ماجرای مباهله در تاریخ اسلام ناظر بر چه واقعه ای است؟
پیامبر
اکرم (ص) به منظور دعوت به دین اسلام نامه ای برای پادشاه مسیحی نجران
فرستادند و او هم شورایی از علما را در دربار خود تشکیل داد و موضع را با
آنها در میان گذاشت؛ تصمیم نهایی شورا بر آن شد که در مدینه حضور پیدا کنند
تا متوجه شوند جریان از چه قرار است. پس از آن میان این شورا و پیامبر (ص)
بحث هایی مبنی بر برحق بودن مسیحیت یا اسلام انجام شد که پیامبر(ص) برای
روشن شدن حقانیت دین اسلام از آنها دعوت به مباهله کردند؛ مباهله به این
معناست که دو طرف برای اثبات حقانیت خود یکدیگر را نفرین کرده که هر فردی
یا گروهی که بر حق نیست عذابی بر او نازل شود. در این راستا حضرت محمد (ص)
از این عالمان مسیحی خواستند تا آنها نیز مباهله کنند تا مشخص شود حق با
کیست.
این شورا نیز با تصمیم پیامبر (ص) موافقت کردند و قرار شد فردای
همان روز در خارج شهر مدینه گرد هم آیند تا عمل مباهله و ملاعنه (لعنت
کردن) را به جای آوردند و مشخص شود حق با چه کسانی است. روز موعود پیامبر
(ص) همراه با اهل بیت (ع) یعنی امیرالمومنین (ع)، حضرت زهرا(س)، امام
حسن(ع) و امام حسین(ع) در محل مورد نظر حضور یافتند و این در حالی بود که
مسیحیان با هیاتی 60 نفره به میدان آمده بودند. مسیحیان با دیدن این صحنه
آنچنان تحت تاثیر قرار گرفتند که ترس و رعبی بر دل آنها مستولی شد و همان
موقع از این کار منصرف و پشیمان شدند.
آنها از دیدن چه صحنه ای متاثر شدند؟
همین
که پیامبر(ص) تنها با چهار تن از نزدیکان خود حاضر شده بودند و آنها با
شصت نفر، برای آنها کافی بود که متوجه شوند طرف مقابل قطع بر حقانیت خود
دارد و در واقع آنها در آن لحظه حقانیت اسلام را لمس کردند.
آیا جریان مباهله با صفت «رحمة للعالمین» بودن پیامبر (ص) در تضاد نیست؟
نه
اصلا این طور نیست. در جریان مباهله نکته اصلی این است که این اقدام
موضوعی روان شناختی بوده که پیامبر(ص) انجام داده اند. ایشان با این اقدام
خود در واقع کاری کردند که آن گروه مقابل را تحت تاثیر خود قرار دادند.
حقانیت اسلام برای پیامبر (ص) تا حدی روشن بود که این گروه با دیدن آن صحنه
مرعوب شده و از فرود آمدن بلای الهی ترسیدند کأنّ کشف و شهود باطنی برای
آنها صورت گرفت. در حقیقت کار پیامبر(ص) نوعی تصرف در جان آن گروه بود که
خوفی در دل آنها افتاد و منصرف و پشیمان شدند و این منافاتی با رحمة
للعالمین بودن پیامبر(ص) ندارد. یعنی پیامبر(ص) قصد نداشتند عذابی بر آنها
نازل شود بلکه با این جریان رحمتی اتفاق افتاد که آنها تحت تاثیر قرار
گرفتند.
آیا سنت مباهله را امروز نیز می توان در برابر دشمن به جای آورد؟
بله؛
اتفاقا علامه طباطبایی (ره) در تفسیر المیزان خود به این مساله اشاره کرده
اند و بیان داشته اند که این روش (مباهله) منحصر به پیامبر (ص) نبوده و
نیست و هر شخصی می تواند با دیگری این کار را بکند و از آن استفاده کند.
حتی اگر فردی از شخصی طلبی دارد و او (بدهکار) انکار می کند، آن فرد مُحق
می تواند ادعای مباهله کند. با وقوع این جریان از نظر روان شناختی فرد دروغ
گوی واقعی می ترسد و رعب و حشت در دل او می افتد و چه بسا به بدهکاری خود
اقرار کند.
یعنی با انجام این کار همان لحظه بر فرد متهم عذاب نازل می شود؟
عذاب
یعنی چیزی که در طرف مقابل اثر کرده و موجب می شود وی به ادعای کذب خود
اقرار کند؛ یعنی در واقع دل او ترسان شده و می لرزد و خوف پیدا می کند و
این همان عذاب است.
یعنی عذاب او همان ترسیدن است؟ ترسیدن که قابل رویت نیست تا حقانیت طرف مقابل اثبات شود؟
چرا ما همیشه عذاب را سنگ تو سر خوردن و صاعقه و ... می دانیم؟ از کجا این حرف را اثبات می کنیم که عذاب الهی تنها به همین امور محدود می شود؟ باید دانست عذاب مفهومی گسترده و وسیع دارد و دایره آن مفاهیم بسیرای را در بر می گیرد. یکی از عذاب های که بر روح انسان لطمه وارد می کند، همان ترس و دلهره است. امروز هم ما می توانیم حتی برای اثبات حقانیت خود در موضوع هسته ای ادعای مباهله کنیم، چرا که قطعا این مطلب حق و روشن است و باید دید آیا طرف مقابل که ناحق سخن می گوید حاضر به پذیرش آن هست یا خیر.