شنبه ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۷ تير ۱۳۹۲ - ۰۸:۲۱

دو لبه قیچی افراطی‌ها در کمین روحانی

اگر به رفتارها و موضع‌گیری‌های افراطی‌ها در روزهای جاری درخصوص تشکیل کابینه روحانی نیز نگاه کنیم بیشترین سهم‌خواهی و مطالبه و روحیه مصادره را در این جماعت می‌توان مشاهده کرد.
کد خبر : ۱۲۳۸۱۴
صراط همواره معتقد بوده‌ام دسته‌بندی‌هایی مانند چپ و راست و محافظه‌کار و اصلاح‌طلب و... بیشتر از آنکه هویت بخش باشد و تمایزها را نشان دهد فریبنده است و پوششی است برای پنهان کردن ویژگی‌های حقیقی گروه‌ها و احزاب و کنشگران سیاسی در ایران .

به عبارت دیگر سیاسیون برای مورد بازخواست قرار نگرفتن درخصوص کارآمدی، عقلانیت، میانه‌روی و اعتدال، پایبندی عملی به ارزش‌های دینی و انقلابی و... پشت عناوین و برچسب‌های ساختگی مانند چپ و راست و اصلاح‌طلب و اصولگرا پنهان می‌شوند و عده‌ای نیز غافلانه آنها را تکرار می‌کنند.

از این رو اگر معیار دسته‌بندی‌های سیاسی را در ایران مورد بازنگری قرار دهیم جابه‌جایی گسترده‌ای در جایگاه و وضعیت گروهای سیاسی ایجاد می‌شود و تشت رسوایی بسیاری از بام بر زمین می‌افتد برای مثال به معیار «اعتدال» و پرهیز از افراط و تفریط توجه کنید - که از قضا مفصل گفتمانی جناب آقای روحانی رئیس‌جمهور یازدهم ایران است – با در نظر گرفتن این معیار جمع کثیری از به اصطلاح اصلاح‌طلبان که اتفاقا این روزها بعد از 8 سال در جراید متعلقه آفتابی شده‌اند با جمع کثیری از به اصطلاح اصولگرایان تندرو که با رفتارها و عملکرد و مواضع خود اصطلاح سیاسی «اصولگرایی» را بدنام کرده‌اند در یک دایره و جناح و طیف قرار می‌گیرند افراط و افراطی‌گری نیز یک مفهوم کلی نیست بلکه شاخص‌های جریان افراط در هر طیف و جناحی عبارت است از: حزب و باند و قبیله‌پرستی، خرد ستیزی، قانون‌شکنی و قانون‌گریزی،نگاه غنیمتی به قدرت، رقیب‌کشی به‌جای رقیب نوزای در عرصه سیاست و اصالت داشتن کشمکش و منازعه در سیاست به‌جای کار و برنامه برای توسعه و سازندگی و رفاه.

اگر به رفتارها و موضع‌گیری‌های افراطی‌ها در روزهای جاری درخصوص تشکیل کابینه روحانی نیز نگاه کنیم بیشترین سهم‌خواهی و مطالبه و روحیه مصادره را در این جماعت می‌توان مشاهده کرد. جالب اینجاست که این دو سر طیف، بیشترین تضاد گفتمانی و زاویه سیاسی را نیز در رقابت‌های انتخاباتی با جناب آقای روحانی داشتند. طیف افراطی اصلاح‌طلب از ابتدا به‌دنبال گزینه‌های دیگری بوده و آقای روحانی را اساسا نماینده اصلاح‌طلبان ندانسته و رای قابل‌توجهی برای او متصور نبودند و حضور ایشان را نیز در عرصه رقابت‌ها بر هم زننده سناریوی اصلاح‌طلبانه در انتخابات می‌دانستند.

طیف افراطی به اصطلاح اصولگرا نیز عمیقا به رای و نظر مردم باوری ندارند و معیار تصدی قدرت را اهلیت و صلاحیت غیردموکراتیک می‌دانند و برای رقبا حقی و سهمی در قدرت قائل نبوده و نیستند و به دیگر رقبای اصولگرا نیز درتخریب و تخطئه رحم نمی‌کنند چه برسد به آقای روحانی و دیگر نامزدها که مقداری زاویه گفتمانی با آنها دارند.

هر دو جریان افراطی مورد اشاره قاعدتا باید پس از پیروزی روحانی در انتخابات با عبرت‌گیری از رفتارهای افراطی و مواضع رادیکال گذشته خود مدتی به حاشیه می‌رفتند و به تامل و تدبیر در موجودیت و هویت خود می‌پرداختند اما از آنجا که ظاهرا درد افراط را علاجی نیست بلا فاصله وزودتر از دیگران با فرصت‌طلبی و داد‌وقال وارد میدان سهم‌خواهی – بخوانید باج‌خواهی – شده و برای رئیس‌جمهور منتخب خط و نشان می‌کشند و به قدرت و دولت همچون طعمه‌ای می‌نگرند که سال‌ها دندان دریدن آن را نداشتند.

هرچند این فضای ساخته شده توسط رادیکال‌های سیاسی بسیار غیراخلاقی و غیرمتمدنانه است اما پدیده جدیدی نیست و در جمهوری اسلامی مسبوق به سابقه است. زیرا افراطی‌ها همواره با نقاب جناح‌ها و گروه‌های مختلف به بازتولید هم کمک کرده‌اند. فراموش نکردیم نقشی که افراطیون به اصطلاح اصلاح‌طلب در سال‌های پس از دوم خرداد در روی کارآمدن تندروهای به اصطلاح اصولگرا در 1384 ایفا کردند.جریان افراط در هر طیفی وقتی آبستن می‌شود فرزند به‌زعم خود ناخلف اما از همین ترکه می‌پروراند و نباید فریب نقاب‌های سیاسی و جناحی آنها را خورد.

نتیجه اینکه آقای روحانی در تشکیل دولت یازدهم امروز هدف سناریوی داد و قال افراطی‌هاست؛ سناریویی که براساس منطق آن بهترین دفاع حمله است. افراطی‌های سیاسی فارغ از اینکه از کدام جناح باشند در فضای علنی با صدای بلند در رسانه‌های منتسب به خود در حال سهم‌خواهی و باج‌خواهی هستند و درخفا نیز با لابی‌گری و تلفن و ملاقات و رایزنی به‌دنبال چیدن مهره‌های وابسته خود در دولت آینده هستند والبته هدف نهایی آنها تحت‌الشعاع قرار دادن معیارهای صحیح شایسته‌سالاری مانند کارآمدی، آینده‌نگری، سلامت و صداقت و تعهد، پایندی به ارزش‌های دینی و انقلابی و ملی در تعیین مدیران اصلی و محوری دولت یازدهم است و بهترین راه این انحراف نیز دامن‌زدن به مجادلات سیاسی و جناحی است.

امیداریم آقای روحانی با آگاهی از این نقشه افراطی‌ها بدون توجه به داد و قال‌ها و سروصداهای این معدود سیاسیون باج‌خواه و فرصت‌طلب برعهد خود با متن ملت برای پاسداری از تدبیر و اعتدال و عقلانیت برای عبور از بحران‌های موجود در کشور باشد و ایشان مطمئن باشند که عنایت الهی و حمایت مردمی نیز در گرو پایبندی به این عهد ملی و دینی و انقلابی است.