صراط: در میان برنامههای ریز و درشتی که از سیما برای بینندگان پخش میشود،
برنامههای ورزشی جایگاه ویژهای دارند. برنامههایی که گاهی اوقات جذابیت و
محبوبیت خود را در گرو مجری یا گزارشگری میبینند که با تبحر و تسلط خود
بر نحوه اجرا، برنامه دیدنیتری را به تصویر میکشد. اکنون در برنامههای
مختلف ورزشی صدا و سیما، گزارشگران و مجریان مختلفی فعالیت میکنند که با
صدا و تصویر بسیاری از آنها آشنا هستید.
تعداد برنامههای ورزشی و به تبع آن تعداد گزارشگران ورزشی در حالی افزایش یافته است که در کنداکتور برنامه سالهای گذشته صدا و سیما، برنامههای ورزشی حجم کمتری را به خود اختصاص میدادند، اما اکنون اوضاع فرق میکند و برنامههای مربوط به فوتبال حرف اول را میزند.
هر چند وقت یکبار با چهره جدیدی به عنوان گزارشگر یا مجری برنامههای ورزشی در برنامههای صدا و سیما آشنا میشویم که حاکی از افزایش محبوبیت این دست برنامهها برای عامه مردم است و طبیعی است که این افزایش محبوبیت، لزوم تقویت برنامههای ورزشی را ایجاب میکند که گزارشگر یا مجری بخشی از این برنامه است.
در حالی که شمار گزارشگران و مجریان برنامههای صدا و سیما نسبت به گذشته افزایش یافته، بد نیست کمی درباره تاریخچه گزارشگری در تلویزیون و رادیو بدانید. فکر میکنید نخستین گزارشگران تاریخ صدا و سیمای تلویزیون ایران چه کسانی بودند؟
بازگشت به 56 سال پیش
برای این که نخستین گزارشگران تاریخ تلویزیون ایران را بیشتر بشناسیم، باید به سال 1337 یعنی 56 سال پیش برگردیم، زمانی که تلویزیون ملی ایران بتازگی افتتاح شده بود. نخستین فردی هم که در تلویزیون ایران کار گزارشگری را آغاز کرد، کسی نبود جز استاد عطاءالله بهمنش که هماکنون در نود سالگی همچنان با حرارت درباره مسائل مربوط به ورزش صحبت میکند، هر چند دیگر چهره او را به عنوان گزارشگر در قاب تلویزیون نمیبینیم. استاد بهمنش نهتنها در فوتبال که در رشتههای دیگری همچون کشتی گزارشگری کرده است. تسلط کامل او به زبان فارسی باعث شد تا هرگز به اصطلاح امروزیها «گاف» ندهد. در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی ایران دو گزارشگر دیگر به نامهای خدابخشیان و روشنزاده به استاد بهمنش اضافه شدند. دنیای گزارشگران ورزشی ایران در سالهای قبل از انقلاب تنها به همین سه نام محدود میشد. البته قربان علی تاری هم نخستین گزارشگر رادیویی به شمار میرود. او قبلا دروازهبان بود و یک بار هم برای تیم ملی ایران به میدان رفت.
گام بعدی با کوثری
در سالهای بعد از آن پای گزارشگران دیگری هم به برنامههای ورزشی باز شد. اواخر دهه 50 که مصادف با پیروزی انقلاب اسلامی بود، جهانگیر کوثری گام به دنیای گزارشگری گذاشت.
کوثری سال 73 و پس از پایان جام جهانی 1994 آمریکا کمکم از تلویزیون به عنوان گزارشگر فاصله گرفت. علاوه بر کوثری، مجید وارث هم به عنوان یک گزارشگر تازه نفس و تازه معرفی شده به مردم ورزش دوست محبوبیت زیادی پیدا کرد. او از سال 59 اجرای برنامه ورزش و مردم را به عهده گرفت و بعدها جای خود را به بهرام شفیع داد. آنچه باعث شد شفیع اجرای برنامه ورزش و مردم را به عهده بگیرد، ممنوعالتصویر شدن مجید وارث بود. برنامه ورزش از شبکه دو با اجرای عباس جاراللهی دیگر برنامهای بود که در سالهای ابتدایی دهه 60 از تلویزیون ایران پخش شد.
