صراط: امام رضا(ع) در جریان دیداری که حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) با ایشان داشتند
در پیامی شیعیانش را از دو موضوع مهم آگاه میکنند؛ یکی نفوذ شیطان صفتان
در صفوف پیروان اهل بیت (ع) و در مخاطره قرار گرفتن کیان تشیع؛ و دیگری،
اختلافات داخلی و مشاجرات لفظی بیهوده و تفرقه آفرین، که راه را برای نفوذ و
سلطه نااهلان فراهم میگردانده و نیروهای یاران اهل بیت (ع) را در مسیر
دفع و نابودی قرار می داده است.
ماجرای دیدار امام رضا(ع) با حضرت عبدالعظیم از چه قرار بود؟
حضرت عبدالعظیم (ع) که هم اکنون در شهر ری ایران مدفون هستند روایت میکند، مولایم امام رضا (ع)، برای من پیام فرستاد و فرمود: سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو، راهی را برای نفوذ و تسلط شیطان بر خود باز نگذارند، آنان را به راستگویی در سخن و ادای امانت وادار کن و همچنین به آنان دستور بده، در مسایل پوچ و بیهوده بحث و جدال را ترک نموده و سکوت اختیار کنند و باز به آنان دستور بده، به سوی هم روی آورند، با هم معاشرت کنند و به دیدار یکدیگر رفته، ارتباط برقرار نمایند؛ زیرا این عمل موجب تقرب و محبوبیت نزد من میگردد!
ای عبدالعظیم! دوستان و یاران من نباید، وقت خود را صرف مخالفت و سرکوبی همدیگر نمایند. من با خود عهد کردهام، هر کس مرتکب اینگونه اعمال مخرب و هستی سوز شود، و حتی یکی از دوستان مرا مورد خشم و ناراحتی قرار دهد، از خدا بخواهم، او را در دنیا گرفتار سختترین عذابها کند و در آخرت نیز از زیانکاران باشد!
این مطلب را هم، برای آنان توضیح بده که، خداوند نیکوکاران آنها را آمرزیده و از بدکاران آنها هم در گذشته است، مگر کسانی که شرک آورده یا موجب تجاوز و اذیت به یکی از اولیاء و دوستان من شده، یا عداوت و کینه آنان را در دل داشته باشند؛ زیرا چنین گناهانی را پروردگار نمیآمرزد، مگر اینکه از کار زشت خود بازگشت واقعی نمایند و آن را جبران کنند، وگرنه روح ایمان از قلب آنان میرود و از دایره ولایت ما خارج میشود و از آن بهرهای نخواهد برد، و بدانکه من، از آثار شوم چنین گناهان و لغزشهای خطرناکی به خدا پناه میبرم!
ماجرای دیدار امام رضا(ع) با حضرت عبدالعظیم از چه قرار بود؟
حضرت عبدالعظیم (ع) که هم اکنون در شهر ری ایران مدفون هستند روایت میکند، مولایم امام رضا (ع)، برای من پیام فرستاد و فرمود: سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو، راهی را برای نفوذ و تسلط شیطان بر خود باز نگذارند، آنان را به راستگویی در سخن و ادای امانت وادار کن و همچنین به آنان دستور بده، در مسایل پوچ و بیهوده بحث و جدال را ترک نموده و سکوت اختیار کنند و باز به آنان دستور بده، به سوی هم روی آورند، با هم معاشرت کنند و به دیدار یکدیگر رفته، ارتباط برقرار نمایند؛ زیرا این عمل موجب تقرب و محبوبیت نزد من میگردد!
ای عبدالعظیم! دوستان و یاران من نباید، وقت خود را صرف مخالفت و سرکوبی همدیگر نمایند. من با خود عهد کردهام، هر کس مرتکب اینگونه اعمال مخرب و هستی سوز شود، و حتی یکی از دوستان مرا مورد خشم و ناراحتی قرار دهد، از خدا بخواهم، او را در دنیا گرفتار سختترین عذابها کند و در آخرت نیز از زیانکاران باشد!
این مطلب را هم، برای آنان توضیح بده که، خداوند نیکوکاران آنها را آمرزیده و از بدکاران آنها هم در گذشته است، مگر کسانی که شرک آورده یا موجب تجاوز و اذیت به یکی از اولیاء و دوستان من شده، یا عداوت و کینه آنان را در دل داشته باشند؛ زیرا چنین گناهانی را پروردگار نمیآمرزد، مگر اینکه از کار زشت خود بازگشت واقعی نمایند و آن را جبران کنند، وگرنه روح ایمان از قلب آنان میرود و از دایره ولایت ما خارج میشود و از آن بهرهای نخواهد برد، و بدانکه من، از آثار شوم چنین گناهان و لغزشهای خطرناکی به خدا پناه میبرم!