صراط: شهردار منتخب شورای چهارم، نباید با حواشی سیاسی همراه باشد. این حاشیهها
چه در ورزش و چه در مدیریت شهری، خطرناک و التهاب زایند. گرچه ممکن است آن
افراد در تواناییهای مدیریتی نیز کم و کاستی نداشته باشند، اما
حاشیهسازان سیاسی میتوانند مسیر را منحرف کنند و ذهن مدیریت شهری و شورای
شهر را درگیر حاشیههای سیاسی شهردار منتخب کنند.
تهران و شهرداری بزرگترین کلانشهر ایران، از وجوه متعدد مهماند:
1. جمعیت ۱۲ میلیونی شهر تهران، که حدود یک هفتم جمعیت ایران است، نقش اساسی در کنشهای سیاسی و گردش قدرت دارد. همچنین توسعه شهری آن، تاثیر بسزایی در الگوسازی توسعه شهری کشور پیدا میکند.
2. شهرداری تهران، با بودجه ۱۲ هزار میلیارد تومانی در سال، مرکز مهمی در چرخش مالی کشور است.
3. دیده شدن فعالیتهای شهری شهردار تهران، در رسانههای کشوری به سرعت او را در سطح رجال سیاسی طراز اول کشور در میآورد.
4. شهرداران معروف شهر تهران بویژه در دهههای اخیر کسانی چون کرباسچی، احمدینژاد و قالیباف، طراز شهرداری تهران را ارتقا دادهاند.
5. مسیر پیموده شده از سوی احمدینژاد (از بهشت تا پاستور) همچنان وسوسه برانگیز است. هر چند در سال ۹۲ این رؤیا تعبیر نشد.
نکات فوق و نکاتی دیگر، اهمیت انتخاب شهردار تهران را توسط شورای شهر چهارم، تعریف میکنند.
در این میان، چند ملاحظه جدی در سر راه اصلاحطلبانی است که در شورای شهر تهران حضور دارند (و نیز کسانی که آنان را معاضدت فکری – جناحی میکنند)
ملاحظه نخست: در شورای شهر چهارم ۱۳ عضو جبهه اصلاحات حضور دارند. حضوری که نمیتواند نه در انتخابات شهردار و نه در مراحل حفظ و دفاع از شهردار منتخب، تعیینکننده و قاطع باشد. از این رو، نه به مصلحت است و نه واقعگرایانه که اصلاحطلبان شورا، باری بیش از وزن خویش بردارند.
ملاحظه دوم: جناب آقای روحانی در گفتوگوها و نطقهای انتخاباتی، تاکید تام داشتند که مصرند که مسائل کشوری (و طبعا شهری مهم چون تهران را) در افق نگرشهای اجتماعی حل کنند. طبیعی است که اگر انتخاب شهردار تهران، تنها در جبهه اصلاحطلبان قرار گیرد، فاصلهای بس روشن با تصمیمهای اجماعگرایانه خواهد داشت.
ملاحظه سوم: اصلاحطلبان در دوره هشتساله اخیر، مکررا این نقد را بر اصولگرایان داشته و دارند که آنان به حذف مطلق جناح رقیب در مناصب مدیریتی رو آوردند. اینک در شرایط موجود شهری تهران، رویکرد اصلاحطلبان میتواند نشان دهد که تا چه حد خود به آن سخنان وفادارند و ساحت خویش را از آن به دور میدارند.
ملاحظه چهارم: شهر تهران در دوره هشت ساله اخیر، در برابر دید همگان است، با همه قوتها و پیشرفتها و نارساییهایش. منتخب اصلاحطلبان طبعا کارنامهاش در فرا دید تهرانیان و بلکه ایرانیان است. اگر اصلاحطلبان، روزه شکدار بگیرند و فردی را نه در این قامت از توفیق به سکانداری شهر بگمارند، ترازی بر نا کارآمدی ایشان خواهد شد.
ملاحظه پنجم: دو قطبی شدن شورای شهر تهران از آغاز راه آن، سایه بر اقدامات و برنامههای پسین آن خواهد افکند. اختلافاتی که مردم تهران از آن متضرر خواهند شد.
ملاحظه ششم: شهردار منتخب شورای چهارم، نباید با حواشی سیاسی همراه باشد. این حاشیهها چه در ورزش و چه در مدیریت شهری، خطرناک و التهاب زایند. گرچه ممکن است آن افراد در تواناییهای مدیریتی نیز کم و کاستی نداشته باشند، اما حاشیهسازان سیاسی میتوانند مسیر را منحرف کنند و ذهن مدیریت شهری و شورای شهر را درگیر حاشیههای سیاسی شهردار منتخب کنند.
منبع: دین آنلاین
ملاحظه هفتم: اینجانب، با تمامی علقه و ارادت دیرین و ماندنی به حضرت آیتا... هاشمی رفسنجانی، حضور فرزندان و منتسبان به ایشان را در عرصههای مدیریتی کلان کشور نه به صلاح حضرت ایشان و نه به مصلحت کشور میدانم. بخش مهمی از ناملایمات و بیمهریها به ایشان با انگارههای ناروا در این موضوع بود، نباید گذاشت که بار دیگر شعلهها بر افروزند و کشور (و بزرگان نامور) را در آن بگدازند. چه اینکه خدمترسانی به کشور و نظام، تنها در شهرداری شهر تهران محدود نمیشود.
