شنبه ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۴ تير ۱۳۹۲ - ۱۹:۵۹

استراو: روحانی چانه‌زنی را بلد است

وزیر خارجه اسبق بریتانیا که بارها از روی کار آمدن «حسن روحانی» در ایران ابراز خرسندی کرده، در مصاحبه اخیرش از تجربیاتش در مذاکره با روحانی گفته است.
کد خبر : ۱۲۳۲۴۸
صراط: «او هیچ نرمشی به‌خرج نمی‌داد ولی راه چانه‌زنی را به‌خوبی بلد بود... ما می‌توانستیم با او کار کنیم و به او اعتماد داشتیم. او هم به ما اعتماد داشت. به همین خاطر هم توانستیم به پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای برسیم». به گزارش خبرگزاری فارس، این تازه‌ترین توصیفاتی است که «جک استراو» از «حسن روحانی» مذاکره‌کننده اسبق و رئیس‌جمهور جدید ایران ارائه کرده است.

وزیر خارجه اسبق بریتانیا که در سال 82 به همراه «یوشکا فیشر» و «دومینیک دوویلپن» همتایان آلمانی و فرانسوی‌اش چند دور مذاکره هسته‌ای را با «حسن روحانی» انجام داده، در مصاحبه با شبکه بی‌بی‌سی از تجربیاتش در این مذاکرات گفت و ابراز امیدواری کرد که دولت جدید ایران بتواند گره از پرونده هسته‌ای باز کند.

نومحافظه‌کارهای آمریکا علاقه‌ای به حصول توافق با ایران نداشتند

استراو در این مصاحبه در پاسخ به این سوال که چرا مذاکرات سه کشور اروپایی و تیم ایرانی به نتایج مناسبی نرسید، انگشت اتهام را به سوی آمریکایی‌ها گرفت و گفت مشکل اینجا بود که «آمریکایی‌ها زیر بار کارهایی که از نظر ایران انجامشان ضروری بود نمی‌رفتند. مثلا قطعات یدکی هواپیما‌ها (مسافربری) ساخت شرکت «رولز رویس» بود. «رولز رویس» هم فقط در صورتی حاضر به فروش این قطعات به ایران می‌شد که آمریکا با آن موافقت کند، چون آمریکا مشتری عمده محصولات این شرکت بود».

آنطور که استراو توضیح می‌دهد، نومحافظه‌کاران و جنگ‌طلب‌های داخل آمریکا بودند که علاقه‌ای به حصول توافق با ایران نداشتند و از زیرسوال رفتن تیم مذاکره‌کننده ایرانی هم ابایی نداشتند و حتی امیدوار بودند که این امر رخ دهد.

استراو که در حال حاضر به همراه «بن والاس» ریاست مشترک کمیته پارلمانی دوستی ایران و بریتانیا را بر عهده دارد در مورد شخصیت رئیس‌جمهور جدید ایران گفت: یکی از دلایل احترامم برای دکتر روحانی این بود که او را فردی می‌دانستم که به کشورش بسیار افتخار می‌کند و از اعتقاداتش دفاع می‌کند... شخصا فکر می‌کنم او یک مقام حکومتی بسیار باشخصیت بود. همیشه می‌دانست چه می‌‌گوید و کاملا بر موضوعات مسلط بود.

وی افزود: او بسیار مبادی آداب بود و طبع طنز خوبی هم داشت. او یک روحانی است، روحانی ارشدی هم هست. مذاکره با او مثل مذاکره با یک اسقف است. این مسأله دو مزیت دارد، چون اولا در کارش بسیار وارد است، و ثانیا لباس روحانیت بر تن دارد. اگر با من هم‌نسل و هم‌مذهب باشید - من «انگلیکان» هستم - ناخودآگاه احترام بیشتری برای کسانی که در کسوت روحانیت هستند، قائل خواهید بود.

