چهارشنبه ۰۲ آبان ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۱ فروردين ۱۳۹۲ - ۲۲:۵۸

حملۀ شیمیایی درسوریه به سودکیست؟

سلاح شیمیایی در سوریه چه از سوی دولت وچه از سوی القاعده به کار گرفته شود می‌تواند بهانۀ جدیدی برای رژیم صهیونیستی جهت استفاده از نیروی نظامی علیه ارتش سوریه باشد.
کد خبر : ۱۰۲۷۹۰
به گزارش صراط،درگیری ها در سوریه در هفته‌ای که گذشت، ابعاد پیچیده و خطرناکتری به خود گرفت. از استعفای معاذ الخطیب و اخبار ضد و نقیض کشته شدن فرماندۀ ارتش آزاد سوریه و استفاده از سلاح‌های شیمیایی و میکروبی گرفته تا استعفای نجیب میقاتی، نخست‌وزیر میلیاردر لبنانی و بالا گرفتن اختلافات سیاسی در همسایۀ دیوار به دیوار سوریه.
کارزار سوریه وارد سومین سال خود شده است و اگر تا دیروز اینگونه می‌نمود که شعله‌های این بحران محدود به مرزهای داخلی است، روند تحولات منطقه‌ای گویای این واقعیت است که دیر نیست همسایگان سوریه نیز گرفتار شوند. عربها می‌گویند سوریه که تب کند، لبنان ذات‌الریه کرده است. استعفای میقاتی در کشوری که 15 سال تجربۀ جنگ‌های داخلی و طائفی را به خود دیده، واقعیتی نیست که بتوان تبعات آن را اندک شمرد؛ آنهم در حالیکه جنگ در همسایگی آن، شکل اسفباری به خود گرفته است. مهمترین تحولات سوریه و لبنان و تأثیر جنگ داخلی بر دو کشور را با محمد ایرانی، کارشناس جهان عرب مورد بررسی قرار داده‌ایم که می‌خوانید.
تنش سیاسی در لبنان تا چه میزان متأثر از جنگ داخلی در سوریه است؟
به دلیل موقعیت جغرافیایی و ژئوپولیتیک لبنان و قرار گرفتن آن در کنار مرزهای سوریه و رژیم صهیونیستی به طور طبیعی همواره تحولات داخلی لبنان متأثر از وضعیت داخلی سوریه بوده است. هر زمانی که وضعیت دولت سوریه مستقر بوده و قدرت در سوریه تثبیت شده بوده است، وضعیت داخلی لبنان نیز به نفع گروههای طرفدار سوریه استمرار داشته است و چنانچه موقعیت دمشق متزلزل می‌شده، وضعیت حامیان سوریه در لبنان نیز متزلزل بوده است.
در شرایط فعلی و با گذشت دو سال از بحران سوریه، بلافاصله تأثیر آن را در لبنان بیش از کشورهای دیگر همسایۀ سوریه شاهد بودیم. البته مسائل صرفاً مربوط به تحولات دو سال اخیر نیست و به طور اساسی این تنیدگی سیاسی-فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی دو کشور در کنار هم مدتهاست که تحولات هر دو طرف را متأثر از دیگری کرده است. از این رو طبیعی بود زمانی که شاهد درگیری نظامی میان رژیم صهیونیستی و جریان مقاومت در جنوب لبنان بودیم، دولت سوریه تحت تأثیر قرار می‌گرفت و مجبور به موضع‌گیری می‌شد. متقابلاً به هم ریختن اوضاع امنیتی در داخل سوریه نیز کل وضعیت لبنان را تحت تأثیر قرار می‌دهد، همچنانکه امروز شاهد هستیم که چگونه منجر به استعفای میقاتی شده است.