دهه میدانداری شفیع
دهه 60، دهه میدانداری بهرام شفیع به عنوان گزارشگر و مجری در تلویزیون بود. در سالهای جنگ و دفاع مقدس این بهرام شفیع بود که با برنامه «ورزش و مردم» جای خود را در میان مردم باز کرد. محبوبترین برنامه ورزشی دهه 60 اکنون با تغییر زمان پخش، جایگاه گذشته خود را ندارد. با وجود این شفیع تنها گزارشگر ورزشی آن سالها نبود. کیومرث صالح نیا نیز از گزارشگرانی بود که برخی بازیهای مهم را گزارش میکرد. اواخر دهه 60 عباس بهروان نیز روی کار آمد، مجری ای که کار خود را با گزارشگری دیدار ایران و چین آغاز کرد. گزارشهای پرانتقاد بهروان در سالهای ابتدایی دهه 70 باعث شد، برخی چهرههای مطرح فوتبالی همچون علی پروین به او اعتراض کنند. این گزارشگر در دهه 80 پس از یک تصادف هولناک کمکم از دور خارج شد. بهروان که اصفهانی است، هرگز حاضر نشد به دلیل کارش در تلویزیون به تهران نقل مکان کند تا به این ترتیب نزدیک به 30 سال مدام در حال رفت و آمد بین تهران و اصفهان باشد.
پس از بهروان نوبت به گزارشگری افراد دیگری همچون مرحوم کیانوش یا خجسته هم رسید. اسکندر کوتی هم دهه 70 تواناییهای خود را به عنوان یک گزارشگر به همه نشان داد، اما اتفاقات بازی ایران و عربستان در مقدماتی جام جهانی 98 فرانسه، پرونده او را برای همیشه به بایگانی سپرد.
و حالا جواد خیابانی
دوران بیشتر گزارشگرهای مورد اشاره پس از مدتی به پایان رسید تا اینکه جواد خیابانی گام به میدان گذاشت. گزارشگری که با گزارش بازی ایران و استرالیا نقطه عطفی در کارنامه خود به وجود آورد. خیابانی سال 1377 به عنوان بهترین گزارشگر تلویزیونی انتخاب و سال 1378 از سوی مجله سروش به عنوان دومین چهره محبوب تلویزیونی پس از الهی قمشهای برگزیده شد.
او سالهای 84 و 86 نیز به عنوان برترین مجری تلویزیونی انتخاب شد، هرچند در سالهای بعد با فاصله گرفتن از دوران اوجش ، بتدریج جایگاه خود را در میان بینندههای تلویزیونی از دست داد. جملات و اصطلاحات خاص خیابانی همیشه بعد از بازیهای مهم فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را تحت تاثیر قرار میدهد. خیابانی سال 1376 در حالی بازی تاریخی ایران و استرالیا را گزارش کرد که مجری جوان و جویای نام دیگری به نام عادل فردوسی پور گام به حیطه گزارشگری گذاشت. عصر عادل از سال 1376 آغاز شد.
عصر عادل
اگر قرار باشد در تاریخ گزارشگران ورزشی ایران فقط یک نفر پدیده باشد، کسی نیست جز عادل فردوسیپور؛ کسی که پیش از این در روزنامه ابرار ورزشی خبرنگار و نویسنده بود. عادل مدتی پس از شروع کار خود در تلویزیون به عنوان گزارشگر سنگ بنای برنامه نود را نهاد تا پربینندهترین برنامه ورزشی تاریخ تلویزیون ایران را به نام خود کند. نخستین قسمت از برنامه تلویزیونی نود سال 1378 از شبکه سه پخش شد و پس از 14 سال همچنان پخش آن از این شبکه در دوشنبه شبها ادامه دارد. داستانهای داغ و جذاب او در برنامه نود در یک کتاب هم نمیگنجد. او در برنامه دیدنیاش بارها شاهد دعوای چهرههای معروف فوتبالی بوده و توانسته با جسارت لازم، روند برنامه را به گونهای هدایت کند که روز به روز بر شمار بینندگانش اضافه شود.
