چرا احمدي نژاد به جاي پاسخ به سوالات قدياني از وي تقدير كرد؟
تقدير ويژه احمدي نژاد از يك نويسنده مخالف مشايي
چه شده است جوانانی که برای رای آوردن احمدی نژاد بی مزد و منت کار کردند، حضور چون منی در جلسه ای که رئیس دفتر رئیس جمهور هم هست، را بر نمی تابند؟ میان دکتر و مشایی چقدر فاصله است؟ آیا ما احمدی نژاد را بیشتر دوست داریم، یا دکتر، مشایی را؟ دکتر در دو راهی میان ما و مشایی کدام را انتخاب می کند؟
در نامه رييس جمهور خطاب به وي آمده است:
بسم الله الرحمن الرحيم
فرزند برومند انقلاب آقاي حسين قدياني
سلام بر تو و دل آرمانيات.
كتاب خوبت را ديدم و بسياري از نوشتههايت را كمابيش ديدهام. اميدوارم با عشق به ولايت و امامت و در سايه امام عصر (عج) همچنان بالنده و زاينده انديشه علوي و در انتظار جامعه مهدوي باشيد. خدا يار و نگهدار شما باشد.
محمود احمدي نژاد
به گزارش صراط نيوز تقدير رئيس جمهور از قدياني در شرايطي صورت مي گيرد كه اين نويسنده فرزند شهيد در بسياري از يادداشت هايش رئيس جمهور را به خاطر حمايت از مشايي مورد نقد قرار داده بود .
قدياني در يكي از نوشته هايش خطاب به احمدي نژاد نوشته بود: "دکتر! به حرمت همه آن اشکها، به احترام آن خانم اهل قم که فقط یک انگشتر طلا داشت و آن را هدیه داد به ستاد شما، به پاس خون دل خوردن های مادر شهید شیرودی، نگذار رای ما را به تو، آری به “تو” به همین راحتی “وتو” کنند.
آیا رئیس دفتر رئیس جمهور، آنقدر که دکتر اعتقاد دارد، خوب است یا آنقدر که کیهان می گوید، بد؟ آیا مشایی نه آنقدر خوب است و نه آنقدر بد؟ آیا درباره آقای اسفندیار عده ای دچار افراط و تفریط شده اند؟ آیا مشایی برای خودش باند دارد؟ آیا دارد برای ریاست جمهوری خودش را آماده می کند؟ چرا این همه اصرار دارد تا با نماینده هر تیره و طائفه ای دیدار محرمانه داشته باشد؟ آیا مشایی توطئه است یا توهم توطئه؟ آیا مشایی با عوالم بالا ارتباط دارد؟ آیا برای اتصال به خورشید حتی بی نیاز از ماه است؟ دکتر در دو راهی مشایی و انقلاب، عاقبت به کدام گزینه رای مثبت می دهد؟ آیا اصلا وجود این دو راهی واقعیت دارد؟ آیا باید به خاطر زهرخند سران فتنه مشایی را تا ابد تحمل کرد تا مبادا میان دکتر و انقلاب جدایی بیافتد؟ آیا باید به خاطر حفظ دائمی دکتر، از گل نازکتر به مشایی نگفت؟ آیا اصل این سئوالات اشتباه است؟ آیا مشایی خادم ملت است؟ آیا مشایی نفوذی دشمن است؟ آیا فتنه بزرگتر فتنه باند مشایی است؟ آیا اصلا چنين گروهی وجود دارد؟ آیا صفار هرندی و باقری لنکرانی به خاطر نقد مشایی از دولت کنار گذاشته شدند؟ آیا ما در برگه آرای مان نوشتیم احمدی نژاد و خوانده شد مشایی؟ مشایی چه از جان رای ما به دکتر که در اصل رای ما به ولایت بود، می خواهد؟"
قدياني در ادامه يادداشتش آورده: "چه شده است جوانانی که برای رای آوردن احمدی نژاد بی مزد و منت کار کردند، حضور چون منی در جلسه ای که رئیس دفتر رئیس جمهور هم هست، بر نمی تابند؟ میان دکتر و مشایی چقدر فاصله است؟ آیا ما احمدی نژاد را بیشتر دوست داریم، یا دکتر، مشایی را؟ دکتر در دو راهی میان ما و مشایی کدام را انتخاب می کند؟ ما احمدی نژاد را برای چه می خواهیم، مشایی برای چه؟ آیا محبت ما به دکتر از جنس ولایت است یا محبت مشایی به رئیس جمهور؟ آیا ما خودمان را کم برای دکتر هزینه کرده ایم؟ آیا بر عکس ما، مشایی، احمدی نژاد را برای خودش هزینه نمی کند؟ آیا مشایی رای ما به دکتر را برای خودش هزینه نمی کند؟ آیا رای ما به احمدی نژاد به جیب مشایی نرفته؟ آیا یک کامنت تکراری درباره این همانی دکتر و یکی از یاران حضرت موعود در وبلاگهای مختلف کار یک نفر است یا کاری تشکیلاتی؟ آیا بی واسطه ماه، کسی می تواند به خورشید دسترسی داشته باشد؟ آیا جریانی مرموز در صدد این نیست که برای خادم ملت، شانی حتی بالاتر از تمام عشق این ملت یعنی ولایت بسازد؟ آیا ماجرای آن نامه معروف، کار همین باند نبود؟ آیا می توان پذیرفت که این همه دغدغه های شخصی یک نفر است و پشتش خبری از یک کار حساب شده نیست؟ آیا آقای مشایی لزومی دارد با افراد مختلف تا اینقدر جلسه بگذارد؟ آیا گلزار و هدیه تهرانی رای یک قشر را به سمت ما جذب می کند و سعید قاسمی و حاج آقا پناهیان رای قشر دیگر را؟"
انتظار مي رفت تا در وضعيت كنوني احمدي نژاد به سوالات قدياني پاسخ مي داد تا نوشتن نامه تقدير خطاب به وي !
نه مشایی و نه خود رئیس جمهور ایشان را به خاطر انتقادها ملامت نکرده اما ببینید رئیس قوه قضاییه با اولین انتقاد چطوری قدیانی را کله پا کرد...