سه‌شنبه ۰۱ آبان ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۹ خرداد ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۶

مطالبات فرهنگی رهبرانقلاب ازدولت آتی

اساسی‌ترین نقش هر دولتی در حوزه‌ی فرهنگ، دوری از تصدی‌گری است و دولت تنها باید موانع پیش‌ روی فعالان فرهنگی را از میان بردارند و امکانات مورد نیاز آن‌ها را در اختیارشان بگذارند.
کد خبر : ۱۱۷۷۸۵
صراط:یکی از ویژگی‌های برجسته‌ی انقلاب اسلامی، وجه فرهنگی آن است. به این معنی که بزرگ‌ترین انقلاب قرن بیستم، به زعم خیلی از کارشناسان حوزه‌ی سیاست، در ابتدا یک انقلاب فرهنگی‌ است. از طرف دیگر، توجه به امر فرهنگ و هنر و اخلاق، یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های همیشگی رهبران انقلاب اسلامی بوده است. به عبارت دیگر، هم حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) و هم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مد ظله العالی) تشدید ویژه‌ای بر امور فرهنگی گذاشته‌اند و در این حوزه‌، مطالبات روشنی داشته و دارند.


همچنین باید گفت که با توجه به رابطه‌ی دوسویه‌ی قدرت و فرهنگ، وجود برخی نقش‌ها و وظایف فرهنگی برای دولت اجتناب‌ناپذیر است. حتی در لیبرال‌ترین دولت‌ها که مدعی عدم دخالت دولت در حوزه‌ی اجتماع، فرهنگ و اقتصاد هستند نیز چنین نقش و وظیفه‌ای وجود دارد، چه برسد به دولت‌های اسلامی که علاوه بر مسائل مادی جامعه، اعتلای اخلاقی و معنوی شهروندانشان را نیز جزء وظایف‌شان می‌دانند.

به این ترتیب است که به علت وجود دغدغه‌ی فرهنگی در اصل نظام جمهوری اسلامی و رهبری آن و همچنین نقش و وظیفه‌ای که همه‌ی دولت‌ها نسبت به مقوله‌ی فرهنگ دارند، یک سری مطالبات فرهنگی از طرف رهبر انقلاب نسبت به دولت‌ها شکل می‌گیرد. مطالبات فرهنگی مختلفی که در طول تاریخ حیات جمهوری اسلامی شکل گرفته است و دولت‌ها را ملزم می‌کند که امور فرهنگی‌شان را در قالب آن‌ها برنامه‌ریزی کنند. همچنین این مطالبات فرهنگی، به کسانی که در آینده قصد تشکیل دولت را دارند، قالب و شکل مشخصی می‌دهد.

خیلی خوب است، حال که در روزهای پس از انتخابات ریاست‌جمهوری به سر می‌بریم، برخی از مهم‌ترین این مطالبات فرهنگی را بررسی کنیم تا ببینیم کدام یک از جریانات سیاسی کشور و نامزدهایشان، برای این مطالبات برنامه‌ریزی کرده‌اند و اصلاً به آن‌ها توجه دارند.

حال یکی از مطالبات فرهنگی رهبر انقلاب، توجه به بودجه‌ی فرهنگی‌ است؛ بودجه‌ای که هر ساله توسط دولت‌ها تنظیم شده است و منبسط یا منقبض بودن آن، تأثیر بسزایی در تولیدات فرهنگی و کیفیت آن‌ها دارد. به طور مثال، در آغاز دولت دهم که بزرگ‌ترین وجه خود را وجه فرهنگی تعریف کرده بود، شاهد تصویب بودجه‌های کلان فرهنگی بودیم که قطعاً می‌توانست تبعات خاصی به همراه آورد. به همین دلیل، ایشان در خصوص سروسامان دادن به وضع این بودجه‌ها و در خطاب به دولت دهم فرمودند:

