صراط:در ابتدای سال جاری، سومین کنفرانس بازنگری کنوانسیون منع سلاحهای شیمیایی در لاهه هلند با حضور نمایندگان کشورها و دیپلماتها برگزار شد؛ در این کنفرانس جمعی از جانبازان شیمیایی در دوران دفاع مقدس و محققان ایرانی در بین نمایندگان حدود 88 کشور حضور یافتند.
یکی از همین شرکت کنندگان، جانباز شیمیایی 70 درصد «احمد زنگیآبادی» بود که پس گفتوگوی وی و درخواست این جانباز، بانکیمون دبیرکل سازمان ملل تحت تأثیر قرار گرفت و سخنان خود را در افتتاحیه تغییر داد.
احمد زنگیآبادی در گفتوگو با فارس در خصوص نحوه مجروحیت خود میگوید: بنده در اواخر سال 1362 در جزایر مجنون شیمیایی شدم که اثرات آن کم بود. در 23 فروردین 1363، در حاشیه هورالعظیم صدام منطقه را به شدت بمباران شیمیایی کرد؛ حدود ساعت 4 عصر بمباران شروع شد؛ آفتاب که رفت، بمباران قطع شد.
وی ادامه میدهد: از ساعت 10 شب همان روز عوارض بیماری از جمله ریزش اشک، سوزش چشم، حالت تهوع و دل درد غیرقابل تحمل خودش را نشان داد؛ همان شب به اورژانس رفتم؛ گفتند: «وحشتناک شیمیایی شدی و دیر آمدی» به هر حال درمان شروع شد؛ تا یک ساعت به هوش بودم و لباسم را عوض کردم؛ بعد از ساعتی از هوش رفتم و تا 40 روز در کما بودم. درمان من 4 ـ 5 دوره طول کشید. در واقع بنده جزو مجروحان اولیه شیمیایی هستم. مدتی وضعیت جسمیام خوب بود؛ گاهی تنگی نفس میگرفتم تا اینکه بعد از 10 ـ 15 سال عوارض سوزش چشم و مشکلات حاد تنفسی آغاز شد.
این جانباز دفاع مقدس درخصوص حضور در سومین کنفرانس بازنگری کنوانسیون منع سلاحهای شیمیایی در لاهه، میگوید: انجمنها در سازمان منع سلاح های شیمیایی (OPCW) مورد توجه هستند؛ در آن کنفرانس کرسی مشورتی بود که از اولین روز افتتاح تا آخرین روز، جلسات کارشناسی برگزار میشد؛ در کنار این کنفرانس نمایشگاه هنری برپا شد که روی سیاسیون تأثیر داشت.
وی بیان میکند: در لحظات اول افتتاح کنفرانس، بانکیمون با بنده و آقای تقیپور مسئول موزه صلح تهران جانباز قطع دو پا صحبت کرد، او را تشویق کرد و گفت: «بایستید و کارتان را انجام دهید». من در رابطه با مشکلی که داشتم با او صحبت کردم او هم تحت تأثیر قرار گرفت؛ این در حالی است که در هیچکدام از این کنفرانسها اسمی از مصدمان شیمیایی ایران برده نشد اصلاً قبول نمیکردند که ما مصدوم شیمیایی هستیم؛ به نوعی بایکوت شده بودیم؛ عملاً دبیرکل سازمان ملل آمد و گفت: «ما مصدمین شیمیایی ایرانی را در جنگ ایران و عراق دیدیم که با استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی، مصدوم شدند» در واقع او خواسته درونی خودش را با تغییر متن سخنرانی اعلام کرد.
زنگیآبادی یادآور میشود: دکتر خاطری و آقای تقیپور در این کنفرانس صحبت کردند و گفتمان هنری «نسرین تقیپور» تأثیر زیادی در دیده شدن مصدومان شیمیایی در لاهه داشت؛ نمایندگان 88 کشور در این نمایشگاه حضور یافتند و این کار هنری برای آنها جاذبه داشت که از دیدگاه هنر هم به این مسئله توجه شده است. در سالهای گذشته با توجه به موضع سیاسی که کشورها نسبت به ایران داشتند، حتی به تصاویر مصدومان شیمیایی ایران، بیتوجه بودند اما در این دوره از حضور، ابتدا نمایشگاه و کارهای هنری را ارائه دادیم، بعد نمایندگان کشورها از ما پرسیدند از کجا آمدید؛ یعنی در ابتدا تأثیر گذاشتیم و بعد آنها فهمیدند ما ایرانی هستیم؛ یعنی توانستیم با هنر، نگاه جدید و منظور خود را برسانیم. این نمایشگاها از روز دوشنبه 19 فروردین در حاشیه سومین کنفرانس بازنگری سازمان منع سلاح های شیمیایی (OPCW) به مدت 10 روز برپا شده بود.
