جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۵ تير ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۷

یک مطالبه جدی از رئیس‌جمهور منتخب

کمترین انتظار از رئیس جمهور منتخب این است که در راستای منویات رهبر معظم انقلاب، گام‌های اساسی در راستای تحقق کرسی‌‌های آزاداندیشی، این مطالبه بر زمین مانده، در بین دانشگاهیان و سپس در سایر اقشار جامعه‌ بردارد.
کد خبر : ۱۲۱۰۹۶
صراط: ، حجت‌الاسلام حسن روحانی رئیس‌جمهور منتخب ملت ایران در روز چهارشنبه مورخ 12 تیرماه 92 در جمع گروهی از علما و روحانیون کشور در تالار وزارت کشور به بیان نظرات خویش در باب «مباحثه، نقد و بیان نظرات گوناگون» و «قبول گرایش‌ها و سلیقه‌های گوناگون در جامعه» پرداخت و گفت: «باید با مردم حرف بزنیم، صحبت کنیم، حرف آنها را بشنویم و با روی گشاده حرف‌ها را بشنویم. جامعه ما جامعه تک‌گویی نیست و جامعه مشورتی، ارتباطی، گفت‌وگویی و انتقادی است. همانطور که در علوم، اختلاف‌نظر موجب پیشرفت و تعالی در مباحث علمی می‌شود، مباحثه و نقد نظرات و بیان نظرات گوناگون از روی دلسوزی توسط کارشناسان، منتقدان و صاحب‌نظران می‌تواند موجب ارتقای سطح آگاهی مردم و همین‌طور مشارکت بیشتر آنها شود.»

«آزاداندیشی»؛ «تاکید صد باره» رهبری برای توجه به یک «شعار مظلوم»

بیان این سخنان، اذهان برخی اهل دقت را به سوی یک مطالبه قدیمی اما بر زمین مانده رهبر معظم انقلاب از مسئولان و ملت، به ویژه جوانان دانشجو و طلبه سوق داد؛ «کرسی آزاداندیشی»؛ همان که مقام معظم رهبری با عنوان «شعار مظلوم» از آن نام برده و از کم‌لطفی دانشجویان و حوزویان به این «تاکید صد باره‌اش» گلایه کرده است.

جالب اینکه کم‌کاری موجود تنها به طیفی خاص مختص نبوده و هر دو قشر دانشجو و طلبه، در کنار مسئولانی که همواره در پیچ و خم آیین‌نامه و اساسنامه گیر کرده‌اند، مخاطب این فرمایش عتاب‌آمیز رهبری که «عملاً آن کارى که من گفته بودم، انجام نشده است؛ نه در حوزه، نه در دانشگاه» هستند.

چه‌آنکه رهبر معظم انقلاب از یک سو در جمع دانشجویان فرمودند: «بنده گفتم کرسى آزادفکرى را در دانشگاه‌ها به وجود بیاورید. خب، شما جوان‌ها چرا به وجود نیاوردید؟» و از سویی دیگر خطاب به طلاب و حوزویان قمی هم اظهار داشتند: «چرا این کرسی‎هاى آزاداندیشى در (حوزه علمیه) قم تشکیل نمی‎شود؟»

«آزاداندیشی» در دولت‌های نهم و دهم؛ «کرسی» در «خانه» یا «باشگاه»؟!

در این شرایط و در حالی که دولت محمود احمدی‌نژاد آخرین روزهای خدمت‌رسانی را طی می‌کند، می‌توان نگاهی منصفانه به عملکرد آن در حوزه آزاداندیشی داشت؛ مساله‌ای که بیشترین تمرکز در آن، بر روی تدوین، ابلاغ و اصلاح آیین‌نامه و اساسنامه بود.

صد البته که هرگز نمی‌توان و نباید دقت‌نظر مسئولان مربوطه به این بستر و زمینه مهم را نادیده گرفت و یا مورد خدشه قرار داد اما بازخوانی اتفاقات 8 سال گذشته و در جا زدن برخی مسئولان در گذر از کوچه آیین‌نامه‌ها و اساسنامه‌ها، خواسته یا ناخواسته موانعی را در مقابل «تاکید صد باره» رهبر معظم انقلاب درباره لزوم توجه به این «شعار مظلوم»، یعنی «کرسی‌های آزاداندیشی» ایجاد کرده بود.

در این زمینه باید یادآور شد که علیرغم مطالبات بیش از 10 ساله رهبر معظم انقلاب شاهد بودیم که در دوره دولت‌ای نهم و دهم، نزدیک 5 سال زمان به تدوین یک آیین‌نامه اختصاص یافت تا بعد از یک سال اجرای آزمایشی، سرانجام در پاییز 90 «آیین‌نامه اولیه تشکیل کرسی‌های آزاداندیشی در دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش‌عالی» بعد از اصلاحات لازم با امضای وزیر علوم برای اجرا به دانشگاه‌های کشور ابلاغ شود. هر چند که در خصوص میزان تاثیرگذاری این آیین‌نامه بر روند برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی در سال‌های بعد از ابلاغ هم می‌توان به صورت مجزا بحث و بررسی کرد.