«اوایل امسال بود یا پارسال بود ‌ـ‌یادم نیست‌ـ‌ که وقتى راجع به همین بودجه‌ى فرهنگى صحبت شد، به آقاى رئیس‌جمهور گفتم که من وقتى شنیدم شما این رقم کلانِ سنگینِ فرهنگى را تصویب کردید، از نحوه‌ى مصرف و جذب آن نگران شدم؛ با اینکه قاعدتاً آدم باید خوشحال بشود وقتى که بودجه‌ى فرهنگى زیاد می‌شود. مدیران ما دوست دارند که بودجه‌اى که به آن‌ها داده می‌شود جذب کنند؛ چون می‌دانند که اگر امسال جذب نکردند، سال دیگر خبرى نیست. لذا ناچارند جذب کنند.» (بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار رئیس‌جمهور و اعضاى هیئت دولت‌، 8 شهریور 1389)

اگر بخواهیم تحلیل مختصری نسبت به این دغدغه‌ی رهبری داشته باشیم، لازم است بگوییم که اساسی‌ترین نقش هر دولتی در حوزه‌ی فرهنگ، دوری از تصدی‌گری است و دولت تنها باید موانع پیش‌ روی فعالان فرهنگی را از میان بردارند و امکانات مورد نیاز آن‌ها را در اختیارشان بگذارند. به عبارت دیگر، با توجه به دلایل منطقی که وجود داشته و تجربه، آن‌ها را ثابت کرده است، دولت‌ها باید سعی کنند که از دخالت مستقیم در امور مربوط به مسائل فرهنگی بکاهند و راه را برای شکوفایی استعدادهای آن‌ها فراهم آورند.

اما همان ‌طور که در بیانات رهبر انقلاب هم آمده است، این بودجه‌های فرهنگی نباید زیاد و بی‌حساب و کتاب باشند، زیرا شائبه‌ی تصدی‌گری دولت در امر فرهنگ را به وجود می‌آورد. همچنین وقتی سازوکار نظارتی در خصوص نحوه‌ی واریز، تخصیص و خروجی فرهنگی این بودجه‌ها اندیشیده نشده است، بودجه‌های کلان فرهنگی عموماً تبدیل به یک لقمه‌ی آماده برای کسانی می‌شود که دنبال پول‌های کلان هستند و با طرح‌های به ظاهر ملی و عمیق، اما در اصل بی‌کیفیت و ضعیف، بودجه‌های فرهنگی را از آن خود می‌کنند.

اما از همه‌ی این‌ها مهم‌تر، باید به رابطه‌ی موجود بین بودجه‌های دولتی فرهنگی و کیفیت محتوای فرهنگی تولیدشده دقت کنیم. رابطه‌ای که تجربه نشان داده منفی‌ است و باید تا حد امکان، از تزریق امکانات آماده به فعالان فرهنگی اجتناب ورزیده شود. به طور مثال، در شهریور سال گذشته، مجلس شورای اسلامی دست به محدودسازی یکی از بزرگ‌ترین بودجه‌های بی‌حساب و کتاب فرهنگی زد. شرح ماجرا به این نحو است که اگر تا به حال دست‌تان به کتابچه‌ی بودجه‌‌ی سالیانه رسیده باشد، در میان جداول موجود در آن، چشمتان به جدولی می‌افتد که سال‌هاست به «جدول شماره‌ی 16» معروف است. آنچه در این جدول وجود دارد لیست تعداد قابل ملاحظه‌ای مؤسسه، پژوهشکده و نهادهای مشابه است که عموماً ماهیت فرهنگی دارند.

این مؤسسات، به هر وسیله‌ی ممکن، توانسته‌اند اسم‌شان را داخل این جدول کنند تا بتوانند از بودجه‌ی هنگفت دولتی برای فعالیت‌هایشان استفاده کنند. به نحوی که در حال حاضر، اسم صدها مؤسسه در این جدول وجود دارد و تنها در بودجه‌ی سال گذشته، رقم نجومی 850 میلیارد تومان را به خودشان اختصاص داده‌اند.

