يکشنبه ۰۹ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۲ تير ۱۳۹۲ - ۱۰:۴۱

خاطره تکان دهنده از تولید کالباس

اینو یکی از دوستام تعریف می کرد:
کد خبر : ۱۲۰۶۱۶
صراط چند سال قبل ، ساندویچی زده بودیم. اون موقع هر کیلو کالباس ، بسته به مارکش ، بین 1000 تا 1200 و 1300 تومن قیمت داشت.
یه روز یه فروشنده اومد به مغازه و گفت که کالباس می ده به ما به قیمت 380 تا 440 تومان.
طبیعتا ما هم استقبال کردیم و خریدیم و بعد از چند بار رفت و آمد و خرید ، چون آدم خوش مشربی بود ، باهاش رفیق شدیم و رفته رفته کارمون کشید به این که شراکت کنیم و سرمایه از ما و کار و تجربه از اون و کارخانه تولید سوسیس و کالباسش رو توسعه بدیم و خلاصه این که راه صد ساله رو ، یک ساله بریم.
 
برای بازدید رفتیم کارخونش. کارخونه که چه عرض کنم؟ یک کارگاه در بیرون شهر بود در کمال کثافت و تعفن.
یه سالن پر بود از نون خشک های کپک زده و مونده که توش موش هم دیدم.
یه سالن هم پر بود از تفاله های مرغ، از روده و امعا و احشای داخلی مرغ تا کثافت های داخل شکم مرغ ها... کلی هم مگس برای خودشون داشتن کیف می کردن!!
بوی گند همه جا رو پر کرده بود.
 
کمی آن طرف تر ،چند تا گالن بودن که می گفت حاوی مواد ضدعفونی کننده و معطر کننده و طعم دهنده است وموقع میکس ، محلول داخل گالن ها رو با نون خشک ها و مرغ ها قاطی می کرد. البته ، کمی هم گوشت مرغ واقعی در سردخانه اش داشت!
 
به جای پسته هم که بعضا روی کالباس ها می ریزن ، اینا باقالی ها رو خرد می کردند.
 
خلاصه این که همه اینا در نهایت تبدیل می شدن به کالباس.
 
اونجا بود که نه تنها باهاش به هم زدم و قید شراکت رو هم زدم ، بلکه به خودم لعنت فرستادم که خدای من! همه این مدت ، من این آشغال ها را به مردم می فروختم؟!
 
البته نمی دونم در کارخانه های رسمی واقعا چی می گذره ولی نهاتا اونا هم سوسیس و کالباس تولید می کنن که ضررهای خاص خودش رو داره.
 
شما وقتی به یه ساندویجی می رین و ساندویچ هایی مانند کالباس،ژامبون ، بندری،هات داگ و نیز پیتزا سفارس می دین ، واقعا از کجا می دونین که صاحب مغازه ، از کی خریده و اونی که می خورین ، در چه شرایطی تولید شده و با طعم دهنده و معطر کننده ها ، خوش خوراک شده است؟!
 
من چند ماه بعد از اون ماجرا ، کلا ساندویچی رو تعطیل کردم و الان لوازم کادویی می فروشم و خوشحالم که لااقل به مردم ، غذاهای بیماری زا نمی فروشم و البته سال هاست که وقتی سوسیس و کالباس می بینم ، یاد اون کارگاه متعفن می افتم، انگار بوی تعفن آشغال مرغ ها ، همین الان توی دماغمه!