چهرههای جدید
در سالهای بعد چهرههای جدیدی وارد شدند، چهرههایی به نامهای مزدک میرزایی، پیمان یوسفی (با ادبیات خاص و شاهنامهایاش)، محمد سیانکی، مجتبی صادقیان، محمدرضا بالاپور، علیرضا علیفر، حسین اسماعیلی و محسن عزیزی. در میان همه این گزارشگران، ابتدا مزدک میرزایی بیش از همه توانایی خود را نشان داد و پس از او پیمان یوسفی جای پای خود را محکم کرد. علیفر نیز چهره مطرحی داشت، بعضی گزارشهای او بخصوص در این اواخر، انتقاداتی را متوجه او کرده است. با وجود کارنامه موفقیتآمیز مزدک میرزایی یا پیمان یوسفی، هیچ کدام به پای عادل فردوسیپور نرسیدند.
یک پدیده دیگر
محمدرضا احمدی بهترین گزارشگری است که در چند سال اخیر به صدا و سیما معرفی شده است. این گزارشگر که متولد سال 1361 است، از سال 1383 یعنی زمانی که بیست و دو ساله بود، در رادیو کار اجرا و گزارشگری را آغاز کرد و تا امروز همچنان گزارشگری میکند. احمدی در کنار عادل فردوسیپور، از پرمطالعهترین و آگاهترین گزارشگران صدا و سیما به شمار میرود و تسلط او هنگام گزارشگری تحسین بسیاری را برانگیخته است.
او نخستین بار بازیهای لیگ قهرمانان اروپا را با تاخیر گزارش کرد و پس از آن بسرعت جایگاه خوبی در میان گزارشگران باتجربهای چون عادل فردوسیپور، میرزایی، خیابانی و دیگر گزارشگران مطرح به دست آورد. البته ایرادی که گاهی به احمدی و به طور کلی گزارشگران جدید فوتبال وارد میشود، تبعیت از یک موج تقلید از عادل فردوسیپور است، چنانکه بسیاری از شنوندگان غیرحرفهای فوتبال هنگام گوش دادن به گزارشهای این افراد - از جمله محمدرضا احمدی - ممکن است آنها را با عادل فردوسیپور اشتباه بگیرند.
افزایش تصاعدی گزارشگران
حالا شبکه ورزش هم روی کار آمده و تعداد مجریان و گزارشگران تلویزیونی مدام رو به افزایش است. این گزارشگران خود را به فوتبال محصور نکردهاند و اکنون در هر رشتهای مشغول گزارشگری هستند، اما واقعا چند نفر از آنها به کار خود تسلط دارند؟ همه آنها گزارشگران جوانی هستند که به دنبال نام و اعتبار و شهرت آمدهاند و میخواهند با اتکا به توانایی خود به عادل فردوسیپور بعدی تبدیل شوند.
تعداد برنامههای ورزشی و به تبع آن تعداد گزارشگران ورزشی در حالی افزایش یافته است که در کنداکتور برنامه سالهای گذشته صدا و سیما، برنامههای ورزشی حجم کمتری را به خود اختصاص میدادند، اما اکنون اوضاع فرق میکند و برنامههای مربوط به فوتبال حرف اول را میزند.
هر چند وقت یکبار با چهره جدیدی به عنوان گزارشگر یا مجری برنامههای ورزشی در برنامههای صدا و سیما آشنا میشویم که حاکی از افزایش محبوبیت این دست برنامهها برای عامه مردم است و طبیعی است که این افزایش محبوبیت، لزوم تقویت برنامههای ورزشی را ایجاب میکند که گزارشگر یا مجری بخشی از این برنامه است.
در حالی که شمار گزارشگران و مجریان برنامههای صدا و سیما نسبت به گذشته افزایش یافته، بد نیست کمی درباره تاریخچه گزارشگری در تلویزیون و رادیو بدانید. فکر میکنید نخستین گزارشگران تاریخ صدا و سیمای تلویزیون ایران چه کسانی بودند؟
بازگشت به 56 سال پیش
برای این که نخستین گزارشگران تاریخ تلویزیون ایران را بیشتر بشناسیم، باید به سال 1337 یعنی 56 سال پیش برگردیم، زمانی که تلویزیون ملی ایران بتازگی افتتاح شده بود. نخستین فردی هم که در تلویزیون ایران کار گزارشگری را آغاز کرد، کسی نبود جز استاد عطاءالله بهمنش که هماکنون در نود سالگی همچنان با حرارت درباره مسائل مربوط به ورزش صحبت میکند، هر چند دیگر چهره او را به عنوان گزارشگر در قاب تلویزیون نمیبینیم. استاد بهمنش نهتنها در فوتبال که در رشتههای دیگری همچون کشتی گزارشگری کرده است. تسلط کامل او به زبان فارسی باعث شد تا هرگز به اصطلاح امروزیها «گاف» ندهد. در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی ایران دو گزارشگر دیگر به نامهای خدابخشیان و روشنزاده به استاد بهمنش اضافه شدند. دنیای گزارشگران ورزشی ایران در سالهای قبل از انقلاب تنها به همین سه نام محدود میشد. البته قربان علی تاری هم نخستین گزارشگر رادیویی به شمار میرود. او قبلا دروازهبان بود و یک بار هم برای تیم ملی ایران به میدان رفت.
