صراط:حضور مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا در محل کنسولگری جمهوری اسلامی ایران
در استانبول و تاکید وی بر ضرورت ادامه مذاکره با ایران نشانه امیدوار
کنندهای از روند رو به رشد مذاکرات دارد.
با این حال طرفهای خارجی مذاکره کننده تصور میکنند که اکنون در وقت تلف شده بازی میکنند زیرا ایران در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری قرار دارد لذا تلاش دارند مذاکرات را تا مشخص شدن نتایج انتخابات به اصطلاح" فریز" کنند.
اشتون در طول سالهای اخیر ثابت کرد که تنها پیام رسان آمریکا و غرب است و خارج از دایره ترسیم شده نمی تواند در مورد موضوع هستهای ایران تصمیم گیری کند.
هر چند مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا سعی دارد تا وانمود کند که مستقل از آمریکا تصمیم میگیرد اما واقعیت این است که موضوع هستهای ایران به ابزاری برای فشار سیاسی بر ایران تبدیل شده است.
سیاست غیر حکیمانه حکومتهای گذشته در ایران موجب شده تا موضوع هستهای ایران از فاز فنی وحقوقی وارد فاز سیاسی شود و به شمشیر " دموکلوس" ملت ایران تبدیل شود.
با توجه به اینکه اساسا جمهوری اسلامی ایران عضو فعال آژانس بین المللی انرژی هستهای است و موافقتنامه منع گسترش سلاحهای هستهای را امضاکرده است لذا به طور طبیعی پرونده هستهای ایران باید در چارچوب آژانس مورد قرار گیرد.
خروج پرونده هسته ای ایران از آژانس و پذیرش گفتگو با کشورهای 1+5 بزرگترین اشتباهی بود که دولتهای گذشته مرتکب شدند زیرا کاملا روشن است که آمریکا و کشورهای غربی مایل نیستند تا ایران به حقوق خوددست پیدا کند.
امضاء توافقنامه سعد آباد که آن را به قرار داد" ترکمنچای " تشبیه میکنند یکی از بدترین اتفاقات سیاسی بود که در عرصه هسته ای ایران رخ داد و سقف چانهزنی ایران را به شدت کاهش داد لذا اکنون مذاکرات ایران و 1+5 در شرایط " فریز" قرار دارد چراکه غرب درانتظار نتایج انتخابات ریاست جمهوری است.
طبیعی است در چنین فرایندی آمریکا و غرب سیاستهای کلی خود را در موضوع هستهای ایران پس از مشخص شدن نتایج انتخابات تعریف خواهند کرد و بهه همین دلیل اکنون اشتیاق چندانی برای ادامه مذاکره با ایران از خود نشان دهند لذا رئیس جمهور آینده ایران از هر طیفی که باشد باید موضوع شهادت دردناک دانشمندان هستهای ایران را در سطح گسترده ای به عنوان نقض آشکار حاکمیت ملی مورد تعقیب قرار دهد.
متاسفانه سیاستهای گذشته ایران در مقوله هستهای همواره یک سیاست تهاجمینبود و تنها حالت تدافعی داشت، از سوی دیگر آژانس بین المللی انرژی هستهای نتوانسته بر اساس قوانینداخلی از حق فعالیت هسته ای صلح آمیز ایران حمایت کند و ادامه پایبندی یکجانبه به موافقتنامه منع گسترش سلاح هسته ای هیچگونه نتیجه ای برای ایران نخواهد داشت.
صرفنظر از اشتباهات دولتهای گذشته که هزینه سنگینی برای جمهوری اسلامیو ملت ایران به همراه داشته، دولت آینده باید با تکیه بر وحدت داخلی و ظرفیتهای ملی شیوه تهاجمیتری را در موضوع هستهای، در دستور کار خود قراردهدلذا به نظر می رسد آمریکا و غرب با توجه به تحلیلهای غیر واقعی که از شرایط داخلی ایران دارند در آینده سیاستهای خود را بر اساس دادههای انتخابات ریاست جمهوری تنظیم خواهند کرد.
در عین حال باید رئیس جمهوری آینده ایران موضوع رفع بدون قید وشرط و تحریمهای ظالمانه را به عنوان پیش شرط بازگشت به مذاکره قرار دهد، در غیراینصورت ادامه این وضع کمکی به حل موضوع هستهای ایران نخواهد کرد.
به همین دلیل باید تیم مذاکرهکننده ایران در اولین دور مذاکره پس از خردادماه آینده به صورتی جدی موضوع تحریم ها و ترور دانشمندان هسته ای ایران رادر سطح جامعه جهانی مطرح کند.
اتخاذ شیوههای تهاجمی، محاکمه آمریکا و رژیم صهیونیستی در نزد افکارعمومی می تواند به تیم مذاکره کننده ایرانی این قدرت را بدهد که سقف چانهزنی های خود را در برابر غرب و آمریکا افزایش دهد.
