شنبه ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۱ آبان ۱۳۹۲ - ۱۰:۴۰

دیکتاتور واقعی در سوریه کیست؟

پوشش رسانه‌ای از جنگ داخلی سوریه، تنها به اقدامات نظامی، دیپلماتیک و انسان دوستانه می‌پردازد و تغییر و تحولات عمیق را نادیده گرفته؛ «تیری میسان» از شهر دمشق، جایی که دو سال است در آنجا زندگی می‌کند، به توصیف این تحولات پرداخته است.
کد خبر : ۱۴۲۲۲۴
صراط: پایگاه تحلیلی "گلوبال ریسرچ" در مقاله‌ای به قلم «تیری میسان» می‌نویسد: در حالیکه در دمشق،‌ اخضر ابراهیمی، نماینده ویژه دبیرکل اتحادیه عرب و سازمان ملل، پیش نویس طرح پیشنهادی خود را برای کنفرانس ژنو 2 ارائه می‌کند، کنفرانسی که هدفش پایان دادن به «جنگ داخلی» سوریه است، این اصطلاح، بین دو گروه مرتبا تکرار می‌شود؛ آنهایی که ادعا می‌کنند این جنگ ادامه بهار عربی است و در مقابل، کسانی که مدعی هستند که جنگ داخلی سوریه، از خارج از کشور، طرح‌ریزی، هدایت و تامین هزینه می‌شود.

*** آزادی بهانه است، بلکه مسئله اصلی خود بشار اسد است
از نظر غربی‌ها و اکثریت اعضای ائتلاف ملی، سوریه در حال حاضر یک انقلاب را تجربه می‌کند. آنها ادعا می‌کنند که مردم سوریه علیه حکومت دیکتاتوری خود قیام کرده‌اند و خواستار دموکراسی هستند. با این حال، این دیدگاه با دیدگاه شورای همکاری خلیج فارس، شورای ملی سوریه و ارتش آزاد سوریه در تناقض است. از دید آنها مسئله، آزادی نیست بلکه مسئله اصلی، خود بشار اسد است. هدف آنها تاسیس یک نظام وهابی است که در آن، اقلیت‌های مذهبی مقهور و یا نابود می شوند و قوانین به اصطلاح شریعت، جایگزین قانون اساسی می‌شود.

*** هیچ کسی شک ندارد که این جنایات، به دست تروریست‌ها صورت می‌گیرد
در ابتدا، وقتی که تک تیراندازها به طور مخفیانه شروع به کشتن مردم کردند، گفته شد که افراد مسلح حکومت بشار اسد برای ایجاد رعب و وحشت در بین مردم، به این کار مبادرت کرده‌اند. هنگامی که خودروها یکی پس از دیگری منفجر شدند، گفته شد که این ها عملیات پرچم دروغین سرویس‌های مخفی است. وقتی که حمله‌ای شدید، موجب کشته شدن اعضای شورای امنیت گردید، اسد را متهم کردند که به دنبال حذف رقبای خود است. اما امروز، هیچ کسی شک ندارد که این جنایات، به دست گروه‌های جهادی صورت گرفته و آنها همچنان به کارهای خود ادامه می‌دهند.

***مردم سوریه بیش از گذشته تلویزیون ملی و بیشتر از همه، شبکه «المیادین» را تماشا می‌کنند
در ابتدا، قانون وضعیت اضطراری سوریه بر این کشور حاکم بود. از سال 1963 به بعد، تظاهرات در سوریه ممنوع شد. تنها عده اندکی از خبرنگاران خارجی اجازه ورود به کشور را داشتند و فعالیت‌های آنها شدیدا کنترل می‌شد. اما اکنون این قانون لغو شده است. هنوز هم به خاطر ترس از حملات تروریستی، تظاهرات کمی صورت می‌گیرد. عده زیادی از خبرنگاران خارجی در دمشق حضور دارند. آنها آزادانه و بدون هیچگونه نظارتی فعالیت می‌کنند. دولت سوریه با این امید که آنها با دست کشیدن دولت‌هایشان از موعظه کردن در مورد سرنگونی رژیم، سرانجام از دروغ گفتن خسته می‌شوند، به آنها اجازه ورود داد اما با این حال، بسیاری از آنها هنوز گزارش می‌کنند که دیکتاتوری وحشتناکی بر این کشور حاکم است.
در ابتدا مردم سوریه کانال‌های تلویزیونی دولتی را تماشا نمی‌کردند. آنها ترجیح می‌دادند که اخبار را از طریق شبکه «الجزیره» دنبال کنند. اما با گذشت زمان، آنها خود را در تقابل مستقیم با این حوادث یافتند. آنها شاهد قساوت‌ها و بی‌رحمی‌های به ظاهر انقلابیون بودند و در بیشتر مواقع، جان خود را مدیون ارتش ملی بوده‌اند. در حال حاضر، مردم بیش از گذشته تلویزیون ملی و بیشتر از همه، شبکه «المیادین» را تماشا می‌کنند.