گام بعدی با کوثری
در سالهای بعد از آن پای گزارشگران دیگری هم به برنامههای ورزشی باز شد. اواخر دهه 50 که مصادف با پیروزی انقلاب اسلامی بود، جهانگیر کوثری گام به دنیای گزارشگری گذاشت.
کوثری سال 73 و پس از پایان جام جهانی 1994 آمریکا کمکم از تلویزیون به عنوان گزارشگر فاصله گرفت. علاوه بر کوثری، مجید وارث هم به عنوان یک گزارشگر تازه نفس و تازه معرفی شده به مردم ورزش دوست محبوبیت زیادی پیدا کرد. او از سال 59 اجرای برنامه ورزش و مردم را به عهده گرفت و بعدها جای خود را به بهرام شفیع داد. آنچه باعث شد شفیع اجرای برنامه ورزش و مردم را به عهده بگیرد، ممنوعالتصویر شدن مجید وارث بود. برنامه ورزش از شبکه دو با اجرای عباس جاراللهی دیگر برنامهای بود که در سالهای ابتدایی دهه 60 از تلویزیون ایران پخش شد.
دهه میدانداری شفیع
دهه 60، دهه میدانداری بهرام شفیع به عنوان گزارشگر و مجری در تلویزیون بود. در سالهای جنگ و دفاع مقدس این بهرام شفیع بود که با برنامه «ورزش و مردم» جای خود را در میان مردم باز کرد. محبوبترین برنامه ورزشی دهه 60 اکنون با تغییر زمان پخش، جایگاه گذشته خود را ندارد. با وجود این شفیع تنها گزارشگر ورزشی آن سالها نبود. کیومرث صالح نیا نیز از گزارشگرانی بود که برخی بازیهای مهم را گزارش میکرد. اواخر دهه 60 عباس بهروان نیز روی کار آمد، مجری ای که کار خود را با گزارشگری دیدار ایران و چین آغاز کرد. گزارشهای پرانتقاد بهروان در سالهای ابتدایی دهه 70 باعث شد، برخی چهرههای مطرح فوتبالی همچون علی پروین به او اعتراض کنند. این گزارشگر در دهه 80 پس از یک تصادف هولناک کمکم از دور خارج شد. بهروان که اصفهانی است، هرگز حاضر نشد به دلیل کارش در تلویزیون به تهران نقل مکان کند تا به این ترتیب نزدیک به 30 سال مدام در حال رفت و آمد بین تهران و اصفهان باشد.
پس از بهروان نوبت به گزارشگری افراد دیگری همچون مرحوم کیانوش یا خجسته هم رسید. اسکندر کوتی هم دهه 70 تواناییهای خود را به عنوان یک گزارشگر به همه نشان داد، اما اتفاقات بازی ایران و عربستان در مقدماتی جام جهانی 98 فرانسه، پرونده او را برای همیشه به بایگانی سپرد.
و حالا جواد خیابانی
دوران بیشتر گزارشگرهای مورد اشاره پس از مدتی به پایان رسید تا اینکه جواد خیابانی گام به میدان گذاشت. گزارشگری که با گزارش بازی ایران و استرالیا نقطه عطفی در کارنامه خود به وجود آورد. خیابانی سال 1377 به عنوان بهترین گزارشگر تلویزیونی انتخاب و سال 1378 از سوی مجله سروش به عنوان دومین چهره محبوب تلویزیونی پس از الهی قمشهای برگزیده شد.