از سویی دیگر، شورای عالی انقلاب فرهنگی هم به عنوان دیگر نهاد تصمیم‌ساز در این موضوع، ابتدا طرح تأسیس «خانه ملی گفتگوی آزاد» را پیگیری کرد که با وجود مصوبه سال 85 این شورا، هیچ گزارشی از نتایج عملکرد آن در رسانه‌ها مطرح نشد و ظاهراً در حد یک مصوبه باقی ماند تا در سال 90، معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، خبر از انتقال کرسی‌های آزاداندیشی از «خانه ملی گفتگوی آزاد» به «باشگاه آزاداندیشی» بدهد و اعلام کند که قرار است کرسی‌های آزاداندیشی دانشجویی در این باشگاه‌ها پیگیری شود.

با این حال که اکنون، وضعیت عملکرد این «خانه» و آن «باشگاه» هم چندان مشخص نیست، اما باید توجه داشت که عملکرد این دولت نسبت به اسلاف خویش در حوزه کرسی‌های آزاداندیشی قابل دفاع‌تر می‌نماید؛ چه آنکه حداقل صحبت از «خانه» و «باشگاه» برای این کرسی‌ها بوده و آیین‌نامه‌ای هم برای آن تدوین و ابلاغ شده تا کمی امید وجود داشته باشد که بعد از سال‌ها سردرگمی، اکنون زمینه و بستری مناسب برای برگزاری گعده‌ها و نشست‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... البته با رنگ و بوی دانشجویی به صورت هدفمند فراهم شده است.

«آزاداندیشی» در دولت اصلاحات؛ «تهدید به اخراج» پاسخی برای «آزادی بیان»!

در سوی دیگر این نقادی، باید عملکرد دولت دوم اصلاحات را هم مدنظر داشت؛ چه آنکه نخستین اشارات رهبر معظم انقلاب به ضرورت توجه به موضوع «آزاداندیشی» به اواخر دهه 70 برمی‌گردد. جایی که ایشان در دیدار با جمعی‌ از اعضای‌ ‌بسیج‌ دانشجویی‌ دانشگاه‎‎های سراسر کشور در بهمن 79، شاخصه‌های دانشجوی بسیجی را، «جوانی»‌، «طالب‌ علم‌ بودن»‌، «آزاداندیشی»‌، «آرمان‎گرایی»‌ و «در صحنه‌ بودن»‌ خواندند.

همچنین معظم له 2 سال بعد، یعنی در بهمن 81 هم در دیدار با اعضای انجمن اهل قلم تصریح فرمودند که «تنها راه‌ گسترش‌ فرهنگ‌ و تولید علم‌ و اندیشه‌ در کشور، ایجاد فضای‌ نقادی‌ علمی‌ در پرتو آزاداندیشی‌ حقیقی‌ در دانشگاه‎‎ها و حوزه‎‎هاست‌.»

بنابراین چند سالی هم از عمر دولت اصلاحات در سایه این مطالبه مهم رهبری سپری شد که متاسفانه در آن دوران هم اتفاق مثبتی در جهت پاسخ به آن رخ نداد و جالب‌تر اینکه، در دوره‌ای که «آزادی بیان و اندیشه» در صدر همه شعارها بود، اتفاقاتی رخ داد که نه تنها در تضاد با آزاداندیشی به معنای درست کلمه، بلکه در تضاد با شعارها و اهداف سران اصلاحات تصویر می‌شود.

یکی از مصدایق مهم این مساله، مراسم روز دانشجویی سال 83 در دانشگاه تهران با حضور رئیس جمهور وقت بود که به نوعی به پرسش و پاسخ جلیلی و روحانی در مورد عدم برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی در دانشگاه‌ها در دوران اصلاحات، در مناظره فرهنگی نامزدهای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری بازخوانی شد؛ آنجا که حسن روحانی با این ادعا که در حال حاضر فضای امنیتی، جایگزین فضای فرهنگی در دانشگاه‌ها شده است، گفت: «کرسی‌های آزاداندیشی را رهبری تاکید کردند اما ما فضایی نمی‌بینیم که دانشجویان بتوانند حرف‌های خود را آزادانه بزنند» و سعید جلیلی هم در پاسخ گفت: «در سال 80 رهبری کرسی آزاداندیشی و جنبش نرم‌افزاری را فرمودند. اگر می‌گوییم فضای فرهنگی چرا در همان چهار سال اینکارها انجام نشد؟»

در ادامه هم حسن روحانی به مطالب دیگری در خصوص فضای دانشگاه‌های کشور در سال‌های ابتدایی دهه 80 اشاره کرد و مدعی شد که در سال 82 و 83 تمام اقدامات دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی برای رفاه دانشجویان بوده و البته پاسخ مشخصی به موضوع عدم برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی نداد و به سادگی از کنار اتفاقات تلخ مراسم روز دانشجو در سال 83 که طی آن رئیس دولت وقت اصلاحات در برابر اعتراض چند دانشجوی حامی خود بر افروخته شد و با لفظ «آدم باشید» آنها را تهدید به اخراج از سالن مراسم کرد، گذشت.