*** ادعای پوچ مخالفان مسلح برای فریب مردم سوریه
در آن اوایل، مخالفان مسلح ادعا کردند که از چندین فرقه تشکیل شده‌اند و مردم نیز از اقلیت‌های مختلف مذهبی از آنها حمایت کردند. اما پس از مدتی، دادگاه‌های اسلامی، سنی‌های به اصطلاح «بد»، که به جوامع خود خیانت کرده بودند، علویان و شیعیان را به مرگ محکوم کردند و گلوی آنها را بریدند، آنها را در ملاء عام شکنجه کردند و مسیحیان را از خانه‌هایشان بیرون راندند. امروز، همه در سوریه فهمیده‌اند که گروه‌های تکفیری، هر آن کس را که مثل خودشان نیست، مرتد اعلام می‌کنند و آنها را به بدترین شکل ممکن می‌کشند.

*** مردم سوریه حاضرند که جان خود را برای بقای کشورشان فدا کنند
در حالیکه روشنفکران ادعا می‌کنند که سوریه نابود شده و باید دوباره تعریف شود، مردم آن را قبول ندارند و اغلب حتی حاضرند که جان خود را نیز برای کشورشان فدا کنند. ده سال پیش، هر خانواده‌ای که یک نوجوان داشت، تلاش می‌کرد که به نحوی او را از انجام خدمت سربازی معاف کند. تنها افراد فقیر بودند که حاضر می‌شدند در نیروهای مسلح این کشور خدمت کنند. اما امروز، بسیاری از افراد جوان در ارتش ثبت نام می‌کنند و کسانی که سن و سال بیشتری دارند، به نیروهای شبه نظامی مردمی می‌پیوندند. تمام این مردم برای بقای سوریه، جایی که جوامع گوناگون مذهبی در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند و همگی خدایی واحد را می‌پرستند، می‌جنگند.

*** جنگ، تلاشی است از سوی قدرت‌های استعماری، تا با روشن کردن آتش نیمه روشن تاریک اندیشی، تمدن را به خاکستری سوخته مبدل کنند
در طول جنگ، بسیاری از مردم سوریه متحول شدند. در ابتدا آنها حوادث و رویدادها را از حاشیه تماشا می‌کردند و بیشترشان اعلام کردند که به هیچ گروه یا دسته‌ای وابسته نیستند. بعد از گذشت دو سال و نیم خشونت وحشتناک حاکم بر این کشور، هر کسی که در این کشور ماند، مجبور شد تا برای زنده ماندن تلاش کند. اما جنگ، تلاشی است از سوی قدرت‌های استعماری تا با روشن کردن آتش نیمه روشن تاریک اندیشی، تمدن را به خاکستری سوخته مبدل کنند.
«تیری میسون» می‌نویسد، «از نظر من که سوریه را حدود یک دهه می‌شناسم و به مدت دو سال در دمشق زندگی کرده‌ام، این کشور تغییر زیادی کرده است.» ده سال پیش، طبق قانون اساسی، حزب بعث بر کشور سوریه حاکم بود. تنها این حزب بود که اجازه شرکت در انتخابات را داشت اما در حال حاضر، جلوگیری از تولد احزاب جدید سیاسی که تعدادشان نیز بیشمار است، کار بسیار دشواری است.

*** دیکتاتور واقعی کیست؟
ده سال پیش، هیچ کس نمی‌توانست به راحتی در خارج از خانه و با کسانی که نمی‌شناسد، در مورد سیاست صحبت کند اما امروز، در مناطقی که تحت کنترل دولت است و نه گروه‌های مخالف و مسلح، همه در هرجایی مشغول صحبت در مورد سیاست هستند. به راستی دیکتاتور واقعی چه کسی است و دموکراسی در کجا پیدا می‌شود؟
علاوه براین، این جنگ یک جنگ طبقاتی است. ثروتمندانی که در خارج از این کشور دارایی‌هایی داشتند، هنگامی که دمشق مورد حمله قرار گرفت، سوریه را ترک کردند. آنها کشور خود را دوست داشتند ولی برای حفظ جان و اموال خود، این کار را انجام دادند. اما طبقه متوسط جامعه به شدت وحشت زده ‌هستند. تنها زمانی که انکی از بار اضطراب آنها کاسته شد، وقتی بود که آمریکا از برنامه خود در خصوص حمله به سوریه، عقب نشینی کرد.

*** در صورت برگزاری کنفرانس ژنو 2، قدرت‌های بزرگ از اهداف خود در سوریه دست خواهند کشید
آمریکا و اسرائیل، فرانسه و انگلیس، ترکیه، قطر و عربستان سعودی، این جنگ مخفیانه را راه انداختند اما انتظار چنین نتیجه‌ای را نداشتند. در صورت برگزاری کنفرانس ژنو 2، قدرت‌های بزرگ از اهداف خود در سوریه دست خواهند کشید. قول و قرارها و زد و بندهای دیپلماتیک، دولت بعدی را تعیین نخواهد کرد. راه حلی که در این کنفرانس ارائه شود، تنها می‌تواند پس از آنکه از طریق یک رفراندم عمومی به تصویب رسید، به اجرا برسد.
این جنگ، سوریه را به خاک و خون کشیده و نیمی از شهرها و زیرساخت‌های این کشور را نابود کرده است تا بدین ترتیب اشتها و خواسته‌های سیری ناپذیر غرب و قدرت‌های خلیج فارس را ارضا کند. تنها حاصل مثبت کنفرانس ژنو 2، می‌تواند تامین هزینه‌های بازسازی سوریه، توسط کسانی باشد که آن را به این شرایط دچار کرده‌اند.