صراط: ، در مراقبات ماه مبارک رمضان عنوان شده است که یکی از اعمال مهم این ماه،
شناخت حقیقت این ماه است. و فهمیدن روزه و روزه داری خود مقدمهای بر شناخت
ماه رمضان است. وقتی ابعاد مختلف آن شناخته شد انجام اعمال ویژه ماه نیز
سهل و مخلصانه میشود و نتیجه آن نیز بیشتر مورد توجه خداوند قرار خواهد
گرفت. مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد ملکی تبریزی در المراقبات این مطالب
را بازگو میکند
گرسنگی فواید بیشماری در جهت تکمیل نفس و شناخت خداوند برای سالک دارد. روایات زیادی در فضایل گرسنگی وارد شده است که بد نیست در اینجا اشارهای به آنها و سپس به فلسفه و حکمت گرسنگی داشته باشیم.
از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است: «با تشنگی و گرسنگی با نفسهایتان مبارزه کنید همانا پاداش این کار همانند پاداش مبارزه در راه خداست و عملی دوست داشتنیتر از گرسنگی و تشنگی در نزد خدا نیست. و همچنین فرمودند: برترین شما روز قیامت در نزد خدا کسی است که گرسنگی بیشتری کشیده باشد و در خداوند متعال تفکر بیشتری کرده باشد.» و به اسامه فرمودند: «اگر میتوانی در حال گرسنگی و تشنگی ملک الموت را ملاقات کن تا به بالاترین مقامها و جاها رسیده و با پیامبران هم منزل شوی و ملائکه از دیدن روحت شادمان شوند و خداوند بر تو درود فرستد.» نیز فرمودند: "گرسنگی بکشید و بر بندهایتان سخت بگیرد شاید دلهایتان خداوند متعال را ببیند."
معرفت و یقین نتیجه روزه داری
در حدیث معراج خداوند پرسید: "ای احمد! آیا آثار روزه را میدانی؟ پاسخ داد: خیر. خداوند فرمودند: نتیجه روزه کم خوری و کم گویی است. و آن حکمت را به ارمغان میآورد و حکمت معرفت را در پی دارد و معرفت یقین را . و وقتی که بندهای به یقین رسید باکی ندارد که چگونه روزگار را سپری کند. در سختی یا آسانی و این مقام خوشنودهاست و هر کس طبق خوشنودی من رفتار کند، سه خصلت را به او میدهم: شکری که نادانی همراه آن نباشد، یادی که فراموشی نداشته باشد و دوستیی که دوستی من را بر دوستی آفریدگانم ترجیح ندهد. هنگامی که او من را دوست داشت، من هم او را دوست خواهم داشت؛ دوستی او را در دل بندگانم انداخته و چشم قلب او را به عظمت جلالی میگشایم و علم آفریدگانم را از او پنهان نمیدارم؛ در تاریکی شب و روشنایی روز با او مناجات میکنم تا آنجا که سخن گفتن و همنشینی او با بندگانم قطع شود و کلام خود و فرشتگانم را به گوش او میرسانم و اسراری را که از بندگانم پنهان کرده ام برای او آشکار میکنم...؛ عقل او را غرق در شناخت خود کرده و درک او را بالا میبرم؛ مرگ را بر او آسان میکنم تا وارد بهشت شود و وقتی که ملک الموت او را ملاقات کند، به او میگوید: آفرین بر تو و خوشا به حالت! خوشا بحالت!خداوند مشتاق تو است. ..خداوند میگوید: این بهشت من است، در آن بخرام و خوش باش و در همسایگیم ساکن شو. روح انسان میگوید: خدایا خود را به من شناساندی و با این شناخت از جمیع آفریدگانت بینیاز شدم. قسم به عزت و جلالت اگر خوشنودی تو در این است که قطعه قطعه شده یا هفتاد بار به بدترین شکل کشته شوم خوشنودی تو برای من دوست داشتنیتر است... آنگاه خدای متعال میفرماید: به عزت و جلالم سوگند، هیچگاه مانعی بین خود و تو قرار نمیدهم؛ تا هر وقت خواسته باشی بر من وارد شوی؛ که با دوستان خود چنین کنم.»