استراو که کتابی هم با موضوع مذاکره هسته‌ای با ایران به رشته تحریر درآورده، نکته‌ای را به سیاستمداران کنونی کشورهای غربی تذکر می‌دهد. وی‌ می گوید نباید فکر کرد که با انتخاب روحانی «هیچ چیز عوض نشده، و حرف دیگر هم اینکه فکر کنیم همه چیز تغییر کرده است».

وی اشاره می‌کند که اشخاصی چون «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر اسرائیل تلاش می‌کنند تا اینطور نشان دهند که تغییر رئیس‌جمهور تغییری ظاهری است و عملا هیچ چیز تغییر نمی‌کند. این گروه می‌خواهند وانمود کنند که هیچ‌چیز در ایران تغییر نکرده است.

دوست دارم به تهران بیایم/روابط تهران لندن به حالت قبل بازمی‌گردد

وزیر خارجه اسبق بریتانیا در بخش دیگری از این مصاحبه از علاقه‌اش برای سفر به تهران گفت و افزود که با والاس در این مورد هم صحبت کرده و تلاش می‌کند که این سفر عملی شود. وی همچنین از ارسال پیام تبریک برای «حسن روحانی» خبر داد و گفت این پیام را به سفارت عمان که حافظ منافع بریتانیا در تهران است، تحویل داده است.

وی در مورد بازگشایی سفارتخانه‌ انگلیس در تهران هم گفت: مسأله اصلی، که آقای هیگ («ویلیام هیگ» وزیر خارجه انگلیس) هم بر آن صراحت دارد، تضمین امنیت دیپلمات‌های ما در صورت بازگشت به تهران است. روابط دو کشور بالاخره به سطح سابق بازخواهد گشت. طبعا مشکل خاصی برای بازگشایی سفارت ایران در لندن وجود ندارد، اما زمینه این کار باید به طور متقابل فراهم شود... حدس من این است که کار را باید گام به گام شروع کرد. ابتدا باید گروه کوچکی اعزام شود. چیزهای زیادی هست که نیاز به ترمیم دارد.

«جک استراو» در ادامه به ماجرای قرار گرفتن نام ایران در «محور شرارت» از سوی «جورج بوش» رئیس‌جمهور سابق آمریکا اشاره کرده و این رفتار بوش را یک «فاجعه دیپلماتیک» توصیف می‌کند. وی در این مورد توضیح می‌دهد: چرا او به جای ایران، مثلا از لیبی اسم نبرد؟ واقعا نمی‌دانم چرا. چون آن موقع می‌دانستیم که لیبی برنامه هسته‌ای نظامی دارد. در مورد اهداف برنامه هسته‌ای ایران هم گمانه‌زنی‌هایی وجود داشت، و ایران هم در ابتدا همه تأسیسات هسته‌ای‌اش را برای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی آشکار نکرد. اما ما نه آن موقع و نه همین حالا، هیچگاه سند و مدرکی قطعی پیدا نکرده‌ایم که نشان دهد ایران برنامه هسته‌ای نظامی دارد. به هیچ وجه. حرف‌های «جورج بوش» یک اشتباه فاجعه‌بار بود.

وی رفتار آن زمان «جورج بوش» را «کوته‌بینانه» خوانده و می‌گوید در حال حاضر هم افرادی نظیر «جان بولتون» نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل همچنان به این رفتار ادامه می‌دهند، چراکه «دست راستی‌های آمریکا و اسرائیل به داشتن دشمن نیاز دارند. آنها سیاست‌هایشان را در مقابل دشمن تعریف می‌کنند. برای مدت‌ها دشمن مورد نظر آنها شوروی یا چین بود.