با این حال طرفهای خارجی مذاکره کننده تصور میکنند که اکنون در وقت تلف شده بازی میکنند زیرا ایران در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری قرار دارد لذا تلاش دارند مذاکرات را تا مشخص شدن نتایج انتخابات به اصطلاح" فریز" کنند.
اشتون در طول سالهای اخیر ثابت کرد که تنها پیام رسان آمریکا و غرب است و خارج از دایره ترسیم شده نمی تواند در مورد موضوع هستهای ایران تصمیم گیری کند.
هر چند مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا سعی دارد تا وانمود کند که مستقل از آمریکا تصمیم میگیرد اما واقعیت این است که موضوع هستهای ایران به ابزاری برای فشار سیاسی بر ایران تبدیل شده است.
سیاست غیر حکیمانه حکومتهای گذشته در ایران موجب شده تا موضوع هستهای ایران از فاز فنی وحقوقی وارد فاز سیاسی شود و به شمشیر " دموکلوس" ملت ایران تبدیل شود.
با توجه به اینکه اساسا جمهوری اسلامی ایران عضو فعال آژانس بین المللی انرژی هستهای است و موافقتنامه منع گسترش سلاحهای هستهای را امضاکرده است لذا به طور طبیعی پرونده هستهای ایران باید در چارچوب آژانس مورد قرار گیرد.
خروج پرونده هسته ای ایران از آژانس و پذیرش گفتگو با کشورهای 1+5 بزرگترین اشتباهی بود که دولتهای گذشته مرتکب شدند زیرا کاملا روشن است که آمریکا و کشورهای غربی مایل نیستند تا ایران به حقوق خوددست پیدا کند.
امضاء توافقنامه سعد آباد که آن را به قرار داد" ترکمنچای " تشبیه میکنند یکی از بدترین اتفاقات سیاسی بود که در عرصه هسته ای ایران رخ داد و سقف چانهزنی ایران را به شدت کاهش داد لذا اکنون مذاکرات ایران و 1+5 در شرایط " فریز" قرار دارد چراکه غرب درانتظار نتایج انتخابات ریاست جمهوری است.
طبیعی است در چنین فرایندی آمریکا و غرب سیاستهای کلی خود را در موضوع هستهای ایران پس از مشخص شدن نتایج انتخابات تعریف خواهند کرد و بهه همین دلیل اکنون اشتیاق چندانی برای ادامه مذاکره با ایران از خود نشان دهند لذا رئیس جمهور آینده ایران از هر طیفی که باشد باید موضوع شهادت دردناک دانشمندان هستهای ایران را در سطح گسترده ای به عنوان نقض آشکار حاکمیت ملی مورد تعقیب قرار دهد.
متاسفانه سیاستهای گذشته ایران در مقوله هستهای همواره یک سیاست تهاجمینبود و تنها حالت تدافعی داشت، از سوی دیگر آژانس بین المللی انرژی هستهای نتوانسته بر اساس قوانینداخلی از حق فعالیت هسته ای صلح آمیز ایران حمایت کند و ادامه پایبندی یکجانبه به موافقتنامه منع گسترش سلاح هسته ای هیچگونه نتیجه ای برای ایران نخواهد داشت.
صرفنظر از اشتباهات دولتهای گذشته که هزینه سنگینی برای جمهوری اسلامیو ملت ایران به همراه داشته، دولت آینده باید با تکیه بر وحدت داخلی و ظرفیتهای ملی شیوه تهاجمیتری را در موضوع هستهای، در دستور کار خود قراردهدلذا به نظر می رسد آمریکا و غرب با توجه به تحلیلهای غیر واقعی که از شرایط داخلی ایران دارند در آینده سیاستهای خود را بر اساس دادههای انتخابات ریاست جمهوری تنظیم خواهند کرد.
در عین حال باید رئیس جمهوری آینده ایران موضوع رفع بدون قید وشرط و تحریمهای ظالمانه را به عنوان پیش شرط بازگشت به مذاکره قرار دهد، در غیراینصورت ادامه این وضع کمکی به حل موضوع هستهای ایران نخواهد کرد.
به همین دلیل باید تیم مذاکرهکننده ایران در اولین دور مذاکره پس از خردادماه آینده به صورتی جدی موضوع تحریم ها و ترور دانشمندان هسته ای ایران رادر سطح جامعه جهانی مطرح کند.
اتخاذ شیوههای تهاجمی، محاکمه آمریکا و رژیم صهیونیستی در نزد افکارعمومی می تواند به تیم مذاکره کننده ایرانی این قدرت را بدهد که سقف چانهزنی های خود را در برابر غرب و آمریکا افزایش دهد.