در این روایت به فلسفه و فضلیت گرسنگی اشاره شده است .برای توضیح بیشتر می توان به سخنان علمای اخلاق که برگرفته از روایت میباشد، مراجعه کرد. آنان برای گرسنگی فواید زیادی گفتهاند از قبیل:
کسی که شکم خود را گرسنه نگه دارد اندیشهاش تربیت میشود
الف. صفای قلب: زیرا سیری باعث ازدیاد بخار در مغز شده و مغز حالتی شبیه مستی پیدا میکند و نمیتواند خوب فکر کند؛ سرعت انتقال او کم شده و قلب کور میشود. برخلاف گرسنگی که باعث رقت و صفای قلب میشود و قلب را آماده تفکری که باعث شناخت میشود، میکند و نوری آشکار پیدا می کند. از رسول اکرم(ص) روایت شده است :«کسی که شکم خود را گرسنه نگه دارد اندیشهاش تربیت میشود.» قبلا نیز ثمرات شناخت و معرفت را شنیدی.
ب. تواضع و از بین رفتن سرمستی و ناسپاسی که منشا سرکشی است؛ وقتی نفس خوار شد در مقابل پروردگارش خاضع شده و از سرکشی دست بر میدارد.
ج. شکستن شدت شهوات و نیروهایی است که باعث انجام گناهان کبیره شده و سبب هلاکت انسان میشوند. چون بیشتر گناهان کبیره از شهوت سخن گفتن و شهوت جنسی به وجود میآید و کم کردن این دو شهوت باعث مصون ماندن از خطرها میشود.
د. آمادگی برای انجام تمام عبادتها از چند جهت است؛ که کمترین آنها کم احتیاجی به تخلی و بدست آوردن غذا و کمتر بیمار شدن به بیماریهای گوناگون است. زیرا معده خانه بیماری و پرهیز سر هر دارویی است و نیز مانع بوجود آمدن مشکلاتی که از غذا خوردن بوجود آمده و انسان را محتاج مال و مقام دنیا میکند میکند؛ مال و مقامی که عده بسیاری را هلاک کرده است.
ه. توانایی برای دادن مال، میهمانی دادن، هدیه دادن، احسان و نیکی، رفتن به حج و زیارت و بالاخره انجام تمام عبادتهای مالی است.
انسان نمیتواند این فایدهها را به روشنی درک کند مخصوصا فایده اول را. تفکر در عمل مانند نتیجه است و غیر آن مانند مقدمات است چون فکر حرکت است تو غیر فکر مقدمه و آمادگی برای حرکت. به همین جهت درباره تفکر روایت شده است :« یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است»
گرسنگی فواید بیشماری در جهت تکمیل نفس و شناخت خداوند برای سالک دارد. روایات زیادی در فضایل گرسنگی وارد شده است که بد نیست در اینجا اشارهای به آنها و سپس به فلسفه و حکمت گرسنگی داشته باشیم.
از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است: «با تشنگی و گرسنگی با نفسهایتان مبارزه کنید همانا پاداش این کار همانند پاداش مبارزه در راه خداست و عملی دوست داشتنیتر از گرسنگی و تشنگی در نزد خدا نیست. و همچنین فرمودند: برترین شما روز قیامت در نزد خدا کسی است که گرسنگی بیشتری کشیده باشد و در خداوند متعال تفکر بیشتری کرده باشد.» و به اسامه فرمودند: «اگر میتوانی در حال گرسنگی و تشنگی ملک الموت را ملاقات کن تا به بالاترین مقامها و جاها رسیده و با پیامبران هم منزل شوی و ملائکه از دیدن روحت شادمان شوند و خداوند بر تو درود فرستد.» نیز فرمودند: "گرسنگی بکشید و بر بندهایتان سخت بگیرد شاید دلهایتان خداوند متعال را ببیند."