اگر دقت کرده باشید، دو ایراد اساسی به «جدول شماره‌ی 16» و جداولی از این دست وارد است. ایراد اول که اساسی‌ترین ایراد وارد بر آن‌هاست، این است که هر نوع پول‌ از پیش تعیین‌شده و از پیش پرداخت‌شده‌ای که با کمترین زحمت (اگر نگوییم هیچ زحمت) به دست می‌آید، با خودش فرهنگ تنبلی و راحت‌طلبی را به همراه می‌آورد. همان طور که در تحلیل دولت‌های رانتیر نیز گفته می‌شود، بودجه‌های هنگفت بی‌زحمت، باعث ترویج کارزدایی و عدم تحمل مشقت برای رسیدن به اهداف ترسیم‌شده می‌شود. این منطق در سطوح پایین‌تر نیز وجود دارد.

مؤسسه‌ی فرهنگی‌ای که بدون هیچ زحمتی، پیشاپیش به منابع مالی‌اش رسیده است، دلیلی برای کار کردن ندارد. از آن مهم‌تر اینکه وسوسه‌ی پول بی‌زحمت باعث می‌شود خیلی‌ها مؤسسه‌ی فرهنگی صوری ایجاد کنند تا سهمی از این پول بادآورده داشته باشند. در نتیجه، یکی از تبعات پنهان وجود «جدول شماره‌ی 16» تنبل شدن تعداد زیادی از مؤسسات فرهنگی ماست که به خصوص در این وانفسای جنگ فرهنگی، اصلی‌ترین سربازان محسوب می‌شوند. اما پول بی‌زحمت آن‌ها را در سنگرهایشان خشکانده و هیچ نَمی پس نمی‌دهند.

اما ایراد دیگر واردشده به این جدول و نمونه‌های هم‌جنسش، به عدم نظارت بر چنین بودجه‌هایی برمی‌گردد. وقتی رقم قابل توجهی بودجه به یک امر اختصاص پیدا می‌کند و در کنارش، یا هیچ نظارتی وجود ندارد یا می‌توان به راحتی دستگاه‌های نظارتی را با فرم‌ها و آمارهای کذایی دور زد، بدیهی ا‌ست که در فقدان نظارت بیرونی، کیفیت کارها شدیداً پایین می‌آید و همین نکته نیز خود دلیل دیگری می‌شود برای وسوسه شدن سودجویانی که دنبال سوراخ‌های موجود در بدنه‌ی مالی دولت هستند تا زالوصفتانه، پول بیت‌المال را بمکند.

جالب اینجاست همان طور که در خصوص «جدول شماره‌ی 16» در صحن علنی مجلس و توسط چند نماینده گفته شد، مؤسساتی از این دست، دارای ضعیف‌ترین خروجی هستند و تنها با حرف‌های دهن‌پُرکن، از خودشان تصویری دروغین می‌سازند. در حالی که با رجوع به محصولات اکثر چنین مؤسساتی (مؤسسات فرهنگی که از بودجه‌ی دولتی از پیش تعیین‌شده استفاده می‌کنند) می‌بینیم که هیچ اتفاق خاصی از سوی آن‌ها نیفتاده است.

حال با توجه به مطالبه‌ی رهبر انقلاب از دولت دهم در خصوص تنظیم بودجه‌ی فرهنگی کشور و توضیحاتی که در ادامه آمد، باید در مسئله‌ی انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری، این نکته‌ی فرهنگی را مد نظر قرار داد رئیس‌جمهور آینده اولاً چه برنامه‌ای برای کم کردن دخالت دولت در امور فرهنگی و از بین بردن موانع چنین تولیداتی دارد و ثانیاً باید دید نگاه ایشان به بودجه‌های فرهنگی چگونه است؟ آیا دولت بعدی هم این گونه فکر می‌کند که با تزریق پول به بخش فرهنگ جامعه، تولیدات فرهنگی بیشتر و بهتر می‌شود؟ یا اینکه قرار است از بودجه‌های فرهنگی برای رفع موانع بر سر راه فعالان فرهنگی استفاده شود؟ همچنین آیا دولت بعدی خود را متصدی امر فرهنگ در کشور می‌داند یا اینکه این نقش را در خور فعالان فرهنگی می‌داند و تنها به یاری ایشان می‌شتابد؟

منبع: تسنیم