استراو می‌افزاید: بخشی از مشکلات ما در هنگام مذاکرات هم این بود که در واقع به نیابت از طرف آمریکایی مذاکره می‌کردیم. ما تصمیم گرفتیم مذاکرات را در چارچوب تروئیکای اروپایی (متشکل از بریتانیا، آلمان و فرانسه) پیش ببریم، چون سه کشور اروپایی تفاهم بسیار خوبی با هم داشتند. ما به یکدیگر اعتماد داشتیم، و دیدگاه سیاسی‌مان شبیه به هم بود. علاوه بر آن، دستمان در مذاکرات کاملا باز بود. با اینکه با «تونی بلر» (نخست‌وزیر وقت بریتانیا) اختلاف نظرهایی داشته‌ام، او به من اجازه داد پرونده را شخصا مدیریت کنم و آزادی عمل بسیار زیادی داشتم. اما برخی از چیزهایی که باید در مذاکرات به ایران می‌دادیم را تنها از آمریکایی‌ها می‌توانستیم بگیریم، و مشکل هم از همین‌جا شروع شد.

سنگ‌اندازی اسرائیلی‌ها در جریان مذاکرات/اوباما دینی به نتانیاهو ندارد

وی در مورد نقش مخرب رژیم‌صهیونیستی در جریان مذاکرات هم می‌گوید و توضیح می‌دهد: «تونی بلر» در سال 2001 خیلی مشتاق به حل مسائل بود. در دوران وزارت «رابین کوک» (وزیر خارجه وقت) قرار بود رابین به تهران برود تا به نوعی سطح روابط را بالاتر بیاورد، اما اسرائیلی‌ها به کمک متحدانشان در بریتانیا جلوی کارش را گرفتند، و برنامه سفرش هر دو بار لغو شد.

استراو با بیان اینکه در «دستگاه سیاسی ایران دیپلمات‌های بسیار برجسته‌ای» حضور دارند، در مورد احتمال عادی‌سازی روابط میان اروپا و تهران، می‌گوید: البته این کار شدنی است. فقط باید اصول و چارچوب آن را در اتاق مذاکره مشخص کنید، که این هم تلاش زیادی لازم دارد. اما من معتقدم در صورت داشتن حسن نیت هیچ دلیلی وجود ندارد که برای همه مسائل راه حلی پیدا نشود... هدف عادی‌سازی روابط با ایران است، که به نظر من خواسته اکثر ایرانی‌ها و بیشتر مردم اروپاست، و به نظرم آمریکایی‌ها هم اگر مختصر اطلاعی از آنچه در ایران می‌گذرد داشته باشند، با این کار موافق خواهند بود.

این مقام سابق دستگاه سیاست خارجی انگلیس در پایان در مورد دولت کنونی آمریکا گفت: من مطمئنم که اروپایی‌ها اراده رسیدن به توافق را دارند، و فکر می‌کنم این مسأله در مورد جان کری (وزیر خارجه آمریکا) و آقای اوباما (رئیس‌جمهور آمریکا) هم صدق می‌کند. جان کری در گذشته حرف‌های بسیار جالبی درباره ایران زده، از جمله درباره حق این کشور برای غنی‌سازی اورانیوم. علاوه بر آن، کری و اوباما هیچکدام دینی به بنیامین نتانیاهو (نخست وزیر اسرائیل) ندارند.

وی افزود: او (نتانیاهو) به آمریکا می‌رود و با اوباما گستاخانه برخورد می‌کند... بعد هم در یکی از گردهمایی‌های انتخاباتی «میت رامنی» (رقیب انتخاباتی باراک اوباما) حاضر می‌شود. در واقع او همه پول‌هایش را روی برد «میت رامنی» شرط‌بندی کرد و باخت. اوباما این موضوع را فراموش نخواهد کرد. خیلی مایه خوشحالی است که دکتر روحانی زمانی به ریاست‌جمهوری انتخاب شده که در آمریکا رئیس‌جمهوری بر سر کار است که دومین دوره حکومتش را می‌گذراند، قدرتمند است و وزیر خارجه خوبی دارد. پس انشا‌الله (که کار به نتیجه می‌رسد).
منبع: فارس