زنگیآبادی این جانباز دفاع مقدس مطالبی را در کنفرانس لاهه بیان کرد، مشروح آن در ادامه میآید:
خدمت خانمها و آقایان سلام عرض میکنم من «احمد زنگیآبادی» یکی از قربانیان سلاحهای شیمیایی هستم. من در تاریخ 9 آوریل 1965 متولد و در تاریخ 12 آوریل 1984 مصدوم سلاحهای شیمیایی شدم و در 18 آوریل 1991 ازدواج کردم؛ این سه اتفاق مهم در زندگی من مصادف شده است با آوریل 2013 که خدمت شما هستم.
مشکلات جسمی من به سه قسمت تقسیم میشود:
1 ـ بیماری چشمی که در اثر سلاحهای شیمیایی توسط بمبهای دولت سابق عراق باعث ذوب شدن قرنیه هر دو چشم شده که نهایتاً به فردی کمبینا و نابینا تبدیل شدم در مارس 2007 روی چشم راستم پیوند سلولهای بنیادی انجام شد و یک سال بعد چشم چپ پیوند زدم؛ در ضمن قبلاً سه نوبت عمل چشم انجام دادم؛ در حال حاضر تا حدودی دردهای شدید چشمی کمتر و بینایی بهتر شدم.
2 ـ بیماری تنفسی مزمن ریه سپتامبر 2007 با رفتن حدود یک ماه در کما شروع شد و یک سال بعد باز هم در اواخر سپتامبر 2008 مجدداً حدود 10 روز به کما رفتم و در حال حاضر بیماری خیلی شدید ریوی دارم؛ بنده کاندید پیوند ریه هستم و امیدوارم هیچ موقع این پیوند که در حقیقت با مرگ یک فرد دیگر زندگی اینجانب ادامه یابد، صورت نگیرد.
همان طوری که میبینید در هر شرایط باید دستگاه اکسیژنساز همیشه همراه من باشد؛ چراکه در حال حاضر اکسیژن خون من 81 است و ضربان قلبم 134 در دقیقه است که بسیار بد است.
مشکلات تنفسی، عفونتهای مکرر ریه، تنگی نفس، سرفههای زیاد شبها در خواب و احساس خفگی در زیر آب دارم که بسیار سخت است و ترس از این موضوع مانع خواب و استراحت من شده است.
3 ـ با توجه به آب و هوای خشک ایران، بیماری پوستی ناشی از شیمیایی، بیشتر شده است؛ معمولا پوست خشک و خشن داریم و خارش های مکرر باعث زخم پوست میشود و اگر درمان نشود، زخمها عفونت کرده و مشکلات بیشتر ایجاد میکند.
این سه مشکل اساسی بسیار طاقتفرسا بوده اما برای من قابل تحمل است و نگرانی جدی اینجانب و دیگر جانبازان شیمیایی امحا کردن سلاحهای شیمیایی و هستهای و سلاحهای DU و باقی ماندن 30 درصد از سلاحهای شیمیایی که قرار بوده تا پایان سال 2012 امحا شود، امیدوارم چند کشور دیگر به OPCW ملحق شوند و این خواسته جدی و جهانی ما است.
بنده طی دو سال گذشته به صورت داوطلب با موزه صلح تهران وابسته به انجمن حمایت از قربانیان سلاحهای شیمیایی، ارتباط دارم؛ حدود 20 کیلومتر از بالاترین نقطه تهران به مرکز شهر تهران با آن آلودگی شدید هوا میروم تا با هدف صلح و دوستی با جوانان و مردم کشورم و دیگر مهمانان خارجی ارتباط داشته باشم.