در هر صورت این دفاعیات از عملکرد دولت اصلاحات در حالی مطرح می‌شود که به اذعان بسیاری از کارشناسان، محیط دانشگاه‌ها در آن دوره به گونه‌ای بود که منتقدین یا مخالفین دولت اصلاحات، به ندرت اجازه اظهارنظر داشتند و فضای دانشجوی کشور عموماً به دست طیف خاصی بود که امروز باید سردمداران آن را در دامن دشمنان غربی جستجو کرد.

«آزاداندیشی» در دولت یازدهم؛ بایدها و نبایدها

در این شرایط، منطقی‌تر این است که با عبور از مرور گذشته، نگاهی هم به آینده داشته باشیم؛ چه آنکه جامعه در انتظار آغاز فعالیت دولت «تدبیر و امید» است و رئیس جمهور منتخب هم «مباحثه، نقد نظرات و بیان نظرات گوناگون» را زمینه‌ساز «پیشرفت و تعالی جامعه» می‌داند.

به هر روی تردیدی نیست که «آزاداندیشی» یکی از نیاز‎های اساسی امروز جامعه ما به‎ ویژه در حوزه و دانشگاه بوده که با تأکید صد باره مقام معظم رهبری در سالیان گذشته، در افکار عمومی جامعه برجسته شده است، البته اهمیت این موضوع بسیار فراتر از مباحث رسانه‌ای و مطرح در افکار عمومی است، تا جایی که با عنوان «تحول و ارتقای علوم انسانى، با تقویت جایگاه و منزلت این علوم، جذب افراد مستعد و با انگیزه، اصلاح و بازنگرى در متون و برنامه‎‎ها و روش‏‌هاى آموزشى، ارتقای کمى و کیفى مراکز و فعالیت‎هاى پژوهشى و ترویج نظریه‏‌پردازى، نقد و آزاداندیشى» در سیاست‎های کلی برنامه پنجم توسعه در چهارچوب سند چشم‎انداز 20 ساله نظام هم گنجانده شده است.

در این باب باید یادآور شد که همین کرسی‌های آزاداندیشی، نظریه‌پردازی و مناظره‌های علمی می‌تواند سکوی پرشی برای انقلاب اسلامی باشد تا حقانیت خود را در مقابل تمام تفکرات مادی‌گرایانه و التقاطی به اثبات برساند‌ البته به شرطی که همزمان با تکیه بر ضروت آزاداندیشی و فراهم کردن فضای آزاد برای بروز افکار، به جنبه ایجابی این مساله هم پرداخته شود.

در این میان و با توجه به جایگاه ویژه دانشگاه و دانشگاهیان در جامعه و میزان اثرگذاری این قشر بر اقشار دیگر، لزوم توجه جدی به مقوله آزاداندیشی در دانشگاه‌ها صد چندان خواهد بود؛ چه آنکه دانشگاه آن طوری که در جمهوری اسلامی تعریف شده صرفأ محل علم اندوزی و دانش‌آموزی نیست، بلکه علاوه بر آن، از دانشگاه انتظار می‌رود که در زمینه‌های فرهنگی و سیاسی و اجتماعی هم پیشگام باشد، یعنی دانشگاه جایی است که باید در آن تضارب آرا صورت گیرد، آزادانه صحبت شود و از نتایج این آزاداندیشی و تضارب آرا جامعه بهرمند شود و این مساله برای حوزه‌های علمیه هم صادق است.

در پایان به نظر می‌رسد که با توجه به ضرورت‌های حاکم بر طرح و اجرای کرسی‌های آزاداندیشی به خصوص در دانشگاه‌ها در جهت تحقق جنبش نرم افزاری، توسعه علمی و جلوگیری از تصلب و تعصب علمی و فکری در جامعه، کمترین انتظار از حسن روحانی رئیس جمهور منتخب و دولت آینده‌اش این است که در راستای منویات رهبر معظم انقلاب، گام‌های اساسی در راستای تحقق این مطالبه بر زمین مانده در بین دانشگاهیان و سپس در سایر اقشار جامعه بردارد.

منبع: تسنیم