گفته می‌شود دلیل استعفای میقاتی، عدم همراهی نخبگان سیاسی لبنان با تصمیمات نخست‌وزیر بوده است، دلیل واقعی استعفای میقاتی چیست؟
بخشی از تحولات داخلی لبنان، ناشی از فضای دو دستگی گذشته و مربوط به اختلافات سیاسی محور درون لبنانی است که بین دو قطب 14 مارس و 8 مارس چند سالی است وجود دارد و البته فراز و فرود داشته است؛ اما بخشی از تحولات داخلی لبنان متأثر از تحولات منطقه ای و به ویژه متأثر از آن چیزی است که امروز در سوریه می‌گذرد. به ویژه آنجا که سخن از درگیری نظامی و به کارگیری سلاح می‌شود، همانند درگیریهای طرابلس در شمال لبنان بین گروههای تندروی اهل سنت مخالف بشار اسد با علویان حامی حکومت فعلی سوریه و یا درگیریهای صیدا و ماجرای شیخ احمد الاسیر؛ بدون تردید متأثر از اوضاع سوریه است. البته این دو مسئله به مرور در هم تنیده شده و به عنوان مشکل اساسی، دولت لبنان و میقاتی را مدتهاست که تحت فشار قرار داده است.
به عبارت دیگر نجیب میقاتی در منگنه‌ای قرار گرفته و شاهد اوج گیری فضای تند اختلاف‌آلود ناشی از تعصبات گذشتۀ سیاسی- داخلی است که این اختلافات حجم و سقف آن بالاتر از توانایی دولت است. چنانچه ملاحظه می‌کنید امروز لبنان تنها درگیر نزاع طائفی در شمال و یا جنوب آن نیست.
لبنان انتخابات پارلمانی را در پیش دارد؛ تحولات داخلی و منطقه‌ای تا چه میزان می‌تواند بر آن تأثیرگذار باشد؟
مسائل مربوط به اختلافات سیاسی ناشی از قانون جدید انتخابات پارلمانی مزید بر تحولات اخیر شده است. ترکیب پارلمان آینده می‌تواند شکل دولت جدید را مشخص کند؛ لذا برای هر دو جریان مهم سیاسی لبنان یعنی گروه 8 مارس و جریان 14 مارس مهم و سرنوشت‌ساز است. جریان المستقبل سعد حریری حتما نمی‌تواند بی تفاوت بنشیند و در پی نقش آفرینی برای آیندۀ حضور سیاسی خود در صحنۀ داخلی لبنان به ویژه برای بدست گیری دولت پس از انتخابات پارلمانی نباشد.
در این میان میقاتی در تنگنای شدیدی قرار دارد، فضای ناشی از درگیرهای نظامی در بخش‌هایی از کشور در کنار اختلافات شدید سیاسی-حزبی در پایتخت، موضوع عدم یکپارچگی دیدگاهها در پارلمان برای تصویب قوانین مورد نظر دولت، به نظر می‌رسد میقاتی را ناگزیر به تصمیم استعفا کرده است.
البته نگاه دیگری نیز وجود دارد که معتقد است عامل اصلی کناره‌گیری میقاتی فشارهای خارجی از سوی طرف‌های تأثیرگذار بر لبنان است مانند ایالات متحده آمریکا، فرانسه و عربستان سعودی. چون استعفای آقای میقاتی با سفر اوباما به منطقه نیز همزمان شده این ظن را تقویت کرده است که این تحول به منظور فشار بیشتر بر حکومت سوریه و بشار اسد است. گرچه میقاتی همواره تلاش داشته است که به عنوان یک دولت بیطرف درتحولات سوریه نقش ایفا کند، اما به هر حال ایشان نخست وزیر دولتی است که توسط گروه 8 مارس و حامیان دولت سوریه شکل گرفته و استعفای ایشان و به طبع آن عدم استقرار سیاسی در لبنان در چنین شرایط حساسی می‌تواند ضربه‌ای به حامیان بشار اسد در لبنان تلقی گردد.
با این اوصاف و با تضعیف جبهۀ حامیان بشار اسد، آیا می‌توان گفت که حملۀ شیمیایی که چند روز پیش صورت گرفت نیز با هدف تشدید فشارها بر دولت بشار اسد بوده است؟ کمااینکه بسیاری بر این اعتقادند که دولت سوریه در شرایط استفاده از سلاح‌های شیمیایی نیست و نوک اتهام را به سمت نیروهای افراطی نشانه گرفته‌اند.