تهران و شهرداری بزرگترین کلانشهر ایران، از وجوه متعدد مهماند:
1. جمعیت ۱۲ میلیونی شهر تهران، که حدود یک هفتم جمعیت ایران است، نقش اساسی در کنشهای سیاسی و گردش قدرت دارد. همچنین توسعه شهری آن، تاثیر بسزایی در الگوسازی توسعه شهری کشور پیدا میکند.
2. شهرداری تهران، با بودجه ۱۲ هزار میلیارد تومانی در سال، مرکز مهمی در چرخش مالی کشور است.
3. دیده شدن فعالیتهای شهری شهردار تهران، در رسانههای کشوری به سرعت او را در سطح رجال سیاسی طراز اول کشور در میآورد.
4. شهرداران معروف شهر تهران بویژه در دهههای اخیر کسانی چون کرباسچی، احمدینژاد و قالیباف، طراز شهرداری تهران را ارتقا دادهاند.
5. مسیر پیموده شده از سوی احمدینژاد (از بهشت تا پاستور) همچنان وسوسه برانگیز است. هر چند در سال ۹۲ این رؤیا تعبیر نشد.
نکات فوق و نکاتی دیگر، اهمیت انتخاب شهردار تهران را توسط شورای شهر چهارم، تعریف میکنند.
در این میان، چند ملاحظه جدی در سر راه اصلاحطلبانی است که در شورای شهر تهران حضور دارند (و نیز کسانی که آنان را معاضدت فکری – جناحی میکنند)
ملاحظه نخست: در شورای شهر چهارم ۱۳ عضو جبهه اصلاحات حضور دارند. حضوری که نمیتواند نه در انتخابات شهردار و نه در مراحل حفظ و دفاع از شهردار منتخب، تعیینکننده و قاطع باشد. از این رو، نه به مصلحت است و نه واقعگرایانه که اصلاحطلبان شورا، باری بیش از وزن خویش بردارند.
ملاحظه دوم: جناب آقای روحانی در گفتوگوها و نطقهای انتخاباتی، تاکید تام داشتند که مصرند که مسائل کشوری (و طبعا شهری مهم چون تهران را) در افق نگرشهای اجتماعی حل کنند. طبیعی است که اگر انتخاب شهردار تهران، تنها در جبهه اصلاحطلبان قرار گیرد، فاصلهای بس روشن با تصمیمهای اجماعگرایانه خواهد داشت.
ملاحظه سوم: اصلاحطلبان در دوره هشتساله اخیر، مکررا این نقد را بر اصولگرایان داشته و دارند که آنان به حذف مطلق جناح رقیب در مناصب مدیریتی رو آوردند. اینک در شرایط موجود شهری تهران، رویکرد اصلاحطلبان میتواند نشان دهد که تا چه حد خود به آن سخنان وفادارند و ساحت خویش را از آن به دور میدارند.
ملاحظه چهارم: شهر تهران در دوره هشت ساله اخیر، در برابر دید همگان است، با همه قوتها و پیشرفتها و نارساییهایش. منتخب اصلاحطلبان طبعا کارنامهاش در فرا دید تهرانیان و بلکه ایرانیان است. اگر اصلاحطلبان، روزه شکدار بگیرند و فردی را نه در این قامت از توفیق به سکانداری شهر بگمارند، ترازی بر نا کارآمدی ایشان خواهد شد.
ملاحظه پنجم: دو قطبی شدن شورای شهر تهران از آغاز راه آن، سایه بر اقدامات و برنامههای پسین آن خواهد افکند. اختلافاتی که مردم تهران از آن متضرر خواهند شد.
ملاحظه ششم: شهردار منتخب شورای چهارم، نباید با حواشی سیاسی همراه باشد. این حاشیهها چه در ورزش و چه در مدیریت شهری، خطرناک و التهاب زایند. گرچه ممکن است آن افراد در تواناییهای مدیریتی نیز کم و کاستی نداشته باشند، اما حاشیهسازان سیاسی میتوانند مسیر را منحرف کنند و ذهن مدیریت شهری و شورای شهر را درگیر حاشیههای سیاسی شهردار منتخب کنند.
منبع: دین آنلاین
ملاحظه هفتم: اینجانب، با تمامی علقه و ارادت دیرین و ماندنی به حضرت آیتا... هاشمی رفسنجانی، حضور فرزندان و منتسبان به ایشان را در عرصههای مدیریتی کلان کشور نه به صلاح حضرت ایشان و نه به مصلحت کشور میدانم. بخش مهمی از ناملایمات و بیمهریها به ایشان با انگارههای ناروا در این موضوع بود، نباید گذاشت که بار دیگر شعلهها بر افروزند و کشور (و بزرگان نامور) را در آن بگدازند. چه اینکه خدمترسانی به کشور و نظام، تنها در شهرداری شهر تهران محدود نمیشود.