او سالهای 84 و 86 نیز به عنوان برترین مجری تلویزیونی انتخاب شد، هرچند در سالهای بعد با فاصله گرفتن از دوران اوجش ، بتدریج جایگاه خود را در میان بینندههای تلویزیونی از دست داد. جملات و اصطلاحات خاص خیابانی همیشه بعد از بازیهای مهم فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را تحت تاثیر قرار میدهد. خیابانی سال 1376 در حالی بازی تاریخی ایران و استرالیا را گزارش کرد که مجری جوان و جویای نام دیگری به نام عادل فردوسی پور گام به حیطه گزارشگری گذاشت. عصر عادل از سال 1376 آغاز شد.
عصر عادل
اگر قرار باشد در تاریخ گزارشگران ورزشی ایران فقط یک نفر پدیده باشد، کسی نیست جز عادل فردوسیپور؛ کسی که پیش از این در روزنامه ابرار ورزشی خبرنگار و نویسنده بود. عادل مدتی پس از شروع کار خود در تلویزیون به عنوان گزارشگر سنگ بنای برنامه نود را نهاد تا پربینندهترین برنامه ورزشی تاریخ تلویزیون ایران را به نام خود کند. نخستین قسمت از برنامه تلویزیونی نود سال 1378 از شبکه سه پخش شد و پس از 14 سال همچنان پخش آن از این شبکه در دوشنبه شبها ادامه دارد. داستانهای داغ و جذاب او در برنامه نود در یک کتاب هم نمیگنجد. او در برنامه دیدنیاش بارها شاهد دعوای چهرههای معروف فوتبالی بوده و توانسته با جسارت لازم، روند برنامه را به گونهای هدایت کند که روز به روز بر شمار بینندگانش اضافه شود.
چهرههای جدید
در سالهای بعد چهرههای جدیدی وارد شدند، چهرههایی به نامهای مزدک میرزایی، پیمان یوسفی (با ادبیات خاص و شاهنامهایاش)، محمد سیانکی، مجتبی صادقیان، محمدرضا بالاپور، علیرضا علیفر، حسین اسماعیلی و محسن عزیزی. در میان همه این گزارشگران، ابتدا مزدک میرزایی بیش از همه توانایی خود را نشان داد و پس از او پیمان یوسفی جای پای خود را محکم کرد. علیفر نیز چهره مطرحی داشت، بعضی گزارشهای او بخصوص در این اواخر، انتقاداتی را متوجه او کرده است. با وجود کارنامه موفقیتآمیز مزدک میرزایی یا پیمان یوسفی، هیچ کدام به پای عادل فردوسیپور نرسیدند.
یک پدیده دیگر
محمدرضا احمدی بهترین گزارشگری است که در چند سال اخیر به صدا و سیما معرفی شده است. این گزارشگر که متولد سال 1361 است، از سال 1383 یعنی زمانی که بیست و دو ساله بود، در رادیو کار اجرا و گزارشگری را آغاز کرد و تا امروز همچنان گزارشگری میکند. احمدی در کنار عادل فردوسیپور، از پرمطالعهترین و آگاهترین گزارشگران صدا و سیما به شمار میرود و تسلط او هنگام گزارشگری تحسین بسیاری را برانگیخته است.
او نخستین بار بازیهای لیگ قهرمانان اروپا را با تاخیر گزارش کرد و پس از آن بسرعت جایگاه خوبی در میان گزارشگران باتجربهای چون عادل فردوسیپور، میرزایی، خیابانی و دیگر گزارشگران مطرح به دست آورد. البته ایرادی که گاهی به احمدی و به طور کلی گزارشگران جدید فوتبال وارد میشود، تبعیت از یک موج تقلید از عادل فردوسیپور است، چنانکه بسیاری از شنوندگان غیرحرفهای فوتبال هنگام گوش دادن به گزارشهای این افراد - از جمله محمدرضا احمدی - ممکن است آنها را با عادل فردوسیپور اشتباه بگیرند.
افزایش تصاعدی گزارشگران
حالا شبکه ورزش هم روی کار آمده و تعداد مجریان و گزارشگران تلویزیونی مدام رو به افزایش است. این گزارشگران خود را به فوتبال محصور نکردهاند و اکنون در هر رشتهای مشغول گزارشگری هستند، اما واقعا چند نفر از آنها به کار خود تسلط دارند؟ همه آنها گزارشگران جوانی هستند که به دنبال نام و اعتبار و شهرت آمدهاند و میخواهند با اتکا به توانایی خود به عادل فردوسیپور بعدی تبدیل شوند.