این حس شخصی را نمیخواستم بیان کنم زیرا میترسیدم نوعی توهم باشد که از مصادیق معدود حاصل شده، اما اظهارنظر مشابه بعضی از دوستان روحانی مرا تا اندازهای مطمئن کرد که این احساس چندان از واقعیت دور نیست و هر چند برای تأکید علمی آن نیاز به پژوهش اجتماعی هست لیکن حداقل میتوان از آن به عنوان یک تجربه فردی سخن گفت.
فضای تازهای که با اعلام نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در نشاط اجتماعی کشور به وجود آمد برای هیچ کس قابل انکار نیست و همه شاهدند که تدبیر حکیمانه رهبر انقلاب چگونه امید را به مخاطبان انبوهی بازگرداند که بعضی از ایشان هر چند بدنهایشان شهروند این جامعه بود لیکن به دلیل آزردگیها و تلخیهایی چندان دل در این محیط نداشتند. لازم نیست در این جا از این واقعیت بگوییم که چرا و چگونه به مرور و خواسته یا ناخواسته، تصویر روحانیت در چشم برخی از این مخاطبان آسیب دیده است (راستش را بگویم لازم هست اتفاقاً ولی ممکن نیست! و این ضرورتی است که هر چه زودتر با صراحت و صداقت بدان بپردازیم نتایج بهتری خواهد داشت) ولی به هر حال و خوشبختانه امروز شرایطی به وجود آمده تا شخصیت رئیس جمهور منتخب فرصت ترمیم این آسیب را فراهم سازد.
آقای روحانی قبل از هر چیز «روحانی» است و تعهد شخصی، اعتقادی، اخلاقی و صنفی او به روحانیت اقتضا میکند این فرصت تاریخی را قدر بشناسد و از آن بهره بگیرد و البته همه ناگفته دشواری این کار را میدانیم و از ظرافتها و سختیهای آن آگاهیم، اما از سوی دیگر نیز میدانیم که این فرصت به راحتی فراهم نمیشود و اگر اعتماد متقابل و دلبستگی میان مردم و روحانیت مخدوش گردد چه خسارات بزرگی به کیان جامعه وارد خواهد شد.
از دیرباز رابطه نزدیک و صمیمانه مردم و روحانیت در عرصههای گوناگون اجتماعی باعث استحکام قدرت و صلابت جامعه دینی ما شده است و دشمن نیز به خوبی از این قدرت آگاه است. اینک که به دلایلی از جمله تحولات اجتماعی و اقتضائات نسل جدید و برخی حوادث سیاسی اجتماعی، قدری میان برخی از مردم خصوصاً نسل جوان با صنف روحانیت فاصله و ناآشنایی به وجود آمده است باید به هر شکل ممکن برای جبران آن کوشید.
هم روحانیت در طبقات مختلف - از علما و مراجع تا طلاب جوان - نشان داده که آماده چنین رابطهای است که در طول تاریخ خود با مردم داشته و هم مردم نشان دادهاند که اگر برخی سوءتفاهمها برطرف شود صادقانه آمادهاند تا اعتقاد قلبی و پذیرش روحی خود نسبت به روحانیت را از دل و جان نشان دهند. اگر از این فرصت تاریخی برای بهبود رابطه میان مردم و روحانیت به خوبی استفاده شود خواهیم دید که بسیاری از تهدیدها و آسیبها بیاثر یا کماثر خواهد شد و انس و الفت و رابطه صمیمی و نزدیک میان روحانیت و مردم میتواند یکی از بزرگترین سرمایههای اجتماعی ما باشد.