پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۲۳:۵۷

کابوس هاي10ساله قاتل رنگ واقعيت گرفت

او گفت: ۱۰ سال است که کابوس مي بينم و از دستگير شدن وحشت داشتم اما امروز اين کابوس ها رنگ واقعيت گرفت و دستبندهاي قانون بر دستانم گره خورد.
کد خبر : ۱۰۸۸۶۵
صراط:جواني که سال ۸۱ در کرمان، جوان ديگري را به قتل رسانده و متواري شده بود، روز گذشته توسط کارآگاهان پليس آگاهي دستگير شد.

عمليات دستگيري اين متهم از حدود يک هفته قبل با ارسال نيابت قضايي از کرمان در دستور کار پليس آگاهي خراسان رضوي قرار گرفت و متهم پس از دستگيري به ارتکاب جنايت اعتراف کرد و گفت: ۱۰ سال بود که هر شب کابوس مي ديدم.

پس از شناسایی متهم، با صدور دستوري از سوي شعبه ۱۱۳، اين پرونده به پليس آگاهي خراسان رضوي ارسال شد.

با دستورات سرهنگ کارآگاه حسين بيدمشکي (رئيس پليس آگاهي خراسان رضوي) گروه ويژه اي از کارآگاهان زبده اداره جنايي، مأمور شناسايي و دستگيري متهم به قتل شدند و بدين ترتيب عمليات کارآگاهان دايره ويژه قتل، با مشخصات ارائه شده براي دستگيري متهم آغاز شد.

کارآگاهان با استفاده از شگردهاي خاص پليسي و منابع و مخبران به اطلاعاتي دست يافتند که نشان مي داد يک جوان کرماني از چند سال قبل وارد مشهد شده است و هم اکنون نيز در يک قصابي واقع در کوي رضاييه مشغول به کار است.

با دريافت اين اطلاعات، کارآگاهان پليس آگاهي خراسان رضوي در پوشش هاي غيرمحسوس به محل اعلام شده عزيمت کردند و با مشخصاتي که از متهم فراري در دست داشتند او را شناسايي و در يک عمليات غافلگيرانه وي را دستگير کردند. متهم فراري که از دستگيري خود شوکه شده بود براي انجام بازجويي به دايره ويژه قتل آگاهي هدايت شد و با مشاهده سوابق و عکس خود در پليس آگاهي لب به اعتراف گشود.

او گفت: ۱۰ سال است که کابوس مي بينم و از دستگير شدن وحشت داشتم اما امروز اين کابوس ها رنگ واقعيت گرفت و دستبندهاي قانون بر دستانم گره خورد.

متهم اين پرونده جنايي که هم اکنون ۳۰ ساله است ادامه داد: ۱۰ سال قبل، بچه بودم! نفهميدم چکار مي کنم و اکنون نيز از کرده خود بسيار پشيمانم.

او که در سال ۸۱ و در کرمان مرتکب جنايت شده بود درباره چگونگي وقوع قتل نيز توضيح داد و گفت: آن روز با جوان ديگري در پشت بام بوديم که او به من ناسزا گفت. من هم که از حرف هاي او ناراحت شده بودم با چاقو تهديدش کردم به همين خاطر او از پشت بام به پايين پرت شد و جان سپرد.

بعد از اين ماجرا من از محل فرار کردم و پس از مدتي به مشهد گريختم و در اين جا مشغول کار شدم. من آن جوان را نمي شناختم اما از آن روز به بعد هميشه کابوس مي ديدم و ترس از دستگيري همواره آزارم مي داد. گزارش خراسان حاکي است: در پي اعترافات صريح متهم به قتل، وي با صدور دستوري از سوي مقام قضايي به کرمان منتقل شد تا به اتهام وي در دادسراي عمومي و انقلاب کرمان رسيدگي شود.