است اما به شدت خودش را یک آمریکایی وطن پرست میداند! (به نظر میرسد کاراکتر آلیشیا هوبر من در بدنام هیچکاک منبع الهام این کاراکتر بوده است).
حالا تمام مخالفان تئوری توطئه باید این بار در نظریات خود تجدید نظر کنند. این حجم خصومت علیه مردم یک کشور در یک سریال بینالمللی و مشهور و خوش ساخت، بعید است اتفاقی و فقط به خاطر مصالح دراماتیک باشد. دوستانی که عادت دارند ردیابی این نشانهها را حاصل پارانویا بدانند در روزهایی که ایران با روی گشاده و مثبت به جست و جوی حل مناقشه اتمی خود با 5 + 1 است و تلاش میکند آن وحشت ایران اتمی را بچگانه جلوه دهد، این سریال و سریالهای مشابه نقش بزرگی در تخریب افکار عمومی جهان در این میان خواهند داشت.