موضوع به کارگیری سلاح‌های شیمیایی در سوریه بحث جدیدی نیست. موضوعی است که بارها از سوی محافل بین‌المللی و منطقه‌ای از جمله آمریکا و قطر و ترکیه هم بارها مورد اشاره قرار گرفته است. اما نکتۀ اساسی اینجاست که تاکنون این دولتها از به کارگیری سلاح‌های شیمیایی توسط دولت سوریه سخن به میان آورده بودند و حال آنکه موضوع جدید به کارگیری بخشی از سلاح‌های شیمیایی در داخل سوریه و توسط جریان نزدیک به القاعده است. بنابراین این امر موجب نگرانی رژیم صهیونیستی است. به عبارت دیگر رژیم صهیونیستی نگرانی خود را از وجود سلاح‌های شیمیایی در داخل سوریه نه به دلیل به کارگیری آن توسط دولت بلکه به دلیل احتمال در اختیار گرفتن آن از سوی گروههای مخالف به ویژه جریان القاعده ابراز کرده است.
بنابراین این مسئله می‌تواند به عنوان بهانه‌ای برای دخالت نظامی در سوریه باشد؟
چنانچه بحث  به کارگیری این سلاح‌ها از سوی گروههای نزدیک به القاعده باشد، می‌تواند بهانۀ جدیدی برای رژیم صهیونیستی جهت استفاده از نیروی نظامی علیه ارتش سوریه باشد. چنانچه در روزهای اخیر شاهد تشدید درگیریهای نظامی به ویژه در منطقۀ جولان بین نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی و سوریه بودیم، این امر می‌تواند به دلیل نگرانی به کارگیری سلاح‌های شیمیایی از سوی مخالفان بشار اسد و آن دسته از گروههایی که نزدیک به جریان القاعده هستند، باشد. به عبارت دیگر هر دو طرف هم دولتهای تأثیرگذار در سوریه از جمله آمریکایی‌ها و هم رژیم صهیونیستی در پی ایجاد بهانه‌ای هستند که اگر چنانچه این سلاح چه از جانب دولت سوریه و چه از جانب گروههای مخالف به کار گرفته شود، بهانۀ لازم برای مداخله نظامی در سوریه را برای آنها فراهم کرده باشد.
آینده را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟ آیا احتمال دخالت نظامی در سوریه وجود دارد؟ در آن صورت وضعیت همسایگان سوریه چه خواهد شد؟
گرچه احتمال دخالت نظامی توسط نیروهای خارجی در سوریه همچنان ضعیف به نظر می‌رسد اما این به معنای نفی کامل آن نیست یعنی هرگز به معنای این نیست که نگاه و ذهنیت دخالت محو شده باشد. بنابراین با فراهم شدن شرایط لازم هرگونه احتمالی برای حضور نیروهای خارجی در سوریه می‌تواند فراهم باشد. از جمله یکی از این مسائل باز شدن کانالی از طرف یکی از کشورهای همسایه به ویژه ترکیه است که بحث آن مدتهاست که وجود دارد و احتمالاً اگر این مناطق در بخش‌هایی از سوریه آزاد شود و کانال برقرار شود، احتمال حضور نیروهای خارجی در آن منطقه آزاد شده برای حمایت از مخالفین بشار اسد می‌تواند فراهم کند؛ مانند جریانی که در بنغازی لیبی شاهد بودیم.
توافقات بین‌المللی بین قدرتهای بزرگ از جمله آمریکا و روسیه از دیگر احتمالاتی است که باید در نظر گرفته شود. بدین معنا که در قالب سازمان ملل و با تصویب قطعنامه ممکن است فراهم شود که این سناریو در حال حاضر دور از دسترس و بعید به نظر می‌رسد.
اما تحول دیگری که می‌تواند به این مسئله کمک کند، بهانه‌ای است که می‌تواند توسط قدرتهای خارجی در داخل سوریه از آن بهره برداری شود، از جمله به کارگیری سلاح‌های ممنوعه، شیمیایی و میکروبی که به نظر می‌رسد  دولت سوریه به این مسئله واقف است. از این رو به کارگیری این نوع سلاح از سوی دولت سوریه محتمل نیست.
بنابراین اگرچه نباید احتمال دخالت نظامی در سوریه توسط قدرتهای بزرگ را نفی کرد اما به رغم همۀ تحولات اخیر همچaنان به نظر می‌رسد حضور نیروهای خارجی وضعیت مناسبی را برای دخالت در سوریه ندارد.