معرفت و یقین نتیجه روزه داری
در حدیث معراج خداوند پرسید: "ای احمد! آیا آثار روزه را میدانی؟ پاسخ داد: خیر. خداوند فرمودند: نتیجه روزه کم خوری و کم گویی است. و آن حکمت را به ارمغان میآورد و حکمت معرفت را در پی دارد و معرفت یقین را . و وقتی که بندهای به یقین رسید باکی ندارد که چگونه روزگار را سپری کند. در سختی یا آسانی و این مقام خوشنودهاست و هر کس طبق خوشنودی من رفتار کند، سه خصلت را به او میدهم: شکری که نادانی همراه آن نباشد، یادی که فراموشی نداشته باشد و دوستیی که دوستی من را بر دوستی آفریدگانم ترجیح ندهد. هنگامی که او من را دوست داشت، من هم او را دوست خواهم داشت؛ دوستی او را در دل بندگانم انداخته و چشم قلب او را به عظمت جلالی میگشایم و علم آفریدگانم را از او پنهان نمیدارم؛ در تاریکی شب و روشنایی روز با او مناجات میکنم تا آنجا که سخن گفتن و همنشینی او با بندگانم قطع شود و کلام خود و فرشتگانم را به گوش او میرسانم و اسراری را که از بندگانم پنهان کرده ام برای او آشکار میکنم...؛ عقل او را غرق در شناخت خود کرده و درک او را بالا میبرم؛ مرگ را بر او آسان میکنم تا وارد بهشت شود و وقتی که ملک الموت او را ملاقات کند، به او میگوید: آفرین بر تو و خوشا به حالت! خوشا بحالت!خداوند مشتاق تو است. ..خداوند میگوید: این بهشت من است، در آن بخرام و خوش باش و در همسایگیم ساکن شو. روح انسان میگوید: خدایا خود را به من شناساندی و با این شناخت از جمیع آفریدگانت بینیاز شدم. قسم به عزت و جلالت اگر خوشنودی تو در این است که قطعه قطعه شده یا هفتاد بار به بدترین شکل کشته شوم خوشنودی تو برای من دوست داشتنیتر است... آنگاه خدای متعال میفرماید: به عزت و جلالم سوگند، هیچگاه مانعی بین خود و تو قرار نمیدهم؛ تا هر وقت خواسته باشی بر من وارد شوی؛ که با دوستان خود چنین کنم.»
در این روایت به فلسفه و فضلیت گرسنگی اشاره شده است .برای توضیح بیشتر می توان به سخنان علمای اخلاق که برگرفته از روایت میباشد، مراجعه کرد. آنان برای گرسنگی فواید زیادی گفتهاند از قبیل:
کسی که شکم خود را گرسنه نگه دارد اندیشهاش تربیت میشود
الف. صفای قلب: زیرا سیری باعث ازدیاد بخار در مغز شده و مغز حالتی شبیه مستی پیدا میکند و نمیتواند خوب فکر کند؛ سرعت انتقال او کم شده و قلب کور میشود. برخلاف گرسنگی که باعث رقت و صفای قلب میشود و قلب را آماده تفکری که باعث شناخت میشود، میکند و نوری آشکار پیدا می کند. از رسول اکرم(ص) روایت شده است :«کسی که شکم خود را گرسنه نگه دارد اندیشهاش تربیت میشود.» قبلا نیز ثمرات شناخت و معرفت را شنیدی.
ب. تواضع و از بین رفتن سرمستی و ناسپاسی که منشا سرکشی است؛ وقتی نفس خوار شد در مقابل پروردگارش خاضع شده و از سرکشی دست بر میدارد.
ج. شکستن شدت شهوات و نیروهایی است که باعث انجام گناهان کبیره شده و سبب هلاکت انسان میشوند. چون بیشتر گناهان کبیره از شهوت سخن گفتن و شهوت جنسی به وجود میآید و کم کردن این دو شهوت باعث مصون ماندن از خطرها میشود.
د. آمادگی برای انجام تمام عبادتها از چند جهت است؛ که کمترین آنها کم احتیاجی به تخلی و بدست آوردن غذا و کمتر بیمار شدن به بیماریهای گوناگون است. زیرا معده خانه بیماری و پرهیز سر هر دارویی است و نیز مانع بوجود آمدن مشکلاتی که از غذا خوردن بوجود آمده و انسان را محتاج مال و مقام دنیا میکند میکند؛ مال و مقامی که عده بسیاری را هلاک کرده است.
ه. توانایی برای دادن مال، میهمانی دادن، هدیه دادن، احسان و نیکی، رفتن به حج و زیارت و بالاخره انجام تمام عبادتهای مالی است.
انسان نمیتواند این فایدهها را به روشنی درک کند مخصوصا فایده اول را. تفکر در عمل مانند نتیجه است و غیر آن مانند مقدمات است چون فکر حرکت است تو غیر فکر مقدمه و آمادگی برای حرکت. به همین جهت درباره تفکر روایت شده است :« یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است»