صراط: در سده اخیر ودر جریان مواجهه جامعه ایران با دنیای مدرن، هر پدیده نوظهور و
تازه وارد ابتدا با مقاومت ها و واکنش های منفی رو به رو می شده و بعد تر
به مرور جامعه آن را می پذیرفته است.
یکی از این موارد «سجل» یا همان شناسنامه است که دراوایل قرن جاری خورشیدی در برخی شهرها علیه آن فتوا هم صادر شد. در برخی جاها نیز مردم مایل به ذکر نام زنان و دختران خود در شناسنامه یا همان « سجل » نبودند و این کار را ورود به عرصه « محارم» خود می دانستند.
حجت الاسلام سید هادی خسروشاهی در این باره به فصلنامه یادآور (بهار 1388) گفته بود:
« در همان ایام – سال 1304 هجری خورشیدی- حادثه جالبی در خمین اتفاق افتاد. ماجرا از این قرار بود که فردی به نام حسینعلی بنی آدم – که شخص متدینی هم بود – و رییس اداره سجلات یا ثبت احوال بود اعلام کرد که مردم باید نام همسران خود را نیز بگویند و بنویسند ولی مردم خمین بر ضد بنی آدم تظاهرات به راه انداختند و به مرکز، تلگراف شکایت فرستادند که بنی آدم می خواهد نام محارم و دخترهای ما را بنویسد و ثبت کند و ما نام آنها را به نامحرمان نمی دهیم! البته این موضوع بعدها و به تدریج حل شد. من شنیدم که در تبریز هم مرحوم آقا میرزا صادق آقا فتوایی داده بود که گرفتن سجل حرام است و اگر بدون آن اجازه ندادند به حج بروند مردم هم نباید به حج بروند! البته در آن اوایل از این قبیل فتواها در بلاد زیاد بود و شاید نوعی مبارزه منفی [با حکومت رضا شاه] هم به حساب می آمد.»
یکی از این موارد «سجل» یا همان شناسنامه است که دراوایل قرن جاری خورشیدی در برخی شهرها علیه آن فتوا هم صادر شد. در برخی جاها نیز مردم مایل به ذکر نام زنان و دختران خود در شناسنامه یا همان « سجل » نبودند و این کار را ورود به عرصه « محارم» خود می دانستند.
حجت الاسلام سید هادی خسروشاهی در این باره به فصلنامه یادآور (بهار 1388) گفته بود:
« در همان ایام – سال 1304 هجری خورشیدی- حادثه جالبی در خمین اتفاق افتاد. ماجرا از این قرار بود که فردی به نام حسینعلی بنی آدم – که شخص متدینی هم بود – و رییس اداره سجلات یا ثبت احوال بود اعلام کرد که مردم باید نام همسران خود را نیز بگویند و بنویسند ولی مردم خمین بر ضد بنی آدم تظاهرات به راه انداختند و به مرکز، تلگراف شکایت فرستادند که بنی آدم می خواهد نام محارم و دخترهای ما را بنویسد و ثبت کند و ما نام آنها را به نامحرمان نمی دهیم! البته این موضوع بعدها و به تدریج حل شد. من شنیدم که در تبریز هم مرحوم آقا میرزا صادق آقا فتوایی داده بود که گرفتن سجل حرام است و اگر بدون آن اجازه ندادند به حج بروند مردم هم نباید به حج بروند! البته در آن اوایل از این قبیل فتواها در بلاد زیاد بود و شاید نوعی مبارزه منفی [با حکومت رضا شاه] هم به حساب می آمد.»